یزدان حاج حمزه- «پاسدار»ی سیاسی از دیکتاتوری نظامی ایران موقوف!!

سقوط  حاکمیت معمر قذافی دیکتاتورلیبی  به دست «ارتش آزادیبخش»این کشور، ضمن آنکه  شاهد دیگری برپایان عصردیکتا تورها ، ازجمله نوع «سبز»آن، درمنطقه زیست ماست،  درعمل حقانیت ومشروعیت جنگ آزادیبخش خلقها علیه دیکتاتورهای سرکوبگرنظامی را نیزبه اثبات رساند  . درشرایطی که سقوط دیکتاتوری نظامی سوریه و ایران هم درچشم انداز قرار گرفته  قدرتهای غربی که به پشتیبانی جنگ آزادیبخش مردم لیبی پرداختند، از این به بعد دیگر دستشان مثل سابق بازنیست که درراستای سازش سیاسی خود  با دیکتاتور نظامی ایران ، بر سرراه مقابله با این دیکتاتوری سنگ اندازی کنند و جریانهایی مثل مجاهدین خلق ایران  را ،که با دیکتاتوری سرکوبگر نظامی ایران  مقابله به مثل می کرده اند ، درلیست« تروریستی » بگذارند وعنوان« تروریست » بدهند . به خصوص آنکه پیش ازاین مراجع قضایی کشورهای اروپا،  که رأیشان برهان قاطع  است وحرف آخر را می زنند ، این قدرتها را ازاین عمل ناهنجار منع کرده اند . دادگاه عدالت اروپا مستقر درلوگزامبو رگ با رأی منصفانه خود بر سازشکاری قدرتهای غربی  با دیکتاتوری نظامی ایران مهر باطل زدوحکم خروج مجاهدین ازلیست سیاه اروپا را صادرکرد، مرجع قضایی فرانسه ازاین هم فرا تر رفت و با صدور« قرار منع تعقیب» تروریستی از مجاهدین ضمن آنکه دولت این کشور را ازپیگیری این پرونده منع کرد ، مقابله ورویارویی گذشته  مجاهدین با عوامل دیکتاتوری نظامی ایران را مقاومتی مشرو ع اعلام کرد .  دادگاه ویژه ایالات متحده آمریکا نیز ضمن تأکید برنواقص اقدام وزارت  خارجه آمریکا در قرار دادن نام مجاهدین خلق ایران درلیست سیاه خود، خواهان تجدید نظر دراین لیست گذاری شده است.
در حالی که جهان از نظرحقوقی وسیاسی  به سمت تأیید حق مشروع جنگ ازادیبخش مردم علیه دیکتاتورهای نظامی منطقه روی آورده ،شاهد آن هستیم که  37 تن از «پاسدار»ان سیاسی دیکتاتوری نظامی ایران در خارج کشور،  نعل وارونه می زنند و  ملتمسانه از دولت آمریکا می خواهند که مبادا از سر راه آزادیخواهان مبارز ومقاومی که جدی ترین جریان درگیربا دیکتاتوری نظامی ایران است ، کنار برود ونام مجاهدین خلق ایران را ازلیست سیاه خود خارج کند!!
 اگراین افراد کوردل در موضعگیری ضد ملی خود، ادعای سیاسی نداشتند وصرفا از روی غرض ورزی شخصی با چماق  تیتر وعنوان «پرفسور» ی خود دست به دامان دولت آمریکا شده بودند تا پیشتازان  مبارزه جانانه با دیکتاتوری نظامی ایران را لیست سیاه مغرضانه خود نگهدارد ، جواب آنها این بود که خجالت بکشید  ودکان خود را تخته کنید. کاسبی سیاسی با تیتر و وعنوان، شگرد منحط  آخوندهاوپاسدارهای جنایتکار رژیم ولایت فقیه است. درایران اولین کسانی که تیتروعنوان خود را برعلیه مردم چماق کردند همین آخوندها بودند که خود را « علماء» وجامعه را «عوام الناس» خطاب می کردند ومی کنند. به تبع آخوندها ، اینک پاسدارهای نظامی شخصی پوش رژیم ولایت فقیهی ایران هستند که با مدرک سازی وعنوان دکترا ،عنتروار، برکرسی های مجلس رژیم وبرخی ازکرسی های استادی موسسات آموزشی جلوس کرده اند!.
