سخنرانی مریم رجوی در کنفرانس برلین 19 مارس 2011

 

 ـ خانمها، آقایان عصر به خیر

آقای رئیس،

حضار محترم!

سلام بر همه شما!

در کوران قیامهای ایران و قیامهای کشورهای منطقه تشکیل این کنفرانس، ابتکار ارزنده‌یی است. از مبتکران آن سپاسگزارم.

از بیانیه‌های نمایندگان مجلس فدرال آلمان در حمایت از قیام مردم ایران و اشرف تقدیر می‌کنم.

دوستان عزیز!

درحالی‌که توفان قیامها دیکتاتوریها را در سراسر منطقه به‌لرزه در آورده از 25بهمن تا 25اسفند در مدت فقط یک ماه مردم ایران در پنج‌ رشته قیام بزرگ در تهران و سایر شهرهای ایران علیه رژیم ولایت‌فقیه به‌پا‌خاسته‌اند.

قیامهای یکماه اخیر سه پیام اساسی در بر دارد.

ـ اولین پیام آشکار شدن دوباره نارضایتی غیرقابل مهاری است که در دل جامعه ایران انباشته شده است.

ـ دومین نتیجه‌گیری شکست خامنه‌ای است؛ هم در ممانعت از استمرار قیامها، هم در مهار بحران موجود در رأس حکومت. با حذف رفسنجانی در روزهای اخیر خامنه‌ای به خطرناکترین جراحی اجتناب‌ناپذیر درونی روی آورد.

سومین پیام‌ خواست عمیق جامعه ایران به‌تغییر رژیم ولایت‌فقیه است.

به‌همین دلیل شعار مرگ بر خامنه‌ای شعار اصلی قیامها شده است.

قیام ایران با این شعار تأکید می‌کند که هدف، اصلاح سیاستهای رژیم نیست. هدف، حذف تمامیت رژیم ولایت‌فقیه است.

راستی، راستی این اوضاع را چگونه باید تفسیر کرد؟

تفسیر آن در یک جمله این است: تغییر دموکراتیک در ایران اجتناب‌ناپذیر شده است و این به‌دست مردم و مقاومت ایران عملی است.

بنابراین باید آینده‌ایران را مدنظر قرار دهیم.

باید به این سؤال پاسخ بدهیم که برای آینده چه می‌خواهیم و درباره آن چه فکر می‌کنیم؟

دوستان عزیز!

به‌نظر ما پاسخ مسأله ایران و راه‌حل معضلات آن دموکراسی است. دموکراسی یا حاکمیت مردم برای ما یک اصل آرمانی است.

در شروع حاکمیت خمینی ما تلاش کردیم روندی را بسازیم که متضمن انتخابات واقعی باشد. در نخستین انتخابات بیش از 140 کاندیدا معرفی کردیم. اما خمینی با تقلب و دجالیت انتخابات را هم سرقت کرد.

در اولین انتخابات ریاست‌جمهوری مانع شرکت کاندیدای اپوزیسیون شد. و از آن تاریخ هیچ انتخابات آزادی در ایران صورت نگرفته است.

رهبر مقاومت، مسعود رجوی، در این‌باره گفته است: «دعوای اصلی مردم ایران با رژیم خمینی از روز اول بر سر این بوده و هست که یا حاکمیت ملت و رأی مردم یا ولایت‌فقیه و حاکمیت آخوندی؟ این روح و عصاره مبارزه ما و ملت ما در 30سال گذشته است».

از نظر من هیچ چیزی تعیین‌کننده‌تر از انتخاب آزادانه مردم نیست.

وگرنه چه دست معجزه‌گری قادر است مصائب هولناک اقتصادی و اجتماعی امروز ایران را برطرف کند؟

ما پاسخ را در مشارکت و مسئولیت‌پذیری یکایک مردم ایران می‌دانیم که شرط آن انتخاب آزادانه فرد فرد مردم ایران است.

بگذارید هر کس در آن‌چه به سرنوشت سیاسی و اجتماعیش مربوط است شریک و مداخله‌گر باشد.

حاکمیت از آن مردم ایران است.

تا آن‌جا هم که به‌ مقاومت ایران برمی‌گردد تکرار می‌کنم که هدف ما کسب قدرت به هر قیمت نیست. هدف ما برقراری آزادی و دموکراسی به هر قیمت است.

