وقتی در کنفرانس واشینگتن در روز 14 آوریل 2011 ویدئوی که جنایات وحشیانه مزدوران مالکی، به نمایش گذاشته شد ، همه حاضرین در سالن در غمی بسیار بزرگ فرو برد و اشکها بر این همه جنایات و سکوت ، بی عملی طرفهای حساب جاری شد. در میان کسانیکه در سالن حضور داشتند تنی چند ازسیاستمداران برجسته و ژنرالهای ارشد آمریکایی هم حضور داشتند و غمی که در جمعیت وجود داشت آنان را نیز فرا گرفت و جمعیت میتوانست شرم را غالب بر احساسات دیگر در آنان بوضوح ببیند ، چرا که همه میدانستند که ارتش آمریکا میتوانست جلوی این جنایات را بگیرد و هشدارهای مکرر خانم رجوی و اطلاعات بدست آمده توسط اشرفیان به مقامات آمریکایی بقدر کافی عکس العمل آنان را ضروری و حکم میکرد. آنان آنطور که بعدا در سخنان خود گفتند این مسئولیت را متوجه دولت آمریکا میدانند که شهروندان غیر مسلح شهر اشرف را با وجود توافقنامه که بین تک تک آنان با دولت آمریکا امضا شده بود و تعهدات دولت آمریکا در مورد حفاظت آنان اینچنین بی دفاع در مقابل جانی ترین جانیان نهادند.
براستی در روزجمعه خونین 19 فروردین 1390 (8 آوریل 2010) مجاهدین ساکن شهر اشرف این دژ پایداری و غرور و انسانیت در اوج مظلومیت و فراتر از همه حماسه های تاریخی، تبدیل به تمامیت اعتبارات نوع بشر متمدن و عدالتخواه شدند.
براستی آنان در تک تک اعمال و عکس العملهایشان بسیار فرا انسانی و با منطقی بسیار سازنده برای همه انسانهای حق طلب رفتار کردند. نام این منطق ایستادگی کامل ، مقاومت قهرمانانه است که در شعار بیا بیا بیا خلاصه میشود دیده و شنیده میشود و این شعار در 19 فروردین درسی فراموش ناپذیر به دشمن داد و به این طریق دشمن را به استیصال کامل و در آستانه سرنگونی محتوم فرو برد.
ذهن و حافظه ی دشمن خونخوار و عقب ماندگی تاریخیش همیشه به بی اعتنایی به حقیقت و فلسفه وجودی مجاهدین و مبارزان راه آزادی نیاز دارد و این فاشیست آدمخواردرس از تاریخ نمیگیرد و سعی میکند با وحشیگری هر چه بیشترو جنایت عریانتر چند صباحی به حکومت ننگینش بیشتر ادامه دهد.
وقتی در اوج کشتارهای سال 67 منتظری قید ولی فقیه دوم و جانشینی خمینی جلاد را زد ، در نامه معروفش به این جلاد گفت : که با کشتن مجاهدین نمیتوان آنها را از بین برد. آنان یک روش فکری هستند..
اما حماقت ناشی از دیدگاه فاشیستی جلوی دیدن واقعیات بسیار واضح را میگیرد وا اینرا با اینکه این رژیم و همپالگیهایش هزاران بار تجربه کرده اند اما باز تنها و تنها جوابشان به خواسته های مردم و فدائیان راه احقاق حقوقشان یعنی اشرفیان و اشرف نشانان سرکوب هر چه بیشتر کشتار هر چه گسترده تر و شکنجه های بی رحمانه بوده است ..
براستی مجاهدین چرا با وجود این ضربه های بسیار هولناک و ماکزیمم خشونت نه تنها از بین نرفتند بلکه هر بار بیش از قبل استوارتر و قوی تر برخاستند و شکوه اراداه انسانی را بطور وصف ناپذیری برای تاریخ انسانیت و قیام کنندگان در راه حقیقت به نمایش گذاشتند؟
آری به بهترین شکلی از پس همه فشارهای کمرشکن و جنایات هولناک بصورت غیر قابل تصور و وصف ایستادند و با تمام سردیها و تاریکیهای این جهان قدار با همه مماشات قدرتمندان این دنیا ، همه مصائب را به جان خریدند و فریاد زدند آری آری شب گذاراست تا انسانهای تشنه به آزادی و عدالت به آن ایمان آورند که فقط پافشاری بر اصول و احقاق حقوق است که میتواند جواب جباران باشد و خمیدن در مقابل دشمن شایسته انسانی زیستن نیست.
