مهین صارمی - میزگرد نخبگان سرخورده

 لابیهای تهران و مدافعینش اخیرا سخت در تلاشند تا از اتفاقات قیام و اعتراضات در ایران فرضیه های مجعول و غیر واقعی بسازند.
میزگرد نخبگان سرخورده ای را شاهد بودم که تلاش میکردند همچون گوبلز – رئیس تبلیغات رژیم نازی آلمان هیتلری- بدون داشتن سند و مدرکی و با کلمات پوچ و مایوسانه به ایراد تهمت بپردازند غافل از اینکه ما در عصر کوران دموکراسی زندگی می کنیم.

هرگز قبل از خروجم از ایران، افراد « بسیجی » را در کت وشلوار و با کراوات ندیده بودم، جایی که تهمتها و افتراهایشان را به قویترین گروه مخالف رژیم ایران ( سازمان مجاهدین خلق) نسبت می دادند، که این عمل دهها بار از حماقت ملاها بیشتر بود و در ذهنم همیشه نقش بسته است.
این برنامه توسط « نایاک » ( با رهبری تریتا پارسی) و تیم حامیانش ترتیب داده شده بود. برای من عجیب بود که این ریاکاری در واقع توهین به هوش و شعور مردم و به ویژه تصمیم سازان سیاسی در آمریکاست.
برای توضیح بیشتر، ذکر مثالی از این برنامه در اینجا لازم است:
« اما کارشناسان مسائل ایران معتقدند که خارج کردن مجاهدین از لیست، برای حاکمان تندرو ایران مجوزی است تا حرکتهای اعتراضی مسالمت آمیز در داخل ایران را با خشونت بیشتری سرکوب نماید. جنبش سبز که تظاهرات خیابانی را از سال 2009 رهبری میکند، با سازمان مجاهدین خلق به دلیل غیردموکراتیک بودن و اعمال خشونت بار، مخالف است.اما این گروه به امریکا فشار می آورد تا از لیست خارج شود.»
بدون شک کلمه « کارسناسان مسائل ایران» در اینجا منظور افرادی است که درباره مجاهدین خلق بیانیه مشترک می دهند.
جالب است توجه داشته باشید که لغت "کارشناسان"  بیان شده در بالابه هیچ یک از دیگر عناصر بسیجی کراوات سفیدی که در کاپیتول هیل ( اشاره به ساختمان سنای آمریکا ) کار می کنند اشاره نمی کند زیرا آنان از سوی جنبش نوپای ایرانی به عنوان نخبگانی برای رژیم ایران شناخته شده اند. افرادی همچون لمبرت با آن سابقه واضح در مناسبات سودآور با رژیم تهران، صدای مردم ایران نیست و حق ندارد یک جنبش دموکراسی خواهانه با 43 سال سابقه را تحقیر نماید.
خطر جلب کردن سیاست خارجی ایالات متحده نسبت به چنین معجون دردسرساز و طردشده ای از به خطر انداختن کل سیاست خارجی آمریکا و کل دولتش نیز بیشتر است.
استناد به اینکه مجاهدین – که تنها تهدید جدی برای حکومت ملاها هستند- یک گروه ضد دموکراسی و خشن هستند، فوق العاده تکراری و نخ نماست.
تعداد 7 دادگاه قضایی در اروپا که آخرین آنها در فرانسه بود اتهام « گروه انحرافی » را بررسی کردند و رای برائت خود را صادر کردند. قاضی فرانسوی آقای تره ویدیچ، از این هم جلوتر رفت و اعلام کرد که:
« وجود هر قانونی درباره تروریسم در هر کشور دموکرات نیز، نباید مانع و محدودیتی برای حق قانونی یک مقاومت در مبارزه با ظلم و ستم باشد.»
فعالیتهای سازمان مجاهدین خلق در واقع به حق طبیعی و مسلم مقاومت دربرابر استبداد بر می گردد که در بند دوم بیانیه حقوق بشر آمده است و همانگونه که توسط شهردار سابق نیویورک، آقای رودی جولیانی چنین تصریح شده است:
« آنها چطور می توانند تروریسم باشند وقتی که از آزادی ادیان، آزادی زنان، انتخابات آزاد، اجرای قانون و از ایران ضد هسته ای حمایت می کنند؟»
«سازمان مجاهدین خلق یک سازمان تروریستی نیست. آنها صدای آزادی مردم ایران هستند.» تام ریج – اولین وزیر امنیت داخلی آمریکا
ما مردم ایران، سابقه 150 سال مخالفت و مقابله حاکمان مستبد با مبارزان و پویندگان راه آزادی را نزد خود داریم. ما همیشه سپاسگزار آن افرادی هستیم که متضمن ارزش واقعی سرزمینشان بودند و در راه مبارزه در کنار ما ایستادند.
 

