سابقه خوش خدمتی بخش فارسی بنگاه سخن! پراکنی دولت فخیمه! به دارالخلافه جهل و جنایت آخوندی، به سال های دور بر می گردد، اما در حافظه سیاسی و اجتماعی ایرانیان امدادگری آن به این طایفه واپسگرا در زمان حکومت ملی دکتر محمد مصدق و روی کار آمدن باند مافیایی آخوندها در بهمن پنجاه وهفت، به شکل ویژه ای عمده و پررنگ می باشد و پس از آن هم در رابطه با مبارزه مردم علیه خلافت آخوندی فراتر از چوب زیر بغل برای بقای آن به میدان آمده و به ایفای نقش ناجی رژیم پرداخته است، وجه دیگر این امدادرسانی ولایی دشمنی این «بنگاه» خوشنام! با مقاومت و نیروی محوری آن؛ سازمان مجاهدین خلق ایران بوده که تا امروز مستمر و پایدار ادامه داشته، خوش خدمتی این «بنگاه»داران خوش آوازه، نه فقط در باور اندیشمندان ایران زمین همانند سراینده بلند آوازه، زنده یاد؛ احمد شاملو که «بی بی سی» را مخفف بی پرنسیب ترین، بی حیاترین سانسورچی معنا و تصویر کرده بود، بلکه در بین توده های مردم نیز به خوشنامی! و گفتار و پندار و کردار نیک! شهره می باشد، دکتر محمود اکرامی از استادان دانشگاه مشهد در کتاب: مردم شناسی و اصطلاحات خودمانی؛ که پژوهش مردم شناختی در اصطلاحات جوانان می باشد (چاپ سوم، نشر ایوار؛ مشهد سال 1385) در بخش واژه نامه، صفحه یکصد و سی و هشت «بی بی سی» را که در بین مردم به ویژه جوانان به عنوان متلک و ریشخند مورد استفاده قرار می گیرد این گونه معنا می کند: خبرکش/ جاسوس/ آنتن، وبه عنوان شاهد: بی بی سی داره میاد، حواستون باشه اشکل (مشکل) درست نکنه. که نشان دهنده انس و الفت ایرانیان به این «بنگاه»خوش سابقه! و بی طرف! می باشد. یکی دوسال پیشتر، عناصر اجرایی این «بنگاه» برای علم کردن دفتر تلویزیونی خود در زیر خیمه نظام ولایت، در نشیب ذلت و پستی برای گرفتن پروانه  به صد زبان در گوش آخوندها می خواندند که؛ تمام عناصر، دم و دستگاه تلویزیون افرادی خواهند بود که هیچ اختلافی و  زاویه ای با رژیم ندارند واز مخالفین و معاندین نظام مقدس نمی باشند.
در مورد هم پیمانی آخوند ها و «بنگاه» مربوطه و صاحب کاران دانه درشت آن علیه مقاومت، توجه تان را به تعهد ننگین حجت الاسلام مستر «جک استرا» با آخوندها برای بمبباران قرارگاه های  مقاومت  در خاک عراق، منعقد و به اجرا در آمد جلب می کنم.
اما این بار این «بنگاه» سرسپرده نظام اهریمنی ولایت پس از کشتار ددمنشانه زنان و مردان قهرمان  «اشرف» و به خاک و خون کشیدن صد ها مجاهد دیگر توسط ایادی جنایت پیشه «مالکی» دژخیم، به فرموده حاکمان تهران رکورد دیگری در سرسپردگی و فرمانبرداری از دشمنان ایران زمین، علیه مقاومت گلگون پیکر میهن، با به صحنه آوردن تنی چند خودفروخته از قماش خود؛ رقم زد که هیچگاه از حافظه ایرانی و ایران پاک نخواهد شد، گردانندگان بیگانه این «بنگاه» جعل و دروغ و توطئه، آنچه که فرموده؛است می کنند، اما آنان که در ظاهر شناسنامه ایرانی در جیب یا کیف خود دارند برای تامین معاش خفیف و خائنانه خود چگونه تن به این ننگ و ذلت داده اند!؟
اما آنچه که به مقاومت ایران زمین برمی گردد پیگیری مبارزه با اختاپوس جهل و جنایت که بر میهن چنگ انداخته می باشد، که اشرفیان دلیر و سرفراز در نمونه ای حماسی در مقابل عمله و اکره تا دندان مسلح ارتجاع با دستان تهی از هر نوع سلاح و سنگ، سینه سپر کرده و آنها را در مقابل چشمان آزادگان گیتی به خاک ذلت و رسوایی کشیدند و حمایت گسترده و بی سابقه ای را در حمایت از حقوق به حق خود و علیه رژیم آخوندی را سبب شدند، خوش خدمتی «بنگاه» خوشنام، به قول قدیمی ها؛ آب به ریسمان کردن و یا آب در قفس کردن است، همه یاران مقاومت و عناصر آن همچون هم میهنانمان در ایران زمین، به دشمن بی امان، بیابیا می گویند.

(*)ثقة: در فرهنگ معین، مورد وثوق، اطمینان، و معتمد، معنی گشته است، و آگاهانه سرنویس این نوشته به شیوه نگارش آخوندی رقم زده شده است تا سنخییت «بنگاه» مربوطه بهتر ادا شود.