ادوارد رندل، فرماندار پنسیلوانیا 2002-2011، رئیس حزب دموکرات 2000
از همگی شما متشکرم. صبح بخیر. چقدر عالی است که این تعداد از شما در اینجا حضور به هم رسانده اید، به خصوص با وجود تهدید بدتر شدن هوا. اما امروز من نمیخواهم زیاد شما را مخاطب دهم چراکه موضع شما را میدانم. میدانم چگونه در مورد این مسائل تصمیم خواهید گرفت، میدانم که از ساکنان کمپ اشرف حفاظت خواهید کرد. میدانم که رأی به لغو نامگذاری مجاهدین میدهید. من و سایر سخنرانانی که بعد از من خواهند آمد مخاطبان بسیار ویژه یی داریم، یعنی وزارت امور خارجه و کاخ سفید و من میخواهم وزارت امور خارجه و کاخ سفید را به عنوان یک شهروند آمریکایی مورد خطاب قرار دهم که تقریباً تمام عمرش را پس از فارغ التحصیل شدن از دانشکده حقوق مشغول خدمت در دولت بوده است. من بعلاوه فرماندار و رئیس حزب دموکرات بوده ام، همچنین به مدت هشت سال شهردار فیلادلفیا، دادستان در فیلادلفیا به مدت هشت سال و به مدت هفت سال نیز دستیار دادستان بوده ام. من همه عمر حرفه یی خودم را صرف خدمت به دموکراسی آمریکا کرده ام. وقتی فرماندار ایالت پنسیلوانیا شدم میدانستم که فرماندار پنسلوانیا به طور اتوماتیک فرمانده کل قوای گارد ملی پنسلوانیا نیز خواهد بود اما در مورد نقشی که این موضوع در زندگی من و مدت زمانی که فرماندار بودم بازی خواهد کرد، هنوز نمیدانستم. واقعیت این است که گارد ملی پنسلوانیا زیاد در جنگهای خارجی دخالت نداشته است. آخرین سربازی که از آن در جریان یک جنگ خارجی کشته شده بود در جنگ جهانی دوم در سال 1943 بود. من شصت سال بعد از آن فرماندار شدم.
دنیا در روز 11 سپتامبر 2001 عوض شد و دنیای آمریکاییان نیز وقتی عوض شد که ما به جنگ در افغانستان و همچنین عملیات عراق رفتیم. در دورانی که من فرماندار بودم، 34 افسر گارد ملی پنسیلوانیا، یعنی 33 مرد و یک زن، در جریان نبرد علیه تروریسم بین المللی جان خود را از دست دادند. و بغرنج ترین کاری که من به عنوان یک فرماندار انجام داده ام، صرفنظر از تمام موضوعات مربوط به کسری بودجه و سایر مشکلاتی که یک فرماندار با آنها دست و پنجه نرم میکند، بغرنج ترین کاری که من باید میکردم این بود که به والدین یا همسران کسانی که در جنگ در خارج کشته شده اند تلفن میزدم و خبر را میدادم. آنها همیشه از من یک سؤال می کردند و میگفتند: آقای فرماندار، چرا؟ چرا پسر من باید در جایی بنام عراق جان خود را از دست میداد؟ من هیچوقت مشکلی در پاسخ به سؤالات نداشته ام اما حتی در آن زمان پاسخ به این سؤال برایم سخت بود. سعی میکردم مقداری از درد و رنج آنها را کم کنم و برای مثال میگفتم که کشور ما از اول برای احقاق حقوق بشر، حیثیت و گسترش دموکراسی و آزادی در سراسر جهان جنگیده است و پسر شما هم در راه ایجاد یک دولت جدید در عراق جان باخت. دولتی که آزاد خواهد بود، دموکراتیک خواهد بود و همان اصولی را پاس خواهد داشت که مورد احترام ما آمریکاییان است. یعنی ما داریم تلاش میکنیم همان چیزی را به مردم عراق هدیه بدهیم که خود در آمریکا از آن برخورداریم.
