کسی از پلکان آسمان بالا می رود
کسی پنجره ای رو بخدا می گشاید
کسی از زندگیش اثری می سازد
کسی سینه اش شکوفه می دهد
کسی زنجش را در باغ می کارد
کسی غصه را بثمر می رساند
کسی لحظاتش را گل دوزی می کند
کسی ناله را به نی می دهد
کسی هستی را معنی می کند
کسی چشمهایش را به روشنی می بخشد
کسی آفتاب را به خانه می برد
کسی ایده را ماده می کند
کسی صداقت را پیشه می کند
کسی راستی را رسم می کند
کسی رویا را احظار می کند
کسی دلش را رها می کند
کسی قلبش را پیوند می زند
کسی از مرگ عبور می کند
کسی به پروانه می پیوندد
کسی اشکش ابر پر باران می گردد
کسی زپلشتی ها پرده برمی دارد
کسی گره ز غم غروب می گشاید
کسی بر گیسوان خورشید شانه می کشد
کسی بند ز پای جانها می گشاید
کسی جهان را بجوش می آورد
کسی بهاری دگرگونه می آفریند
کسی سنگ را بسخن وا می دارد
کسی وحشت را می شکند
کسی با سبزه برقص بر می خیزد
کسی ستاره می گردد
کسی ز خاکستر خویش تولد تازه می یابد
کسی به دامن جاودانگی می رسد
کسی بر هستی ما می فزاید
منوچهر مرعشی