کدیور از معتقد ین به ولایت فقیه است که به خارج از کشور پرتاب شده تا به عنوان سرباز وظیفه آماده به خدمت ، در هنگام ضرور ت به دفاع از ولایت فقیه بپردازد. اگرکسی درد مردم ایران را داشت از إرجاع دوسیه ی رژیم به شورای حقوق بشر ملل متحد و تعیین مجدد گزارشگر ویژه ی حقوق بشر برای بررسی نقض این حقوق در ایران تحت حاکمیت رژیم آخوندی استقبال میکرد و خوشحال میشد. اما درد سربازان بدنام ولایت فقیه چیز دیگری است . از منظر کدیور و شرکا مردم ایران تا زمانی حق اعتراض دارند که دست از ما بهترانی از غیب ظاهر شود و قسمت بزرگتر کیک استمالت که از زمان امام راحل ( = گم و گور شده) بین محافل استعماری و ارتجاعی رد و بدل شده ، به شکم ایشان و هم دوره ای هایشان سرازیر شود. اما اگر خط سرخ رد بشود که شده، اگر شعار های ساختار شکننده سر داد شود که شده، و اگر مردم ایران کل نظام فقاهتی را نشانه بگیرند و بخواهند که سرنگونش کنند که نشانه گرفته اند و میخواهند ، دیگر قوانین زمین سیاست و یا به زعم فیضیه نشینان خارج کشورئ، بازی سیاست ، عوض شده است. دیگر پرده نشینی و مخالف خوانی ظاهری فایده ندارد . بنده قبلا در مورد این حضرات عنوان بالشتکها ی هوائی را استفاده کردم. منظورم این بود که سر و صدا و باد کردن اینها در مقابل خامنه ای بیشتر برای حفظ نظام و تخفیف عواقب ضرباتی است که در مسیر بی دنده و ترمز ولی فقیه برای کسب سلاح اتمی ممکن است به نظام وارد شود. تعمیق رادیکالیسم جنبش های اجتماعی در دورانهای ملتهب ممکن است برخی اقشار و افراد را به گوشه ی براند که در ان از تحول خواهی ، خبری نیست. اما در مورد کدیور و شرکاء این حکم ، صدق نمیکند. ایشان از ابتدأ بند ناف عقیدتی شان و آبشخور سیاسئ شان به ولایت فقیه وصل بوده است. ممکن است بر حسب تصادف ! بند هر از گاهی دور گردنشان چرخیده و در دست و پایشان گیر کند ، اما تغذیه و أشربه شان هم از این مسیر است و بس! تکرار خزعبلات وزارت اطلاعات در مقاله ی کدیور ..و تناقضات آشکاری که مرغ پخته را به خنده میاندازد
" مجاهدین تهدید مشخصی علیه امنیت جهانی هستند!!" اما در پاراگراف بعدی
" مجاهدین فاقد پایگاه سیاسی در داخل و حمایت مردمئ در ایران هستند" و " تتمه ی اعتبار ی را هم که به خاطر مبارزات زمان شاه داشتند را از دست داده اند"
اضافه مینویسد که
" به طرز تعجب آوری ، اعضای این سازمان افراد تحت حفاظت تلقی شده و فعالیتهائ انها در راهروهای کنگره کنترل نمیشود"
" مجاهدین یک فرقه غیر دموکراتیک هستند"
و " مهمتر از همه" فعالیتهای این گروه که مختصات بی پایگاه بودن در ایران، نا معتبر بودن، فرقه غیر دموکراتیک بودن ، و... در بالا ردیف شده " میتوانند لطمات جبران ناپذیری به به اپوزیسیون خانگی ایران بزنند" و در آخر اینکه " مردم ایران هرگز چنین عملی را نه فراموش میکنند و نه میبخشند"
البته ایشان إخطار میدهند که " موج سواران بین المللی بخواهند در صدد ربودن رهبری " باشند.
بعد هم ، که از همه میخواستند کشتار زندانیان سال ٦٠ و ٦٧ را فراموش کنند ، گذشته ، گذشته و از این خاصه خرجی ها از جیب زندانیان و قربانیان سیاسی، الان عربده که نه میبخشند و نه فراموش میکنند!
چشم انداز خروج مجاهدین از لیست سازمانهای ممنوعه ، آب در خوابگاه ایشان ریخته است، و حضرات عمامه بر زمین میکوبند که این انتخاب وزارت خارجه در طراز کودتای ٢٨ مرداد ١٣٣٢ است و دخالت در أمور داخله و دادن بهانه به دست قدرتمداران است تا جنبش سبز را بیشتر سرکوب کنند .
البته مقاله نویسی ایشان به طرزی گویای بن بست رسیدن اعمال پشت پرده هم هست
اما چند نکته : از کدیور و شرکا باید پرسید اگر دوران را با سال ١٣٣٢ مقایسه میکنید ، آیا مصدقتان ، کسی غیر از خامنه ای است؟دوم ، زمانی که جیک جیک و مغازله تمدنها بود و مجاهدین در لیست گذاشته شدند و مورد ترور سیاسی واقع و نهایتا بمباران شدند، هیچ بحثی در مورد دخالت خارجه در امور بلاد" امالقراء" نبود،قولنج ملی گرائی کجا و ادعای هم غزه ،هم لبنان کجا؟!حالا شما تناقض اصلی این فرضیه را چگونه حل میکنید که این گروه فاقد حمایت مردمئ در ایران که فرقه غیر دموکراتیک هم هست و تنها به خاطر سیاست دو گانه امریکا در عراق باقی مانده ، چگونه همزمان هم میتواند رهبری جنبش را برباید و هم تهدید امنیت جهانئ بأشد؟
توجه میکنید که کدیور مینویسد که تهدید امنیت جهانی ، رژیم آخوندئ مسلح به بمب اتمی نیست ،بلکه مجاهدین هستند و
چه ابراز تاسفی از این که همه مجاهدین در بمبارانهای ٢٠٠٣ کشته نشدند! آخر امام جانی اینها در سالهای طلائی خیلی در این راه ، جهاد ! کردند.
ایشان تا" چند نفر از منافقین" به طور علنی در مقابل لانه جاسوسی کنگره! به دار آویخته نشوند رضایت نمیدهد ! خونخواری خط أمامی را میبینید! واقعیت این است که اقایان زمانی به خدمت إحضار شده اند که ولی فقیه، قافیه راباخته وگرنه نیازی به در افشانی امثال ایشان نبود.پایداری اشرف و حرکات هوشمندانه رهبری مقاومت ، راه پیشرفتهای آلترناتیو خط سوم را باز کرده است، امواج خروشان انقلابات شمال افریقا و خاورمیانه ، را در بر گرفته است. سوریه ، یار غار و متحد استراتژیک رژیم در حال لرزیدن بسیار و محور حزب الله - دمشق- بیت خامنه ای در حال ویران شدن است. کابوس کدیور از این منظر قابل درک است . شما حال خامنه ای را حدس بزنید! سینا دشتی