جان بروتون
- نخست وزیر ایرلند 1994-1997
رئیس هیأت اتحادیه اروپا در آمریکا 2004 ـ 2010
رودی جولیانی
شهردار نیویورک در سال 2001
شهردار جامعه بین المللی در نیویورک
کاندیدای ریاست جمهوری
ادوارد رندل
فرماندار پنسیلوانیا 2002-2011
رئیس حزب دموکرات 1999- 2001
مایکل موکیزی
وزیر دادگستری آمریکا 2007 - 2009
گونتر فرهویگن
نایب رئیس کمیسیون اروپا 2004 ـ 2010
لوئیس فری
رئیس اف.بی.آی (اداره تحقیقات فدرال) 1993 ـ 2001
ژنرال جیمز تری کانوی
فرمانده نیروی تفنگداران دریایی آمریکا 2006- 2010
سفیر میچل ریس
مدیر سیاستگذاری وزارت خارجه آمریکا 2003 ـ 2005
نماینده ویژه در ایرلند شمالی تا 2007
ماتیو اوفورد
نماینده پارلمان انگلستان
سناتور جورجو بورناچین
عضو سنای ایتالیا
نمایندگان پارلمان فدرال سوئیس:
ژان شارل ری ال، اریک وورو، لوک بارتاسا،
اریک سوتاس
سازمان جهانی علیه شکنجه
ژان نیلز دوداردل
عضو شورای قانونگذاری ژنو
نماینده پارلمان فدرال سوئیس (1991- 2003)
رمی پاگانی
عضو شورای اداری ژنو
کنفرانس در ژنوـ تالار ویکتوریا
اشرف ـ ایران
چشم اندازهای نوین
با حضور رئیس جمهور برگزیده مقاومت
22سپتامبر2011(31شهریور90)
(قسمت اول)
ژان نیلز دوداردل، عضو شورای قانونگذاری ژنو
خانمها و آقایان، میهمانان عزیز
به نام کمیته سوئیسی دفاع از اشرف، از شما به خاطر پاسخ به دعوت ما و شرکت در این کنفرانس بین المللی برای همبستگی با ساکنان کمپ اشرف تشکر می کنم.
کمیته سوئیسی ما در سال 2008 تأسیس شد. از آن زمان این نگرانی وجود داشت که با انتقال حفاظت اشرف به نیروهای عراقی، این حفاظت کاملاً بی اثر بشود. متأسفانه این ترس در عمل به وقوع پیوست، چون شما میدانید این دقیقاً نیروهای عراقی بودند که با حمایت جلادان رژیم ایران قتل 47 تن را در دو حمله به کمپ اشرف و آخرین بار در بهار امسال، سبب شدند. صدها مجروح هم که جای تأسف دارد امروز بدون امکان خدمات پزشکی کافی و مناسب به خاطر محاصره کمپ اشرف وجود دارند.
در اوت 2011 ما یک کنفرانس بین المللی برگزار کردیم که موفقیت بزرگی بود و اجازه داد در مذاکرات با سازمانهای بین المللی که برای حفاظت از ساکنان اشرف فعال هستند، پیش برویم. بخصوص مذاکرات با کمیساریای عالی پناهندگان به صورتی بسیار مثبت پیش رفت. طبعاً این شرایط حالا در چارچوب این کنفرانس پیش میرود.
من از مهمانان امروز برای حضورشان در ژنو و سخنرانی شان متشکرم. آنها یکی پس از دیگری معرفی خواهند شد. حالا صحبت را به آقای اریک سوتاس که اداره کننده این کنفرانس خواهد بود، می سپارم. آقای اریک سوتاس، از سالهای پیش مدافع شکست ناپذیر کمپ اشرف، ساکنان کمپ اشرف و مقاومت ایران بوده است.
من به طور خاص به خانواده های ساکنان کمپ اشرف که بیش از 100 روز است در یک تحصن روزانه در میدان ناسیون ژنو هستند با انرژی و با اراده یی برای تحقق پیروزی, درود می فرستم. من به شجاعت این افراد در ژنو درود می فرستم که با یک حمایت قوی و به طور خاص موثر در کنار ما هستند.
اریک سوتاس ـ سازمان جهانی علیه شکنجه
خانم رئیس جمهور، آقای رئیس، خانمها، آقایان، این کنفرانس همان طورکه اشاره شد، در ادامه کنفرانسی است که ما در ماه اوت سال جاری برگزار کردیم و در زمانی حساس و دشوار برگزار می شود، اما باید اضافه کنم همچنین در زمانیست که نقطه امید پدیدار شده است.
همان طورکه نیلز دوداردل یادآوری کرد، به محض اعلام خروج آمریکاییها از عراق، مسأله حفاظت ساکنان کمپ اشرف مطرح شد. به یک دلیل ساده، مقامات جدید عراق خیلی سریع از یک سو، ضعف خود را برای کنترل وضعیت، بارز کردند و از سوی دیگر نشان دادند که در برابر فشارهای تهران ناتوان هستند که قصد داشت این رزمندگان که سلاحهایشان را تحویل داده بودند، از میان بردارد.
به این دلیل است که ما از همان ابتدا از آمریکاییها خواستیم این مسأله را پیش از رفتنشان حل و فصل کنند.
کمیسرعالی پناهندگان با ملاحظه اینکه عراق در اساس قادر نیست، و قوانین مکفی و اوتوریته کافی را نیز برای حفاظت از کسانی که روشن بود میتوانند به عنوان پناهنده تلقی شوند، در اختیار ندارد، موافقت کرد مکانیسمی برقرار شود که بر حسب آن بتوان تمام ساکنان اشرف را به صورت فردی مورد پرسش قرار داده و در این صورت حفاظتی که حقشان است، برایشان تأمین گردد.
همین به نظر من تغییری اساسی است.
خوب حال شما ممکن است بپرسید آیا مسأله حل است؟ بهیچوجه. و به همین دلیل است که کنفرانس امروز اهمیت دارد.
برای آنکه پروسه مزبور به راه بیفتد، باید حفاظت ساکنان در تمام مدتی که تحقیقات کارشناسان بین المللی مستقل ادامه دارد، تضمین گردد.
شخصیتهایی که هم اکنون یکی پس از دیگری سخنرانی میکنند، تصریح خواهند کرد چه امکاناتی موجود است که می توان در نظر گرفت و درباره حمایتی که از این راه حلها به عمل می آورند نیز سخن خواهند گفت.
از شما متشکرم و اکنون ادامه صحبت را به آقای رمی پاگانی می سپارم. آقای رمی پاگانی عضو شورای اداری ژنو است و در این سمت به شما خوشامد خواهد گفت.
رمی پاگانی عضو شورای اداری ژنو
آقای رئیس، خانمها، آقایان عضو کمیته پشتیبانی از پناهندگان اشرف، آقای جولیانی، خانمها، آقایان، دوستان عزیز، به نام مقامات شهر ژنو خوشوقتم از این که به شما و تمام دوستانی که از راه دور برای شرکت در این نشست بین المللی به ژنو آمدهاید، خوشامد بگویم و همین جا بر حمایت بی قید و شرطمان از حفاظتی که حق شماست تأکید کنم.
