برتولدبرشت میگوید: ” آنکه حقیقت رانمیداندنادان است“ وضرورتااضافه کنم، ازآنجا که بنابر” قاعده“ جاری، علت نادانی، فقدان محیط وامکان مناسب برای برخورداری از دانش وآگاهی لازم وضروری بمنظوردرک ودانستن حقایق میباشد بنابراین هرکه را صرفا نادان است، نباید ونمیتوان خطاکاردانست.
اما ” آنکس که حقیقت رامیداند ولی آنرا انکارمیکندخیانتکاراست“ که درست تربایدگفت، هرکس ازاین دست نه خیانتکار بلکه بی تردیدجنایتکاریست که درراستای تیزکردن خنجرجلاد، باجنجال و آشوبگری درافکارمردم عادی، تیغ بران آخته رادرکف زنگی مست مینهدتاقربانی بیگناه راهرچه زودتربه مسلخ ببرد.گرچه پرهیزوگریزاینگونه افرادخائن را ازاذعان به حقیقت بگمانم نه فقط درچارچوب پستی،جرم وفرودستی آنان بلکه دروسعت ابعاد دروغی که برای کتمان حقایق به آنها روی آورشده اند نیزجستجوبایدکرد امامهمترازاینهمه اینستکه وقتی کسی یاجمعی به جعل وکتمان حقایق موجوددررابطه بامسأله ای بسیارحساس ومهم ازجمله سرنوشت سیاسی یک کشوراشغال شده یاتنها سازمان جدی وارگان مبارزاتی ملتی دربرابرهولناکترین دیکتاتوری تاریخ میپردازد، آنوقت ایجادیک بحران، حادثه یا فاجعه تاریخی تلخ را نیزقطعا باید انتظارداشت.
هیتلربادروغ وکتمان اهداف پلیدخود، سراسرگیتی رادرآتش جنگ ونابودی سوزاند ومیلیونها انسان بیگناه را در قربانگاه جنون وجنگ به کام کشید، خمینی ریاکارانه ودغلباز، مارو عبا بدوش باکذب و جعل حقایق دین وآیین خدا، سه نسل ازمردم ایران را باکشتار، سرکوب وجنگ، خونین تن وآواره ومیهن درزنجیر را نیزویرانه نمود. حالاهم پیروان خلف اوخودآراسته با پاپیون وپیپ، عمامه وقبا اما ”همه باهم“ طبق کش القاب تخصص وعلوم، ازجرگه ” ایسم ها“ *حتی آلوده به مارک ” سیا“ ولی لابدیکسان ومساوی وقت دریافت جیره جاسوسی وخودفروشی سیاسی، وارد معرکه بازاررذالت بارجدیدی شده اندتا با جعل، کتمان وانکارحقایق درباره مقاومت ایران و سازمان پیشگام آن، درخیانت به مردم محروم ایران وتیزکردن تیغه دشنه جلاد، ازهیچ سهل انگاری وفرومایگی حرفه ای نیزکم نگذاشته باشند.
سابقا رسم مزدوران یکدست وطنی، بریده ازمقاومت و خلق براین بودکه محض ایزگم کردن وگریز از تنفر وتقبیح عامه، وقت پهن کردن میز خیانت وبساط شعبده بازیها، هشتاد به بیست بازی میکردندتا با پنهان کردن چهره موذی مزدوری و با ابرازانزجارظاهری از فاشیسم دینی ـ که البته درصورت اظهار طرفداری عینی ازآن، دافعه وضدیت بسیار برمیانگیخت ـ ، اسباب جاسوسی و شکار اعضاوهواداران مقاومت رافراهم سازند. اینروزها امامزدوران وروزیخواران مرکب واسم ورسم دار بارگاه ولایت دروحشت وهراس ازاعتلای بی همتای مقاومت خونبارمردم ایران، ناگزیربه طناب عدم ابطال لیست تروریستی چنگ انداخته اندتاسهم جاسوسی وجنایت خود رابی هیچ ادعای شرم وشرف حتی بدون برخورداری ازسهم ناچیزی ازوجدان انسانی به افکارعمومی اعلام نموده ودربحران ناشی ازسراشیبی فزاینده سقوط رژیم فاشیسم مذهبی به گورتاریخی، هم حلقه چنگال خونریز بزرگ عمامه دارجنایتکارودیگرجلادان راکه روزانه وهرلحظه درایران، حلق خلق مظلوم رامیفشارند ومردان وزنان، نوجوانان رابرتیرک دارمیاویزند تنگ ترکنند وهم ازسوی دیگر، یگانه پایگاه ومظهراستقلال و آزادی ایران زمین، سرزمین دلاوران پیشگام مقاومت مردم ایران را دراشرف پایدار وقهرمان ازسرراه بردارند.