وقتی این پاسخ را به آنها میدادم خودم در صحت آن صد درصد قانع نبودم اما این را به این دلیل میگفتم که امید داشتم صحت داشته باشد و همینطور مقداری هم مخاطبانم را آسوده خاطر میکرد. امروز، بعد از مشاهده اینکه دولت مالکی دو بار افراد بیگناه را در کمپ اشرف به قتل رسانده است، فکر نکنم بتوانم همین پاسخ را به والدین افسران گارد پنسلوانیا بدهم که جان خود را از دست داده اند. آیا 4500 سرباز زن و مرد آمریکایی کشته شدند تا دولتی را برقرار سازند که حقوق بشر را رعایت نمیکند و همانطور که سناتور جان کری هم گفته است در کمپ اشرف دست به کشتار میزند؟ آیا ایالات متحده آمریکا به وعده خود وفا میکند؟ ما به عنوان یک کشور مسئولیت جدی داریم وقتی تعهدی میدهیم به آن وفا کنیم.
ما امروز به دو دلیل در اینجا جمع شده ایم. اول اینکه اطمینان حاصل کنیم ساکنان اشرف همان حفاظتی را از جانب آمریکا دریافت خواهند کرد که سزاوار آن هستند. و دوم اینکه نام سازمان مجاهدین را همین امروز از لیست خارج کنیم. و این دو موضوع با هم مرتبط هستند اما اجازه بدهیم به طور جداگانه به آنها بپردازیم.
برای من مایه شرم است که ایالات متحده آمریکا به وعده خود پشت کرد. قراردادی که توسط ما و تک تک ساکنان کمپ اشرف زمانی که آنها تسلیحات خود را تحویل دادند، امضا شد و ما قول دادیم که از آنها حفاظت کنیم. آیا ما در سال 2009 از آنها حفاظت کردیم؟ خیر. آیا ما امسال از آنها حفاظت کردیم؟ خیر. در حقیقت سربازان آمریکایی قبل از وقوع این حملات دستور گرفتند که صحنه را ترک کنند. دموکراسی بزرگ آمریکا زمانی به وعده خود پشت کرد که سربازان آن دستور عقب نشینی و عدم حفاظت از ساکنان کمپ اشرف گرفتند. و ناپسندتر اینکه بسیاری از ساکنان امسال توسط تسلیحات و خودروهایی کشته شدند که آمریکا در اختیار نیروهای عراقی گذاشته بود. این روند باید خاتمه یابد. زمان آن فرا رسیده است که ما به قول خود به ساکنان کمپ اشرف عمل کنیم.
آقای رئیس جمهور اوباما! من این را بارها در تلویزیون هم گفته ام، شما با دخالت در لیبی کار درستی را انجام دادید چراکه صدها هزار آزادیخواه و دموکراسی طلب لیبیایی چنانچه ما دخالت نمیکردیم در بنغازی به قتل میرسیدند، چنانچه آمریکا و فرانسه و انگلستان و متحدین ناتو دست به هیچ اقدامی نمیزدند. ما برای حفظ جان انسانهای بیگناه در برابر کشتار در لیبی قدم برداشتیم. ما باید همین کار را هم در قبال کمپ اشرف انجام دهیم، هم چنان که مطمئن شدیم قذافی به بنغازی نخواهد رفت و مردم بیگناه را به کشتن نخواهد داد. اگر ما در رابطه با حفاظت از کمپ اشرف همانطور که به ساکنان قول دادیم گامی برنداریم، اتفاقی که امسال افتاد مجدداً تکرار میشود. ما سوگند خوردیم که وظیفه مان را به عنوان آمریکاییها، به عنوان کشوری که دموکراسی در آن پا گرفت انجام دهیم تا از آن ساکنان حفاظت کنیم و به قول خود وفا کنیم. بنابراین، آقای رئیس جمهور و خانم وزیر، بیایید به مالکی بگوییم یا ما حفاظت ساکنان اشرف را مجدداً برعهده خواهیم گرفت یا سازمان ملل متحد با کمک ناتو در اشرف نظارت خواهد داشت و بدین ترتیب مطمئن شویم که هیچکس دیگر مورد تعرض قرار نخواهد گرفت.
گفتم که دو موضوع به هم ربط دارند. دولت مالکی چه ادعایی را برای توجیه اعمال تنفربرانگیز خود در اشرف مطرح میکند؟ آنها میگفتند که نام آنها در لیست ایالات متحده است. آنها در لیست وزارت خارجه هستند.
