باوجودگذشت بیش ازیک هفته ازکشتاروحشتناکی که دراسلو پایتخت نروژ رخ داد واین بهشت کوچک شمال اروپا را دچارشوک نمود، امااخباراین جنایت کور، چرا و چگونگی و اظهارنظرات قضایی، اجتماعی و پزشکی درباره علل واقعه وعامل آن هنوزدرصدرمطالب وتیتررسانه ها قرارداشته وازجمله بیشترین ومؤکدترین نظراتی هم که تاکنون راجع به انگیزه انجام این حادثه ابرازشده، ضدیت عامل آن با اسلام واسلام گرایی ذکرشده است.

ورود وپرداختن به مباحث مذهب، روانکاوی فردی واجتماعی وعمدتادرموردخاص اخیر،تحلیل وبررسی انگیزه های روحی روانی مجری این جنایت اگرچه بهیچوجه درحیطه دانش، تخصص یاصلاحیت من نیست معهذا بیان یک نکته را نیزنه میتوانم ونه باید ناگفته گذاشت واینکه استمرار حکومت سی ساله بنیادگرایان هارمذهبی غاصب ایران وصدورتروریسم بنام دین واسلام توسط آنان به منطقه وخیلی کشورهای جهان، متاسفانه بطورهیستریک ـ خواسته یا ناخواسته ـ جو بسیارناهنجارو برداشتی کاملا متفاوت، منفی وکینه توزانه ازاین دین ابراهیمی وحتی واژه اسلام را دراذهان ایجاد کرده که اگرتجارب شخصی رانیزگواه بگیرم (ونه درمحدوده ای بسیارکم وکوچک بلکه درحدی که آنرا بتوان درصدنسبی آماری محسوب نمود ) میتوانم به صراحت اذعان نمایم که وقتی جنایتی درابعادی اینگونه فاجعه بارآنهم درکشوری مانند نروژصورت میگیرد، بخصوص اگرانگیزه عامل آن واقعاناشی ازاندیشه ای متحجروتنفراز اسلام ومسلمانان باشد،(بدون توجیه وتبرئه عامل آن) اما مسبب اصلی وحقیقی را براستی بایدسرکرده جلادان عمامه بسردانست وباکنکاشی ساده، علل ریشه ای آنرا نیزبایددرصدورتروریسم دولتی رژیم ایران به مرزهای خارج ازکشورو اجرای مجازاتهای وحشیانه قرون وسطایی وسرکوب ونقص بی وقفه حقوق اولیه مردم ایران توسط عمامه داران خون آشام دانست که رذیلانه بنام خداودین روزانه انسانها رادربرابرچشمان همگان به مسلخ میبرندیا مثله وحلق آویزمیکنند، زنان بیگناه را سنگسارو نوباوگان را شکنجه واعدام میکنند( واینهمه، غیرازمواردپنهان، اگرنه مستقیم دربرابرچشم جهانیان، اماتصاویردلخراش آن همه جامنعکس میگردد)، روابط سیاسی ودیپلماتیک آخوندهای فاشیست ضددین وضد بشرهم که با بسیاری کشورهامانند عربستان، آرژانتین، افعانستان، عراق و.........

نیز درارسال وانفجاربمب وکشتاردراین کشورهاخلاصه میگرددکه البته همه این اعمال پلید تروریستی، خشونت وقتل عام را نیزدست آموزان جلاد به نام پروردگاروآیین اسلام مرتکب میشوند تاحرمت انسان وادیان را دجال گونه ببازی بگیرند. فراموش نبایدکردکه عملکردهای بغایت ضدانسانی، ارتجاعی وجنگ افروزانه خمینی پس ازتسلط براریکه سلطنت آخوندی وتمرکز وی برصدورهمه این ضد ارزشهای دینی، ضدبشری واخلاقی به سایرکشورهای مسلمان، علاوه برسوء تآثیرفراوان درکشورهای همسایه، مسلمان وجهان، برداشت بسیارمنفی وناخوشایندی رانیز نسبت به دین، مراسم وآداب سنتی مسلمانان درکشورهای غربی وافکارعمومی مردم عامی وساده اندیش دنیاایجادکرده که دریک کلام بایدگفت ظهورخمینی خونخوارو وصدور  خمینیسم همراه با جنگ افروزی،تروریسم وارتجاع مذهبی وفکری به منطقه وگوشه وکنارجهان، نام اسلام ومسلمانان رانیزمتاسفانه به صورت وتصویرمعکوس ونامطلوب دیگری ترسیم نمودکه چنانچه مجاهدین نیزبا باورها و آرمان عمیقا انسانی و اسلامی وحضورجدی پایدارو جانفرسا درمقابل هیولای ارتجاع خمینی وفرهنگ خمینیسم قدعلم نکرده وبیش ازسی سال دلیرانه ایستادگی ومقاومت نکرده بودند، معلوم نبود ارتجاع افسارگسیخته هارتا کی یکه تازی میکرد وتا کجا به ناکجا آباد میرفت .