من در کادر شصتمین سالگرد کنوانسیونهای ژنو به سربرنیتسا و رواندا سفر کردم و مشاهده کردم عدم مداخله و فقدان همبستگی جامعه بین الملل چه ضایعات و فجایعی برجای می گذارد درحالی که این مردم و این رزمندگان منطبق با مفاد کنوانسیونهای ژنو حق برخورداری از حفاظت را داشتند. همچنین به استان کیووی جنوبی در جمهوری دموکراتیک کنگو سفر کردم و درآنجا نیز نواقص کار جامعه بین الملل را از نزدیک دیدم. امیدوارم و آرزو دارم ـ و شهر ژنو هم درکنار شما ایستاده است ـ که چنین وقایعی دیگر رخ ندهد و جامعه بین الملل بتواند حقوقی را که اینجا در ژنو پایه گذاری شده و ساخته شده است در شهری که من افتخاردارم در رزم و مبارزه آن شرکت داشته باشم، حکمفرما کند. متشکرم.
اریک سوتاس: اکنون از آقای ژان شارل ری ال، عضو پارلمان، درخواست می کنم چند کلمه درباره ابتکاراتی که به آن اشاره کردم، در کادر ملی [سوئیس] صحبت کند.
ژان شارل ری ال، نماینده پارلمان سوئیس
خانم رئیس جمهور، همکار عزیزم در پارلمان آندره ریمون
آقایان همکاران آمریکایی، یک بار دیگر به شما درود می فرستم. ما این شانس را داریم که تنها پس از چند هفته خانم رئیس جمهور مریم رجوی را بار دیگر در کنارمان داشته باشیم و مایلم به شما بگویم، خانم رئیس جمهور، که شما اینجا در خانه خودتان هستید. چرا که ژنو شهر حقوق بشراست، زیرا ژنو دارای نهادهای لازم است برای آن که حق ساکنان اشرف به داشتن استاتوی پناهنده به رسمیت شناخته شود.
میدانم که یک گام اول به صورت شناسایی و پذیرفتن درخواست پناهندگی برداشته شده است. امروز برای آنکه ساکنان اشرف تحت حفاظت قرار گیرند، باید کمیساریای امور پناهندگان بی چون و چرا استاتوی پناهندگی آنان را به رسمیت بشناسد.
از شما همکاران عزیز آمریکایی هم که در اینجا حضور یافته اید سپاسگزارم. ما پیش از این هم در پاریس و در ژنو در کنار یکدیگر بوده ایم. از حضورتان متشکرم و امروز بی اندازه اهمیت دارد که ایالات متحده مجاهدین را از لیست خارج کند، همان طورکه اروپا چنین کرد. بی اندازه مهم و پرمعناست. از اینکه شما هم در اینجا مبارزه می کنید واقعاً متشکرم و طبعاً به شما در شهرمان ژنو خوشامد می گویم.
باید یک راه حل جهانی برای اشرف پیدا کنیم.
و من لیست مجروحین و آسیبهای آنها را با بیماریهایشان دیده ام، برای آنها درمانهای حداقل که وقتی این نوع آسیبها وجود دارد یا این نوع جراحتها وجود دارد، موجود نیست.
شکی نیست اشرف از آنچه چند ماه پیش وقتی عراقیها وارد کمپ شدند، گذر کرده است. امروز بسیار مهم است که یک پیام روشن بفرستیم.
می خواهم خانم (رجوی) به شما بگویم که شما در خانه خودتان هستید. ما ذوق زده ایم که در یک فاصله زمانی کم در دو نوبت میزبان شما باشیم. مدت زیادی بود که میخواستیم شما را در شهر خودمان ببینیم. حالا زمان، یک زمان انساندوستانه است که بتوانیم حفاظت ساکنان اشرف را تضمین کنیم.
همه ما باید مبارزه کنیم که افراد اشرف بتوانند افراد حفاظت شده، آزاد و قطعاً با دسترسی به درمان باشند. همه ما این کار را خواهیم کرد. خانم رجوی شما قول ما و تعدادی دیگر را دارید و امیدوارم بتوانیم به شما بگوئیم که سوئیس متواند کارش را از نظر انساندوست انجام دهد.
متشکرم
اریک سوتاس ـ حال از خانم رجوی، رئیس جمهور منتخب شورای ملی مقاومت ایران دعوت می کنم سخنانشان را آغاز کنند
تصور نمیکنم لزومی به معرفی خانم رجوی، رئیس جمهور منتخب شورای ملی مقاومت ایران، باشد. صرفاً میگویم ایشان از همه ما برای صحبت پیرامون وضعیت نه تنها اشرف, بلکه وضعیت کلیه کسانی که امروز در برابر سرکوب و ستمی که بر کشورشان حاکم است مقاومت می کنند، صاحب صلاحیت تراست. بفرمائید خانم رجوی، رشته کلام دست شماست.
خانمها و آقایان،
دوستان عزیز،
امروز در ژنو، در شهر حقوق بشر، شهر سازمانهای بین المللی و حقوق بین اللمل، شهر کنوانسیونهای بین المللی و محل فعالیت دکتر کاظم رجوی شهید بزرگ حقوق بشر ایران که جان بر سر آرمان حقوق بشر مردم ایران نهاد، گرد آمدهایم تا در مورد یکی از جدی ترین مسائل حقوق بشری و نقض حقوق بین الملل و کنوانسیونهای ژنو، صحبت کنیم.
در مورد زندان بزرگ ایران که 80میلیون نفر روزانه زیر سرکوب ملاها هستند و در مورد اشرف که نزدیک سه سال است ساکنانش در حبس خانگی بسر میبرند و هر روز حقوق انسانیشان نقض میشود.
و این یک واکنش جدی و سریع را از طرف مراجع بین المللی و دولتها می طلبد.
خوشبختانه در این جا دوستان گرامی سوئیسی را میبینم و شخصیتهای بسیار محترم از آمریکا، آلمان، ایتالیا، انگلیس، ایرلند، پرتغال و سایر کشورها که در مبارزه علیه این بیعدالتی پیشتازند. به همه آنها درود میفرستم.
تعدادی از تحصنکنندگان در مقابل سازمان ملل در این اجتماع حضور دارند.
آنها 150 روز است در حمایت از اشرف در برابر دفاتر سازمان ملل در ژنو ایستادهاند.
در حال حاضر هزاران ایرانی در نیویورک به حضور احمدی نژاد در سازمان ملل متحد اعتراض میکنند. آنها فریاد میزنند که یک قاتل نماینده مردم ایران در سازمان ملل نیست.
خطاب به آنها و خطاب به شما تحصنکنندگان میگویم:
شما نه فقط برای مردم ما، بلکه برای تمام دنیا مایه افتخارید.
زیرا پرچمدار حقوق بشر مردم ایرانید.
دیروز در جلسهیی در سازمان ملل متحد، بر خواست شما یعنی حفاظت بینالمللی اشرف تأکید کردم.
