نایبرئیس کمیته مشورتی شورای حقوق بشر ملل متحد
گزارشگر تغذیه ملل متحد 2000 ـ 2008
نماینده مجلس فدرال سوئیس 1981 ـ 1999
ـ سناتور تئودور ملشکانو
معاون مجلس سنای رومانی
وزیر دفاع رومانی 2007 ـ 2008
وزیر خارجه رومانی 1992 ـ 1996
ـ پروفسور آلفرد زایاس
مشاور حقوقی ارشد کمیسرعالی حقوق بشر به مدت 22 سال
استاد حقوق بین الملل و روابط بین المللی
ـ پروفسور ورا گولاند دباس
نظریه پرداز و استاد حقوق بین الملل
)انستیتوی بین المللی ژنو(
ـ اریک سوتاس
دبیرکل سازمان جهانی علیه شکنجه دارای رتبه مشورتی ملل متحد
ـ گای گودوین جیل
استاد آکادمی حقوق انساندوستانه ژنو
نظریه پرداز حقوق
ـ پروفسور اریک داوید
متخصص حقوق بینالملل بشردوستانه
عضو کمیسیون بین المجالس و بین وزارتی و حقوق بین الملل انساندوستانه
ـ جیافرانکو فاتورینی
رئیس مشترک جنبش علیه نژادپرستی و برای دوستی خلقها و نماینده مرآپ در ملل متحد
ـ پائولو کاساکا
نماینده پارلمان اروپا 1999 ـ 2009
ـ دکتر خوان گارسه
حقوقدان ارشد بینالمللی
مشاور سالوادور آلنده
ژان فرانکو فراتینی، رئیس مشترک «مرآپ»
به نام سازمان جهانی علیه شکنجه، بنیاد فرانس لیبرته ـ خانم دانیل میتران، جنبش علیه نژادپرستی و برای دوستی خلقها، و نیز انجمن بین المللی زنان برای حقوق بشر به شما خیرمقدم می گویم. این کنفرانس در کادر هفتمین اجلاس شورای مشورتی شورای حقوق بشر تشکیل شده است.
عنوان این جلسه «حق صلح و مسئولیت حفاظت» است.
با وجود فراخوانهای نهادهای مختلف ملی و بین المللی از زمان انتقال مسئولیت اشرف از نیروهای آمریکایی به نیروهای عراقی، ما شاهد دو حمله بوده ایم. یکی در ژوئیه 2009 و دیگری در آوریل 2011. این حمله نیروهای مسلح عراقی موجب کشته شدن دههاتن و زخمی شدن صدها تن دیگر گردید. امروز این سؤال مطرح است: حقوق ساکنان اشرف چیست؟
اکنون رشته سخن را به اریک سوتاس میدهم که ریاست جلسه را به عهده خواهد داشت.
اریک سوتاس، دبیرکل سازمان جهانی علیه شکنجه، دارای رتبه مشورتی ملل متحد
با تشکر، بلافاصله رشته سخن را به خانم رجوی می دهم. میخواهم خوشوقتی خود را از حضور شما در سازمان ملل متحد ابراز کنم. البته نوبت شماست خانم رئیس جمهور.
مـریــم رجــوی:
ریاست محترم!
خانمها، آقایان!
از دیدار با شما بسیار خوشوقتم.
اجازه بدهید سخنانم را با درود به خاطرة پروفسور کاظم رجوی سمبل دفاع از حقوقبشر ایران که تروریستهای اعزامی از تهران او را در اینجا به گلوله بستند، آغاز کنم.
این ساختمان محل فعالیتهای او در دفاع از حقوق بشر بود و بسیاری از شما او را از نزدیک میشناختید.
آخوندهای حاکم بر ایران دشمن حقوق بشر و از این رو دشمن ملل متحداند.
و از هر گونه پاسخگویی به جنایتهای بیشمار خود طفره می روند. کما این که حتی حاضر به پذیرش گزارشگر ملل متحد در مورد حقوق بشر ایران نشده و به او اجازه رفتن به ایران نمی دهند.
آنها تنها در شش ماه نخست امسال بیش از 200 زندانی را اعدام کردهاند که به گفتة دادستان کل رژیم 45 نفر آنها اتهام امنیتی داشتهاند.
موضوع جلسة امروز اشرف است که اکنون یک پروندة بسیار حساس حقوق بشری است.
ملل متحد و نهادهای آن در قبال وضعیت کنونی اشرف مسئولیت سنگینی دارند و میتوانند از بروز یک فاجعة مجدد جلوگیری کنند.
خانم پیلای از نخستین کسانی بود که بر انجام تحقیقات شفاف و بیطرفانه درمورد جنایت 19 فروردین تأکید کرد.
اما تاکنون اقدام مشخصی در این زمینه بعمل نیامده است.
سازمان ملل برای لغو محاصرة پزشکی ساکنان اشرف و خاتمة شکنجة روانی 19ماهة آنان با 300 بلندگو اقدام مؤثری نکرده است.
ملل متحد می تواند مبتکر یک راهحل صلح آمیز و پایدار برای این بحران باشد. عوامل زیادی وجود دارد که سازمان ملل را در این مأموریت انسانی یاری میکند.
بخصوص که به گواهی 22 نظریة حقوقی حقوق بینالملل حقوق انساندوستانة بینالمللی و بسیاری از کنوانسیونهای بینالمللی در طرف اشرف قرار دارد.
همچنین حمایت گسترده جهانی به ماموریت سازمان ملل کمک میکند. اکثریت 30پارلمان در جهان حمایت خود را از دخالت سازمان ملل در دفاع از اشرف اعلام کرده اند.
کمیتة خارجی کنگرة آمریکا به اتفاق آرا متممی را به لایحة بودجة وزارتخارجه اضافه نمود که از دولت آمریکا میخواهد از جابجایی اجباری ساکنان اشرف در داخل عراق را جلوگیری کند و تسهیلات لازم را برای حضور قوی ناظران ملل متحد در اشرف بعمل بیاورد.
