بسیار متشکرم از شما خانم رجوی و سازماندهندگان کنفرانس و متشکرم از اینکه مرا امروز به اینجا دعوت کرده اید. آنچه اتفاق افتاد تراژدی عظیمی برای ساکنان کمپ اشرف، دوستان، خویشاوندان و در واقع تمام کسانی است که پشتیبان مبارزه سیاسی مشروع هستند. این چیزی است که در آمریکا و اروپا انعکاس کافی نیافته و امیدوارم ما امروز بتوانیم در آن روند تغییری ایجاد کنیم.
می خواهم نظرم را پیرامون نقش آمریکا در رابطه با کمپ اشرف و همچنین نامگذاری سازمان مجاهدین بگویم. همانطور که ژنرال شلتون گفت این نامگذاری پس از رأی دادگاه آمریکا در دست بررسی است. اما اجازه بدهید به پیشینه رفتار آمریکا با مجاهدین برگردیم.
در تمام مدتی که آمریکا امنیت و کمک به کمپ اشرف را تأمین می کرد، مطلقاً هیچگونه اتفاقی صورت نگرفت که برای ارتش ما منبعی از نگرانی باشد. این یک سند تاریخی بسیار مهم است و چیزی است که حتی در آمریکا بخوبی شناخته شده نیست.
اما چه موافق و چه مخالف باشیم، تصمیم عقب نشینی نیروهای ما گرفته شده است. سطح نیروها اکنون در حد مینیمم مطلق است. تمام گزارشات حاکی از آن است که تا آخر سال نیروهای آمریکای بطور کامل از خاک عراق خارج خواهند شد.
آنچه آمریکا انجام داد این بود که به دولت عراق ازجمله خاطرنشان شود که شما باید به همان تعهداتی پایبند باشید که ما نسبت به ساکنان کمپ اشرف به آن پایبند بودیم. این چیزی است که دولت عراق به آن متعهد شد و به کنوانسیون چهارم ژنو نیز متعهد است. این تعهدی بود که آنها فهم کردند و داوطلبانه تقبل نمودند.
طی دو سال گذشته در دو نوبت نیروهای ارتش دولت عراق به کمپ اشرف هجوم برده اند. این ابداً تناسبی با پایبندبودن به آن تعهدات ندارد. بعلاوه، در جریان آخرین حمله، آنها ادعا کردند که می خواهند یک مسأله ارضی را حل کنند. این خطی است که آنها به خورد مطبوعات فریب خورده غربی دادند. اما حتی در دوران توحش هم مجادلات ارضی را بدینگونه حل و فصل نمی کردند. این بشدت غیرقابل قبول است.
حقیقت این است که در زمره اختیارات آمریکا نیست که در این مقطع با نیروی نظامی از وقوع صحنه هایی که مشاهده کرده اید ممانعت کند. چه شما با این تصمیم موافق باشید و چه مخالف، این یک حقیقت است. اما معنای واقعی این حرف این است که اهمیت بسا بیشتری را متوجه رهبری سیاسی آمریکا و رئیس جمهور، وزیر امور خارجه و وزیر دفاع می کند که خطاب به دولت عراق بگویند: ما از شما می خواهیم که به تعهداتی که خودتان داوطلبانه آنها را پذیرفتید پایبند باشید.
ما می دانیم که تعدادی از پرسنل آمریکایی به داخل کمپ راه یافته اند اگرچه موضع رسمی دولت آمریکا تا بحال این بوده است که مشاهدات آنها در کمپ را فقط به دولت عراق گزارش خواهند داد. من این را نمی فهمم. فکر می کنم دولت عراق خودش می داند چه اتفاقی در کمپ اشرف افتاد. آنها نیازی به گزارش آمریکاییها در رابطه با آنچه خودشان می دانند ندارند. آمریکاییهایی که از آنجا بازدید کردند باید برای مردم آمریکا و کنگره آمریکا وضعیت را بازگو کنند، زیرا این اطلاعاتی است که آنها بدان نیاز دارند تا بتوانند تحولات عراق را بشناسند و تصمیم بگیرند که چگونه باید حفاظتی را که ساکنان کمپ اشرف نیاز دارند تأمین کنند.
