قهرمانان کمپ اشرف باید از سوی سازمان ملل‌متحد و ایالات متحده آمریکا هم‌چنان که به‌آنها تعهد داده شده، حفاظت شوند, این کار باید بشود

ما هم‌اکنون آن فیلم عالی از پرزیدنت کندی را دیدیم. خیلی چیزها را به‌یاد ما می‌آورد و درعین‌حال این نکته را که وقتی به‌همکارانی که با من از آمریکا آمده‌اند می‌نگرید، پیام ما غیرحزبی و غیرسیاسی و تنها به‌خاطر آزادی و اقدام برای آزادی است. و حال نقل‌قول می‌کنم از یک رئیس‌جمهور بزرگ دیگر که در همین شهر، شهری که به‌گفته یکی از همکاران من سمبل آزادی است، با قامت راست ایستاد و گفت: «آقای گورباچف، این دیوار را خراب کنید». و ما امشب می‌گوییم: «خانم وزیر، با تمام احترامات فائقه برای شما که بسیار مورد علاقه و احترام ما هستید، سازمان مجاهدین خلق را از لیست خارج کنید».

لوئیس فری

رئیس اف.بی.آی (اداره تحقیقات فدرال) ۱۹۹۳ ـ ۲۰۰۱

بسیار متشکرم خانم رئیس‌جمهور، همکاران گرامی و همه شما که این‌جا حضور دارید، در این گردهمایی بی‌نظیر و بزرگ میهن‌دوستان.

ما به‌شما درود می‌فرستیم و یک سال جدید خوب و ایرانی آزاد برایتان آرزو می‌کنیم.

وینستون چرچیل زمانی گفته بود که می‌توان روی آمریکاییها حساب کرد که در نهایت، کار درست را به‌موقع انجام دهند، البته پس از آن که همه امکانات و فرصتهای دیگر را آزموده باشند!

همکارانم و من از آمریکا به‌این‌جا آمده‌ایم تا همان را که به‌شما گفته‌اند و شنیده‌اید به‌شما بگوییم.

سازمان مجاهدین خلق باید به فوریت از لیست خارج شود.

قهرمانان کمپ اشرف باید از سوی سازمان ملل‌متحد و ایالات متحده آمریکا هم‌چنان که به‌آنها تعهد داده شده، حفاظت شوند. این کار باید بشود.

و ثالثاً با توجه به‌نداهای برخاسته در ایران و فداکاریهای میهن‌دوستان و رزمندگان آزادی در ایران، که بسیاری از آنان امشب در این سالن با ما هستند، آنها باید از سوی ایالات متحده آمریکا مورد حفاظت و حمایت قرار بگیرند.

ما هم‌اکنون آن فیلم عالی از پرزیدنت کندی را دیدیم. خیلی چیزها را به‌یاد ما می‌آورد و درعین‌حال این نکته را که وقتی به‌همکارانی که با من از آمریکا آمده‌اند می‌نگرید، پیام ما غیرحزبی و غیرسیاسی و تنها به‌خاطر آزادی و اقدام برای آزادی است. و حال نقل‌قول می‌کنم از یک رئیس‌جمهور بزرگ دیگر که در همین شهر، شهری که به‌گفته یکی از همکاران من سمبل آزادی است، با قامت راست ایستاد و گفت: «آقای گورباچف، این دیوار را خراب کنید». و ما امشب می‌گوییم: «خانم وزیر، با تمام احترامات فائقه برای شما که بسیار مورد علاقه و احترام ما هستید، سازمان مجاهدین خلق را از لیست خارج کنید».

یک نکته دیگر هم بگویم. من نمی‌توانم دراین‌باره از طرف همکارانم صحبت کنم، اما این را می‌دانم که وقتی برای اولین بار از من خواسته شد وضعیت را با توجه به‌موقعیت سازمان مجاهدین خلق بررسی کنم و وقتی برای اولین بار از من خواسته شد حرف بزنم و صدایم را از سوی نه‌فقط پرزیدنت رجوی بلکه تمام دیگر قهرمانانی که در این زمینه فعال بوده‌اند، بلند کنم، کاری را کردم که طی سالها آموزش‌دیدن یاد گرفته بودم: رفتم و با همکاران سابقم صحبت کردم و یک سؤال ساده از آنها پرسیدم: «آیا دلیلی می‌بینید که من نباید به‌طرفداری از سازمان مجاهدین خلق حرف بزنم؟» و هیچ دلیلی در این راستا ازکسی نشنیدم.