در همین راستا بسیاری از مقامات عراقی از جمله رئیس مجلس معاون رئیس جمهورو معاون نخستوزیر و رهبران سیاسی عراقی ضمن حمایت از حقوق ساکنان اشرفجابجایی را رد کرده و از راهحل پارلمان اروپا، مبنی بر بازاسکان ساکنان اشرف در کشورهای ثالث حمایت کردهاند.
این راه از سوی بارونس اشتون، نمایندة عالی اتحادیة اروپا و برخی از دولتهای اروپایی با تفاهم و استقبال مواجه شده است.
کمیسرعالی حقوق بشر ملل متحد روز 15 آوریل از کشورهای مختلف خواست برای انتقال ساکنان اشرف به کشور ثالث کمک کنند.
دبیرکل ملل متحد نیز در گزارش اخیر خود به شورای امنیت خواستار حمایت همة دولتهای عضو از راهحلی شد که مورد حمایت ساکنان اشرف و حکومت عراق باشد.
اجرای این طرح نیاز به دو عنصر دارد. یکی زمان و دیگر، تضمین حفاظت ساکنان تا انتقال همة آنها به کشور ثالث. کلید هر دو موضوع در دست سازمان ملل است.
عملکرد ملل متحد در چندین بحران بزرگ بینالمللی گواهی میکند که هر جا که ملل متحد نقش فعالی برعهده گرفته و تواناییهای خود را به کار انداخته توانسته است از یک بحران انسانی جلوگیری کند یا ابعاد آن را کاهش دهد.
رئیس جمهور پیشین آمریکا بیل کلینتون در کتاب خاطرات خود مینویسد که بی عملی در برابر فاجعة دهشتناک رواندا «یکی از بزرگترین تأسفات من برای دوران ریاست جمهوریام بوده است». زیرا «با تنها چندهزار سرباز و کمک متحدانمان میتوانستیم زندگیهای بسیاری را نجات دهیم».
و در سال 2000 کوفی عنان، دبیرکل وقت ملل متحد، گفت: «اگر مداخلة بشردوستانه نقض غیرقابل قبول اصل حاکمیت تلقی گردد چگونه میتوانیم درقبال فجایعی نظیر رواندا یا سربرنیتسا یا نقض سیستماتیک حقوق بشر که تجاوز به تمام ارزشها و باورهای ما از بشریت مشترک آرمانیمان است، واکنش نشان دهیم؟».
بگذارید در پایان، مسئولیت نهادهای ملل متحد را در قبال بحران اشرف خلاصه کنم:
اول- استقرار ناظران ملل متحد در اشرف برای اینکه ببینید چه میگذرد.
دوم- بازتأیید استاتوی پناهندگی سیاسی ساکنان اشرف بصورت جمعی و حتی بطور موقت توسط کمیساریای عالی پناهندگان برای برخورداری آنها از حق حفاظت بینالمللی و بعنوان یک سپر حفاظتی در برابر مالکی که حملة نیروهای عراقی را با این بهانه توجیه میکند که گویا ساکنان اشرف پس از ربع قرن اقامت قانونی در عراق اکنون هیچ استاتو قانونی ندارند.
سوم-شروع بلادرنگ تحقیقات در مورد جنایت 8 آوریل تحت نظر ملل متحد.
چهارم - واداشتن دولت عراق به اعلام تبعیَت از فراخوان دبیر کل ملل متحد برای خودداری از هر گونه استفاده از زور و خشونت و پایاندادن به محاصرة ضدانسانی و شکنجة روانی و بیرون بردن افراد مسلح از داخل اشرف جایی که در آن نزدیک به هزار زن مسلمان بسر میبرند.
پنجم ـ حمایت بینالمللی از راهحل پارلمان اروپا برای انتقال ساکنان اشرف به کشورهای ثالث و تأمین و تضمین حفاظت آنها تا آن زمان.
از همه شما متشکرم.
اریک سوتاس، دبیرکل سازمان جهانی علیه شکنجه، دارای رتبه مشورتی ملل متحد
خیلی ممنون خانم رجوی به خاطر بیانات کامل و روشن و همچنین پراحساسی که در مورد آنچه در اشرف میگذرد، ایراد کردید. سپاس از همه کارهایی که برای جلب توجه جامعه بین المللی در باره مسئولیتهایش در قبال این خطر انجام میدهید. همانطوری که گفتیم وقت کم است و باید سریع عمل کنیم. بدین منظور تعدادی از سخنرانان به موضوعات مختلف خواهند پرداخت.
اریک سوتاس: اکنون من تریبون را به پروفسور گای گودوین جیل می دهم.او متخصص قوانین بین الملل پناهندگان در دانشگاه اکسفورد است، او در ا ین باره صحبت می کند.
گای گودوین جیل، نظریه پرداز حقوق و استاد آکادمی حقوق انساندوستانه ژنو
آقای رئیس بسیار متشکرم. خانم رجوی بسیار متشکرم.
من به برخی جزئیات دستور کار دفتر کمیسر عالی پناهندگی ملل متحد در مورد شرایط ساکنان اشرف نگاه کرده ام. من همچنین نه فقط دستور کار دفتر، بلکه مسئولیتش را هم نگاه کردم، مسئولیتی که نسبت به افراد ملل متحد از طریق مجمع عمومی ملل متحد دارد تا بر اساس مسئولیت ابلاغ شده، حفاظت بین المللی را برای پناهندگان فراهم و با دولتها کار کند تا راه حلهای دائمی برای مشکل پناهندگان بیابد. و من از خودم پرسیده ام که چرا کمیساریا در این مورد از ارائه پروندة برای دادن حفاظت بین المللی به ساکنان و پناهندگان سرباز زده است.