کمیساریای عالی پناهندگان اعلام کرده است که ساکنان اشرف بر طبق قانون بینالملل، پناهجویان برخوردار از حفاظتهای بنیادی محسوب میشوند.
البته این گام مثبت ولی ناکافی است و کمیساریا باید قدمهای بعدی را بردارد.
اکنون برای بستن راه کشتار بعدی، دبیرکل ملل متحد باید اشرف را یک منطقه غیرنظامی و تحت نظارت ملل متحد اعلام کند .
همچنین باید دستور استقرار ناظران ملل متحد در اشرف را صادر کند.
کمیساریای عالی حقوق بشر باید هر چه زودتر تحقیقات مستقل و شفاف و کاملی درباره حمله 8 آوریل انجام دهد.
اینها اقدامات ضروری است زیرا دولت عراق بر اولتیماتوم خود، برای بستن اشرف در پایان 2011، روزانه اصرار می ورزد.
انجام این وظایف فقط به سود مردم ایران نیست. بلکه اعتبار سازمان ملل را نزد مردم خاورمیانه بالا میبرد.
حضار محترم
موضوع اشرف، مسأله کانونی یک بحران بزرگتر است؛ یعنی بحران ایران.
این موضوع از یک طرف بازتاب پایداری مردم ایران برای کسب آزادی است،
از طرف دیگر، وضعیت رژیم را منعکس میکند.
رژیم آخوندی در یک بحران چهار وجهی گرفتار است که عبارتند از:
1ـ جامعه ایران عمیقا ناراضی است.
سه هفته پیش به رغم سرکوب گسترده شاهد قیامها در ارومیه و تبریز درشمال غربی ایران بودیم.
2 ـ انقلابها در منطقه خطر قیام در ایران را برای ملاها بیشتر کرده است. به علاوه باعث تجزیه جبهه منطقهیی رژیم شده است.
3 ـ ورشکستگی اقتصادی رژیم تورم را به حدود 20 درصد رسانده است. نرخ بیکاری 17 درصد و رشد اقتصادی نزدیک به صفر و صنایع کشور فقط با 30 درصد ظرفیت خود کار میکنند.
4 ـ بحرانهای درونی رژیم, در رأس آن, بویژه جدال خامنهای ـ احمدی نژاد که آخوندهای حاکم آن را بدترین فتنه از شروع تأسیس رژیم توصیف کردهاند.
حال، سؤال اساسی این است که با وجود این بحرانها، چرا ملاها سقوط نمیکنند؟ چرا در بهار عرب، قیامها در ایران بالا نگرفته است؟
قیامهای 2009 و 2011 این فرضیه را باطل کرد که گویا ملاها از حمایت مردم ایران برخوردارند.
مردم ایران به ویژه نسل جوان عمیقاً از این دیکتاتوری بیزارند.
مردم ایران در مبارزه با این رژیم فداکاری زیادی کردهاند. اعدام 120 هزار تن, گواه این فداکاری است. بر آیند این فداکاریها وجود یک جنبش سازمانیافته با یک برنامه دموکراتیک است.
با این همه چه چیزی ملاها را سرپا نگه داشته است؟
نخستین دلیل این است که سرکوبگری این رژیم با هیچ یک از دیکتاتوریهای جهان امروز قابل مقایسه نیست. این رژیم دست کم 70 نهاد سرکوبگر دارد. در واقع تمام رژیم به صورت یک ماشین سرکوب است. مهمترین مقامهای این رژیم از جمله رئیس جمهور آن, از شکنجهگران در زندانها بودهاند.
از اقتصاد ایران تا رادیو تلویزیون، مطبوعات، مساجد و قضاییه همه جزیی از پروژه سرکوباند. دبیرستانها با دوربینهای مداربسته کنترل میشود. دانشگاهها مثل پادگان است. فاشیسم مذهبی خصوصیترین امور زندگی مردم را هم تحت کنترل دارد.
در مقابل سرکوب وحشیانه فاشیسم دینی مردم ایران برای کسب آزادی به یک جنبش سازمانیافته نیاز دارند. سیاستهای غربی در سرکوب این جنبش با رژیم ایران همراه شدهاند.
با برچسب تروریستی، عمر رژیم ملاها را طولانی کردند.
شما قیامهای سال 2009 ایران را به یاد دارید.
برخی میگویند در آن موقع آمریکا بیطرف بود.
اما متأسفانه این طور نبود. درست همزمان با قیامها، آمریکا حفاظت اشرف را به یک دولت وفادار به خامنهای در عراق واگذار کرد. این بزرگترین هدیه به ملاها بود
بدون این واگذاری، خامنهای نمیتوانست در سال 2009 به اشرف حمله کند. در این صورت وضع قیامها در ایران متفاوت بود.
برخی میپرسند علت این سیاست اشتباه چیست؟ این آمریکاست که باید پاسخ بدهد که چرا به اشتباه خود در مورد کودتا علیه دکتر مصدق در سال 1953 و به اشتباه خود در حمایت تمام عیار از شاه و به فضاحت ایران گیت در دهه 80 امروز به صورت زیانبارتری ادامه میدهد.
در سال 1997 آنها مجاهدین را در لیست گذاشتند. زیرا میخواستند میانهروهای موهوم در درون فاشیسم مذهبی را تقویت کنند. در سالهای اخیر ایالات متحده بازهم برای دلجویی از رژیم ایران و رژیم دست نشانده اش در عراق به وظایف و مسئولیتهایش در قبال ساکنان اشرف پشت کرد.
برخی میپرسند دولتهای غرب از یک طرف ملاها را تحریم کردهاند. از طرف دیگر مقاومت را تحت فشار گذاشتهاند. چرا این تناقض وجود دارد؟
تا وقتی دولتهای غرب دست و پای مقاومت را بستهاند، تحریمها جدی نیست.
مجاهدین نیروی تغییرهستند. وقتی نیروی تغییر به بند کشیده می شود، دیگر اقدامات علیه رژیم بیتاثیر میشود.
در سال2010 در میان 15 کشور نخست صادرکننده به ایران، 8 کشور اروپا بودند. آنها در مجموع حدود 12هزار نوع کالا به ایران فروختهاند. تقریباً تمام آنها کالاهای صنعتی است. ملاها صنایع نظامی و اتمی را با همین کالاها تأمین میکنند. به علاوه، خریدار بخش عمدة این کالاها شرکتهای وابسته به سپاه پاسداران هستند.
دوستان عزیز
در برابر تمام فشارها، خوشبختانه مقاومت مردم ایران پایداری کرده و مشروعیت وپایگاه مردمی خود را اثبات کرده است.
حاکمیت دیکتاتوری در ایران رو به زوال است و هر کس به این رژیم کمک کند قطعا زیان خواهد کرد.
حذف نام مجاهدین از لیست وزارت خارجه آمریکا و تأمین حفاظت ساکنان اشرف تا تعیین تکلیف نهایی آنها، عینیترین شاخص در شرائط کنونی عینی ترین شاخص برای موضع ایالات متحده میباشد.
