منصور امان - خیزش آذربایجان یک چاشنی دیگر برای بُشکه باروت

با وجود تدارُکات سنگین نظامی و امنیتی حُکومت برای جلوگیری از اعتراضات، خیزش گُسترده مردُم آذربایجان در شهرهای گوناگون همچنان ادامه دارد. روز شنبه ده ها هزار نفر در تبریز، اُرومیه، خوی، تکاب و سلماس به خیابانها آمدند و در برابر ماشین جنگی رژیم که برای له کردن آنها به حرکت درآمده بود، صف آرایی کردند.

گُزارشهای مُنتشر شده از سوی شهروندان و همچنین منابع گوناگون مردُمی، بیانگر اعمال خُشونت وسیع مُزدوران آیت الله خامنه ای و استفاده آنها از سلاح گرم و سرد علیه تظاهُرکنندگان از یک سو و ایستادگی و نبرد شُجاعانه توده های مُعترض از سوی دیگر است.

در همین حال، هزاران تن از تماشاچیان فوتبال نیز استادیوم آزادی را به تریبون دیگری برای رساندن صدای اعتراض خود و به چالش گرفتن حُکومتی که جُز گُلوله و باتوم پاسُخی برای آنها ندارد، تبدیل کردند.  

اعتراضهای روز شنبه یک شکست سهمگین برای حاکمان جمهوری اسلامی به شمار می رود. آنها نه تنها نتوانسته اند مانع از تداوُم اعتراضهایی که از دو هفته پیش در اُرومیه آغاز گردید شوند، بلکه در مهار و جلوگیری از گُسترش آن به شهرهای دیگر آذربایجان نیز ناکام مانده اند.

پیامدهای این امر برای ثبات رژیمی که پس از خیزشهای اجتماعی 88 به طور مُستقیم از جایگاه ایمن سُلطه به روی بُشکه باروت مُنتقل شده و هزینه سازی گزاف آن نتوانسته بیشتر از یک توازن مُوقتی و ناپایدار را به ارمغان بیاورد، بسیار جدی و دامنه دار می تواند باشد.

این واقعیت می تواند علت تلاش دیوانه وار حُکومت برای سرکوب اعتراضهای آذربایجان به هر قیمت را توضیح دهد. اعزام آدمکُشان تربیت شده در سپاه ضد شورش تهران، استقرار تجهیزات جنگی در خیابانها و سرآخر، رفتن آقای خامنه ای به جلد مُعمر قذافی و هوا کردن جت جنگی روی شهر تبریز، شرایطی که حُکومت خود را در آن احساس می کند را بازتاب می دهد.