واضح و روشن است که ساکنان اشرف از آزار در کشور خودشان نگرانی دارند. این قابل بحث نیست و فکر نمی کنم هیچ جا این را به جد به چالش بکشد. همینطور واضح است که حفاظت و پناهندگی که در عراق از آن بهره مند بوده اند مورد تهدید است. بنابراین، اعلام علنی و اعمال اختیارات ضروری است، زیرا کمیساریا یک سازمان دارای اختیارات با 60 سال تجربه کار است، یک سازمان دارای اختیارات و مورد شناسایی کشورهای جامعه بین المللی است که بر طبق قانون بین المللی حق دارد از جانب پناهندگان دخالت کند. کمیساریا باید به طور علنی و با اختیار اعلام کند که ساکنان اشرف از نظر قانون بین المللی پناهنده و شایسته حفاظت هستند.
چرا این ضروری است؟ چون به نظر من یک علامت آشکار می فرستد که قانون بین المللی در این مورد به کار گرفته شود و ما مدیون تعهدات بین المللی هستیم و به طور خاص ساکنان اشرف به عنوان پناهنده شایستة بهره بردن از اصل نان رفولمان (عدم جابجایی) هستند.
ولی این تنها نقطه آغاز است. کمیساریا همراه با دولتها که من یک لحظه پیش گفتم مسئول یافتن یک راه حل دائمی است و این به نوبه خود نیازمند تعامل فعال کمیساریا با شرکایش در سراسر جهان است. و در این کار تنها نیست. ما اقدامات قابل توجهی را که ساکنان اشرف از سوی پارلمانترها و جوامع در سراسر جهان دریافت کرده اند، دیده ایم.
کمیساریا همین حالا یک حوزه پشتیبانی دارد که آماده برآورده کردن اقدام رضایتبخش برای یافتن یک راه حل دائمی است.
باید اعتراف کنم بعضی از مکاتبات و مدارک منتشر شده از کمیساریا در طول 4- 5 سال گذشته را خوانده ام ـ ولی هنوز درباره دلایل اینکه چرا کمیساریا در انجام مسئولیتهایش مردد می باشد، مطمئن نیستم. شاید این طور باشد که در طول اشغال مثلاً احساس می شد که این افراد تحت کنوانسیون چهارم ژنو حفاظت می شوند و نیازی به خالت کمیساریا عالی پناهندگی نیست. ولی البته این شرایطی است که عملاً خاتمه یافته است.
با بازبینی مدارک محدود موجود میتوانم ببینم چه چیزی پیشنهاد شده، تعدادی فرضها و سوء تعبیرها وجود دارد. فرضها و سوء تعبیرهایی که به نظر میرسد در این موضوع سیاستها را تعیین می کند، ولی از نظر من با روشهای کمیساریا و اصولی که به طور منظم از کشورها می خواهد آن را رعایت کنند، ناهمگون است.
به عنوان مثال کمیساریا فرض می کند که عضویت در مجاهدین به نوعی با موقعیت پناهندگی ناهمگون است. توضیح نمیدهد چرا این ناهمخوانی وجود دارد. ولی به نظر من این واقعیت از دیرباز مشخص را تشخیص نمیدهد که تعهد به آرمانهای سیاسی دقیقاً همان چیزی است که یک نفر را پناهنده میکند و علت مورد آزار قرارگرفتن اوست.
از طرف دیگر، شاید کمیساریا نیاز دارد یا به نظر میرسد که نیاز دارد حفاظت را تنها وقتی که افراد مراجعه میکنند اعمال کند.
ولی باز این با روشهای کار ناهمگون است. کمیساریا در پی ارائه حفاظت به گروهها و طبقاتی از پناهندگان است که دستور کارش پیشنهاد می کند. البته درست است که در اغلب موارد نیاز به تحلیل فردی از یک پرونده بخصوص و جستجو برای اینکه چه کسی در کجا چه ارتباطاتی دارد، وجود دارد.
ولی آنچه که ما اینجا می بینیم تمایل به مخلوط کردن توجه دقیق به پرونده های فردی از یک طرف، با نیاز و ضرورت حفاظت بین المللی توسط سازمان پناهندگی از طرف دیگراست. من فکرمی کنم بخشی از آن به اعلام وضعیت پناهندگی ربط پیدا می کند و سایر انتخابها را نیز باز می گذارد.
همانطور که میدانیم موقعیت افراد حفاظت شده ساکنان اشرف و خلع سلاح آنها با رضایت مقامات آمریکایی و صلیب سرخ بین المللی از سال 2004 تایید شده است.
کمیساریا برای انجام دستور کارش عمل می کند، دستور کاری که توسط مجمع عمومی به او واگذار شده است، به نظر من یک نیاز روشن، یک نیاز فوری برای اینکه کمیساریا گامهایی برای اعمال حفاظت بین المللی بردارد، وجود دارد. اول با فرستادن یک علامت که من در سخنان افتتاحیه ام گفتم، یعنی اینجا ما گروهی از افراد را داریم که از نظر قانون بین المللی پناهنده هستند و از نظر قانون بین المللی از حق حفاظت بین المللی برخوردار هستند.
متشکرم.
اریک سوتاس: حالا رشته سخن را به پروفسور اریک داوید که او هم متخصص در قانون بین الملل حقوق بشر و قانون انساندوستانه میباشد، میدهم.
پروفسور اریک داوید، استاد حقوق بینالملل بشردوستانه
متشکرم آقای رئیس، خانم رئیس جمهور، همان طور که از من خواسته شد من در چند جمله، محتوای وظایفی را که برای حفاظت از اشرف و ساکنانش بر عهده سازمان ملل متحد قرار دارد، توضیح خواهم داد.
گزارش من سه بخش دارد.
بخش اول: وظیفه بر مبنای قانون بین الملل عمومی.