همچنین از دولت سوییس بعنوان حافظ کنوانسیونهای ژنو میخواهم در حفاظت از ساکنین اشرف اقدام عاجل بنماید.
به رغم این حملات، بساط دیکتاتوری آخوندی به وسیله ارادة مردم و مقاومت ایران برچیده خواهد شد.
من روزی را میبینم که تهران دیگر پایتخت سرکوب و صدور تروریسم نیست.
بلکه شهر حقوق بشر است. شهر الهام بخش برابری زنان و مردان
شهری بدون اعدام و شکنجه
شهر برگزیده ملل متحد و سازمانهای بینالمللی
و شهر آزادی و دمکراسی.
من به آمدن آن روز با تمام قلبم ایمان دارم.
از همه شما متشکرم
اریک سوتاس: متشکرم خانم رئیس جمهور به خاطر این سخنرانی عالی مملو از روح مبارزه و شهادت شما برای کارزاری چنین طولانی مدت در شرایطی به غایت دشوار.
حال یک برنامه موسیقی خواهیم داشت. این برنامه ویژگی اش این است که هنرمندان شهر اشرف آن را اجرا می کنند.
مایلم تأکید کنم این نشانه امید در کمپی است که زیر انواع فشار است، از سوی خلاقان هنری و هنرمندان بیان میشود و نشان میدهد که در بین ساکنان، خلاقیت هنری متوقف نشده و بهترین نشانة تداوم نه فقط سرزندگی، بلکه امید به آزادی است.»
سپس چند ترانه مصور توسط گروه هنری اشرف پخش گردید.
مایکل موکیزی و روث وجوود:لزوم حمایت دبیرکل ملل متحد از مخالفان رژیم ایران
مایکل موکیزی و روث وجوود:
لزوم حمایت دبیرکل ملل متحد از مخالفان رژیم ایران برعهده دبیرکل ملل متحد است که از مالکی بخواهد ضرب الاجل مضحک بستن اشرف را به تعویق اندازد
مایکل موکیزی وزیر دادگستری آمریکا در دولت بوش و روث وجوود، رئیس دپارتمان حقوق بین الملل و دیپلماسی در دانشگاه جان هاپکینز، در مقاله مشترک در فاکس نیوز نقش سازمان ملل و دبیرکل آن را در حمایت از مخالفان رژیم ایران و حفاظت از اشرف مورد بحث قراردادند. بخشهایی ازاین مقاله بدینقرار است:
در هر سپتامبر، بدترین سران جانی چند حکومت دیکتاتوری نیز خودشان را به ساختمان سازمان ملل و برنامه گشایش مجمع عمومی با 193 عضو میرسانند.
دراین فصل پائیز، بازهم برنده مسابقه «بزرگترین رذل با مصونیت سیاسی» محمود احمدی نژاد از حکومت ایران است. او یک رئیس جمهور با دستان آغشته به خون و رؤیای بمبهای اتمی است که یک عکس براق از دست دادن با دبیرکل بان کی مون میگیرد و از سکوی مجمع عمومی که با دلارهای آمریکا حمایت میشود، استفاده میکند.
متأسفانه این شیرینیهای دیپلوماتیک فقط برای سران این حکومتهاست و نه برای قربانیان آنها؛ ازجمله هزاران تن از وابستگان اپوزیسیون ایران که بدست ایادی ملاها چه در زندانها و چه در حین تظاهرات در خیابانهای تهران کشته شدهاند.
ایرانیان مخالف در ایالات متحدة واروپا که بسیاری از آنها در سطوح اجتماعی بالایی مانند پرفسور دانشگاه و متخصصین پزشکی و بازرگانان هستند در مقابل ساختمان سازمان ملل در نیویورک گرد آمده اند و از سازمان ملل متحد و دبیرکل آن خواهان حفاظت اعضای خانواده هایشان در یک مکان تهدید شده در عراق به نام کمپ اشرف هستند.
ارتش عراق تاکنون دو بار به 3400 شهروند بدون سلاح در کمپ اشرف حمله کرده است، آنهم با استفاده از وسایل و تجهیزات ارتش آمریکا. حملاتی که دهها کشته و صدها مجروح برجای گذاشته است. آنهم درحالی که آمریکا در سال 2004 قول داده بود از اشرف و از شهروندان بدون سلاح آن طبق قوانین کنوانیسیون ژنو حفاظت کند.
دلیل ارتکاب چنین جنایتی ساده است:
- اینکه نوری مالکی نخست وزیر عراق میخواهد مفید بودن خود را به رژیم تهران اثبات کند
- و اینکه ساکنان اشرف مبارزان ضد ملاها هستند..
نمایندگان کنگره آمریکا از هر دو حزب از بی عملی سازمان ملل مات و مبهوت مانده و خواستار عملکرد فعال ملل متحد هستند.
سناتور جان کری ونمایندة کنگره هاوارد برمَن خشونت علیه اشرف را به شدت محکوم میکنند.
خانم رزلهتینن رئیس کمیته خارجی و خانم جکسون لی نماینده دیگر کنگره نیز بر سر این موضع، ایستاده اند.
سؤال این است که دبیرکل سازمان ملل چگونه می تواند به خانواده های داغدار ساکنان اشرف که ملاقاتی هم با آنها نکرده، جواب لازم را بدهد؟
دبیرکل این فرصت این را دارد تا هوشیارانه و با استفاده از سکوی معنوی و اخلاقی مجمع عمومی، از مالکی بخواهد که ضرب اللاجل مضحک خودش برای بستن اشرف را به تعویق بیاندازد تا اینکه جامعه بینالمللی فرصت داشته باشد راه حلی بهتر از آنچه مالکی و رژیم تهران برای ساکنان اشرف در دست تهیه دارند، ارائه بدهد.
در حیطه قدرت دبیرکل ملل متحد است تا از مالکی نخست وزیر عراق بخواهد ضرب الاجل مضحک خودرا در مورد اشرف به تعویق اندازد.
هم چنین برعهده دبیر کل سازمان ملل است که به طور باز وشفاف از مخالفان ایرانی که مخالف رژیم سفاک ملاها هستند، اعلام حمایت کند.
قای سوتاس: فکر نمیکنم که سخنران بعدی نیاز به معرفی داشته باشد. آقای رودی جولیانی 2دوره به عنوان شهردار نیویورک انجام وظیفه نمود که سخت ترین دوران تاریخ شهرش به شمار میرود. مدیریت و هدایت او در دوران بعد از 11سپتامبر جداً شگفت انگیز بود. او توسط مجله تایم «مرد سال» لقب گرفت و مفتخر به دریافت لقب «شوالیه» از سوی ملکه انگلستان شد. رشته سخن را به شما می دهیم.
رودی جولیانی-شهردار نیویورک 2001
رودی جولیانی: بسیار متشکرم. بسیار بسیار از شما متشکرم. از شما خانم رئیس جمهور رجوی و از همه میهمانان برجسته حاضر تشکر می کنم. بسیار مفتخرم که در جمع شما هستم تا درباره مسئله ای صحبت کنم که مسئله همه ماست.