اولاً، این نمیتواند توجیهی برای کشتار افراد بیگناه ازجمله زنان بیدفاع باشد.
اما اجازه بدهید به موضوع دوم نگاه کنیم. آیا نام مجاهدین باید در لیست وزارت خارجه باشد؟ آیا شواهد و قرائنی برای حمایت از لیست گذاری مجاهدین وجود دارد؟ همانطور که به شما گفتم من یک دادستان بوده ام. و به عنوان دادستان حرفه ما کنکاش در مورد شواهد بود. بنابراین، از کاخ سفید و وزارت امور خارجه میخواهم مجدداً به شواهد نظر کنند. بیایید به کسانی گوش کنیم که در تحقیقات شرکت داشتند و فی الواقع در صحنه حضور داشته اند. رئیس (اف.بی.آی) لوئیس فری تا لحظاتی دیگر با شما صحبت خواهد کرد. او رئیس اف.بی.آی در دولت پرزیدنت کلینتون بود که دولت او متأسفانه برای اولین بار نام مجاهدین را در لیست قرار داد. او به شما خواهد گفت که انجام تحقیقاتی را توسط اف.بی.آی در مورد تک تک ساکنان کمپ اشرف دستور داد و نتیجه گرفت که حتی یک نفرد از آنها هم ارتباطی با هیچ سازمان تروریستی یا فعالیت تروریستی ندارد. این از اف.بی.آی. آقای سانو از اطلاعات مرکزی هم با شما صحبت خواهد کرد و همین پیام را خواهد داد. پس این هم از اطلاعات مرکزی و همچنین فردی که اینجا حضور ندارد ولی چندین بار در کنار ما بوده است، یعنی وزیر دادگستری و قاضی سابق مایکل موکیزی، که حرفه او محاکمه تروریستها بوده است. اگر او امروز اینجا بود چیزی را میگفت که چند بار تکرار کرده است، اینکه سازمان مجاهدین با تروریسم هیچ ارتباطی ندارد. بعلاوه، سه ژنرال، ازجمله ژنرال شلتون، رئیس ستاد مشترک ارتش، که در عراق هم خدمت کرده است، و به کرات رسماً گفته است مجاهدین و ساکنان اشرف به هیچ وجه یک سازمان تروریستی را تشکیل نمیدهند.
اما موضوع از اینها هم فراتر است. شواهد روی هم جمع میشود. و اگر صدای من به کاخ سفید و وزارت امور خارجه میرسد آنها باید بدانند که حجم شواهد و قرائن بیشتر و بیشتر میشود. سرهنگ وسلی مارتین که به عنوان فرمانده پایگاه به مدت هشت سال در کمپ اشرف بود و مسئول عملیات اطلاعاتی ضدتروریسم در عراق بوده، بارها گفته است و امروز هم تکرار خواهد کرد که هیچ فعالیت تروریستی در کمپ اشرف وجود نداشت و هیچگونه شواهدی که سازمان مجاهدین یک سازمان تروریستی است وجود ندارد. بنابراین ما نظر افرادی که حرفه شان این بوده که کشف کنند و بدانند را شنیده ایم. خانم وزیر و آقای رئیس جمهور این اف.بی.آی، این اطلاعات مرکزی، این ارتش آمریکا و این هم فرمانده پایگاه در اشرف. دیگر چه شواهدی را ما میتوانیم در اختیار شما بگذاریم؟
خبر خوب این است که شواهد بیشتری نیز هست، به مدد دوستان ما در انگلستان. آنها و دوستان ما در اتحادیه اروپا و در کشور زیبای فرانسه همین موضوع را بررسی کرده اند و گفته اند هیچ دلیلی برای ابقای نام مجاهدین در لیست وجود ندارد و جملگی نام مجاهدین را از لیست حذف کرده اند. پس اگر برای انگلستان و فرانسه و اتحادیه اروپا خوب است ... الگوی آنها الگویی است که ما باید از آن پیروی کنیم و همین حالا هم باید این کار را انجام دهیم.
اما هنوز نکات بیشتری وجود دارد! بیشتر است!