برای یافتن منبع این وظیفه لازم نیست جای دوری برویم کافی است به میثاق سازمان ملل مراجعه کنیم که اولین کلماتش در مقدمه میگوید: «ما خلقهای ملل متحد، مصمم در بیان ایمان خود در حقوق بنیادین بشر، درکرامت و ارزش انسان، هستیم». اگر سازمان ملل متحد برنامه خود را (بر مبنای) تضمین احترام به پیمانها و منابع دیگر حقوق بین الملل قرار دهد، خود پروژه بزرگی است و شمار قابل توجهی از این پیمانها در مورد وضعیت اشرف صادق است: چه پیمانهای مربوط به حفاظت از حقوق افراد، حقوق انسانی، چه پیمانهای مربوط به قانون بین الملل بشر دوستانه و به طور خاص تر، همان طوری که سخنران دیگری متذکر شد، مقررات مربوط به حفاظت پناهندگان.
همچنین کنوانسیون سال 1951ژنو را در مورد استاتوی پناهندگان در نظر بگیریم که سخنران پیشین به آن اشاره کرد. در آنجا نیز در مقدمه اش میخوانیم که دولتها مطلع می شوند:«وظیفه کمیسر عالی سازمان ملل متحد برای پناهندگان، اجرای کنوانسیونهای بین المللی حفاظت از پناهندگان است». دراینجا نیز کمیسر عالی سازمان ملل به روشن ترین صورت مورد خطاب قرارگرفته تا حفاظت افرادی راکه به حوزه قضایی او مربوط می شوند، تضمین کند.
همانطور که شما میدانید و ما آن را به اندازه کافی تکرار کرده ایم ساکنان اشرف دارای استاتوی اشخاص حفاظت شده از نظر قوانین بین المللی بشردوستانه هستند.
بالاخره، آخرین منبعی که میخواهم در اینجا، در سازمان ملل متحد در این معبد قانون بین الملل، مطرح کنم، مسئولیت حفاظت است. سند نهایی اجلاس 2005 شامل چندین صفحه میشود. در پاراگراف 138 چنین میخوانیم: «جامعه بین المللی باید درصورت لزوم دولتها را تشویق و یاری کند برای اینکه از عهده این مسئولیت برآیند و سازمان ملل متحد را کمک کنند تا یک سیستم هشداردهنده سریع ایجاد کند».
جامعه بین المللی همچنین این مسئولیت را به عهده دارد که در کادر سازمان ملل متحد راههای دیپلوماتیک، بشردوستانه و شیوه های مسالمت آمیز مناسب دیگر را، مطابق با فصلهای ششم وهفتم میثاق به منظور کمک و حفاظت از مردم در برابر نسل کشی، جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت به اجرا گذارد».
بنابر این همانطور که مشاهده میکنید هیچ کمبود منبعی برای این که وظیفه حفاظت را به عهده سازمان ملل متحد بگذارد وجود ندارد.
من به شما گفته بودم یک نکته دومی هم وجود دارد: به عقیده من مأموریت یونامی در عراق بسیار دقیق و مشخص است. در 22 می 2003 که این هیأت ایجاد شد، شورای امنیت در قطعنامه 1483 از دبیرکل خواست که یک نماینده دائمی برای عراق تعیین کند، از جمله به منظور تسهیل بازسازی عراق، و این نکته که مهم است «تضمین حفاظت حقوق بشر».
دوماه بعد دبیرکل سازمان ملل در گزارشی که به شورای امنیت ارائه میدهد متذکر می شود که شورای امنیت باید در همکاری با مقامات محلی کنونی، یعنی ایالات متحده و انگلستان «با تضمین ارتقاء وحفاظت حقوق بشر»، به مردم عراق یاری کنند .
این قطعنامه ها بدون تأثیر باقی نماند زیرا بعداً شورای امنیت قطعنامه دیگری تصویب کرد، قطعنامه 1500، و در آن تصمیم گرفت که :«به دبیرکل کمک کند تا مأموریتی را که در قطعنامه پیشین، 1483، به او محول شده برآورده کند و هیأت همیاری سازمان ملل متحد در عراق [یونامی] قادر باشد با ساختار و مسئولیتهای ردیف شده در گزارش دبیرکل، اقدام کند».
یعنی اینکه که ارجاع میدهد به خواسته یی که خیلی روشن توسط دبیرکل بیان شده برای اینکه هیأت یونامی در عراق برای حفاظت و ارتقاع حقوق بشر در آن کشور، اقدام کند.
این مطلب هرسال مجدداً یاد آوری می شود و شورای امنیت مأموریت یونامی در عراق را تمدید میکند. بنابراین می بینید برای اینکه نشان دهیم بدون هیچ شکی سازمان ملل متحد وظیفه تضمین حفاظت اشرف را دارد، از لحاظ منابع، کمبودی وجود ندارد.
حالا به سومین و آخرین نکته ام می رسم: پیامدهای عملی همه اینها چیست؟
فکر نمی کنم لازم باشد مدت زیادی مغز خود را خسته کنیم برای اینکه بدانیم بهترین فرمول که نهایتاً مینیمم مینیمم ها است و همان طوری که سازمان مجاهدین از مدتها قبل خواستار آن است، تضمین حضور دائمی نمایندگان یونامی و کمیساریای عالی پناهندگان در اشرف می باشد
در صورتی که سازمان ملل به وظایف خود عمل نکند کاملاً قابل تصور است که اقدامی قضایی علیه سازمان ملل متحد انجام گیرد.
. دادگاه حقوق بشر اروپا اذعان کرد که مصونیت قضایی یک سازمان در صورتی که این سازمان بین المللی دارای یک سیستم حل اختلافاتی بین خود و اشخاص نباشد، مانعی برای شکایت کردن از آن سازمان نیست. ارزش یک فرد مطلع دوبرابر یک فرد معمولی است و این امر در مورد سازمانهای بین المللی هم صدق می کند.
اریک سوتاس: اکنون من تریبون را به گولاند دباس می دهم. او استاد افتخاری حقوق بین الملل در مؤسسه تحصیلات عالی مطالعات بین المللی توسعه در ژنو است.