بزرگترین نقشی که آمریکا برای خود در تاریخ قائل است نقش سازنده و نجاتبخش است. و این زمانی است که ما به مردمی که بدنبال عزت انسانی, آزادی, صلح و حاکمیت قانون هستند کمک می کنیم. به این معنا که ما به دیگران کمک می کنیم تا به رؤیاهای خود برسند.
چرا آمریکا بدین صورت عمل می کند؟ آمریکا این عمل را انجام می دهد زیرا رویای انسانها رویای آمریکاست. اینکه مردم در آزادی، عزت انسانی و تحت حاکمیت قانون زندگی کنند باعث می شود تا جهانی مملو از صلح داشته باشیم و بدون دسترسی به این موارد، دسترسی به صلح محال است.
هم اکنون هیچ نقطه ای ازجهان وجود ندارد که در آن بیشتر از ایران، جنایت علیه حقوق بشرصورت گیرد و کرامت انسانی لگدکوب شود. همه ما, آمریکا و همه شما در گذشته اشتباه کرده ایم، اما از اشتباهات خودمان درس گرفته ایم و با آنها تکامل می یابیم. جنبش شما در راه آزادی ایران، دموکراسی، حاکمیت قانون، ایرانی بدون بمب هسته ای، حقوق برابر برای زنان و آزادی ادیان مبارزه میکند. شما برای چیزی میجنگید که در نظرگاه ما نیز هست. ما با هم همپیمان هستیم. ما آرزوهای مشترک، امیدهای مشترک و خواسته مشترک برای فرزندانمان و مردممان داریم. شما بهترین گزینه برای تحقق این رؤیا برای ایران هستید.
و اینک قرار است در شهر ژنو تصمیم بسیار حیاتی گرفته شود. کمیساریای عالی می تواند تنها با یک امضا نظارت برای اشرف را از سوی سازمان ملل تعیین کند. این تصمیم باید بدون تاخیر و هم اکنون صورت بگیرد، بدون آنکه در مجادلات و کاغذبازیهای متعدد گرفتار شود. زیرا هرگونه تأخیری در این موضوع، باعث مجروح و مصدوم شدن افراد بیشتری و شاید مرگ آنان شود. بنابراین همه ما یکصدا باید از کمیسرعالی درخواست کنیم که این تصمیم را به محض برگشتن از نیویورک اتخاذ کند. این کار باید فوری و نه 3روز یا 1هفته یا 1ماه دیگر بعد بلکه همین الان باید انجام شود.
امروز چیز جدیدی را نیز دریافتم. دریافتم که یکی از دلایل تأخیر در اتخاذ این تصمیم این است که آنها نتوانسته اند تاکنون راهی برای حفاظت ناظران اعزامی پیدا کنند. حال سوال این است که اگر شما نمیتوانید ناظر خود را حفاظت کنید چگونه می توانید محافظت از ساکنین اشرف را برعهده بگیرید ؟ اگر ناظرین در خطر قرار دارند پس چه نوع خطری برای ساکنین اشرف وجود دارد؟
بنابراین نتیجه می گیریم که هر چه سریعتر باید این تصمیم اتخاذ شود و مطمئن هستم که ما میتوانیم سریعتر افرادی را پیدا کنیم که حفاظت ناظران را تامین کنند. ما می توانیم این مشکل را حل کنیم. اما تنها راه برای حل مشکل ساکنان اشرف این است که همین الان تحت نظارت سازمان ملل قرار گیرند و نه دیرتر.
همه می دانند که آمریکا دوستان و دشمنان زیادی دارد. اما آنچه که من در این مقطع تاریخی بدان میپردازم، این است که در حال حاضر دشمنی بدتر از رژیم ایران وجود ندارد. در واقع دشمن آمریکا، ایران نیست، مردم ایران نیستند، مردم شما نیستند, بلکه ملایان حاکم بر ایران دشمن آمریکا هستند. مضحک این است که در حالیکه من اینجا در ژنو هستم , الان فردی در نیویورک است ,او احمدی نژاد است.
اگر کماکان شهردار بودم، محل های زیادی را در نیویورک می توانستم پیدا کنم که احمدی نژاد را به آنجا بفرستم نمی خواهم بگویم که چه بلایی بر سرش می آمد!!
ما دشمن مشترک داریم، احمدی نژاد، ملایان و رژیم مذهبی ایران.
اما براساس تحلیل هدفمند، مستقل و منصفانه چه درانگلستان وچه در اتحادیه اروپا باید گفت نامگذاری در لیست تروریستی در سال 1997, به هر دلیل و هر هدفی که خط مشی در آن زمان بوده است, امروز دیگر اعتباری نداشته و و وجود خارجی ندارد.
به نظر می رسد در این باره فقط و فقط یک حکومت است که درباره لیست گذاری با آمریکا موافق باشد و آن رژیم ایران است و این برای ما پیام خاصی دربر دارد.
علاوه بر این، باقی ماندن نام مجاهدین در لیست نه تنها غیرمنصفانه و بدون پایه قانونی یا واقعی است، بلکه موجب می شود تا افراد بیشتری جان خود را از دست دهند. درواقع این لیست راه به مشروع کردن هر نوع جنایتی می شود.
آنچه که در آوریل گذشته در اشرف اتفاق افتاد، و برای اولین بار هم نبود، باعث کشته شدن بیش از 30تن و مجروح شدن بیش از 300نفر شد زیرا رژیم عراق تلاش می کند از رژیم ایران امتیازات بیشتری بگیرد و این امر دو مورد را بیان می کند: نخست اینکه باید فوری لیست گذاری برداشته شود. و دوم اینکه مسئولیت ما حمایت از هر کسی است که برای آزادی ایران مبارزه می کند.. در سالهای اخیر فرصت بزرگی را در این زمینه از دست داده ایم. زمانی را می گویم که مردم به خیابانها آمده بودند. آنچه که فریادی برای آزادی، دموکراسی، کرامت انسانی و صلح در ایران بود. من شرمنده هستم که کشور من به مردم پشت کرده است.
من آمریکایی متفاوت را به یاد می آورم. بیاد می آورم زمانی که مردم لهستان برای آزادی قیام کردند و من بیاد می آورم, رئیس جمهور رونالد ریگان با مردم لهستان همراه شد. علاوه بر این به یاد می آورم زمانی را که او به پای دیوار برلین رفت و گفت: «آقای گورباچف، این دیوار را از میان بردار». هم اکنون به چنین مدیریتی نیاز داریم, به چنین مدیریتی در آمریکا و همچنین در سایر کشورهای غربی نیاز داریم تا به ایران بگوید: «ملاها را از میان بردارید، رژیم مذهبی را سرنگون کنید و احمدی نژاد را ساقط سازید.»
