مصاحبه با آقای یزدان حاج حمزه ـ دعوای خارجی برسرپرونده اتمی رژیم ایران به کجا رسیده وبه کجا می تواند برسد ؟

 دعوای خارجی برسرپرونده اتمی رژیم ایران به کجا رسیده وبه کجا می تواند برسد ؟

 مصاحبه با آقای یزدان حاج حمزه
20 بهمن 88

 سایت همبستگی  -آقای حاج حمزه شما درنوشته ها ومصاحبه های قبلی خود ، ضمن تشریح عوارض سوء اقتصادی ، امنیتی و سیاسی فعالیتهای اتمی رژیم ولایت فقیهی ایران، بارها به این نتیجه رسیده اید که ما ایرانی ها درکار توقف این فعالیتها وجلوگیری ازتبدیل شدن این رژیم به یک قدرت اتمی، منافع بیشتری ازخارجی ها داریم  . اینک درحالی که مردم ایران علیه این رژیم به پا خاسته اند ، جلوگیری ازاتمی شدن رژیم ایران  وسرنوشت دعوای خارجی با این رژیم برای ما اهمیت سیاسی بیشتری پیدا می کند . پیش ازاینکه به این موضوع بپردازیم سؤال اول من ازشما اینست که اقدام اخیر دولت احمدی نژاد ، یعنی تغلیظ اورانیوم از5/3 درصد به 20 درصد درپایگاه نظنز، چه پیامی دارد و به چه هدفی آغازشده است ؟

- این اقدام ، با آنکه پیام ومعنایی خطرناک دارد، به صورت علنی ،باجنجال تبلیغاتی وپس از به بن بست رسیدن مذاکراتی شروع شده ،که طرف خارجی می خواست برمبنی آن درازاء خارج کردن بخش اصلی از انباشت حدود 2تنی اورانیوم غنی شده ازایران ( اورانیومی که بین 3 تا 5 درصد غنی شده ) ، میله سوخت اورانیوم 20 درصدی تحویل  رژیم بدهد . تغلیظ وغنی سازی اورانیوم 5/3 درصدی تا20 درصد توسط رژیم ایران گام خطرناکی است به جلو  ،که این رژیم  به سمت تغلیظ  وتبدیل انباشت اورانیوم غنی شده خود برای تهیه سوخت بمب اتمی، برمی دارد  ( غنی سازی اورانیوم تا غلظت 90 درصد ) .زیرااین رژیم توانایی فنی تبدیل اورانیوم 20 درصدی به میله سوخت مورد نیاز راکتورآزمایشگاهی تهران را ندارد ( فقط فرانسه وآرژانتین به فوت وفن تولید این میله ها تسلط دارند ) .  بنا براین رژیم  درحالی به غنی سازی علنی اورانیوم تا 20درصد پرداخته که امکان تولید  میله سوخت راندارد و ازاین اقدام هدفی دو گانه را دنبال می کند . اولا  می خواهد به لحاظ فنی راه را برای پیشبرد کار غنی سازی تا حد 90 درصد ( وتحقق آن  طی مدت 6 ماه )، ، همواروآماده کند . ثانیا آنراعجالتا به مثابه حربه ای علیه طرف حساب خارجی خود به کار بگیرد تا با آن  گروکشی کند و آنها را وادارکند که بدون چشمداشت به تحویل گرفتن انباشت 2 تن اورانیوم غنی شده اش( انباشتی که فعلا نه دربوشهرونه درجایی دیگرکاربرد ندارد و می تواند به سوخت بمب اتمی تبدیل شود)، میله سوخت مورد نظررژیم را تحویل دهند و درازاء  آن به دریافت حدوحدودی از اورانیومی5/3 درصدی اکتفاء کنند که به طورعلنی درایران تولید می شود( ماهانه حدود 100 کیلوگرم )  .همه مانورهایی که این روزها احمدی نژاد ودستیارانش درمورد اعلام آمادگی برای مبادله اورانیوم غنی شده درایران با خارج می دهند،برای تحمیل این شکل ازمبادله ودادوستد با طرف خارجی است .  این واقعیت را صالحی رییس سازمان انرژی اتمی درموقع افتتاح نمایشی غنی سازی اورانیوم  20 درصدی درنطنز اینطوربیان می کند که  «آغاز غنی سازی ۲۰ درصد به معنای بسته شدن باب تعامل و مذاکره برای تبادل سوخت نیست و چنانچه طرف های مذاکره از خود عقلانیت نشان داده و به وقت کشی پایان دهند، جمهوری اسلامی آماده ادامه تعامل است».فارس 20 بهمن