شما قطعاً شاهد حضور این جمع باورنکردنی از رهبران و قهرمانان مورد احترام و خدمتگزاران مشهور در آمریکا که برخی از آنان از بهترین دوستان من هستند، نمی‌بودید اگر کوچکترین فشنگ جادویی سری و طبقه‌بندی شده‌یی وجود می‌داشت که به‌لحاظ حقوقی یا عملی نگاه‌داشتن این سازمان رزمنده آزادی را در لیست توجیه می‌کرد. فشنگی وجود ندارد. فشنگی که ما از آن آگاه باشیم وجود ندارد.

حال اجازه دهید چند دقیقه‌یی درباره تاریخ، درباره قانون و حقوق و درباره فاکتها صحبت کنم. یکی ازکارهایی که معمولاً وکلا هنگام تدارک رفتن به دادگاه یا صحبت با موکلان خود می‌کنند اینست که ببینند چه کسی با موضعی که از آن دفاع می‌کنند، مخالف است. هم‌چنین روی استدلالات ممکن متقابل کار می‌کنند با این پرسش که «بهترین استدلالاتی که حریفان من می‌توانند علیه موضع من عرضه کنند کدامهاست؟»

خوب در مورد بیرون آوردن سازمان مجاهدین خلق از لیست بیایید همین را به‌عنوان نقطه شروع بگیریم. هیچ‌کس برای نگاه‌داشتن این سازمان در لیست سازمانهای تروریستی خارجی اصرار ندارد جز وزیر خارجه ما، وزارتخانه او و رژیم جمهوری اسلامی ایران.

این نکته باید مطلب را از بابت معادله و داده‌های آن برایتان روشن کند. ضمناً من اصلاً نمی‌توانم دلیلی پیدا کنم و تصور نمی‌کنم همکارانم هم بتوانند در جایی، نقطه‌یی، فاکتهای موجود یا قانون مشخصی بیابند که ادامه این وضعیت را توجیه کند و همان‌طور که فرمانده پیس گفت باید دراین‌باره یک بحث آزاد بگذاریم.

ما همه می‌دانیم اخبار و اطلاعات طبقه‌بندی‌شده چیست. بیشتر ما که این بالا نشسته‌ایم جواز دسترسی به‌اقلام امنیتی فوق‌سری داشته‌ایم. دادگاه واشنگتن این پرونده را خیلی دقیق بررسی کرد. به‌نظر نمی‌رسد کوچکترین مدرک معتبر و مؤثری از یک منبع موثق و مطمئن وجود داشته باشد که نگاه‌داشتن این سازمان در لیست مورد بحث را توجیه کند. به این ترتیب ما بسیار به‌وزیر امورخارجه‌مان افتخار می‌کنیم و ما البته خیلی خوشحال شدیم که ایشان چند روز پیش مقداری از وقت خود را به دیدار با جنبش مقاومت لیبی اختصاص داد. ما علاقمندیم که ایشان این سازمان را از لیست بیرون آورده با خانم رجوی در ایالات متحده آمریکا دیدار کند. و هنگامی که شما خانم رجوی به آمریکا بیایید، من افتخار خواهم داشت شما را در بازدید از اداره تحقیقات فدرال (اف.بی.آی) همراهی کنم.

اجازه بدهید چند لحظه‌یی درباره پروسه نامگذاری در لیست صحبت کنم. قبل از هرچیز پروسه نامگذاری دارای نواقص بسیار و غیرکارآمد است و باید توسط کنگره ایالات متحده کاملاً مورد بررسی و بازبینی قرار گیرد. یکدست و منسجم نیست.