آگاه هستید که ما از تغییر رژیم در مصر و از تغییر رژیم در لیبی حمایت کردیم. و اخیرا هم از تغییر رژیم در سوریه پشتیبانی می کنیم. دیکتاتورهای حاکم بر این کشورها سابقه سیاهی در نقض حقوق بشر داشته و برخوردهای وحشتناکی با مردم داشتند. اما این برخوردها درمقایسه با آنچه که ملایان و احمدی نژاد از سال 1979 در ایران با مردم انجام داده اند, چیزی حساب نمی شوند و هیچ چیز نیست. ما طرفدار تغییر رژیم در مصر بودیم, ما طرفدار تغییر رژیم در لیبی بودیم, ما طرفدار تغییر رژیم در سوریه هستیم با وجود این که این کشورها تهدید جدی برای آمریکا نبودند و تهدید استراتژیک برای کشورم به حساب نمی آمدند اما من معتقدم که ما در طرف درستی قرار داشتیم و این اما رژیم ایران تهدید استراتژیک آمریکاست. رژیم ایران بزرگترین کشور حامی تروریسم در دنیا است. و تروریسم علیه آمریکا و کشورهای اروپایی را حمایت می کند. بنابراین معتقدم که کشورم باید طرفدار تغییر رژیم ایران باشد و به صراحت باید دنبال تغییر رژیم در آنجا باشیم. نباید در حالی که مردم در خیابانها فریاد آزادی سر می دهند، به آنان پشت کنیم. باید در کنار آنها باشیم.
در پایان، مجددا تکرار می کنم که همه باید به دنبال اعزام ناظران به کمپ اشرف باشیم. این عمل باید بدون فوت وقت و بدون هیچ بهانه ای صورت گیرد. اگر شرایط در اشرف به قدری وخیم است که باید امنیت ناظران را تامین کرد، پس امنیت ساکنین اشرف نیز باید تامین شود. سپس باید برنامه مناسبی را اجرا کرد تا آنان را به مکانی دیگر منتقل نمود، زیرا آنها در عراق هیچ امنیتی ندارند.
بعد از آنهمه از خود گذشتگی که برای عراق کردیم, دولت عراق به خود این اجازه را می دهد که علیه آنان در اشرف دست به جنایت بزند و متأسفانه این آن چیزی است که اتفاق افتاد.
و من یک آرزو دارم مثل همان آرزویی که شما برای ایران دارید, و ایمان دارم که به آن می رسیم.من یک آرزو دارم, ایرانی آزاد و دموکراتیک.
من آرزو دارم که رئیس جمهور مریم رجوی بتوانند به ایران برگردند.
این می تواند تاثیرات زیادی برروی جهان داشته باشد.
ایران سرزمین تمدنی عظیم و تاریخی فوق العاده با مردمان بزرگی است. چقدر تأسف انگیز است که به مدت چنین طولانی سرکوب شده و در محاق نگه داشته شده اند.
به این بیندیشید که از چه چیزهایی محروم شده بودند.
تنها به این فکر کنید که بشریت از چه چیزی محروم شده بود.
ایرانی آزاد، صلحجو، ایرانی که به حقوق بشر احترام می گذارد. به کرامت انسانی احترام می گذارد، به حقوق زنان و به آزادی ادیان احترام می گذارد.
خداوندا چه کارهای بزرگی می توان برای بشریت انجام داد.
تمدن و فرهنگ شما چیزهای زیادی را به دنیا عرضه داشته است. اما هم اکنون از ارائه آن محروم شده اید و این چیزی است که برای آن مبارزه می کنیم و می خواهیم به آن برسیم. خداوند همه شما را در مبارزه تان برای آزادی موفق بدارد.
سوتاس:بسیار متشکرم، اکنون از فرماندار اد رندل برای سخنرانی دعوت میکنم، وی دو دوره فرماندار پنسیلوانیا از 2003 تا 2011 بوده و ریاست حزب دموکرات را در دوران انتخابات ریاست جمهوری در سال 2000 را برعهده داشته است. فرماندار رندل خواهش میکنم بفرمایید.
ادوارد رندل - فرماندار پنسیلوانیا 2002-2011
خانم رئیس جمهور، اجازه دهید سخنانم را با تمجید از هنرمندانی شروع کنم که شاهد هنرنمایی آنان بودیم. دختران و پسران با استعداد اشرف که برنامه هنری اجرا کردند. من ازسوی همه آمریکائیان حاضر در اینجا می گویم که در زمان مقتضی، از همه 3400 اشرفی پذیرایی کنیم.
شهردار جولیانی با بلاغت کامل درباره مواردی صحبت کرد که آمریکا برای آنها ارزش قائل است. کودکان آمریکایی با این دیدگاه بزرگ می شوند که آمریکا مکانی خاص است. آمریکا نگهبان دموکراسی و آزادی است و اینکه در آمریکا ارزش واقعی زندگی پاس داشته می شود.
برای من به عنوان یک یهودی آمریکایی مهمترین نکته این است که همیشه آمریکا در مقابل کشتار قد علم کرده است. همیشه سیاستگذاران آمریکایی در توجیه اعمالشان می گویند به این دلیل میخواهیم وارد موضوع شویم که در آنجا مردم به دلیل هویتشان یا عقاید سیاسی یا به خاطر عقاید مذهبی کشته نشوند و ما نباید اجازه دهیم کشتاری رخ دهد. یکبار چنین اشتباهی را مرتکب شدیم و از آن درس گرفته ایم و دیگر اجازه تکرارش را نخواهیم داد.
در واقع، دو مورد از موفقیتهای سالیان اخیر سیاست خارجی آمریکا به دوران ریاست جمهوری کلینتون و سپس اوباما برمی گردد، جایی که آمریکا در قبال نسل کشی قد علم کرد. کلینتون با فرستادن نیروی هوایی آمریکا به کوسوو مورد انتقاد شدید قرار گرفت اما در جواب گفت که نمیتوان بی تفاوت بود و اجازه داد میلوسویچ نیم میلیون مردم مسلمان در آنجا را از دم تیغ بگذراند. او با این عمل از یک نسل کشی جلوگیری کرد . در نتیجه این کشتار صورت نگرفت و در نهایت میلوسویچ سرنگون شد.
مورد دیگر اینکه رییس جمهور اوباما به دلیل همکاری با نیروهای ناتو در لیبی مورد انتقاد قرار گرفت. اما در واقع این تصمیم نه فقط برای کمک به شورشیان لیبی بلکه از آن مهمتر برای توقف قتل عامی بود که می رفت بر سر مردم بنغازی اتفاق بیفتد. با وجود این انتقادها شاهد بودیم که تصمیم درستی اتخاذ شده و در نتیجه کشتاری صورت نگرفت و من معتقدم که مطابق با ارزشها و آرمانهای آمریکا عمل شد. اکنون وقت آن است تا عملی مشابه نیز در اشرف انجام دهیم.
ما در اشرف دچار خطا شدیم. آمریکا در اشرف به ارزشهای بنیادی خود و بدانچه که معتقد است پشت نمود. مدارک منحصر بفردی از سوی سازمان مجاهدین به من ارائه گردیده که نشان میدهند هر شهروند اشرف قراردادی را با ایالات متحده آمریکا به امضا رسانده که طی آن، به ازای تحویل سلاح خود، باید امنیت و حفاظت آنها توسط آمریکا تامین شود. آنها تحت حفاظت کنوانسیون ژنو قرار گرفته اند که آمریکا ضامن اجرای آن است.