دادگاه استیناف که شواهد وزارت امور خارجه ایالات متحده برای ابقای نام مجاهدین در لیست را بررسی کرد رأی داد که این شواهد با شاخصهای لازم مطابقت ندارند و دستور به بازبینی این نامگذاری داد که وزارت امور خارجه اکنون مشغول آن است. شواهد برای دادگاه استیناف کافی نبود.
آنچه حتی جالب تر است این است که در واشینگتن و سراسر این کشور اکنون فضا بسیار دوقطبی شده است. جمهوریخواهان و دموکراتها در رابطه با همه چیز با هم مجادله میکنند. شما نمیتوانید جمهوریخواهان و دمکراتهای کنگره آمریکا را قانع کنید که همگی با هم قبول کنند که امروز جمعه است. با این حال، بیش از صد نماینده، از هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات، قطعنامه یی را امضا کرده اند که از وزارت امور خارجه میخواهد نام مجاهدین را از لیست حذف کند. سناتور کری و سناتور لوین و 11 کمیته سیاست خارجی و ارتش هم خواهان لغو نامگذاری مجاهدین شده اند. حال، ما میدانیم که فهرست سازمانهای تروریستی هدف مهمی را دنبال میکند. بله این طور است. این فهرست به آمریکا ابزاری را میدهد که فرصت سازمانهای تروریستی برای فعالیت در این کشور و سراسر جهان را از آنها سلب کند. اما همانطور که پاتریک کندی گفت، برای ما به عنوان یک کشور بسیار مهم است که مطمئن شویم شواهدی وجود دارد که از لیست گذاری آن افراد حمایت میکند و نشان میدهد که آنها تروریستهایی هستند که هدفشان صدمه رساندن به ایالات متحده آمریکاست. حال، آیا کسی وجود دارد که فکر کند مجاهدین میخواهد به آمریکا لطمه بزند؟ این یک ایده مسخره است. و همانطور که پاتریک کندی گفت، ما نمیتوانیم اجازه دهیم که این نامگذاریها و یا لغو آنها به ابزار سیاسی تبدیل شود یا در جهت عمل کردن به خواست یک کشور دیگر باشد. ما نمیتوانیم اجازه دهیم که این لیست ابزار معامله با کشورهای دیگر باشد. این لیست فقط به یک دلیل باید وجود داشته باشد، یعنی وجود شواهد کافی که کسی میخواهد به آمریکا و متحدین آن لطمه وارد کند. حتی یکی از ارگانهایی هم که بر فعالیتهای تروریستی نظارت دارد از سال 2001 یعنی از 10 سال پیش به این طرف نتوانسته ثابت کند که حتی یک عضو مجاهدین هم عمل خشونت آمیزی را علیه آمریکا یا هیچیک از متحدین آن انجام داده باشد. شواهد چشمگیر است.
وقتش فرا رسیده است! کاخ سفید و وزارت امور خارجه باید اطمینان حاصل کنند که به شواهد و قرائن احترام گذاشته خواهد شد. کاخ سفید و وزارت امور خارجه باید اطمینان حاصل کنند که عدالت اجرا میشود. کاخ سفید و وزارت امور خارجه باید اطمینان حاصل کنند که اصول پایه یی دموکراسی آمریکا مورد احترام خواهند بود. کاخ سفید و وزارت امور خارجه باید الگوی جامعه بین المللی را دنبال کنند و نام سازمان مجاهدین را همین حالا از لیست خارج کنند.
کندی:
فرماندار رندل همین الان گفت، این که اگر مجاهدین را از لیست خارج کنید شما قدرتی را رها میکنید که سازمان قدرتمندی برای سرنگونی ملاها در تهران است.
امروز اخباری پخش شده بود که گفتند مطمئن نیستند آیا لیبی میتواند خودش را برای بعد از سرنگونی قذافی سازماندهی کند. بحثهایی هست که آیا مردم سوریه میتوانند بعد از اسد خودشان را سازماندهی کنند. بحثهایی هست که مصر بعد از سرنگونی مبارک چگونه میخواهد پیش برود ولی با مقاومت سازمانیافتهیی مانند مجاهدین خلق هیچ شکی وجود ندارد که چه کسی ایران آینده را میسازد و ما هیچ چیزی برای از دست دادن اینجا نداریم.
