زنی که فریاد کشید (درباره تندیس استاد اولیا از زنی که در روز عاشورا زیر ماشین گرفتند)

روز 6دی ماه گذشته (عاشورا)روز رو در رویی دو صف بود. مقابله انقلاب و ضد انقلاب. آزادی و دیکتاتوری.
در یک سو مردم، از زنان و مردان، خردسال و کهن سال، تا جوانان و پسران و دختران شیفته آزادی به خیابانها آمدند تا بغضهای فروخفته سالیان خود را فریاد کنند و از سوی دیگر سرکوبگران، از اوباش رسمی تا لباس شخصی های اجیر شده و تا انواع و اقسام قشون ولی فقیه که فقط برای زدن و قلع و قمع کردن آموزش دیده و پروریده شده اند. آنها در هیأت ددانی زنجیر پاره کرده به مردم یورش بردند، و کردند آن چه که توانستند با زنان و مردان به پاخاسته.

در این  رودر رویی عشق و کینه شاهد خلق صحنه های شگفت بودیم.
مردمانی که عاشقان پاکباز آزادی هستند زیباترین صحنه های عشق به رهایی را آفریدند
و شقاوت پیشگانی پرورده در مکتب رذالت و شقاوت صحنه هایی آفریدند که آدمی از برزبان آوردنشان شرمنده می شود.
این صحنه ها و وقایع تأثیرات بسیار عمیقی بر عواطف انسانهای آزادیخواه گذاشت. بسیاری به سرودن شعر و بسیاری با نوشتن مقاله و تحلیل همسویی خود را با مردم به پاخاسته میهن شان اعلام کردند.
در این میان هنرمندان اصیل و مترقی نیز بیکار ننشستند و با خلق آثار هنری متعدد کوشش کردند نشان دهند که همراه و همسنگر کسانی هستند که سودای میهنی آزاد را دارند.
از جمله اینها تندیس بسیار ارزشمند استاد رضا اولیا است از یک حادثه دردناک در روز عاشورا. همانطور که در جریان هستید ماموران سرکوبگر رژیم که شقاوت را از ولی فقیه دجالشان آموخته اند در دو نقطه تهران از روی جسد مجروحان گذشتند. صحنه فیلمبرداری شده از این حادثه دردناک به قدری تکان دهنده بود که حتی جنایتکاران رژیم هم نیز مجبور به تکذیب شدند و با رسوایی و دروغپردازی اعلام کردند ماشینهایی که برای این کار مورد استفاده قرار گرفته اند پیش ازحادثه  از نیروی انتظامی دزدیده شده بودند.
قربانی یکی از این دو حادثه خانم مسنی بود. فیلمی که از این حادثه تلخ توسط رسانه ها پخش شد نشان می داد که چگونه این خانم مجروح توسط ماشین نیروی سرکوبگر انتظامی زیر گرفته می شود و جان می  سپارد.
استاد رضا اولیا متأثر از این حادثه تلخ تندیسی را به یاد این خانم هموطن ساخته اند که ملاحظه می کنید
استاد اولیا هنرمندی است که سراسر عمر خود را در راه آزادی و استقلال میهنش صرف کرده. ایشان در ایتالیا زندگی می کند و طی سالیان تندیس های متعددی از مشهورترین چهره های انقلابی و مترقی جهان ساخته و در سطح بین المللی از شهرت کافی برخوردار هستند. تندیس هایی که در میدانهای شهرهای بزرگ و یا گالری های بین المللی جای گرفته اند هریک پیامی ویژه را منتقل می کنند. و استاد اولیا با ساختن تندیسهای خود به عنوان یک هنرمند پیشتاز و مترقی ارزشی از ارزشهای انقلاب را تثبیت می کند.
استاد اولیا این بار سوژه خود را زنی مجروح در روز فریاد علیه استبداد دینی برگزیده است. زنی که با سنی بالا هم پای فرزندان خود به میدان اعتراض شتافته تا نشان دهد که «آزادی» خواست تمام مردم ایران است. و در این مسیر زخم ناجوانمردانه مزدوران او را به خاک افکنده و بعد هم خودرو آنان از روی بدنش عبور می کند.
تندیسی که استاد اولیا ساخته سرشار از این احساس انسانی که آزادی شایسته انسانهایی است که بهای آن را با گوشت و خون و پوست خود می پردازند.