پروفسور ورا گولاند دباس، نظریه پرداز و استاد حقوق بین الملل انستیتوی بین المللی ژنو
ممنونم آقای رئیس
اجازه بدهید از مقوله «مسئولیت» در قوانین بین المللی صحبت کنم. من از مفهوم عام «مسئولیت» صحبت میکنم. به عبارت دیگر مسئولیت به انجام تعهد فرد تحت قوانین بین المللی. اما من به مسئولیت «کشور» نیز اشاره می کنم. مسئولیتی در بُعد سنگین تر که عواقب حقوقی برای کشوری که این مسئولیت را رعایت نکند، دارد.
در وهله اول، مسئولیت کشور عراق که کمپ اشرف در آنجا قرار دارد چیست؟
در واقع عراق نه تنها به قوانین حقوق بشر، بلکه موقعیت حفاظت شده آنها باید متعهد باشد.
تحت قانون حقوق بشر، اخراج بیگانگان ممنوع است، مطلقاً، مگر در شرایط خیلی عجیب خاص. اخراج جمعی مطلقاً ممنوع است. از حق حیات و آزادی و دیگر حقوق استفاده کنند که من قصد ندارم وارد جزییات قوانین حقوق بشر بشوم.
عراق، خود تعهدات خاصی دارد که باید تحت قانون حقوق بشر به آن احترام بگذارد و بدین طریق در مقابل نقض این تعهدات و نزول از آنها، مسئول است. نه فقط تحت توافقات که جزئی از آن است بلکه تحت قوانین عرفی بین المللی.
و عملکرد عراق در مورد کمپ اشرف، از سوی منابع مشخص، به عنوان یک تخطی جدی توسط یک دولت از مسئولیتهایش که تحت نرمهای پایه یی قوانین بین المللی وجود دارد، شناخته شده است. تخطی از این نرم ها نگرانی کل جمع کشورها را بر میانگیزد. نه فقط کشوری که بطور مادی درگیر تخطی یا قربانی آن بوده است. بنابراین «تخطی جدی از سوی یک دولت از تعهداتی که تحت نرم های بنیادی مشخص شده است، با نقض جدی و سیستماتیک توسط دولت مسئول برای انجام تعهداتش.»
البته آنچه در کمپ اتفاق افتاده است باید زمانی توسط ناظران بین المللی و بیطرف بازبینی شود. ولی البته با یک نگاه کلی میتوان گفت که تخطی های جدی صورت گرفته است.
در اینجا صحبتهایم را تمام میکنم. هدف من روشن کردن این موضوع بود که به سادگی بتوان فهمید مسأله اشرف یک مسأله جهانی است. افراد اشرف تحت قوانین بین المللی و همینطور قوانین عراق حق حفاظت دارند. قوانین عراق تخطی های جدی در رابطه با قوانین بین المللی از خود نشان می دهد. سرنوشت ساکنان اشرف یک مسأله جامعه بین المللی است، مسأله یی مربوط به دولتها، و همینطور ارگانهای سازمان ملل متحد از جمله شورای امنیت است.
ممنونم
اریک سوتاس: من باید ترتیب برنامه را تغییر دهم چرا که آقای زیگلر در اینجا حضور دارند. میدانم که در فاصله جلسه زیر کمیته یی که دارید به جلسه آمدید، من این افتخار را دارم که رشته سخن را به ژان زیگلر بسپارم.
پروفسور ژان زیگلر، نایب رئیس کمیته مشورتی شورای حقوق بشر ملل متحد
خانم رئیس جمهور شورای ملی مقاومت ایران، خانم رجوی، همکاران عزیز، خانمها و آقایان. از اینکه در یک فاصله بین دو جلسه میتوانم در بین شما باشم، پوزش می طلبم. زیرا کمیتة مشورتی شورای حقوق بشر که من نایب رئیس آن هستم، هم اکنون اجلاس خود را برگزار میکند. اما مقدمتاً میخواستم یک چیز شخصی بگویم: به عنوان یک شهروند جمهوری ژنو من بسیار مفتخرم و فکر میکنم مردم ژنو نیز مفتخرند از حضور خانم رجوی. او به دیدن ما آمده است و پیش از این در ملأ عام حضور پیدا کرد و او با مردم ژنو ارتباط برقرار کرد. ما فوق العاده از حضور ایشان مفتخر هستیم.
یک مطلب باز هم شخصی میخواستم مطرح کنم. من خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم وقتی که دو روز پیش در کوپه، در محلی که دوست من کاظم رجوی 21 سال پیش به قتل رسید، خانم رجوی با وجود برنامه فوق العاده فشرده یی که دارند، وقت گذاشتند و رفتند در این محل تراژیک، جایی که کاظم رجوی توسط آدمکشان رژیم تهران به قتل رسید. در باره کاظم رجوی به کسانی که با تاریخچه مقاومت دموکراتیک ایران آشنا نیستند، توضیح میدهم که او استاد یکی از بزرگترین دانشگاههای ژنو بود. او همچنین عضو حزب سوسیالیست ژنو بود. ولی به طور خاص نماینده مجاهدین در کمیسیون حقوق بشر بود. او به قیمت جانش بهای تعهدات خستگی ناپذیر خود را پرداخت. من فی الواقع از نزدیک ناظر مبارزه او برای دفاع از حقوق بشر در همینجا در کاخ ملل بودم.
خانم عزیز، بدانید که ما خیلیها بودیم که تحت تأثیر قرار گرفتیم وقتی شنیدیم که شما وقت گذاشتید و به منطقه وو در این دهکده رفتید، برای گرامیداشت این انسان فراموشی ناشدنی یعنی کاظم رجوی.