ما بارها و بارها گفتهایم که لیست تروریستی نباید لیست سیاسی باشد بلکه باید شامل آن سازمانهایی باشد که تهدیدی برای امنیت ملی آمریکا هستند. الان اینجا کسی را خواهیم داشت که علیه تروریسم مبارزه کرده و میداند لیست تروریستی چیست و چه کسی باید در آن قرار بگیرد و چه کسی نباید قرار بگیرد و آن هم رئیس سابق اف بی آی تحت نظامهای جمهوریخواه و دموکراتیک آقای لوئیس فری است.
لوییس فری، رئیس اداره تحقیقات فدرال1993 ـ 2001
بسیار متشکرم پاتریک کندی، آقای فرماندار، و همکاران من که اینجا حضور دارند. و از همه مهمتر از شما متشکرم، شما که حضار فوق العاده یی هستید. لطفاً خودتان را تشویق کنید.
و از شما خانم رجوی به خاطر سخنان شیوا و برنامه 10 ماده یی آزادی در مورد آزادیهای پایهیی، مذهب و زنان که الگویی از حقوق بشر است، تشکر میکنم. همانطور که به شما در پاریس گفتم: به مجرد اینکه نامگذاری اشتباه این سازمان لغو شود، ما از شما تقاضا میکنیم به اینجا سفر کنید و من هم مقر اف.بی.آی را به شما نشان خواهم داد.
دوستان و خانواده های ما، در بسیاری موارد در اشرف، صدای شما را میشنوند و نیروی شما را حس میکنند و سخنان رهبر بزرگ دوران جنگ، وینستون چرچیل را به یاد دارند که میگفت: هرگز، هرگز، هرگز تسلیم نشوید. و برای ما مایه افتخار است که امروز همکاران ما، خانوادههای مردان، زنان اشرف که تسلیم نشدهاید کنار شما و در گهواره آزادی یعنی واشینگتن دی سی بایستیم و صحبت کنیم.
شما میدانید که امروز ما در فاصله زمانی بین یک زلزله و گردباد در اینجا هستیم، اما صدای شما، صدای شما در حمایت از آزادی امروز قویتر و رساتر است و بازتابش در ساختمان پشت سر ما از هر گردباد و زمین لرزه یی بیشتر است. شما واقعاً عالی هستید به این خاطر که شما بازتاب طنین آزادی و تغییر هستید. و چقدر خوب است که در آمریکا و بسیاری از نقاط دیگر به جز تهران شما میتوانید دور هم جمع شوید، فعالیت کنید، استدلال ارائه دهید و از حقوق خود دفاع کرده و طلب آزادی کنید. خدا شما را برای انجام این فعالیتها حفظ کند.
من هم مثل فرماندار رندل میخواهم به اختصار با کسانی که در طبقه هفتم ساختمان پشت ما هستند و همچنین در کاخ سفید که در امتداد همین خیابان است، صحبت کنم. امروز ما میخواهیم با آنها در مورد فاکتها، شواهد، حقیقت، و همچنین واقعیت صحبت کنیم. یکی از کارهایی که وکلا هنگام آماده کردن استدلالات خود می کنند این است که استدلالات طرف مقابل را هم جمع میکنند و همچنین سعی میکند ببیند چه کسانی علیه آنها موضع دارند. البته آن طرف وکلای مدافع قرار دارند، اما مدافعان چه کسانی هستند؟ حال اگر همین سؤال را امروز در اینجا مطرح کنیم، باید پرسید چه کسی مخالف این نظر است که مجاهدین یک سازمان تروریستی نیست؟ خب، دو طرف وجود دارد: یکی رژیم در تهران و دیگری نامگذاری اشتباه در وزارت امور خارجه آمریکا.