اگر دموکراسی در ایران برقرار شود و لازمه‌اش این باشد که ما هیچ چیزی به‌دست نیاوریم، از آن استقبال می‌کنیم.

ما افتخار می‌کنیم که فدای انتخاب آزادانه مردم ایران باشیم. و این، بزرگترین رسالت ماست.

برای ایران فردا ما بر جمیع آزادیهای فردی، سیاسی و اجتماعی تأکید داریم.

آزادی بیان، آزادی پوشش، ازدواج، طلاق و تشکیل احزاب، سندیکاها، رسانه‌ها و تظاهرات.

بگذارید مردم از جبر و تحمیل آزاد باشند. بگذارید انتخاب آزاد انسانها محترم شمرده شود.

ـ آنها یک جمهوری کثرت‌گرا می‌خواهند.

ـ آنها می‌خواهند همه مقامها را رأی خودشان انتخاب کند.

ـ این بربریت که مردم را به‌خاطر شرکت در تظاهرات به‌قتل می‌رسانند باید برای همیشه پایان یابد.

نه خدا نه مردم ایران این حق را به کسی نداده‌اند که مادام‌العمر بر سرنوشت یک کشور حاکم باشد.

این حق مردم است که حکومتی را که نمی‌خواهند تغییر دهند‌.

دوستان عزیز

موضوع اساسی دیگر حقوق‌بشر است. حقوق‌بشر سنگسار شده‌ایران باید ا حیا گردد.

بله این حق مردم ایران است که از تاریکی و خفقان رهایی یابند.

بساط حلق‌آویز و شکنجه، سنگسار و دست و پا بریدن باید برچیده شود و بیانیه جهانی حقوق‌بشر باید محترم شمرده شود.

ما از لغو حکم اعدام در ایران آزاد شده فردا دفاع می‌کنیم.

این است پاسخ ما به‌شقاوت و سنگدلی آخوندها

ایران می‌تواند و باید کشور حقوق‌بشر شود.

لازمه دموکراسی هم‌چنین، جدایی دین و دولت است.

لازمه دموکراسی هم‌چنین جدایی دین و دولت است

در ایران فردا اصل آزادی مذاهب باید محترم شمرده می‌شود.

در قوانین کشور هیچ دین و عقیده‌یی بر دین یا عقیده دیگر امتیازی نخواهد داشت.

و سرانجام این‌که اجبار در دین نفی شده و بر انتخاب آزادانه مردم تأکید می‌شود. هم‌چنان که قرآن گفته لااکراه فی‌الدین

اما در مورد مسأله زنان ما قویاً معتقدیم که برابری و مشارکت زنان در رهبری، لازمه دموکراسی تضمین دموکراسی و شرط ارتقای مناسبات دموکراتیک است.

زنان ایران البته خود باید آزادکننده خویشتن باشند. اما ضروری است که امکان آزادی انتخاب برای زنان فراهم شود. از این‌رو تمام تبعیضها و ممنوعیتها و آپارتاید جنسی باید برچیده شود و قتل و خشونت علیه زنان، یا قوانین زن‌ستیز هم‌چون قانون حجاب اجباری جایی نخواهند داشت.

بله رهایی، رشد و توسعه جامعه ممکن است اما با تأمین برابری زنان و شکست بنیادگرایی نیز ممکن است اما به‌دست همین زنان.

در مورد جوانان:

ایران فردا محل شکوفایی نیروی خلاق آنان خواهد بود. تبعیض و تحقیر و نادیده‌انگاشتن جوانان دیگر جایی نخواهد داشت.

برخورداری برابر از تحصیلات عالی و برخورداری از فرصتهای برابر شغلی باید برای نسل قیام و آزادی فراهم شود.

در مورد اقتصاد ایران باید تأکید کنم که توسعه اقتصادی مؤکداً در گرو آزادی و انتخاب آزادانه مردم است.

رهایی جامعه از فقر و بیکاری و محرومیت با آزادی و دموکراسی میسر است. حفاظت از مردم در برابر فجایع طبیعی در قدم اول مستلزم دموکراسی است.

بگذارید مردم آزاد باشند. بگذارید همگان از فرصتهای برابر بهره‌مند شوند.