خامنه ای خون آشام و دوقلوهایش مالکی و احمدی نژاد در مقابل این سئوال قرار دارند که دیگر با چه حربه ایی میخواهند مجاهدین را نابود کنند و مگر جنایتی متصور بوده که اینان با این استواران تاریخ بشری انجام بدهند و نداده باشند؟
آری اشرفیان نه تنها از شما دیوصفتان هراسی ندارند بلکه به شما جانیان قهرمانانه بیا ،ُ بیا ، بیا هم میگویند..
اما حساب رژیم و عوامل جنایت کارش به جای خود میباشد و بعد از ۳۲ سال مبارزه در تمام زمینه ها رسوا تر از آن است که نیاز به توضیح بیشتر داشته باشد.
آیا آمریکا و عناصر تصمیم گیرنده از تجربه و شناختی که رژیم در مقابل دشمن اصلی اش یعنی مجاهدین بدست آورده است بی خبرند. چندی پیس یکی از مشاوران امنیتی رئیس جمهور سابق آمریکا در کنفرانسی (که برای پیشگیری از جنایات در حال اتفاق و نقش مقاومت ایران بعنوان تنها راه جواب در مورد رژیم ایران در واشینگتن) اعتراف کرد که در کاخ سفید بیشترین بحثها پیرامون ایران بصورت دائمی و روزانه در جریان بوده است.
چندین موسسه تحقیقاتی بطور دائم فقط در مورد ایران تحقیق میکنند و این موسسات هزاران نفر را در باصطلاح کار علمی و پژوهشی بصورت محقق بکار میگرند تا نتیجه تحقیقاتشان سیاست درست را که البته بر اساس منافع دولت آمریکا تدوین شود در اختیار سیاستگذاران می گذارد
بنا بر این هیچ چیز در رابطه با ایران تصادفی اتفاق نمی افتد و ظاهر سازیها ی بی خبر بودن دیگر هیچ کس را فریب نمیدهد.
وقتی ندا آقا سلطان توسط جانیان خامنه ای کشته شد وبه تمام دنیا مظلومیت یک خلق را گواهی داد ، آقای مک کین گفت: ندا با چشمان باز از دنیا رفت و شرم بر ما باد که با چشمان بسته زندگی میکنبم و منظور جان مکین سیاست اشتباه دولت اوباما بود. رئیس جمهور آمریکا با تلاش و سیاست اعلام شده برای دیالوگ با جلادان ذر یک تناقضگویی بسیار آشکار مرگ ندا را یک ناعدالتی بزرگ نامید. اما سیاست او تا این لحظه این ناعدالتی بسیار ، بسیار بزرگتری را تقویت و در روز 8 آپریل باعث شده است.
اگر آقای اوباما نمیتوانست جلوی مرگ ندا و سهراب سیاوش ، علی صارمی وصدها دیگر را بگیرد آیا نمیتوانست آنطور که بسیاری از سیاستمداران غربی میگویند با یک تلفن یا حتی اشاره یکی از افراد نظامی و سیاسی بگیرد به مالکی و همین 35 شهید را از مرگ نجات دهد؟
چه کسی توسط دوربینها جنایتها را لحظه به لحظه می بیند و هیچ عکس العملی نشان نمیدهد؟
این عمل چه باید نامیده شود؟ چه چیزی تغییرکرده آقای رئیس جمهور در زمان شما؟ شما که می خواستید با سیاست تغییر دنیا را تغییر دهید. شما که در دفاع از دمکراسی در کشورهای مختلف آنچنان به ایراد سخنرانی میپردازید و حتی به قیام کنندگان لیبی کمکهای مستقیم نظامی و حملات هوایی میکنید. راستی چه تفاوتی ما بین مردم ایران و مردم کشورهای دیگر وجود دارد ، چرا کسانیکه که چهار دهه با قذافی در پستهای کلیدی همگاری میکردند و بعد از جدائی بلافاصله تبدیل به رهبران اپوزیسیون میشوند ، اما مقاومتی اینچنین پایدار با آنهمه سابق مبارزه برای کسب دمکراسی در لیست سیاه شما قرار میگیرند؟ طوری که دادستان سابق کشورتان در مقابل کاخ سفیدتان کفت این نامگذاری مجوزی برای کشتار اشرفیان به مالکی است. براستی با دیدن جنایت و بی عملی دنیای ارزشها را چنج و واژگون شده است.