حالا درخصوص محتوای بحث باید گفت یک پارادوکس باورنکردنی وجود دارد: تنها کسانی که اهمیت اشرف را فهمیده اند، ملاها هستند. سازمان ملل متحد، شورای حقوق بشر، خانم پیلای و بقیه، این را نفهمیده اند. فقط ملاها فهمیده اند. دلیل مشخصی هم دارد: از یک طرف 3400 تن در اشرف حضور دارند، از طرف دیگر ملاها 83 میلیون ایرانی را با سرکوبشان له کرده اند. پس چرا کمپ اشرف و این 3400 نفر چنین هیستری وحشتناکی را از جانب ملاها ایجاد می کند؟ چون ملاها جنایات خود را از پیش اعلام میکنند و همین است که فوق العاده است. آنها جنایت خود را اعلام می کنند، البته از طریق مالکی که عاملشان در بغداد است.
این، آن چیزی است که فوق العاده است. باید پرسید چرا اشرف اینگونه رعشه به جان رژیم می اندازد. این رژیم تروریست که در سراسر جهان ترور میکند، رژیمی که هشتمین تولیدکننده نفت در جهان است. چرا؟ جواب این است که چه گوارا آن را فرموله کرده است. او این را در یادداشتهای بولیوی، در یادداشتهای جنگ چریکی در بولیوی مطرح کرده است، تحت عنوان تئوری «کانون»ها میگوید اگر در جایی یک کانون وجود داشته باشد، حتی اگر به لحاظ کمیت محدود باشد، به لحاظ جغرافیایی محدود باشد، این کانون ارزشهای دموکراتیک را ساطع میکند. تشعشع ارزشهای آزادی، تشعشع ارزشهای همبستگی بین المللی خواهد بود. این برای ستمگران غیرقابل تحمل است، حتی اگر قدرتمندترین حکومت ستمگر باشد. چرا که وجود چنین کانونی در منطقهیی از جهان است که مستمراً مشروعیت رژیم ستمگر را از بین میبرد. ملاها خطر اشرف را خوب درک کرده اند. شما لطف دارید و مرتباً انتشارات شورای ملی مقاومت را برایم می فرستید، که بسیار هم خوب تهیه شده اند. من با وحشت چند بار خواندم که ملاها پدر یا مادری را اعدام کرده اند صرفاً به خاطر اینکه از فرزندشان در اشرف دیدن کرده اند. کوچکترین تماس با اشرف کل عمارت تروریستی ملاها را زیر سؤال میبرد. سازمان ملل متحد نیز چیزی نفهمیده است، اما ملاها خوب فهمیده اند. اما ما اینجا هستیم تا یک همبستگی بین المللی و نهادی ایجاد کنیم. من سریع میگویم. وضعیت در رابطه با حقوق بین الملل بسیار روشن است. ماده دو منشور ملل متحد مبتنی است بر اصول برابری اعضای آن. همچنین مسئولیت حفاظت مطرح است. دو قطعنامه شورای امنیت یعنی قطعنامه های 96 و 98 در این رابطه وجود دارد که شما حتماً می دانید. دومین قطعنامه میگوید: «وقتی یک جمعیت از عواقب یک جنگ داخلی، یا یک شورش رنج میبرد یا وقتی دولت قادر به خاتمه دادن به رنج و مصیبت مردم نیست یا نمی تواند از آنها پیشگیری کند، یک مسئولیت بین المللی وجود دارد که بر اصل عدم مداخله اولویت پیدا می کند». در زمینه حقوق بین المللی، این موضوع خیلی روشن است. اشرف جایی است که این مسئولیت باید اجرا شود. میدانم که بعضیها میگویند: «هر چه که باشد، اینها قطعنامه های شورای امنیت هستند». کمیته مشورتی و همچنین شورای حقوق بشر تصدیق می کنند که قطعنامه های شورای امنیت به عنوان قانون بین المللی محسوب می شوند. لذا، در زمینه حقوق بین الملل، مسئولیت به عهده جامعه بین الملل است.
صحبت هایم را به پایان می برم. ما اینجا گرد هم آمده ایم تا بقای اشرف را تضمین کنیم تا بتواند به درخشش خود ادامه دهد، نه اینکه در خفا باشد، بلکه بتواند نور ساطع کند و شهادت بدهد. این شهادت اکنون بسیار مهمتر از یک سال پیش است و علت آن انقلابهای عربی است. زیرا ما با مقاومین مسلمان رو به رو هستیم نه فقط مسلمانانی در لفظ، بلکه مردان و زنانی مسلمان با ایمانی عمیق که به قیمت جانشان ارزشهای ما را متجلی میکنند. ارزشهای ما، البته من حتی شرم میکنم که بگویم اروپایی هستم وقتی که اتفاقات روز را میبینم. آنها تجلی گر ارزشهای جهانشمول دموکراسی، آزادی و خودمختاری هستند.
اگر اشرف بقا نیابد، باید گفت که به طور مثال برای انقلاب عرب، برای انقلابیون عرب که در جستجوی رفرانس هستند، در جستجوی الگو هستند، این یک فاجعه خواهد بود. من این را میگویم چون از یک مأموریت برای شورا در آفریقای شمالی بازگشته ام و واضح است که از مصر تا کوه های نافو در لیبی شرقی و تا تونس، همه این جوانان در جستجوی رفرانس و الگو هستند. شما تجلی گر آن چیزی هستید که آنها در جستجوی آن هستند.
در نتیجه گیری پایانی میگویم برای اینکه اشرف باقی بماند و این مسئولیت بر عهده شهروندان است، دو کار باید فورا انجام شود. از یک طرف حضور فیزیکی ملل متحد در کمپ اشرف. نه اینکه بازدیدهای تناوبی یونامی باشد، همان طور که تا به حال بوده است. بلکه یک حضور دائمی ناظران در داخل شهر اشرف با پرچم ملل متحد. کار دیگر یک تصمیم قضایی از جانب کمیساریای عالی پناهندگان باید باشد و بازشناسی استاتوی پناهندگی برای ساکنان اشرف و موقعیت پناهندگی به طور جمعی بر اساس کنوانسیون 1952 برای همه ساکنان اشرف.