بله راه شکوفایی اقتصادی ایران باز هم صاحب اختیارشدن فرد فرد مردم ایران است.

برای ایران آزاد فردا ما هم‌چنین بر رفع ستم مضاعف از همه تنوعات ملی و میهنی وطنمان در چارچوب یکپارچگی تجزیه‌ناپذیر ایران تأکید می‌کنیم.

در ایران فردا حق عادلانه خودمختاری مردم کردستان ایران به‌رسمیت شناخته می‌شود.

و سرانجام این‌که ایران آزاد فردا یک کشور غیراتمی و در صلح با همه کشورهای جهان خواهد بود.

در روزهای اخیر زلزله و سونامی و انفجار نیروگاههای اتمی، فجایع تأثرانگیزی در ژاپن ایجاد کرده است. از جانب مردم و مقاومت ایران با ملت ژاپن اظهار همدردی می‌کنم. اما این فجایع اثبات کرد که برنامه اتمی مخفی و غیرقانونی رژیم ایران هزار بار بیشتر بر ضد جان و زندگی تمام جامعه ایران است. به همین دلیل ما ایران اتمی نمی‌خواهیم.

بر اساس برنامه شورای ملی مقاومت ایران، پس از سرنگونی این رژیم، یک دولت موقت حداکثر به‌مدت شش ماه زمام امور را در دست خواهد گرفت. وظیفه اصلی این دولت برگزاری انتخابات مجلس مؤسسان با همه تضمینها و نظارتهای ضروری است. وظیفه مجلس مؤسسان تدوین قانون اساسی جدید و اداره امور کشور در دوران انتقالی است.

بله ما جامعه‌یی می‌خواهیم که آجر به آجر روابط درونی آن از انتخاب آزادانه آحاد مردم ساخته شده باشد. برای خلق این ارزش و برای به‌پیروزی رساندن آن، تابحال 120هزار تن از بهترین فرزندان ایران جان خود را فدا کرده‌اند.

درود بر همه آنها

دوستان عزیز!

اکنون اهمیت و صحت راه‌حل سوم، یعنی تغییر دموکراتیک، بیش از هر زمان دیگر آشکار شده است.

اما این تغییر چگونه عملی می‌شود؟

اهرم آن مقاومت مردم ایران است. مقاومتی که از پشتوانه اراده مردم برای به‌زیر کشیدن ولایت‌فقیه برخوردار است. یک مقاومت سازمان‌یافته با ریشه‌های عمیق در دل جامعه ایران که شایستگی خود را به‌عنوان جایگزین رژیم نشان داده است.

هواداران این مقاومت از جمله خانواده‌های یکصدوبیست هزار شهید، به‌عنوان یک لایه ناآرام مصمم و سازمان‌پذیر در هر یک از قیامهای دو سال اخیر فعالانه نقش داشته‌اند.

پایگاه اجتماعی این مقاومت سبب دسترسی آن به نهان‌ترین اسرار رژیم از جمله پروژه‌های اتمی و تروریستی آن شده‌اند.

آخوندها همه‌روزه دشمنی هیستریک خود را نسبت به مجاهدین ابراز می‌کنند. زیرا خود را در برابر یک قشر وسیع اجتماعی می‌بیند و نه صرفاً یک سازمان سیاسی مخالف.

تبلور این مقاومت را در اشرف می‌توان دید.

اشرف سمبل مقاومت و پایداری و الهام‌بخش مبارزه جوانان ایران برای کسب آزادی است.

در چنین شرایطی ما رویکرد غرب را سرزنش می‌کنیم که علیه تغییر در ایران عمل می‌کند.

می‌دانیم که در سالهای گذشته سه دولت پی‌درپی در آمریکا و هم‌چنین اتحادیه اروپا، با لیست‌گذاری مجاهدین و ا صرار بر حفظ آن، عملاً به بقاء رژیم کمک جدی کرده‌اند.

در دو سال اخیر هم متأسفانه آمریکا به این سیاست مخرب ادامه داده است. چگونه؟

 

اولاً: در بحبوحه قیامهای سال گذشته آمریکا با مذاکره مستقیم با فرستادگان احمدی‌نژاد در ژنو، به‌سود رژیم و به‌زیان قیام‌کنندگان عمل کرد.