ما در تاریخ خود، هوارد بسکر ویل را دیده ایم، معلم آمریکایی که در انقلاب ستارخان به ایران آمد و برای کمک به ستارخان در کنارش ایستاد و به عنوان « مبارز آزادی » کشته شد. کماکان مردم به سر مزار او در تبریز می روند و نقش او در این جنبش را تکریم می کنند.
« گائوک » آلمانی نیز برای کمک به ستارخان به ایران آمد.
لیست بلند بالای افراد مختلف از سراسر جهان، که در این مبارزه برای آزادی در کنار سازمان مجاهدین خلق ایستاده اند، حکومت مذهبی ایران و هم پیمانانش را باید متقاعد سازد که این سازمان در ایران و منطقه نقش کلیدی دارد.
تلاش برای برقراری و تعهد داشتن به دموکراسی، عدالت و قانون در دنیای معاصر از ویژگیهای افرادی بوده است که خود را حافظ ارزشهای اصیلی دانسته اند که توسط آبراهام لینکن و توماس جفرسون ترویج شدند ( یا بنیان گذاشته شدند) و از اینرو در کنار مقاومت ایران هستند.
افرادی چون: هوارد دین، فرماندار سابق ورمونت؛ ژنرال هیو شیلتون، رئیس سابق ستاد مشترک؛  توگو وست، رئیس سابق امور بازنشستگان؛ میشل ریس، مدیر سابق دفتر برنامه ریزی سیاسی وزارت خارجه؛ ژنرال جیمز کانوی، فرمانده سابق نیروی دریایی( مارین)؛ آنیتا مک براید؛ لورا بوش، رئیس سابق کارکنان مخصوص بانوی اول کاخ سفید؛ سارا سه وال، استاد دانشگاه هاروارد؛ لوئیس فری رئیس سابق FBI؛ اد رندال، فرماندار دموکرات سابق پنسیلوانیا و سر سخنگوی فعلی MSNBC ؛ ژنرال جیمز جونز، مشاور سابق امنیت ملی؛ تام ریج، وزیر امنیت ملی سابق در دولت بوش؛ فلیپ زلیکوف، مشاور قبلی وزارت امور خارجه؛ پورتر گوس و جیمز وولسی، روسای سابق CIA؛ ژنرال وسلی کلارک، فرمانده عالی سابق نیروهای ناتو؛ ژنرال آنتونی زینی، فرمانده سابق رئیس فرماندهی مرکزی ایالات متحده، رودی جولیانی، شهردار سابق نیویورک؛ بیل ریچاردسون، فرماندار سابق نیومکزیکو و سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل؛ اندی کارد، رئیس سابق کارمندان دفتر ریاست جمهوری بوش؛ اوان بیاه، سناتور سابق ایالت ایندیانا و لی همیلتون رئیس سابق کمیسیون ویژه 11 سپتامبر در این لیست هستند
اتهام زنی به چنین افراد ارزشمندی برای جلوگیری از احقاق حقوق غصب شده آزادی یک ملت کاری کینه توزانه و در عین حال پوچ و بی معنی است. این سیاهه یک لیست بی پایان است که در نهایت استبداد حاکم بر تهران را از بین خواهد برد.
ما نمادهای غرور آمیز قهرمانان آمریکایی، افرادی همانند جورج واشنگتن و آبراهام لینکن را می شناسیم و درباره کلنل فرانسیس ماریون، آن سوارنظام شجاعی که در جریان انقلاب آمریکا، کارولینای جنوبی را به پیروزی رهنمون ساخت، مطالعه کرده ایم.
این خط حمایت از اروپا شروع شد و امروز بیش از 4000 سیاستمدار، 8000 شهردار، 3400 قاضی از سراسر دنیا و گروههای مختلفی از مدافعین حقوق بشر در این خط هستند و این حمایت در حال رسیدن به آمریکاست.
این افراد شریف، مورد علاقه و احترام مردم ایران هستند و نمادی از دموکراسی آمریکایی هستند که این مردم آن را انتظار دارند.

درباره نویسنده:
مهین صارمی، یک زندانی سیاسی ( در ایران ) بود که در مارس 2011 از زندان گریخت و در آوریل به خارج از کشور رسید. شوهرش علی صارمی یک زندانی معروف سیاسی  در ایران بود که 27 سال در زندان رژیم حاضر به سر برد. مهین نیز همچنین به اتهام « محاربه» ( جنگ با خدا) در زیر شکنجه بوده است و نتوانسته بود از ایران فرار کند. او یکی از سازمان دهندگان تظاهرات اعتراضی سال 2009 بوده است.