عمامه‌ها اسد را نجات نخواهند داد

وبلاگ نزارجاف بین العربی - رژیم سوریه در روزهای سخت و دشواری به‌سر می‌برد وهم‌چنین با بحران داخلی طاقت فرسایی دست و پنجه نرم می‌کند کما این‌که با محکومیتهای بین‌المللی بی‌سابقه‌ای روبه‌روست و در حد توان تلاش می‌کند با مانورهای سیاسی مختلف و همینطور با نمایش قساوت بار خشونت اوضاع را به نفع خودش سرهم‌بندی کند و یا حداقل مسیر و دستاوردهای نهایی آن را با روشهایی که به نفع بقایش باشد و در مقابل ”تغییر اوضاع! “حفاظتش کند تغییر دهد.

بدیهی است که فقط کشورهای اتحادیه اروپا و آمریکا نیستند که از قیام مردمی سوریه ضد رژیم بشار اسد استقبال می‌کنند، کمااین‌که در پی توفان حوادث در سوریه که رژیمش را در تنگنا قرار داده است، آرامش و خرسندی بین کشورهای منطقه جاری شده است.
و درحالی‌که اجماع عربی کاملی برای درک وضعیت مردم سوریه و همبستگی ”صمیمی ”با آن وجود ندارد، دولت عراق و در پشت آن متحد و پشتیبان استراتژیکی‌اش، رژیم مذهبی بنیادگرا در تهران رژیم سوریه را رژیمی بازدارنده و مقاوم و درگیر با صهیونیسم و امپریالیسم آمریکا (به ادعای آنها) می‌بینند. به‌نظر می‌رسد که در اغلب اوقات بغداد مالکی و تهران آیت‌الله که هردو مستبد هستند با عقل و منطق شتر مرغی که سرش را در شن فرو کرده و به این صورت با خطرات پیرامون مقابله می‌نماید فکر می‌کنند، در حالی‌که واضح و روشن است که هر رژیمی که در مقابل تغییر در دمشق بایستد در این تغییر ذیربط است و پیامدها و تأثیرات آن آینده آن را هم در بر می‌گیرد، و شاید رهبر ایران با تأکید بر تبعیض آشکار و معنی دار بین کشورهای عربی که بهار سیل‌آسا آنان را در بر گرفته است، تمایل شدید تهران به حفظ و بقای رژیم اسد در مقابل خطرهای پیرامون را بیان کرد، و قطعاً عمامه‌داران تهران در حد توانشان برای تغییر معادلات به نفع رژیم سوریه که از سرپیچی توده سیل‌آسای مردمی گیج شده است تلاش می‌کنند و قطعاً تأکیداتی که جلال طالبانی رئیس‌جمهور عراق به همتایش بشار اسد در مورد آن‌چه ”مسیر اصلاحات در سوریه ”نامیده شد فرستاد نیز در همین عداد است، جلال طالبانی در این پیام خاص که چند روز قبل از طریق فرستاده‌اش عادل عبدالمهدی به دست رئیس‌جمهور سوریه رسید گفت که ”عراق از امنیت و ثبات سوریه و مسیر اصلاحات سیاسی در آن پشتیبانی می‌کند ”. و قطعاً حملات ”عاجزانه و شکست خورده ”نیروهای سپاه پاسداران به ارتفاعات قندیل مورد دیگری برای تقویت موضع ایران در منطقه و وادار کردن کشورهای منطقه به قبول گزینه‌های ایران من جمله باقی ماندن رژیم دیکتاتوری اسد در سوریه می‌باشد. کما این‌که پمپاژ میلیاردها دلار نفتی به رژیم بشار اسد توسط رهبر ایران تلاش دیگری برای جلوگیری از سقوط رژیم انحصار طلب مستبدی است که حاکمیت دمشق را لگدمال کرده است، ولی مشکل ابدی عمامه‌داران تهران این است که نمی‌خواهند این حقیقت مهم که در این جمله متجلی می‌شود را بپذیرند، پایان بهار عرب در تهران است!