ثانیاً: برچسب تروریسم علیه مجاهدین را حفظ کرد.

و ثالثاً: حفاظت اشرف را به یک دولت دست‌نشانده ولایت‌فقیه تحویل داد. آن هم با نقض تعهدات کتبی خود و با نقض قوانین بین‌المللی.

خامنه‌ای برای مهار قیامها به سرکوب اشرف نیاز داشت و در چنین شرایط حساسی حفاظت آن‌جا به‌دست عوامل عراقیش افتاد.

راستی چه هدیه‌یی برای ملاها از این بهتر؟ آن هم در حساس‌ترین شرایط

حالا به نتیجه این سیاست توجه کنید:

ـ حمله ژوئیه ۲۰۰۹ به اشرف با قتل یازده تن از ساکنان آن.

ـ حملات پی‌درپی در ماههای اخیر که از ماه اکتبر تاکنون 221مجروح شامل 94تن از زنان اشرف تا به‌حال برجای گذاشته است. و هم‌چنین یک محاصره ظالمانه که هر روز بیشتر می‌شود.

برای توجیه همین خطای بزرگ برخی می‌گویند اشرف یک امر داخلی دولت عراق است.

می‌گویند نباید حق حاکمیت عراق را نقض نکرد.

در‌حالی‌که فرمان سرکوب اشرف از بیت خامنه‌ای آمده و مجریانش نیز اجیرشدگان او هستند.

ما می‌پرسیم آیا لغو محاصره اشرف دخالت در امور داخلی عراق است؟

آیا رعایت حاکمیت عراق اینست که بیماران به‌خاطر یک محاصره پزشکی ضدانسانی هم‌چنان زجرکش شوند؟

همین حالا در اشرف، در اشرف محاصره شده، بیماری شماری از ساکنان به‌وخامت گراییده است.

بیمارانی مانند کاظم نعمت‌اللهی، سوده تقوایی، خلیل شافع‌پور اکبر شفقت، مصطفی گنجه‌ای و الهام فردی‌پور.

ما می‌گوییم برای لغو محاصره پزشکی اقدام سریع باید انجام گیرد.

آیا احترام به حاکمیت عراق این است که بگذاریم اکیپهای وزارت اطلاعات رژیم با 240 بلندگو به‌شکنجه روانی مجاهدان اشرف به‌طور مستمر ادامه دهند؟

می‌دانید از دیروز 210 بلندگو به 240 بلندگو افزایش پیدا کرده است. جواب این سؤالها این است که: خیر! اگر عمیق نگاه کنیم این برچیدن سرکوبگری ملاها در اشرف است که سبب احترام به‌حاکمیت دولت و ملت عراق می‌شود.

همین چند روز پیش پارلمان اروپا طی قطعنامه‌یی اعلام کرد حق حاکمیت و قوانین داخلی نمی‌توانند به‌عنوان سپری برای دولتها عمل کنند و مانع از تحقیق در درباره پرونده حقوق‌بشر آنها گردد.

ما ایالات متحده را به‌ایفای مسئولیت خود در از سرگیری حفاظت اشرف و ملل‌متحد را به‌استقرار دائمی هیأتی برای نظارت بر اشرف فرا می‌خوانیم. و این وظیفه اتحادیه اروپاست که از این خواست حمایت کند. این عینی‌ترین شاخص رابطه آمریکا با مردم ایران و مقاومت سازمانیافته آن است.

این موضوع درباره برچسب بی‌اعتبار وزارت‌خارجه علیه مجاهدین نیز صدق می‌کند.

رأی دادگاه استیناف واشنگتن در ژوئیه‌۲۰۱۰ مهمترین فرصت را برای لغو این نامگذاری فراهم کرد. مگر امروز دولتمردان دو دهه گذشته اذعان نمی‌کنند که این برچسب، این برچسب شوم و ناحق، میراث شوم سیاست اشتباه گذشته است؟ پس چرا هم‌چنان ادامه دارد؟ چرا تعامل با خامنه‌ای و احمدی‌نژاد باید به‌بهای بستن راه تغییر در ایران انجام شود؟

حالا این تحولات منطقه است که می‌گوید شما دارید زمان را به سرعت از دست می‌دهید. و ما به‌همه دولتهای غرب می‌گوییم که هر چه سریعتر به این سیاست شکست‌خورده خاتمه دهید. این به نفع اروپا و آمریکا تمام منطقه و به نفع مردم ایران است.