(البته بحث اعتقادات مذهبی مجاهدین وتقابل مطلق وتمام عیاراسلام آنها با ارتجاع مذهبی وذهنی خمینی گونه، مقوله مهم ومفصل دیگریست که دراین مقاله نمی گنجد. شاید باشد برای بعد) بنابراین وبااین ترتیب فکرمیکنم نباید شک داشت که ریشه هرفاجعه خونبارازاین دست راکه ایجاد جو وفضای مسموم ناشی از دشمنی کوربا دین وآیین مسلمانان، ناآگاهانه زمینه سازوعلت آنست را باید درموجودیت وحیات پلید و ادامه بقای ننگین فاشیسم مذهبی حاکم برایران دانست بااین باورکه نهایتا راه رهایی ونجات ازهراینگونه جرم، جنایت وجنون ناشی ازآن نیزجزبانفی منطقی وواقعی هرنوع اندیشه وتفکر ارتجاعی وعقب مانده ازاین دست یعنی درواقع جزبا قطع سریع بازوان دراز تروریسم ملایان مؤثرومیسرنخواهدشد. حزب اله، طالبان، القاعده و.....

هرآنچه ازاین نوع ونام که باشد، همگی اسم مستعار ملایان است وتااین گنداب متعفن جهل وجنایت نخشکیده وریشه های هرزموجودات خطرناک گنداب زی آن هرس نگردد، نه فقط ایران بلکه کل جهان نیز ازجنایت وجرم دستان کثیف وحریص آشکاریاپنهان سفیهان خونخوارآوارشده برخاک ایران آسوده و مصون نخواهدماند، خواه مستقیما با سرکوب واعدام درخاک وطن یا ترورهای مشخص سیاسی وکشتارهزاران انسان بیگناه درانفجارو بمب گزاریها درمراکزواماکن عمومی شهرهای جهان یابگونه ای غیرمستقیم که ناشی از تأثیرگذاریهای مخرب براندیشه واعمال انسانهای ناآگاهیست که ارتکاب همه نوع جرم وجنون، تزویرو ریا ورذالت پیشگی ملایان رابه غلط بحساب آرمان وآیین ادیان وخدامیپندارند وتنفربی پایه کورازمذاهب وآداب آنها آنچنان براندیشه ورفتارشان چنگ میاندازدکه مثل مورد پیش آمده درنروژـ باجنون آنی یادیرین ـ  اقدام به قتل مردمان بیگناه مینمایند . حالابعد ازهمه این حرفها وبعدازاینهمه سال باآنکه بخوبی میدانم اربابان بیمروت وسنگدل دنیارا ازوقوع انواع این جرم وجنایت وامثال آن،کک شان هیچ نخواهد گزید اما کاش محض حفظ جان خود ومردمشان هم که شده سرآخراز بی جربزگی، بی پرنسیبی های سیاسی ودلجویی ازخونخواران آوارشده بروطنم دست بردارندوبجای بازی باکلمات و یکسر غرغره واژه آزادی، عدالت، حقوق انسان وازاین نوع کلمات توخالی پوک، انواع داربستهای مماشات پنهان وعیان درپشت فاشیسم مذهبی ایران را یکجا خردکنند تامردم ومقاومت جانانه آنان نیزدردم ریشه های نامریی وپیدای جنایت وترور را درسرتاسر شهرهای ایران بسوزانند پیش ازآنکه اختاپوس خون آشام جهانخوار، بیش ازاین حلقه رنج، کشتاروجنایت رابرگردن مردم ایران، منطقه وآنگاه جهان تنگ نموده ونفسهای درون سینه ها را هم بی بازدم حبس کند .