مریم رجوی به الشرق الاوسط گفت: پس از سه دهه نبرد فشرده میان مردم و مقاومت ایران با رژیم ولایت فقیه، این حکومت ملاهاست که به آخر کار خود رسیده و توسط بحرانهای درونی و بیرونی و توسط مردم بپاخاسته ای که خواستار تغییر رژیم هستند، محاصره شده است. قیامها در سال 2009 دو جناح رژیم را رودرروی هم قرار داد. قیامهای بهمن واسفند گذشته با شعار مرگ بر خامنهای، باعث از همگسستگی در هسته اصلی قدرت(خامنهای ـ احمدینژاد) شد.
از سوی دیگر جنبش مقاومت در مقابل وحشیانهترین و مرگبارترین سرکوبها پایدار مانده و توانسته آلترناتیوی اصیل با آرمان آزادی و دمکراسی که مورد حمایت مردم ایران است، ارائه کند.
در سه دهه گذشته ملاها 120 هزار تن از اعضا و هواداران جنبش مقاومت را به قتل رسانده یا اعدام کردهاند. 174 نوع شکنجه علیه زندانیان سیاسی اعمال کردهاند.طی این سالها آنها به ضرب پولهای هنگفت و یک جنگ روانی، کارزار عظیمی برای پخش دروغ و جعلیات و انواع افترائات علیه مقاومت به راه انداختهاند تا چهره آن را مخدوش کنند. تلاش کردند که با زد و بند با کشورهای خارجی و با به کار گرفتن اهرم شانتاژ و تهدید تلاش کردند قدرتهای خارجی را علیه ما به کار بگیرند و سازمان مجاهدین ستون فقرات مقاومت ایران را در لیست های تروریستی بگنجانند و انواع محدودیتها را علیه ما وضع کنند اما نتوانستند این مقاومت را از پای در اورند.
مریم رجوی افزود: رژیم ملاها فشارهای دیوانهواری به اشرف وارد میکنند و در ازای حمایت از دور دوم نخستوزیری نوری مالکی او را برای شکنجه و کشتار ساکنان اشرف به کار گرفتند. 28ماه است که اشرف تحت محاصره ضدانسانی قرار دارد. در تردد بیماران آنقدرکارشکنی میکنند که در مواردی منجر به فوت شده است. 300 بلندگو در اطراف اشرف نصب کردهاند و با اهانتهای رکیک به شکنجه روانی 24 ساعته ساکنان اشرف مشغولند.در هشتم آوریل قوای مسلح مالکی با استفاده از ستونهای زرهی به به اشرف حمله کردند که در نتیجه آن 35 تن از اعضای مجاهدین به شهادت رسیدند. آنها بیسلاح و محصور بودند اما قوای مالکی در بعضی موارد با هاموی از روی بدنهای آنها عبور کردند. این درنده خویی بیعلت نیست. ملاها از موقعیت مقاومت در داخل ایران و در سطح بینالمللی به شدت نگراناند. آنها مجاهدین را اصلی ترین موتور محرک تغییر در ایران میدانند و مذبوحانه تلاش میکنند اشرف ر انابود کنند تا شاید موتور تغییر در ایران خاموش شود.آخوندهای حاکم برایران همچنین در مقابل مجاهدین که چهره اسلام حقیقی و مبتنی بر رحمت و بردباری را ارائه میکنند، شکست خورده اند و نتوانسته اند به سوء استفاده جنایتکارانه و دجالگرانه از اسلام بپردازند.
مریم رجوی درباره هراس حکومت آخوندی از مجاهدین ومقاومت ایران گفت : کمیته ویژه مجلس ملایان گزارشی در روز دوم مارس به مجلس ارائه کرد که در آن بر نقش مجاهدین تأکید شده است. در این گزارش رئیس کمیسیون اصل نود مجلس از «حمایت منافقین» از «راهپیمایی غیرقانونی 25 بهمن» خبر داد . اعدام سه تن از مجاهدین در ماههای دسامبر و ژانویه گذشته پاسخ رژیم به نقش مجاهدین در این خیزشها بود.
درمورد قیامهای سال 88 سعید مرتضوی دادستان وقت تهران در گزارش به مجلس ملایان تأکید کرد که در قیامها مجاهدین خلق «به صورت سازمان یافته و حساب شده وارد شده بودند». یک عضو کمیته ویژه مجلس در این باره به خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) گفت «در این جلسه مشترک دادستان تهران گزارشی از دستگیری منافقینی که به صورت سازمان یافته وارد عمل شده بودند، ارائه کرد»(خبرگزاری ایرنا) سه روز پس از قیام بزرگ روزعاشورا در سال88 ، آخوند علمالهدی، عضو مجلس خبرگان و امام جمعه پرنفوذ مشهد تصریح کرد:« توجه داشته باشید که فرمانده حرکت روز عاشورا منافقین بودند و آشوبگران عاشورا همان شعارهایی را سر میدادند که منافقین آنها را در روی سایتهای خود منتشر کرده بودند. …».