راستش اینجانکته ای را نیزباید صادقانه اقرارکنم واینکه واژه شرم راگرچه باپیشوند“بی“ اما چون درمورد سی وهفت بختک سیاسی بکاربرده ام، اصلاخشنود نیستم زیراهمین حالاهم ـ به کویری تفته و دوردست وبسیار بیگانه ودورازوقاحت بیحد وتعریف اینگونه دستجات خیانتکارـ به شرم شرقی عاشقان شرزه اشرف، به شرم فروتنانه وعارفانه تک تک آنهاکه استوار، صدیق و بی تردید، ماندگار ” قرارگاه بیقراران“ شده اند میاندیشم که مثل همیشه مرادچارشگفتگی ودلشدگی های هزار باره میسازد و ازاینکه اینگونه بی هیچ ادعا یانام ونشان درپهنه بی رنگیهای خودگزیده نیز به جاذبه های دلچسب درخشان آراسته اند وبه بهای جسم وجان اما اینچنین دلشیفته خلق محروم وخونین بدن ایران وآز ادی آنان میباشند، حیران وبهت زده میمانم وفروتنی ناب آرمانی آنان بخصوص درهنگامه رزم وعزم طاقت فرسای سالهای اخیرقلبم راسخت به تکاپووتلاطم انداخته و طوری منقلبم میسازد که نمیدانم چگونه باورو بازگوکنم که درفرازوفراسوی حرمت وکرامت انسانی به برپایی دنیایی رویایی اما ملموس دست یازیده اندکه درقالب آن همه انواع کذب و دروغ ورذالت پیشگی قداره بندان گذرگاههای سیاسی وحتی بارکشان فرومایه القاب علوم وامثال آنانرا نیزبا صلابت وسکوت بدرستی پست میدارند وحقیر اماقلب وروح خود راباگشاده دستی ” اشرف گونه“ بسوی همه انسانهای آزاده وشریف ازهرقوم، مذهب ونژاد میگشایند وبه استقبال دستهای دوستی میشتابندتا دنیایی دگرگونه وسرشارازدانایی وعدالت وتهی ازفقروستم برپا سازند.
که این اما البته بدان معنا نیست که هرقلدرخائن ازجمله سی وهفت فرودست سیاسی ازراه رسیده یاهرپیر فرتوت جاسوس وقیح که سد راه آزادی ورهایی مردم ایران ازچنگ غول خونخوار فاشیسم دینی ست، این امربراومشتبه شودکه زدوبند، مزدوریهای سیاسی وخیانت، پس ازسقوط جلادان وطن نیزتنهاباتحقیروسکوت مردم ایران روبروخواهدبود . همه انواع باندها ی وابسته به ” ایسم“ ها ازجمله سی وهفت موجود چسبیده به قبای ملا نیزبایدبدانندکه تشکیل دادگاهی مانند دادگاه نورنبرگ بی شک منتظرآنان خواهدبود تادرباره همدستی آنان با دشمن وخیانت به ملت ومقاومتی که چنگ درچنگ مهیب ترین دیکتاتوری تاریخ جهانست قضاوت وحکم نموده ونقش بیشرمانه خیانت پیشگی آنهارامحض آگاهی افکارمردم ایران وجهان اعلام وافشا سازد .
*مقاله ” ازخمینی ودیگر”ایسم“ ها