سئوال این است:
جلاد اشرف، نوری مالکی، همجنس و از تبار احمدی نژاد و غلام حلقه به گوش خامنه ای شب قبل از جنایات با وزیر دفاعتان رابرت گیتس چه گفتگوئئ داشت؟ چه چیزی را مطرح کرده بود و دیالوگ این بالاترین مقام سیاسی نظامی بر سر چه بود؟
آیا آقای اوباما آیا شما و وزیر دفاع و وزیر خارجه شما از همه چیز بی اطلاع بودید؟
ایرانیان آزاده و هواداران این مقاومت سالیان سال است که در مقابل کاخ سفید و وزارت امور خارجه فریاد زده اند و با شعارهای بسیار صلح آمیز و مودبانه شما را ازسیاست بسیار خطرناک مماشات برحذر داشته اند و همچنین در مقابل دیگر مراکز قدرت و در مقابل ساختمانهای آسمانخراش و سمبلهای احترام به حقوق انسانها در میادین معروف در خیابانها نامی و کوچه پس کوچه های این دنیا فریاد زدند که دست از این سیاست که حمایت از جلادان حاکم بر ایران است بردارید و حداقل به چشمهای ما بنگرید و لحظه ایی دردهایمان را فریاد رسید.
وای ، وای چه کردید با تاریخ بشریت؟ وای ، وای چه کردید با حقوق ملتها؟
چرا وقتی پای منافع اقتصادیتان باشد از همه پرنسیپهای که تمدن بشری بر روی آن بنا شده است براحتی یک چشم بر روی هم گذاشتن میگذرید؟! و بی اعتنا از سرنوشت ملتهای مظلوم گوشها و لبهایتان را بسته اید.
طمع نمیگذارد احساس جایی در قلبهایتان پیدا کند . فریاد بی وقفه ما در مقابل کاخ سفید را نمیخواهید بشنوید و برای نفوذ حقیقت روزنه یی را نگشوده اید . چرا که حقیقت درد ما رسوا کننده اعمالتان میباشد ، احساسی که در تضاد با منافع نباید وجودی داشته باشد. و درد ما و فریاد ما مزاحم برای سیاستها - ببخشید - غارتهای شماست.
داستان چشمان باز اما خود داستانیست بیکران از عاشقان ، از عاشقترین عاشقان تاریخ بشری که در روز 8 آوریل در اشرف مشاهده کردید.
آقای اوباما شما هم باید این مجاهدین را همچون انبوهی از سیاستمداران غربی که از آنها حمایت میکنند ، بشناسید. راستی از خود نپرسیدید که چرا حتی بیل کلینتون که خود اسم این مقاومت (مجاهدین و شورا ) را در لیست گروههای تروریستی گذاشت روز 27 جولای یک روز بعد از گردهمائئ صدهزارنفری در برنامه سی ان ان آنها را هواداران دمکراسی نامید که خواهان تشدید تحریمها هستند و شما و همسر ایشان با وجود حکم دادگاه آمریکا که بعد از احکام بالاترین دادگاههای اروپایی همچنان به نگهداشتن در این لیست است پافشاری میکنید؟
اما بدانید که در مورد ایران سیاست اعلام شده شما بکلی شکست خورده است.
آری چشمان باز اشرفیان در دل تاریکها ، نور و امید را در دل ملیونها ایرانی زنده نگه داشت است. و اینک چشمان باز است که پیروز میشود بر چشمان بسته یعنی همان سیاست مماشات با جلادان حاکم بر ایران و تمامی تلاشها برای حفاظت از دشمنترین دشمن انسان و بقول جناب وزیردفاع و وزیر امورخارجه آمریکا خطرناکترین رژیم جهان بی ثمر بوده است
به همت و ایستادگی اشرفیان که با دادن این خونها و پذیرش این همه درد و رنج راه را به مردمشان نشان میدهند چه بخواهید و چه نخواهید آقای اوباما دوران سیاستهای مماشات و بسیار آلوده و همچنین دیالوگ با جلادان به پایان رسیده است.
آری اشرفیان همیشه فریاد زده اند که شب گذرا میباشد ، آری سپیده طلوع آزادی را در سرزمینمان این سرزمین و مهد حقوق بشر ، این سرزمین باستانی و دوست داشتنی برای بشریت ، این سرزمین ابتکارات و خلاقیتها ، این سرزمین حافظ مولانا و سعدیها ، این سرزمین ابوعلی سینا ها و رازی ها ، این سرزمین ، ابو مسلمها ، بابک خرمدینها ، این سرزمین ستار و باقرخانها ، این سرزمین حنیف و جزنیها ، این سرزمین اشرف و موسی هااین سرزمین اشرفیان قهرمان و مظلوم را آزاد خواهیم کرد.
تاریخ روی اعمال شما قضاوت خواهد کرد.