در رابطه وقایع دو سال اخیر، جمعبندی نهادهای اطلاعاتی و امنیتی ملایان این است که گرایش جوانان ایران به مجاهدین گسترش یافته است. از این رو رژیم در کانالهای تلویزیونی و مطبوعات خود در داخل ایران، شروع به پخش مکرر سریالهای تلویزیونی و مطالب متعددی علیه مجاهدین کرده است. در یک سال اخیر، وزارت اطلاعات حدود 50 نمایشگاه در دانشگاههای ایران برگزار کرده که موضوع آن پخش دروغ علیه مجاهدین است تا با گرایش دانشجویان و جوانان به مقاومت ایران مقابله کنند.
خانم رجوی در باره شقه و بحران درونی رژیم ایران خاطرنشان کرد: در دیکتاتوری مطلقالعنان ولایت فقیه این ولی فقیه است که حاکم واقعی و مادامالعمر است. آنهم با یک اختیارات گسترده که در قانون اساسی ملایان(از جمله اصل110) ذکر شده و بدون پاسخگویی به هیچ مرجعی. اختیارات خامنهای در عمل حتی از آنچه در قانون اساسی ولایت فقیه آمده هم بیشتر است. او شخصاً امور دادستانی تهران (دستگیریها و بازجوییها و شکنجه مبارزان) را هدایت میکند. نهادهای اطلاعاتی تحت کنترل روزمره اوست و سپاه قدس (صدور تروریسم و بنیادگرایی به کشورهای دیگر) را خودش اداره میکند. احمدی نژاد هنگامی توسط خامنهای از صندوقهای رأی بیرون آورده شد، گماشته خامنهای بود. او سالهاست که به مطیع بودن نسبت به ولی فقیه شناخته شده است. او حتی در اعمال اختیارات محدودی که قانون اساسی خود همین رژیم به او داده است به خامنه ای مشروط است و وقتی خواست اخیرا وزیر اطلاعات را بدون نظر خامنه ای عوض کند به یک بحران بزرگ تبدیل شد که هنوز ادامه دارد.
مریم رجوی در باره تاثیر قیامهای منطقه بر رژیم ایران، گفت : هر نسیمی از آزادی در منطقه، تهدید مبرم برای فاشیسم مذهبی است که بر سرکوب مطلق استوار است. در زیر فشار امواج همین انقلابها، آخوندهای حاکم برایران تمام ارگانهای حکومتی را در یک حالت اضطراری بسیج کردهاند تا راه قیامهای بعدی در آینده را ببندند....در عین حال این رژیم تلاش میکند با بهره برداری از شرایط نامتعین کنونی در کشورهای منطقه دخالتهای خود را افزایش داده و پایگاههای خود را در منطقه گسترش دهد، منابع مالی هنگفت و تروریسم ابزارهای این رژیم برای دخالت در کشورهای منطقه است. از جانب مردم و مقاومت ایران توجه خواهران و برادران مان در کشورهای منطقه را به مقابله با این خطر جلب میکنم. شرط اساسی سلامت و موفقیت جنبشهای منطقه مرزبندی قاطع و صریح با رژیم ایران و بستن راه نفوذ آن است.
وحدت عمل جهان عرب و مقاومت ایران در مقابل رژیم ایران به مثابه سرچشمه تروریسم و بنیادگرایی، پاسخی است به مسئولیت انسانی در قبال ظم بیحد و خونریزیهای بیوقفه ملایان علیه مردم ایران. بعنوان مثال در روز 8 آوریل جنایتکاران تحت فرماندهی مالکی در عراق، بر اساس طرح و دستور خامنهای، یک جنایت تکان دهنده در اشرف مرتکب شدند. تا همین امروز اجساد شهیدان دفن نشدهاند زیرا مالکی از آن ممانعت میکند. من به یک نمونه اشاره میکنم. به دختر پرشور، شجاع، آگاه و فداکاری به نام صبا. او از مجروحان حمله 8 آوریل بود و به سادگی امکان نجاتاش وجود داشت. پدرش او را به بیمارستانی در بعقوبه رساند. اما افسران عراقی آن قدر تعلل کردند تا صبا شهید شد. مزدوران مالکی مداوای صبا را مشروط به خیانت و ندامت پدر او کرده بودند. آنها صریحاً گفته بودند در معالجه مجروحان عمداً تعلل میکنیم تا کشته شوند. صبا در آخرین دقایق حیاتش گفت «ما تا آخر ایستادهایم». و من میپرسم چه کسی در جهان به ندای صبا پاسخ میدهد.
من میخواهم کلمات پیامبر گرامیمان رسول اکرم را یادآوری کنم که فرمود: «من سمع مسلما ینادی للمسلمین و لم بجبه فلیس به مسلم». کسی که صدای مسلمانی را برای طلب یاری بشنود و او را اجابت نکند ، مسلمان نیست»