اتفاقی که در سال ۱۹۹۷ افتاد این بود که در آن موقع من در واشنگتن بودم و اکثرهمکارانم هم با من بودند که ایالات متحده به‌دلایلی به این نتیجه رسید که می‌ارزد شاخه زیتونی به‌سوی رژیم جمهوری اسلامی ایران دراز کند تا ببیند شاید به‌جای خشونتها و آشوبی که این رژیم در سراسر جهان پراکنده بود، از مقر تفنگداران دریایی آمریکا در لبنان تا مرکز فرهنگی یهودیان در آرژانتین، بتوان با گفتگو به‌نتیجه‌یی رسید و این وقایع انگیزه‌یی شده بود برای آن که آمریکا تلاش کند با این رژیم صحبت کند. لذا با درخواست آنها مبنی بر قراردادن سازمان مجاهدین خلق در لیست سازمانهای تروریستی خارجی موافقت کرد. این بسیار جالب است، چون وقتی به‌سراغ اف.بی.آی آمدند به‌دلیل مسئولیتهایی که می‌دانید ما در این امور داریم، از این نامگذاری کاملاً شگفت‌زده شدیم.

وقتی من فاکتها را بررسی کردم، تصادفی نبود که هرگز کسی را مأمور نظارت یا مراقبت این سازمان به‌دلایل مرتبط با تروریسم خارجی نکرده بودم، یعنی تنها سازمانی که در این لیست بود و هرگز مسئول هیچ چیز شناخته نشده بود جز مبارزه برای آزادی و حکومت قانون که هم‌اکنون در بیانات خانم رئیس‌جمهور شنیدید.

پس آمریکا در سال۱۹۹۷ وارد معامله بدی با رژیم ایران شد. بعدها رژیم ایران همان‌طورکه قاضی موکیسی اشاره کرد به فتح باب دیگری دست زد و گفت که اگر شما این سازمان را در لیست نگاه دارید، ما صدمات وارده به‌سربازانتان در عراق از طریق وسایل انفجاری IED که اکثراً ساخت رژیم ایران است و از آن‌جا به‌عراق حمل می‌شود و هنوز هم وارد می‌شود را محدود نگاه خواهیم داشت. باز آمریکا پذیرفت و یکبار دیگر ما نه‌تنها مأیوس و دلسرد شدیم، بلکه کاملاً از بابت این توافقنامه متحمل ضرر و زیان شده‌ایم. این رژیمی است که با آن نمی‌توان مذاکره کرد. رژیمی است که نمی‌توان به‌آن اعتماد کرد. و رژیمی است که مستمراً در تلاش نابودی آزادی و مدافعان آزادی است.

در سال‌۱۹۹۹، برجهای «خبر» در عربستان سعودی مورد حمله قرارگرفت. نوزده سرباز آمریکایی کشته و 122‌تن دیگر مجروح شدند و دهها شهروند سعودی نیز در عملیاتی که از سوی سپاه پاسداران تأمین مالی، سرپرستی و سازماندهی شده بود، به‌قتل رسیدند. هنگامی که ما سرانجام در عربستان سعودی به‌کسانی که عامل آن انفجار بودند دست یافتیم، آنها گفتند که در دره بقاع از سوی سپاه پاسداران آموزش دیده‌اند و گفتند ما از سفارت رژیم ایران در دمشق پاسپورتهایمان را دریافت کرده و نفری دویست و پنجاه هزار دلار نقد از ژنرال شریفی گرفتیم تا عملیات را اجرا کنیم. اما در آن هنگام در واشنگتن کسی علاقه‌یی به این‌گونه فاکتها نداشت. دولت آمریکا حاضر نبود بشنود که سپاه پاسداران رژیم ایران 19 آمریکایی را به‌قتل رسانده و عده زیاد دیگری را هم کشته است. به‌همین دلیل وزیر خارجه وقت گفت چرا ازکشتی‌گیران ایرانی که به‌آمریکا می‌آیند انگشت نگاری می‌کنید و عکس می‌گیرید؟ من گفتم خانم وزیر به این دلیل که اگر خوب نگاه کنید در یکی از این تیمهای کشتی یکی از اعضا را می‌بینید که یک کمی بدقواره است و به‌ورزشکارنمی‌ماند. خوب این یک مأمور وزارت اطلاعات است که به آمریکا می‌آید تا شبکه جاسوسیش را سروسامان دهد.

به این ترتیب ما اشتباهات خیلی بدی کردیم و خیلی هم در جبران آنها تأخیر داریم. دادگاه استیناف، همان‌طورکه قاضی موکیسی اشاره کرد، دو عامل از سه عاملی را که موجب نامگذاری یک سازمان به‌عنوان یک سازمان تروریستی خارجی می‌گردد، بررسی کرده است: اول این‌که خارجی باشد، دوم این‌که دست به‌فعالیتهای تروریستی زده باشد و سوم این‌که بر امنیت ملی ایالات متحده آمریکا تأثیرگذار باشد.