اما وقتی دستاویزآنها دراین عریضه نویسی را ملاک بگیریم که برداشتن چسب ناچسب ترویستی مجاهدین ازلیست آمریکا  را «تهدید»ی برای «سبز»ها تلقی می کنند و می گویند برای دفاع از « سبزها » ازدولت آمریکا می خواهند که مجاهدین را از لیست خارج نکند!!  وقتی این دستاویز سخیف را درکنار  فحش های چارواداری  همزمانی که سایت «کلمه» (ارگان رسمی «سبز» ها ) به  مجاهدین می دهد، قرار دهیم ، به عیان می بیینم خط سیاسی مشخصی که مدعی «جنبش سبز»  است و همچنان برحفظ نظام تغییر ناپذیر ولایت فقیه اصرار دارد ، وارد میدان«پاسدار»ی سیاسی از دیکتاتوری نظامی شده ،که شورای ملی مقاومت و مجاهدین کمر به نابودی آن بسته اند. بنابراین دشمنی و دعوا ی این افراد با مجاهدین برسر بود ونبود دیکتاتوری نظامی ولایت فقیه است ولا غیر . اینها  با عریضه نویسی خود به وزارت خارجه آمریکا، ازخط سرخ هم صف شدن با پاسداران نظامی این دیکتاتوری عبورکرده ودر جبهه  سیاسی، با مجاهدین و جنبش ضد دیکتاتوری ایران رویا روی شده اند . به امید آنکه جنبش ضد دیکتاتوری مردم ایران ازآلودگی  پاسداران سیاسی دیکتاتوری نظامی حاکم بر کشورمان پاک شود، چند نکته زیر را  یاد آور می شوم:
1- در حالی که هرروز ادامه حاکمیت دیکتاتوری نظام ولایت وقفیه برایران بارسنگین صدمات انسانی وخسارات  اقتصادی برجامعه ما را سنگین ترمی کند،  شورای ملی مقاومت ایران ، برای سرعت بخشیدن به سقوط  این نظام اصلاح نا پذیر، حتی از تشویق شرکای سابق این حاکمیت به همراهی با مردم در مقابله با سران نظام ، فروگزار نکرده است .طی 2 سال گذشته ، برخورد اینچنینی مجاهدین وشورای ملی مقاومت با «سران»، ویا سرشناخته شدگان معروف« سبز» ها، صبورانه ، درشرایطی ادامه یافت که نخست وزیرسابق رژیم ، پیش از انکه ارتباطش با رسانه های عمومی قطع شود،بدیهی ترین شرط  مبارزه را، که اجتناب ازگشودن جبهه های درگیری متعدد است ، نا دیده می گرفت و در دعوای لفظی اش با رسانه های حکومتی، بی جا، آرزوهای برباد رفته خودش* ،خمینی و پاسداران نظام ولایت فقیه را تکرار می کرد که مجاهدین «مرده»اند! 
2- مشارالیه پس ازدورانی این فرا فکنی ها را  ازسرگرفت که در آزمایش سخت وتعیین کننده قدرت مردود شده بود .موقعی که رییس قوه مجریه رژیم ولایت فقیه بود ، درجنگ فاجعه باری ،که ادامه اش قابل اجتناب بود ،  دولتش را « ذوب » کرده بود و به سخنگویی ازجانب« نظام» حق مردم ایران در نظام ولایت فقیه را کف دستشان می گذاشت وبه طور رسمی اعلام می کرد که « این نظام ،نظامی است که افراد را می پروراند تا درصورت لزوم درجبهه ها به لقاء الله به پیوندند»!! (موسوی نخست وزیررژیم، روزنامه اطلاعات، 11 فروردین 1362 ).[ امید است که با پیروزی جنبش ضد دیکتاتوری مردم ایران ایشان نیزاز«حصرخانگی» بیرون آورده شود تا در دادگاهی صالح ومستقل ، معلوم شود ، برخورد اینچنینی اش  درمقام رییس دولت چه عوارضی به بارآورد؟]
3- بازماند گان  مدعی«سبز» را نیز بایستی به «رهبری» شان شناخت و از اینکه « زنده » بودن ، پیشروی وپویایی مجاهدین وجنبش ضد دیکتاتوری اصیل مردم ایران را برنمی تابند ، شگفت زده نشد. آخر « سبز» ی که اینها مدعی آن هستند ، موجودیت خود را به موجودیت نظام ولایت فقیهی ایران گره زده و از اینکه  آخرین مانع خارجی  ازسرراه مقاومت  ضد دیکتاتوری وسازمانیافته مردمی  برداشته شود ، موجودیت خود را درخظرمی بیند!

زیرنویس :
* یکی از افتخارات نخست وزیرسابق زژیم این بود که دردوران نخست وزیری خود « سازمان جهنمی منافقین » را متلاشی کرده است!