 سایت همبستگی – «عقلانیت » مطلوب رژیم ایران، که همانا  تسلیم طرف خارجی به فرمول مورد نظر این رژیم برای مبادله اورانیوم غنی شده است !  اگرمحقق شود ،چه معنا ومفهومی دارد وچه عوارضی می تواند داشته باشد ؟

- توسل رژیم به اقدام خطرناک غنی سازی اورانیوم به غلظت 20 دصد، درشرایطی که  مذاکرات ژنو ووین به بن بست رسیده  و تحریم شدید تردرچشم اندازقرارگرفته، حربه جدید رژیم ایران برای تهدید طرف خارجی است و نشانه آنست که این رژیم ظرفیت کوتاه آمدن دراین ماجرا را ندارد ومی خواهد با تهدید، طرف خارجی را به سمت شکل دادوستد مورد نظرخودش بکشاند . اکرخارجی ازموضع خودش کوتاه بیاید هم چوب را خورده وهم پیازرا ! هرنوع معامله ای که درآن ، رژیم ایران به اندازه ای  اورانیوم 5/3 درصدی  به خارجی تحویل دهد ، که به صورت علنی درایران غنی سازی می کند ، نقض غرض و نفی هدف طرف خارجی است .  زیرا دراین صورت انباشت اورانیوم قابل تبدیل به خرج بمب اتمی، دست نخورده دردسترس رژیم خطرناک ایران باقی می ماند و راه  برای پیشبرد هدف نظامی فعالیتهای هسته ای رژیم هموارمی شود، حال آنکه هدف اصلی خارجی  دراین معامله این بوده که این انباشت اورانیوم غنی شده را ازایران خارج کند ، تا دست کم یکسال تهیه خرج اورانیوم 90 درصدی برای تولید بمب توسط رژیم به عقب بیفتد . مهمترازاین اگرطرف خارجی دراین معامله به دریافت اورانیوم غنی شده درحد قدرت تولید رژیم اکتفا کند به طورتلویحی  به معامله ای رضایت داده که اجرای آن  به ادامه غنی سازی اورانیوم توسط رژیم ایران مشروط شده  وگره خورده است . این رضایت درعمل به نقض 5 قطعنامه شورای امنیت منجرمی شود که درآنها حکم تعلیق غنی سازی اورانیوم درایران صادر شده است . اگررژیم کوتاه بیاید باید حربه انباشت 2تنی اورانیومی را ازدست  بدهد که با آن طرف خارجی را به وحشت انداخته ومی خواهد دراین معامله  درعمل به آنها بقبولاند که دست ازتحریم ها وقطعنامه های شورای امنیت بردارند و درعمل بپذیرند که رژیم ولایت فقیهی ایران مثل پاکستان و هند قدرتی اتمی است  .   ازاین روی بحث مبادله اورانیوم و معامله رژیم با طرف خارجی چشم اندازروشنی برای تحقق ندارد وفقط موضوع درگیری اصلی خارجی بارژیم ایران ، یعنی جلوگیری ازغنی سازی اورانیوم درنطنزوسایرنقاط  وتوقف پروژه تولید پلوتونیوم ازراکتورآب سنگین اراک را ازمسیراصلی به مسیری انحرافی کشانده است .     
 
