در میان تمامی ناآرامیهای منطقه قیام سوریه ایران را با غامضترین وضعیت مواجه ساخته است.
سوریه مهمترین حلقه وصل ایران به شبهنظامیان پرقدرت حزبالله در لبنان میباشد.
سوریه، ایران و حزبالله همراه با گروه شبهنظامی حماس محور به اصطلاح مقاومت علیه اسراییل و اهداف غربی در خاورمیانه را تشکیل میدهند.
اگر بشار اسد سرنگون گردد این محور و قدرت نرم ایران در دستیابی به این منطقه در مخاطره قرار خواهد گرفت.
چوبین گودرزی متخصص امور خاورمیانه در دانشگاه وبستر در ژنو سوئیس گفت اگر رژیم سوریه سقوط کند این مسأله برای سیاست خارجی ایران بهلحاظ انگیزههای ایدئولوژیک و گسترش قدرت در شرق مدیترانه و تلاش برای داشتن نقش محتوایی و یا سمبلیک در درگیری اعراب و اسراییل، یک ضربه عمده خواهد بود.
بعد از اینکه دیکتاتورهای هوادار غرب در مصر و تونس در جریان بهار عرب سرنگون شدند، ایران بهار عرب را بهعنوان انفجار یک خشم مقدس و بیداری اسلامی توصیف کرد. ولی این ناآرامیها یک شمشیر دولبه برای ایران است: رژیم ایران دو سال قبل جنبش سبز هوادار دمکراسی در ایران را سرکوب کرد و در حال حاضر بهنظر میرسد که رژیم ایران قادر به جذب بیرون و مطرح کردن پیام خود [در جریان بهار عرب در منطقه] نیست. موج تغییر در منطقه ربط کمی به مذهب یا تنفر ضد غربی دارد و عمدتا در رابطه با آزادیها میباشد.
برای انقلابیون عرب سرکوب به همراه بیرحمی و قساوت سال 2009 [توسط رژیم ایران] هر چه بیشتر در خاورمیانه را کاهش میدهد.
رابطه پردوام ایران با سوریه
رابطه بین ایران و سوریه یکی از پایدارترین رابطهها در خاورمیانه مدرن میباشد.
سوریه در اوایل دهه 1980 که تحت حاکمیت حزب بعث سکولار و ناسیونالیست عرب قرار داشت خواهان تشکیل اتحادی با حاکمان جمهوری اسلامی ایران بر آمد تا موقعیت خود را بهدنبال معاهده صلح 1979 اسراییل و مصر
تقویت نماید.