ازمن بدورباد که پیرانه سر مشتاق دیدن تمثال نامبارک خود برصفحه سایتی باشم
اما چه کنم که ازجنایت مخوف جنایتکاران زیرسایه شرمگین ! مسند نشینان نابکار
قرار وآرام از کف داده ام وسخت خشمگین و دل آزرده ام .
چندانکه گلوله ها از شدت رسوایی ها
آرام می گیرند در کمینگاه قاتلان
رگبار دروغ ها نشانه می گیرند .
گلستان بردوشان را خانه بدوش کنید
این باغبانان فصل فردایان
هریک در عبور خود ساقه یی که بنشاند
جنگل سبز آیندگان خواهد شد .
اگر « با شرف های » جهان نبودند با شما
به صد حیله و دغل
اگر مَشـَنگ نمی کردند حتا اهل خویش را
ای برزیگران مرگ و انحطاط و جهل و خدعه ها
گورتان برای خلق ما در دسترس بود .
حالیا
چندان بمانید در ننگ و رسوایی و هراس
تا باتلاق ها و لجنزارهای فرداهم
عفن لاشه هایتان را پس زند
به انزجار و اعتراض .
21 آپریل 2011