از این دو تصمیم، اولی را باید کمیسر عالی، خانم پیلای بگیرد، و دومی را آقای گوتیرز. وقتی من به این جمع زیبا مینگرم، فکر میکنم که ما به اندازه کافی قوی هستیم تا بتوانیم این دو هدف را محقق کنیم. اهدافی که منطبق با قانون، عقلانیت و تاریخ است.
بار دیگر بینهایت سپاسگزارم از افتخاری که شما برای شهر من، برای کاخ ملل، با حضورتان در اینجا می دهید.
پائولو کاساکا، نماینده پارلمان اروپا 1999ـ 2009
بسیار متشکرم.
برای من واقعاً افتخاری است که در بین این شخصیتهای برجسته باشم. کارشناسان حقوقی به اندازه کافی موضوع را روشن ساختند.
ولی در ظرفیت من، به عنوان بیش از رهبر یک سازمان غیردولتی بلکه به عنوان یک عضو سابق پارلمان اروپا که چند دفعه در اشرف بوده ام و به دفعات با مقامات کمیساریای عالی پناهندگی ملل متحد و مشخصاً کمیسر عالی آنتونیو گوترز این موضوع را مورد بحث قرار داده ام، فکر می کنم زمان آن رسیده که همة ریاکاریها را کنار بگذاریم. ما نمی توانیم فرض کنیم و وانمود کنیم که موانعی وجود دارد، چیزهایی وجود دارد که ما نمیدانیم و ظاهراً جدی و قابل قبول نیستند. البته که میدانیم، کافیست روزنامه ها را بخوانیم تا بدانیم به عنوان مثال آقای اسد یا قذافی هر کس را که مخالفت می کند تروریست می نامند و این پاسخ طبیعی دیکتاتوری است و البته دیکتاتوری ایران متفاوت نیست. تنها اختلاف راههایی است که برای سرکوب مخالفانش استفاده کرده است.
این واقعاً یک جرم فوق العاده و باجخواهی سیاسی و معاملات سیاه سیاسی است که در این رابطه شده است و من این فرصت را داشتم که تحلیل کنم، مطالعات جامع دربارة اکثر ادعاهای به اصطلاح مخالفان مجاهدین را انجام دهم، آنها بی پایه هستند، اصلاً معتبر نیستند، ناهمگون هستند، در تناقض هستند، تبلیغات صرف برای مقامات ایران هستند و من فکر میکنم کمیساریا وظیفه دارد بیشتر از بقیه ما این را بداند.
من آنجا بودم در سال 2004 وقتی چندین سازمان شخصاً با تک تک اعضای مجاهدین مصاحبه می کردند تا ببینند آیا این افراد قصدی برای خشونت یا هرنوع تروریسم دارند. آنها تک به تک این کار را کردند. فکر میکنم 7 سازمان بودند که این مصاحبه ها را انجام میداند و تا جایی که میتوانستند به هر نفر فشار می آوردند تا سازمان را ترک کند و از اشرف بیرون برود. و برخی این کار را کردند و به کمپی در حاشیه که یک تأسیسات موقت نامیده می شد، رفتند. برخی از آنها چون طبیعتاً میخواستند این کار را بکنند، برخی دیگر چون معتقد بودند این راهیست که بتوانند در کشورهای غربی استاتو بگیرند. آنها به سرعت دریافتند که آسان نیست. بنابراین تمام این کارها انجام شده است، لازم است روشن کنم که آنها این کار را انجام ندادند بخاطر اینکه نمی خواستند این کار را انجام بدهند. هیچکس مانع کمیساریا نشد، قطعاً ساکنان اشرف نشدند. هیچکس آنها را برای چنین کاری متوقف نکرد.
رژیم ایران اکثر آنها را تحت فشار قرار داد تا یا به ایران برگردند یا وانمود کنند که پناهنده هستند و آنها را مجدداً به اروپا روانه کرد تا علیه مجاهدین ادعا کنند، بسیاری از آنها این کار را کردند. این کاملاً غیرقابل قبول است و هر وقت ما یکی از آقایان نظیر سفیر باتلر را داریم که اینگونه صحبت می کنند باید به آنها بگوییم اگر حتی نمی خواهید بدانید، چطور میتوانید تکبر داشته باشید و این اظهارات را بکنید.
بنابراین ریاکاری را متوقف کنید. لطفا تلاش برای پیدا کردن بهانه های فوق العاده را توقف بزنید، برای اینکه کاری را که باید انجام بدهید، نکنید. و کاری که باید بکنید و ما باید اینجا در ژنو در مقابل همه این افراد بگوییم و من قطعاً به آقای گوترز که با او مدت طولانی کار کرده ام و ارزش بسیار زیادی برای او قائلم، می گویم، قطعاً به او خواهم گفت: یا شما اقدام میکنید یا مسئول کشتار افراد اشرف هستید، انتخاب دیگری وجود ندارد شما باید اقدام کنید ، ما نمی توانیم منتظر بمانیم ، و من آماده ام که در پی همه و هر فرصتی باشم و ما توسط پروفسور داوید فهمیدیم که فرصتهایی در رابطه با مسئولیت پرسنل سازمان ملل متحد وجود دارد و نمی توانیم ساکن بمانیم. این چیزی است که ما دیگر نمی توانیم به بعد موکول کنیم.
از وقت شما بسیار متشکرم و به همه شما بخاطر اینکه خودتان را درگیر این موضوع کرده اید تبریک می گویم.
اریک سوتاس: بسیار از شهادت شما متشکرم و همینطور به خاطر کاری که در پارلمان اروپا کردید چون اگر شرایط در سطح اروپا عوض شده به خاطر افرادی نظیر شماست که به اشرف رفتند و آنچه را دیدند برای ما آوردند و توضیح دادند.