کما این‌که دیگر نباید شریان حیاتی رژیم یعنی درآمد ناشی از معاملات نفت و گاز را تأمین کنید.

و دیگر نباید به مراودات مخرب سروی‌های اطلاعاتی خود با وزارت اطلاعات رژیم آخوندی ادامه دهید.

خوب است به آلمان اشاره کنم. متأسفانه در این یک سال دولت آلمان حتی از همراهی با تحریمهای بین‌المللی علیه ملایان سر باز زده است.

در سال‌۲۰۱۰ کمپانیهای آلمانی بیش از سه هزار نوع کالا به شرکتهایی فروخته‌اند که عمدتاً تحت سلطه سپاه پاسداران است.

ما البته آلمان را به‌انسانهای والاقدری چون گائوک می‌شناسیم که در قرن گذشته به یاری رهبر جنبش آزادیخواهی مردم ایران، میرزا کوچک‌ خان شتافت و جان خود را فدا کرد.

ما آلمان را به نمایندگان پارلمانش و به‌مدافعان حقوق‌بشرش می‌شناسیم.

که بارها از مقاومت ایران حمایت کرده‌اند.

دوران جدیدی با انقلابهای شمال آفریقا و خاورمیانه آغاز شده است. این فرصتی است تا دولتهای غرب در سمت صحیح تاریخ قرار بگیرند.

اقدام شورای امنیت ملل‌متحد در تصویب قطعنامه پرواز ممنوع در لیبی و مجازشناختن تدابیر ضروری برای حفاظت از شهروندان در این کشور گام شایسته‌یی است. و دیدیم که پیشاپیش خامنه‌ای در مخالفت با آن چه داد و فریادهایی به راه انداخت.

ابتکار جامعه جهانی برای حفاظت از شهروندان لیبی اخطاری به‌رژیم ولایت‌فقیه نیز محسوب می‌شود که هر روز در خیابانها و زندا‌نها اعتراضهای مردم بی‌دفاع را به خاک و خون می‌کشد. و هر‌روز محاصره اشرف را سخت‌تر می‌کند. از این‌رو مردم و مقاومت ایران از این تصمیم استقبال می‌کنند. تجربه قذافی نشان داد که دیکتاتورها فقط زبان قاطعیت را می‌فهمند و فقط باید با این زبان با آنها سخن گفت.

و بر این اساس از همه دولتها و مجامع بین‌المللی می‌خواهم که:

1 ـ با توقف خرید نفت از آخوند‌ها مشارکت در تأمین هزینه سرکوب مردم ایران را متوقف کنند.

2 ـ ترتیبات ضروری برای صدور حکم جلب بین‌المللی خامنه‌ای به‌جرم جنایت علیه بشریت را فراهم سازند.

3 ـ. برچسب تروریسم از نام مجاهدین را حذف کرده و مقاومت مردم ایران را به‌رسمیت بشناسند.

4- برای برچیدن بلندگوها از اطراف اشرف و پایان‌دادن به شکنجه روانی ساکنان اشرف، خاتمه محاصره ظالمانه آنها به‌خصوص محدودیتهای جنایتکارانه پزشکی و بر عهده‌گرفتن حفاظت آن از سوی آمریکا و سازمان ملل متحد، اقدامات ضروری اتخاذ نمایید.

دوستان عزیز!

حضار گرامی!

در آخرین ساعات فردا نوروز خجسته حلول می‌کند و بهار طبیعت آغاز می‌شود.

پیشاپیش سال نو جدید ایرانی را به‌مردم ایران، به‌اشرفیها و به‌خصوص به همه زندانیان در زندانهای ایران در سراسر ایران تبریک می‌گویم.

با همین قطعیت که بهار می‌رسد بهار حقیقی ایران هم فراخواهد رسید.

بهار حقوق‌بشر

بهار انتخاب آزادانه مردم ایران

بهار عدالت و فرصتهای برابر

بهار بردباری و همبستگی

و بهار دموکراسی

سلام بر بهاران آزادی ایران

و سلام بر مردم ایران ـ از همه شما متشکرم