ما کار درستی را انجام نداده ایم. دوبار از مسئولیت خود شانه خالی کرده ایم. به معنای واقعی کلمه، دوبار پا پس کشیده ایم. نیروهای آمریکایی می توانستند در سالهای 2009 و 2011 جلوی وقوع جنایتهایی که در اشرف شد را بگیرند. پاسخ آمریکا به این موارد چه بود؟ تنها اینکه نیروهایمان را از اشرف عقب کشیدیم و به اشرفیان پشت کردیم و این مالکی بود که سربازان عراقی را با سلاح و تجهیزات آمریکایی به آنجا گسیل کرد و در نتیجه با آن اسلحه ها و ماشین آلات جنگی آمریکایی 36 تن شامل 8 زن در همین امسال کشته شدند و این درحالی بود که سربازان آمریکایی آنجا حضور نداشتند تا از این کار جلوگیری کرده و به تعهد خود عمل نمایند.
ما در آنجا دخالت کردیم به این امید که هم عراق و هم افغانستان به دموکراسی برسند و حقوق بشر رعایت شود و من به این موضوع اعتقاد دارم. اما بعد از آنچه که مالکی در اشرف انجام داد، بسیار خوشحالم که دیگر فرماندار نیستم زیرا تصور نمی کنم اکنون بتوانم جمله ای مشابه را درباره وضعیت عراق به خانواده های کشته شدگان بگویم.
شهردارجولیانی ابراز داشت که از بی تحرکی آمریکا در جریان قیام ایرانیان شرمسار است. بسیار خوب، در این باره چیزی نمی گویم اما باید عرض کنم اولین باری که از سازمان مجاهدین خلق ایران با من تماس گرفتند و صحبت کردند حتی از وجود جایی به نام اشرف بی اطلاع بودم. اما زمان زیادی را صرف بررسی و تحقیق در این باره کردم و هنگامی که همه چیز درباره آن دستگیرم شد، یعنی دریافتم که سربازان آمریکایی به تعهد خود پایبند نبوده اند، به آنان دستور داده شده به اشرف پشت کنند و با خروج خود اجازه دهند که این قتل عام صورت بگیرد، آنگاه بود که من نیز شرمسار شدم.
حق با آقای جولیانی است وقتی که می گوید همه ما باید یکصدا شویم. آمریکاییها، کشورهای اتحادیه اروپا، سوئیس و همه عاشقان آزادی و حقوق بشر باید با یکدیگر متحد شده و به سازمان ملل بگویند «ناظران خود را به اشرف بفرستید. نیروهای کلاه آبی را به آنجا گسیل کنید» و اگر کلاه آبی ها در اشرف مستقر شوند آنگاه دیگر قتلی اتفاق نخواهد افتاد.
بر این باورم که آمریکائیان حاضر در این نشست، این توانایی را دارند که پیامی را به رئیس جمهور خود بفرستند. این پیام این است: «سازمان ملل باید ناظرین خود را اعزام نماید و نیروهای حافظ صلح سازمان ملل باید حفاظت از آنها را بر عهده گیرد. اما در صورتی که این امر تحقق نیابد، ایالات متحده آمریکا نباید از خاطر ببرد که با 3400 نفر به طور مستقل پیمان بسته است و اگر لازم است تا برای محافظت از ناظرین سازمان ملل نیرو اعزام نماید باید این کار را انجام دهد. اگر سازمان ملل نمی تواند کاری انجام دهد، اینک زمان آن رسیده که آمریکا به قولی که به ساکنان اشرف داده وفا کند».
همانگونه که شهردارجولیانی و خانم رئیس جمهور گفتند، بین آنچه که دو بار دراشرف اتفاق افتاده و قرار گرفتن مجاهدین در لیست رابطه مستقیمی برقرار است و در این باره شکی وجود ندارد. این نامگذاری فقط سرپوشی مثلا اخلاقی یا قانونی برای انجام جنایت علیه ساکنان اشرف است.
بنابراین لازم است آنها از لیست خارج شوند. دادگاه تجدیدنظر به وزارت امورخارجه دستور داده تا روند این تصمیم گیری را مورد بازبینی قرار دهد و تصمیم جدید را اتخاذ کند و از آن موقع تاکنون زمان زیادی سپری شده است.
در اینجا از رئیس جمهور و وزارت خارجه می خواهیم که درباره این مسئله بر پایه دو مورد تصمیم گیری کنند. اولین مورد اینکه قضاوت را با درنظرگرفتن روح موضوع و فارغ از زد وبندهای سیاسی و بدون دستاویز قرار دادن این مسئله، انجام دهند. همه ما خواهان برگشتن آن دوکوهنورد آمریکایی هستیم. همان بی گناهانی که توسط رژیم ایران دوسال است در زندان نگه داشته شده اند. همه ما می خواهیم که به کشور خود برگردند. اما آنها باید به دلایل درست و منطقی و نه بر اساس دلایل غلط آزاد شوند.
ما نمیتوانیم در مقابل سران کشوری چون ایران کوتاه بیائیم. اگر یکبار با آنها استمالت کنید، مجبورید دفعات بعدی نیز با آنها کنار بیائید. نمی توان با هیچ رژیم تروریستی کنار آمد. تصمیم خود را بر اساس سزاواری و ادای حق مطلب و نه بر اساس چیز دیگری بگیرید.
اجازه دهید در اینجا نکاتی دیگر را نیز بیان کنم. آقای سوتاس تمام سابقه مرا بیان نکردند. من هشت سال شهردار و هشت سال دادستان در فیلادلفیا بودم. و سپس فرماندار شدم. جناب جولیانی نیز یکی از مشهورترین دادستانها در تاریخ ایالات متحده آمریکاست.
ما میتوانیم حق مطلب در این پرونده را به شما بگوییم. وقتی به این پرونده نگاهی دقیق بیندازید، به وضوح درمی یابید که سازمان مجاهدین خلق باید از لیست تروریستی خارج شود. در سیستم قضایی آمریکا انواع مختلفی مدرک قابل ارائه به دادگاه است که در راس همه آنها، شهادت افراد خبره قرار دارد. منظور از شخص «خبره» کسی است که به دلایل خاصی مجاز شده تا درباره موضوعی نظر دهد. این افراد صلاحیت دارند تا نظر خود را درباره موضوعی به دادگاه ارائه دهند.
اجازه دهید نگاهی به لیست افراد خبره ای بیندازیم که از اشرف و مسائل آن، از سازمان مجاهدین خلق و از آنچه که در عراق و ایران می گذرد، اطلاعات دست اول دارند. خبرگانی که قبلا نیز با صدای بلند و واضح تصریح کرده اند که سازمان مجاهدین خلق باید از لیست تروریستی خارج شوند.
اجازه می خواهم در ابتدا با اشاره به لوئیس فری، رئیس سابق اف.بی.آی شروع کنم. ایشان رئیس اف.بی.آی در دوران ریاست جمهوری بوش و کلینتون بوده است. به آقای فری وظیفه بررسی وضعیت همه ساکنان اشرف محول شد که طی آن باید معلوم می کرد که این افراد میتوانند تروریست باشند یا خیر. اف.بی.آی حتی یک نفر را نیز تروریست ندانست. ایشان در این باره صحبت خواهند کرد.