آیا تا به حال شنیده اید که یک مقام سابق دولت، چه محترم و چه رسوا، در هیچ کجای آمریکا یا سایر نقاط رسماً بگوید که مجاهدین دارای تمایلات تروریستی است؟ آیا این تصادفی است که هیچ کس در آن سطح این را نمیگوید؟ خیر، ابداً. فرماندار رندل قبلاً در مورد این صحبت کرد که رئیس اف.بی.آی، رؤسای اداره اطلاعات مرکزی آمریکا، وزیر سابق امنیت ملی که افسران آن امروز در ساختمان پشت ما مشغول حفاظت از حقوقمان هستند، وزرای دادگستری، مدیر دفتر ضدتروریسم در وزارت امور خارجه، سفرا، چند رئیس ستاد مشترک ارتش، فرمانده نیروهای دریایی، فرمانده ناتو، آیا لحظه یی هم میتوانید فکر کنید هیچیک از ما در اینجا بایستیم و چنانچه ذرهیی غیر از این واقعیت داشته باشد بگوییم که مجاهدین یک سازمان تروریستی نیست؟ ابداً. همانطور که گفتم هیچکس به غیر از رژیم تهران موضع مخالف را نگرفته است.
اگر شما باور کنید که من تا حد کمی در مورد تروریسم سررشته دارم …آیا به این اعتقاد دارید؟ خب، پس من دوباره تکرار میکنم: مجاهدین از حیث حقوقی و حقیقی هیچ جایی در لیست وزارت امور خارجه ندارد. خانمها و آقایان، این یک مسأله پیچیده از حیث واقعیات نیست. من به خانم وزیر کلینتون و تصمیماتی که او باید در این ساختمان، طبقه هفتم ساختمان پشت ما بگیرد غبطه نمیخورم. حتی در همین شش ماه اخیر، تصمیمات آمریکا در رابطه با تونس، مصر، لیبی، بحرین، یمن، تصمیمات پیچیده یی بودند و من خوشحالم که در جایگاهی نیستم که باید تصمیمات سیاست خارجی را در شرایط بحرانی بگیرم. اما با ملاحظه فاکتها و شواهد و قبول اینکه به هیچ وجه شواهد واقعی و معتبری در حمایت از ابقای نام مجاهدین در لیست وجود ندارد، این اصلاً موضوع پیچیده یی به نظر نمیرسد.
وینستون چرچیل نقل قول بسیار خوب دیگری را هم دارد؛ او گفت اگر قرار باشد زمانی را به یاد آوریم که میتوان به آمریکا اعتماد کرد که کار درست را انجام دهد وقتی است که تمام راههای ممکن دیگر را آزمایش کرده باشد. خب، 14 سال است که نام سازمان مجاهدین به غلط و به طور ناموجه در لیست است. فاکتهایی که ما از قول شماری از سخنرانان خود شنیدم برخلاف آن است. این سازمانی است که خشونت و تروریسم را رد می کند تسلیحات خود را به آمریکا تحویل داده است که در مورد آن تا چند لحظه دیگر میشنویم. اطلاعاتی را در مورد برنامه تسلیحات اتمی رژیم ایران افشا کرده است که به آمریکا و دولتهای دیگر کمک کرده است. این سازمانی است که تمامی شاخصهای لازم برای رد تروریسم در قبال آن صادق هستند و هیچ نیتی برای ارتکاب فعالیتهای تروریستی ندارد. بنابراین، باید این موضوع را بررسی کرد و باید درک کرد که چقدر این موضوع در قبال این تصمیم مهم است.
خانمها و آقایان، دادگاه استیناف، یک سال پیش به وزیر امور خارجه گفت که آنها حق دفاع مجاهدین را از طریق عدم شفافیت نقض کرده اند و دادگاه همچنین حکم صادر کرد که منابع مورد استناد وزارت امور خارجه برای توجیه نامگذاری این گروه، نامشخص، غیرموثق و غیرمعتبر بوده اند. ما هیچ پاسخی را از طرف وزارت امور خارجه به آن حکم نشنیده ایم به جز اینکه آنها مشغول بررسی آن هستند. خب، طول دادن بررسی بعد از مدتی تبدیل به نقض پروسه میشود. در حوزه قانون، عدم پاسخ به یک دادگاه بعد از مدتی اهانت آمیز میشود. وقت آن رسیده است که وزیر امور خارجه قاطعانه اقدام کند و نام سازمان مجاهدین را از لیست حذف نماید.