بسیار روشن است که یک دلیل سکوت دولت آمریکا این است که از پیچیدگیهای نهفته در بیان سخن حق مطلع است. این نوع پیچیدگیهای سیاسی در گذشته نیز ظهور کرده اند. در اواسط دهه 1990، وقتی نام سازمان مجاهدین برای اولین بار در لیست تروریستی گنجانده شد، بسیار واضح بود که عامل عمده ای که به آن تصمیم راه برد تمایل به استمالت از ملاها در تهران بود، با این امید که ما راهی برای مذاکرات برسر نقش رژیم بعنوان بانک مرکزی تروریسم بین المللی و تلاش آن برای دستیابی به تسلیحات هسته ای باز کنیم.
اما این اقدام با شکست مواجه شد. رژیم ایران هنوز بزرگترین تأمین کننده مالی تروریسم است و در تلاشش برای دستیابی به تسلیحات اتمی هم جلوتر رفته است.
وقتی عمر دولتی که من در آن کار می کردم رو به اتمام بود، مجدداً به نامگذاری مجاهدین رجوع شد و دولت تصمیم گرفت نامگذاری را با اتکا به همان دلیل گذشته ادامه دهد. یعنی به امید اینکه رژیم تهران راضی شود که ادامه نامگذاری مجاهدین پایه ای برای گفتگوها گردد و این کار هم به شکست انجامید.
حقیقت این است که رژیم تهران تمایلی به مذاکره با حسن نیت در رابطه با برنامه تسلیحات اتمی خود ندارد.
این رژیم سلاح اتمی می خواهد و به آن بعنوان کارت برنده خود نگاه می کند. هیچ روند مذاکراتی وجود ندارد که بتواند ملاها را قانع کند که حمایت خود از تروریسم بین المللی را خاتمه دهند.
بنابراین ادامه نامگذاری مجاهدین در لیست آمریکا بیانگر این ناهنجاری است که ـ تا آنجا که من می دانم، چندین کشور به این نامگذاری خاتمه دادهاند و تنها دو حکومت در جهان وجود دارد که بر این باور است مجاهدین یک سازمان تروریستی است، یکی رژیم ایران و دیگری وزارت امور خارجه آمریکا.
اگر من در وزارت امور خارجه بودم در این رابطه نگران می شدم و فی الواقع فکر می کنم بسیار مهم است که حقایقی که نشان می دهد چگونه رژیم ایران به هر اقدامی متوسل می شود تا مجاهدین را بعنوان یک گروه مؤثر اپوزیسیون متلاشی کند برملا شود. همچنین این ریسک بسیار جدی هم برملا شود که تأثیرگذاری رژیم بر روی دولت مالکی تا به کجا رسیده که او بتواند از مسئول بودن در قبال این اعمال بگریزد.
اما نکته اصلی که از اهمیت اساسی و حیاتی برخوردار است اینجا است که سیاست رسمی آمریکا تغییر رژیم در ایران باشد.
بسیاری از منتقدان سیاست قبلی آمریکا گفته اند که خوب این ایده تغییر رژیم که آمریکاییها در سراسر جهان بدنبال آن هستند اصلاً اشتباه است و سلطهجویی آمریکا برای تغییر رژیمها را برملا می کند. من کاملاً مخالفم.
این رژیمها با مذاکره و داوطبانه از اریکه قدرت پایین نخواهند آمد. پس چه گزینه دیگری موجود است؟ آلترناتیو مخالف تغییر رژیم چیست؟ آلترناتیو، حملات بیشتر علیه پناهندگان بیگناه در نقاطی مثل کمپ اشرف است.
بنابراین اجازه بدهید صراحت کلام داشته باشیم. سیاسی کردن پروسه نامگذاری مجاهدین باید متوقف شود. باید اجازه داده شود تا حقایق پیشی بگیرند. من در جریان هیچ اطلاعاتی در رابطه با مجاهدین نیستم که ادامه نامگذاری آنها را توجیه کند. اگر وزارت امور خارجه آمریکا چنین اطلاعاتی دارد باید طبق دستور دادگاه آنها را حل و فصل کند. فکر می کنم باید این موضوع در اسرع وقت حل شود زیرا تا وقتی رژیم ایران و وزارت امور خارجه آمریکا اتفاق نظر و وجه مشترک دارند، مردم ایران به همان اندازه از دستیابی به دولتی که بطور مشروع آنها و منافع آنها را در نمایندگی کند به دور هستند. از شما بسیار متشکرم.