اکنون رشته سخن را به آقای خوان گارسه میسپارم
دکتر خوان گارسه، حقوقدان ارشد بینالمللی، مشاور سالوادور آلنده
آقای رئیس، خانم رجوی، من نیز مفتخرم که در این مکان سخن میگویم، مخصوصاً بعد از شنیدن بیانات پروفسورهایی از دانشگاه بروکسل، دانشگاه آکسفورد و انستیتوی حقوق بین الملل در ژنو. آنها نشان دادند چگونه قطعنامه های متعدد ملل متحد بر وظیفه پیشگیری از آنچه در اشرف رخ میدهد، تأکید میکنند، یعنی اجرای سیستماتیک شکنجه صوتی که از آوریل 2010 جریان دارد. شکنجه یی که کارشناسان آن را «صوت سفید» می نامند و به طور شبانه روز علیه همه ساکنان اعمال می شود. این یک جرم شدید در رابطه با کنوانسیونهای ژنو است که آن را به عنوان «جنایات علیه جامعه بین المللی» و «جنایت جنگی» توصیف کرده است.
پروفسور اریک داوید اشاره یی به تصمیمات دیوان عالی فرانسه و نیز دیوان عالی بلژیک و یک دادگاه در بروکسل در سال 2007 کرد. باید اضافه کنم که در ماه ژوئیه گذشته دو تصمیم بسیار مهم اتخاذ شد. یکی از آنها مربوط به تصمیم دادگاه هلند است و دیگری یک تصمیم دادگاه حقوق بشر اروپاست که مقر آن در استراسبورگ می باشد. با تصمیم آخری شروع میکنم. این تصمیم مربوط به دو مورد محکومیت علیه انگلستان بود. دادگاه حقوق بشر اروپا، انگلستان را به خاطر تخطی از وظایف بین المللی اش محکوم کرد. انگلستان و به طور مشخص افسران و سربازان انگلستان مستقر در بصره کنوانسیونهای ژنو را محترم را نشمردند و این کشور به خاطر کوتاهی از وظایفش مسئول این تخطی شناخته شد.
حالا به تصمیم یک دادگاه هلند در ماه ژوئیه می پردازیم که به طور مشخص تر به ما نزدیک است. مسئولیت شخصی که از مصونیت ملل متحد برخوردار است ولی در زمان مقرر برای پیشگیری از یک نسل کشی اقدام نمی کند، چه می باشد؟ این موضوع به دادگاه هلند ارجاع داده شد. حکم اولیه این بود که این شخص مصونیت دارد، بناراین دادگاه ملی نمیتواند این نسل کشی را مورد قضاوت قرار دهد. بعد از تقاضای فرجام، رأی نهایی دادگاه در ماه گذشته صادر شد. دادگاه فرجام هلند تشخیص داد که مسئولیت ملل متحد او را از مسئولیتش به خاطر عدم جلوگیری از یک نسل کشی مصون نمیدارد.
با اجازه شما آقای رئیس میخواستم نکته یی را برای آنهایی که با روند حقوقی جاری در اسپانیا آشنا نیستند توضیح دهم. همة شکایاتی که علیه ژنرال فرمانده نیروهای حمله کننده در ژوئیه 2009 و معاونانش، و همچنین علیه چهار عضو کمیته سرکوب اشرف که مستقیماً به نخست وزیر وابسته است و علیه ژنرالی که حمله ماه آوریل گذشته را فرماندهی کرد و سه نفر از معاونانش، و بالاخره علیه نخست وزیر آقای مالکی، پذیرفته شدند.
سناتور تئودور ملشکانو، معاون مجلس سنای رومانی
خیلی متشکرم آقای رئیس. خانم رجوی، حضار محترم، چون وقت کم است، میخواهم دو یا سه جمله بیان کنم. من امروز همچنین به عنوان عضو کمیسیون حقوق بین الملل سازمان ملل متحد که جلساتش را در سالن 21 همین قسمت کاخ ملل برگزار میکند، با شما صحبت میکنم.
به نظر من، به موازات تلاش برای پیداکردن استدلالاتی در زمینه قضایی برای اینکه موقعیت حقوقی اشرفیها به رسمیت شناخته شود، ما باید همچنین، چه به عنوان شخصیت و چه به عنوان شهروند ساده، به عنوان شخصیت سیاسی و به عنوان منتخب مردم، در پارلمانهای کشورهایمان تلاش کنیم.
من به عنوان یک عضو سنا، ماه پیش نامه یی سرگشاده به دبیرکل سازمان ملل متحد و کمیسر عالی پناهندگان فرستادم و در آن بر نیاز فوری یک تصمیم گیری مبتنی بر حقوق بین الملل و حقوق انساندوستانه، تصریح کردم تا موقعیتی پیش نیاید که ملل متحد به خاطر انجام ندادن وظایف خود، مسئول شناخته شود.
سه یا چهار چیز است که من خیلی به آن علاقه مندم. اولین آنها ـ و من آن را در نامه ام ذکر کردم ـ ایجاد یک کمیسیون تحقیق برای تحقیق پیرامون آن چیزی است که در کمپ اشرف رخ داد. این امری بسیار مهم است.
دومین آن، ایدة جابجایی اشرفیها در عراق، که معلوم نیست به کجا، به نظر من یک نقض کنوانسیون چهارم ژنو در رابطه با حفاظت افراد غیرمسلح است.
من حمایت خودم و دیگر همکارانم را از طرح پیشنهادی پارلمان (اروپا) که برای حفاظت و بازتأیید موقعیت پناهندگی اشرفیها بر طبق کنوانسیون چهارم ژنو، به عمل آورده ایم، مورد تأکید قرار دادم.
و بالاخره، مهمترین مسأله این است که وضعیت اشرف مستقیماً و دائماً به طور واقعی توسط سازمان ملل متحد از طریق یونامی مورد نظارت قرار گیرد.
در خاتمه، باید بگویم که همه چیز اهمیت دارد، از جمله اینکه بدانیم بنیادهای قضایی کدامین هستند.
به این خاطر است که با توجه به امکانات هر کدامتان، از شما می خواهم از این آرمان پشتیبانی کنید، زیرا اشرف باید باقی بماند. خیلی متشکرم.