من در سال 1997 در این شهر واشینگتن کار میکردم، یعنی همان زمانی که وزارت امور خارجه نام این سازمان را در لیست گنجاند. این یک تصمیم سیاسی بود که ما درک میکردیم در حالیکه با پارامترهای حقیقی آن موافق نبودیم. نام این سازمان در لیست گنجانده شد چراکه وزارت امور خارجه و کاخ سفید اعتقاد داشتند آنها میتوانند گفتگوی سازنده یی را با خاتمی آغاز کنند، کسی که اگر به یاد داشته باشید از او به عنوان یک رئیس جمهور جدید مدره نام برده می شد. این عمل موفقیت آمیز نبود. مماشات در سال 1997 موفقیت آمیز نبود. در سال 2004، به دولت جمهوریخواه گفته شد بمبگذاریهای کنار جاده یی که منجر به کشته شدن سربازان آمریکایی در عراق میشد تا زمانیکه نام مجاهدین در لیست باقی بماند، متوقف خواهد شد. دولت هم موافقت کرد. مماشات 14 سال است که موفقیت آمیز نبوده است، همچنان که در سال 1933 موفق نبود و هیچگاه هم در قبال رژیم تروریستی تهران موفق نخواهد بود.
خواست ما از خانم وزیر و همکاران او در وزارت امور خارجه بسیار ساده است، کسانی که که ما بسیار برای آنها احترام قائلیم: فاکتها را ملاحظه کنید و تصمیم بگیرید. اما لطفاً تصمیمتان را همین حالا بگیرید چون حیاتی است که اقدام کنید. همان طور که حمله رژیم تهران به تفنگداران ما در بیروت و افسران نیروی هوایی در برجهای خوبر در سال 1996 نشان داده است، سیاست خارجی رژیم تهران صدور تروریسم بوده است که هدف اصلی آن آمریکا و متحدین آن بوده اند، اما مهم تر و بیرحمانه تر علیه مردم خودش بوده است، مثلاً دانشجویانی که در سال 2009 قیام کردند و همچنان صدای خود را علیه این ارعاب و خفقان و در حمایت از آزادی بلند میکنند.
این تصمیم خیلی به تأخیر افتاده است. قضیه فقط این نیست که این نامگذاری همچنان ادامه دارد و تصمیمی گرفته نمیشود. همانطور که فرماندار رندل گفت، این نامگذاری به رژیم تهران مجوز قتل رزمندگان آزادی را میدهد و این نکته مهمی است که ما باید امروز در اینجا برای کاخ سفید و وزارت امور خارجه تشریح کنیم. هر لحظه یی که این سازمان طولانی تر توسط دولت آمریکا نامگذاری شود، به رژیم جنایتکار تهران مجوز داده میشود تا رزمندگان آزادی را در داخل ایران و ساکنان اشرف را که شجاعانه نبرد برای آزادی را، در خارج از مرزها رهبری میکنند، دستگیر، بازداشت و شکنجه کند و بکشد. این مجوز کشتار تنها زمانی از میان خواهد رفت که لیست گذاری لغو شود. این کار باید انجام شود و همین حالا هم باید صورت گیرد.
در انتها، همان طور که گفتم، ما میخواهیم بدانیم چه کسی با این موضوع مخالفت می ورزد. البته میدانیم رژیم ایران مخالف است زیرا این سازمان تنها سازمان معتبر مقاومت برای آزادی است که علیه ترور و سلطه آن مبارزه میکند. اما سایر مخالفان چه کسانی هستند؟ نخست وزیر عراق، کسی که به مدد ایالات متحده آمریکا و متحدین آن بر سر کار آمده است. همین روز گذشته او بیانیه یی در حمایت از بشار اسد در سوریه که شما آن را دیدید، صادر کرد. آمریکا شخصاً و به طور سیاسی مسئول امنیت آن افراد است. ما با آنها توافقنامه داریم و به آنها تضمین حفاظت دادیم. ما از دولت میخواهیم که این کار را انجام دهد و به تأخیر پایان دهد، ابهام پراکنی را متوقف کند، پروسه بررسی خود را به نتیجه برساند، هرچه که باشد، و درک کند که این سازمان نباید درلیست قرار بگیرد. از آن پس برعهده شما خواهد بود و من مطمئنم که موفق میشوید راه منتهی به آزادی را به پایان منطقی آن برسانید.
از شما بسیار متشکرم.