دادگاه گفته است تعیین عامل سوم با ما نیست. تصمیمی است سیاسی که به قوه مجریه مربوط است. اما در مورد دو عامل دیگر، خیلی دقیق فاکتها را بررسی کرده و دو تن از قضات نظرعمدتاً یکسانی داده و گفتند وزیر امور خارجه حقوق اساسی این سازمان را با محروم‌ساختن آن از پروسه عادلانه رسیدگی نقض کرده است. دادگاه به بیان خیلی روشن گفت منابعی که شما معتبر شناخته و به آنها اتکا کرده‌اید بنا‌به‌تعریف خود شما منابعی معتبر و موثق به‌نظر نمی‌رسند. آنها رأی خود را برای وزیر فرستاده از او خواسته‌اند بازبینی کند و نتیجه را به‌دادگاه اطلاع دهد.

خوشبختانه این پروسه در شرف انجام است. تصور نمی‌کنم پروسه پیچیده‌یی باشد. به‌نظر من ما 14‌سال در این موضوع به‌خصوص عقب هستیم. فاکتهایی وجود دارد اعم از محرمانه یا غیرمحرمانه که این نظر را تأیید می‌کند. کسی باید بالاخره در این باره صحبت کند و کسی باید به همه ما مراجعه کند و بگوید که داریم در این حمایتی که این‌جا به‌عمل می‌آوریم، اشتباه می‌کنیم. اما من فکر نمی‌کنم ما اشتباه کنیم.

پس مایلم با ابراز مراتب تحسین و تقدیرم از همه شما صحبتم را به‌پایان ببرم. به‌نظر من شهامت شما، فداکاریهای شما و رهبریتان که این‌جاست، شور و شوقتان پدیده‌یی کم‌نظیر است. به‌نظر من زنانی که این جنبش را رهبری می‌کنند برای همه منبع الهام هستند، نه‌تنها در این جمع یا برای همرزمانشان در ایران، بلکه برای تمام رزمندگان آزادی در سراسر جهان.

همان‌طور که بسیاری از سخنرانان گفتند وقایع چند هفته اخیر بی‌سابقه است و طبعاً بر هرگونه کلام سخنورانه امروز در این جمع سایه‌افکن است. تصمیم شورای امنیت ملل‌متحد در فرستادن پیامی به‌دیکتاتورهای تهران که به‌نحوی باورنکردنی قوی است، براین دو نکته استواراست:

ـ «زمان» اساس و جوهر امور است و شما دیگر «زمان» ندارید.

ـ در قدرتهای دموکراتیک غرب که به‌قطعنامه رأی مثبت دادند اراده قاطعی وجود دارد.

تمام قدرتهای غربی به‌قطعنامه رأی مثبت ندادند، اما پیامی بی‌اندازه قوی و پیامی‌ترس‌آور به‌دیکتاتورهای تهران فرستاده شد، که درست به‌همین دلیل پیامی است انگیزاننده و بالا‌برنده روحیه برای رزمندگان آزادی، و دانشجویان جوانی که دارند کشته می‌شوند و کشته خواهند شد تا تاریخ در این نقطه خود را تصحیح کند.

ما در آغاز بهار هستیم. سال نو مبارک. دوران هیجان‌انگیزی را تجربه می‌کنیم. شصت‌و شش سال پیش در چنین ماهی و در همین شهر یکی از جنایتکارترین رژیمها در تاریخ تمدن بشر در هفته‌ها و ماههای آخر حیات خود بود و نفسهای آخر را می‌کشید. مستأصل بود و دیگر توانی برایش نمانده بود، زیرا جهان درسی مهم آموخته است که هرجا که آزادی ظهور کند، هرجا که لازم باشد رشد کند و هرجا که سرکوب شود، باز هم قدرتی گریز ناپذیر است. به‌نظر من برای رژیم تهران احتمالاً همان‌قدر وقت باقیمانده که شصت‌و شش سال پیش برای رایش سوم باقی مانده بود. بسیار متشکرم.