پیتر پیس، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا ۲۰۰۵ ـ ۲۰۰۷
از همه شما متشکرم. این برای من افتخار ویژهایست که در میان شما باشم. آنچه برایم دشوار بود این بود که چه میتوانم به هزاران میهنپرست ایرانی که امروز در این سالن گردهم آمدهاند بگویم و همچنین به میلیونها ایرانی که برای تماشای این گردهمایی از تلویزیون در کشور خود با خطر روبهرو خواهند بود.
مردم ایران همان چیزی را میخواهند که دیگر ملتهای جهان خواستار آن هستند و حق همه آنهاست. یعنی زندگی آزاد و حق آزادی عقیده و مذهب و آزادی انتخاب برای آینده فرزندانشان که بتوانند در صلح و آبادانی زندگی کنند.
لذا درحالیکه ما امروز گردهم آمدهایم و درحالیکه مردم در ایران چشم بهحمایت ما دارند، خوب است چند دقیقه به راهحلهایی که پیش داریم بیندیشیم.
البته بهعنوان یک نظامی میتوان صحبت راهحل نظامی را مطرح کرد. اما این راهحل بدی است. آیا امکانپذیر است؟ بله امکانپذیر است. آیا تهدید، واقعی است؟ بله وجود دارد. قطعاً آمریکا و همه متحدین توانمندی نظامی برای برخورد با رژیم ایران را دارند. البته مشکلی که با این راهحل وجود دارد این است که زیرساختهای کشور را نابود کرده و جان افراد بیگناه را میگیرد.
راهحل دیگر مذاکره است. میدانیم که تمامیت برنامه تسلیحات هستهیی رژیم ایران در زمان مذاکرات ساخته شده است. منظور این نیست که مذاکرهکردن مسیر خردمندانهیی نباشد. منظور این است که وقتی شما پشت میز مذاکره میروید باید کسی آنطرف میز باشد که با او مذاکره کنید؛ با چشماندازی درباره آنچه که امکان تحقق آن وجود دارد و اراده لازم برای آن بهچشم میخورد. اما یک تفاوت مشخص بین مذاکرهیی که به توافق راه میبرد با مذاکرهیی که بهاستمالت راه میبرد وجود دارد. اکنون با توجه به تاریخچه مذاکرات بارژیم ایران دلایل زیادی وجود دارد که نشان دهد مذاکرات بیشتر، به انعطاف ناپذیری بیشتر از طرف رژیم ایران منجر خواهد شد.
این، ما را به موضوعی رهنمون میشود که بهخاطرش در اینجا گرد آمدهایم و هموطنان شما در ایران امشب به آن گوش میکنند و آن قیام مردم است که امکانپذیر است و طی ماههای اخیر قطعاً در تهران بارز شده و خود را نشان داده است. در ماههای فوریه و مارس قیامهای عمومی در آفریقای شمالی رخ داده است، تحولات در مصر و تونس رخ داد و اکنون در لیبی جریان دارد. وقتی شما بهمردمی مینگرید که در جستجوی آزادی خود هستند، در ما برای ایران امیدهای زیادی را ایجاد میکند، جاییکه میلیونها انسان در جستجوی آزادی بوده و دیر یا زود قطعاً نوبت آنها خواهد شد.
حال این سؤال مطرح است که چه کسی رهبری را بهدست خواهد گرفت؟ این شما خواهید بود که رهبری را بهعهده خواهید داشت. من بهسخنان رئیسجمهور منتخب گوش دادم و مفاد برنامه ده مادهیی را خواندهام. باید بگویم که انگیزاننده است.
من تلاش بسیاری کردهام تا موضوع مجاهدین خلق را بفهمم. از تمام آنچه که میدانم، از آنچه که خواندهام و آنچه توانستهام بفهمم، مرا بر این باور رسانده است که مجاهدین خلق نباید بهعنوان یک سازمان تروریستی نامیده شوند.
قطعاً این امر که رژیم فعلی در ایران در مورد مجاهدین خلق برخورد هیستریک دارد، وسیعاً بهنفع مجاهدین خلق عمل میکند. اگر این رژیم اینقدر با مجاهدین خلق ضدیت میورزد، حتماً بهاین مفهوم است که مجاهدین خلق نماد همان ارزشهایی هستند که رئیسجمهور منتخب، نماد آن است.
مردم ایران آزادی میخواهند. شما در این مکان از این آزادی حمایت میکنید. این حق ساکنان اشرف است که حفاظت شوند. ما در آمریکا هنگامیکه آنها بهطور داوطلبانه سلاحهای خود را تحویل دادند، بهآنها تعهد دادیم که امنیت خواهند داشت. حال من نمیفهمم که 240بلندگو چه رابطهیی با این حفاظت دارد؟ هیچ منطقی برای آن وجود ندارد. ساکنان کمپ باید مورد حفاظت قرار بگیرند.
مردم ایران، شایسته برخورداری از یک زندگی آزاد هستند. ما باید هر آنچه که در توان داریم برای کمک به آنها بهکار بگیریم. در مورد چگونگی اقدام در این رابطه، بهطورمثال خوب است به آنچه در لیبی اتفاق افتاد بنگریم. اینکه ما امروز اینجا گردهم آمدهایم خیلی خوب است. در رابطه با لیبی اتحادیه عرب و شورای امنیت مللمتحد خواستار اقدام شدهاند.
درحالیکه ما بهجلو حرکت میکنیم، بهسمت آزادی، به سمت آزادی اجتنابناپذیر برای مردم ایران؛ و درحالیکه به این میاندیشیم که از نقطهیی که در آن قرار داریم در آیندهیی نزدیک به مقصد برسیم، ضروری است کسانی باشند که صدایشان به ایران برسد، ضروری است میهنپرستان در خارج از کشور صدایشان برسد. همه باید در منطقه گردآیند و برای آزادی ایران کمک کنند. در این صورت خواهد بود که ما میتوانیم روز گردهماییمان در تهران را بهجلو بیندازیم.