پرهیز از یک تابستان خونین

واشنگتن پست درمقاله ای به قلم دیوید ایگناتوس در تاریخ 1 تیرماه نوشت: ”صلح در دسترس است، این گفته مشهور هنری کیسینجر بعد از یک بن‌بست شکنی ظاهری در مذاکرات ویتنام بود. اما صلح در دسترس نبود. سه ماه بیشتر طول کشید تا توافقات صلح پاریس تکمیل شود که آن هم در سال 1975 با حمله ویتنام شمالی به سایگون از هم پاشید.

تجربه تاریخی ویتنام، هشداری در برابر خوشبینی زودرس راجع به راه‌حلهای دیپلوماتیک برای منازعاتی که ریشه‌دار می‌باشند مانند منازعه در افغانستان است .
اما واقعیت همان طوری که اغلب گفته می‌شود، این است که هیچ‌راه‌حل نظامی برای چنین منازعاتی وجود ندارد.
چالش، به‌وجود آوردن دیالوگ در میان افرادی است که عمیقا نسبت به یکدیگر بی‌اعتمادند و جلوگیری از یک جنگ داخلی پرآشوب می‌باشد. …
اولا، دیالوگ بایستی از سوی افرادی در داخل کشور شروع شود که با نزاع داخلی مواجه‌اند.
ایالات متحده ممکن است تشویق به تماسها کند، ولی پروسه اینکار بایستی تحت هدایت افغانها، یا تحت هدایت لیبیایی های، یا تحت هدایت سوری ها باشد. دوم اینکه، این دیالوگ مستلزم یک چارچوب منطقه‌یی می‌باشد تا جنگجویان برای کمک به مداخله همسایگان روی نیاورند.
تماسهای مخفیانه آمریکا با طالبان تا حدی به‌خاطر این‌که پرزیدنت حامل کرزای خواستار موفقیت آنها بوده پیشرفت داشته و مهمتر این‌که شاید به‌خاطر این‌که هند، پاکستان، روسیه و چین و هم‌چنین رضایت تلویحی و سکوت از جانب ایران نیز از این پروسه تماسها حمایت کرده است.
این چارچوب منطقه‌یی یک راه گریز واقعی است که اجازه عقب‌نشینی را به نیروهای آمریکایی خواهد داد. …
با فرض بر پرونده مأیوس کننده اسد، مشکوک است که او بتواند و بخواهد دست به دیالوگ بزند. ولی عاقلانه است که پیشنهاد وی حداقل مورد آزمایش قرار گیرد چرا که چنین پروسه‌یی حامیان اسد در ایران را وحشت‌زده خواهد کرد.
اگر دیالوگها شکست بخورد، تظاهر کنندگان سوری حتی قویتر خواهند شد و اسد ضعیف‌تر می‌گردد. …
اگر آلترناتیوهای دیپلوماتیکی وجود داشته باشدنکته مهم در این‌جاست که بهار عرب، نبایستی تبدیل به یک تابستان خونین شود. “