همبستگی – این انحراف ازمسیراصلی و افتادن طرف خارجی درمسیر چک وچانه زدن برسرکم وکیف مبادله اورانیوم 5/3 درصد با 20 درصد ، درچه فضایی انجام گرفت وچگونه شکل گرفت ؟


- این انحراف  ازماه اکتبرسال 2009 ، درفضایی شکل گرفت که رژیم ایران ازسیاست نرمش و درازشدن دست آشتی ومذاکره  آقای اوباما به سوی خودش ، ، پیام ضعف گرفت  .  احمدی نژاد درحاشیه مجمع عمومی سازمان ملل درنیویورک درکنفرانس مطبوعاتی خودش کلید این انحراف رازد و ضمن طلبکاری سوخت اورانیوم 20 درصدی ازآژانس برای راکتورآزمایشگاهی تهران ، درباغ سبزارسال اورانیوم غنی شده ایران به خارج را به طرف خارجی نشان داد . پس ازاین حرکت با کمک ووساطت البرادعی دبیرکل سابق آژانس بین المللی انرژی اتمی دوطرف برسرمیز مذاکرات بی نتیجه ژنو ووین نشستند  . درپایان دسامبر2009  که سررسید ضرب الأجل بدون پشتوانه اقای اوباما به رژیم تمام شد ،این رژیم ایران بود که به طرف خارجی اولتیماتوم داد واعلام کرد که اگر طرف خارجی ،به صورتی که مورد نظر اوست ،سوخت اورانیوم 20 درصدی را با اورانیوم 5/3 درصدی مبادله نکند ، خودش به سمت تغلیظ وغنی سازی اورانیوم 20 درصدی خواهد رفت  . وامروز درحالی که به این اقدام روی آورده ، این وزیرخارجه  دولت پاسداران است که به دبیرکل جدید آژانس و سایر مخاطبان خارجی اش دیکته می کند که « هردوراز دادوستد اورانیوم غنی شده ایران با خارج می بایستی  به طورهمزمان انجام گیرد ومیزان  آنرا ایران تعیین می کند ونه طرف خارجی » ( خبرگزاری رویتر8 فوریه 2010)!


همبستگی –  می دانید که ماجرا محدود به این نمی شود، نرمش خارجی درقبال فعالیتهای اتمی  رژیم ایران، این رژیم را به قدری جری کرد که به رغم افشای18 سال مخفی کاری اتمی اش در ایجاد پایگاههای نطنز واراک، وبه رغم دریافت 5 قطعنامه محکومیت درشورای امنیت، طی چندماه گذشته طرفهای خارجی پی بردند که بازهم  به مخفی کاری درایجاد پایگاههای اتمی نظیرمرکزغنی سازی درنزدیکی قم ادامه می دهد وابایی ندارد که اعلام کند 10 مرکزمشابه دیگرایجاد خواهد کرد! . حالا با وجود آنکه طرف خارجی به تکاپو افتاده تا، پس ازماهها وقت تلف کردن ،تحریم های دیگری راعلیه رژیم ایران به کاربگیرد ، سؤال اساسی این است که آیا فقط با  تشدید و افزایش تحریم می توانند فعالیتهای اتمی خطرناک رژیم ایران را مهارکنند ویا برای اثرگذاری  اقدام تکمیلی دیگری نیزدارند که تا به حال آنرا به کارنگرفته اند ؟

- به بینید ، رژیم ولایت فقیهی ایران دارد با تمام قوا به پیشبرد فعالیتهای اتمی اش ادامه می دهد ومی خواهد به هرقیمت وهرحیله، خود را به عنوان قدرتی اتمی به جامعه جهانی تحمیل کند . این هدفگیری برایش آنقدرحیاتی ومهم است که آن رالارمه ویکی ازپایه های بقاء وموجودیت نظام ولایت فقیه می داند . اما طرف مقابل یعنی طرف خارجی ، با وجود آنکه نمی خواهد به این خواست رژیم تن دهد ، هنوزازامکاناتی که برای مهار این رژیم دارد استفاده نکرده است . تحریم هایی که تا به حال در شورای امنیت به تصویب رسیده ویا تحریم های خاصی را که آمریکا واروپا علیه این رژیم وضع کرده اند ، به طورموثررعایت نمی شود . به طوری که شاهد آن هستیم که  آمریکا به طورمستمرشرکتهای غیرآمریکایی وبه خصوص شرکتهای چینی را نام می برد که درمعامله با رژیم ایران این تحریم ها را لغومی کنند !. قدرتهای جهانی ضمن اینکه می توانند جلوی این تحریم شکنی ها را بگیرند امکان گسترش تحریم  به بخش های حساس و فلج کننده نظیرامتناع از فروش بنزین و تجهیزات نفتی وخرید نفت خام ایران را نیز دارند .
-   اما اهرم تکمیلی سیاسی و بسیارمهمی که با اوجگیری قیام مردم ایران دردسترس طرف خارجی قراردارد  ، حمایت آشکارازمخالفت ومقاومت مردم ایران درمقابل این رژیم و،مهمترازآن ،  اتخاذ سیاستی است که آثاراین حمایت درآن دیده شود وبه مماشات با رژیم مطرود ولایت فقیه پایان دهد .. اگراظهارات لفظی و موضعگیری های اخیرآمریکا واروپا درحمایت ازمخالفان رژیم ایران به سمت این الزام  نرود وروی هوا وروی کاغذ رها شود ، رژیم  برای مصرف درونی نظام آنرا بل می گیرد که ،دیدید گفتم خارجی ها پشت « اغتشاشات داخلی » هستند ! اما سیاستی که دست وبال جنبش داخلی را باز و رژیم را تضعیف کند برای رژیم ایران قابل تحمل نیست ومی تواند این  رژیم  را به سمت تجدید محاسبه درمناسبات خارجی اش بکشاند .        

همبستگی – شما اشاره کردید که به عنوان مکمل تحریم ها ،خارجی باید درمناسبات خود بارژیم ایران تغییرسیاست دهد  وسیاستی رادیکال و منطبق برحمایت ازجنبش آزادیخواهی درایران اتخاذ کند، ممکن است،  برخی از مشخصه های این تغییر سیاست را بیان کنید ؟

- آری ، من تأکید می کنم اکرخارجی سیاستی درپیش نگیرد که  به بازشدن دست وبال جنبش منجرگردد ، نمی تواند فقط با تحریم جلوی پیشروی فعالیتهای اتمی رژیم ایران را بگیرد . من به ذکردونمونه اشاره می کنم که درصورت تحقق می تواند نشانه تغییرسیاست خارجی ومکمل تحریم ها با شد . 1-  مهارفعالیت سپاه پاسداران درخارج ازایران ، که آن روی سکه بازکردن دست وبال جنبش داخلی است .  رژیم ایران با چوب زیربغل دستگاه سرکوبش که همانا سپاه باشد روی پا ایستاده است . سپاه  800 شرکت رسمی وتعداد بیشماری شرکت غیررسمی وپوششی دارد که هنوز بیشترآنها درخارج کشورفعالند. خارجی با تغییرسیاست می تواند جلوی فعالیت آنها را بگیرد . 2- اپوزیسیون  ایرانی  دربرون مرزهای ایران ، به خصوص  آنها که درجنبش داخلی نیزنقش دارند،می توانند نقش پشتوانه وپشت جبهه جنبش داخلی  را ایفاء کنند. برخی ازقدرتهای خارجی ، به رغم اعلام حمایت ازجنبش داخلی ، هنوزدست ازمحدود کردن و وارد آوردن فشاربرپشت جبهه این جنبش برنداشته اند  وعین امتیاز سیاسی را که به دولت خاتمی داده اند برای دولت پاسداران نیزروا می دارند  . دردولت خاتمی برای  برخی ازپناهندگان ایرانی مقیم کشورشان ، محدودیت هایی بوجود آوردند که همچنان ادامه دارد . رژیم تا به حال، ازمماشات وسازش خارجی برای مهاراپوزیسیون برون مرزی و سرکوب جنبش درون مرزی  سوء استفاده بسیارکرده است . ، برداشتن محدودیت ها ازایرانیان که در خارج  ایران از جنبش داخلی پشتیبانی می کنند ،نشانه دیگرتغییرسیاست طرف خارجی است .


همبستگی – ازشرکت شما دراین گفت وشنود متشکریم .