جناب موکیزی، قاضی برجسته دادگاه تجدید نظربود که بعدها دادستان کل شد. یکی از وظایف اصلی او ریشه کن کردن تروریسم بود و در این رابطه به صورت روزانه گزارشهای متعددی را دریافت می کرد. ایشان قبلاً بارها اعلام کرده و امروز نیز بیان خواهد نمود که سازمان مجاهدین خلق یک سازمان تروریستی نیست.
سه تن از ژنرالهای آمریکایی که یکی از آنها را امروز در اینجا می بینیم، یعنی ژنرال کانوی، فرمانده نیروهای دریایی مستقر در عراق به وضوح شهادت داده اند که سازمان مجاهدین خلق یک سازمان تروریستی نیست.
فرد دیگر، کلنل وسلی مارتین است، که متاسفانه امروز نتوانست در اینجا حاضر شود، ایشان فرمانده نیروهای مستقر در عراق در زمان مسئولیت آمریکا در قبال حفاظت از اشرف بوده است و شخصا بسیاری از ساکنین آنجا را می شناسد، بیان کرده است تروریست خواندن ساکنین اشرف و سازمان مجاهدین مضحکه است.
اتحادیه اروپا، انگلستان و کشورهایی که یکبار مجاهدین را در لیست قرار دادند و سپس قدمهای مفیدی برای خارج کردن آنها از لیست برداشتند، به علاوه اعضای بلندمرتبه اطلاعات مرکزی، امنیت ملی، وزارت امنیت ملی و حتی از درون وزارت خارجه، امروز جناب سفیر ریس اینجا هستند، همه و همه قبلا اعلام کرده اند که سازمان مجاهدین یک گروه تروریستی نیست.
دادگاه تجدید نظر آمریکا, وزیر خارجه, خانم کاندولیزا رایس را موظف کرد که آن را بازبینی کند زیرا دادگاه تجدید نظر گفت که یافته های آنها در سال 2009 مبنی بر تروریست بودن سازمان مجاهدین, من از حکم دادگاه نقل قول می کنم «از شرایط لازم برای نامگذاری مجاهدین بعنوان سازمان تروریستی برخوردار نبود». بنابر این «شهادت تخصصی» بر این امر تاکید کرد.
و اما دومین مدرک را «مدرک قرینه» می نامیم. مدرک قرینه در واقع یک مدرک مستقیم یا شاهد نیست. بلکه نتیجه ای است که میتوان از اتفاقی که روی نمیدهد بگیریم. همانگونه که شهردار جولیانی اشاره کرد، از سال 2001 به این سو برای یک دهه آنگونه که پرونده ها نشان می دهند، در منابع و بانکهای اطلاعاتی مربوط به تروریسم حتی یک مورد وجود ندارد که نشان دهد از سوی سازمان مجاهدین خلق اقدامات خشونت آمیزی علیه آمریکا یا متحدینش صورت گرفته باشد. هزاران بانک اطلاعاتی درباره تروریسم وجود دارد که طی ده سال حتی یک مورد پیدا نکرده اند. این یک «مدرک قرینه ای» بسیار قوی است که ثابت می کند سازمان مجاهدین خلق هم اکنون و به مدت ده سال اخیر هیچ اقدام تروریستی نداشته است و اکنون زمان آن است که آمریکا نیز همانند اتحادیه اروپا و انگلستان مجاهدین را از لیست خارج کند.
مورد بعدی «شاهدان ماهوی» است. اینها کسانی هستند که دربارة ماهیت درست و مناسب یک فرد یا یک سازمان شهادت میدهند. در کنگره آمریکا لایحه شماره 60 با امضای 94 تن حامی از نمایندگان دموکرات و جمهوریخواه وجود دارد که یک «شاهد ماهوی» است که طی آن خواستار خروج مجاهدین از لیست شده است.
به خاطر داشته باشید که این لایحه به امضای اعضای هر دو حزب رسیده است. دهها نماینده دموکرات و دهها تن از جمهوری خواهان آن را امضا کرده اند. قابل تصور نیست که تا چه اندازه این موضوع غیرعادی است. در کنگره حتی این امکان وجود ندارد که نمایندگان این دو حزب بر سر اینکه امروز پنج شنبه است به توافق برسند! و هم اکنون این لایحه قدرتمند، که از هر 5 نماینده حاضر در کنگره، یکی آن را امضا کرده، وجود دارد که می گویند سازمان مجاهدین را از لیست خارج کنید.
البته ما می دانیم که لیست گذاری ابزاری ارزشمند برای ایالات متحده است. بدین وسیله می توان مانع فعالیتهای آزادانه یک سازمان تروریستی در آمریکا شد. این یک امر مهم و پرارزش است.
رئیس جمهور اوباما یک وکیل است. ایشان و خانم کلینتون هر دو وکلایی بسیار خوب هستند. اگر بنای قضاوت بر اساس محتوا باشد و بخواهیم به عدالت و آرمانهای دستگاه قضایی آمریکا پایبند باشیم، اگر از این مسئله به عنوان دستاویزی برای معاملات سیاسی استفاده نکنیم، و ملاک حق طلبی باشد، با مدارک موجود سازمان مجاهدین باید از لیست خارج شود.
ایالات متحده و سازمان ملل باید امنیت ساکنین اشرف را تضمین کنند. همانگونه که شهردار جولیانی بیان کرد وقت آن هم اکنون است. زمان به سرعت درحال سپری شدن است. نمیدانیم در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد بنابراین هر روزی که بگذرد و از اشرف حفاظت نکرده و مجاهدین را از لیست خارج نکرده باشیم، خطری بالقوه وجود خواهد داشت. به نام دموکراسی، به نام حقوق بشر و برای حفاظت مردم از کشتار زمان عمل فرا رسیده است.
سوتاس:
بسیار متشکرم، سخنران بعدی ما قاضی مایکل موکیزی است. من فقط میتوانم همانطور که فرماندار رندل گفتند اشاره کنم، قاضی موکیزی از سال 2007 تا 2009 وزیر دادگستری ایالات متحده آمریکا بوده است و همچنین به مدت 18 سال در نیویورک قضاوت پرونده های مهم مربوط به موضوع تروریسم را برعهده داشته اند. فکر میکنم در این زمینه یکی از بهترین کارشناسان هستند. خواهش میکنم بفرمایید.
مایکل موکیزی - وزیر دادگستری آمریکا 2007 - 2009
بسیار متشکرم. خانم رجوی، خانمها و آقایان، میدانید که این کنفرانسی بسیار مهم است زیرا از قدیم گفته اند برای آنکه شر پیروز شود، کافی است انسانهای خوب سکوت کنند. و ما اینجا سالنی داریم مملو از انسانهای خوب که سخنانی از انسانهای خوب دیگر شنیده و خواهند شنید، از انسانهایی هوشمند که در برابر شر سکوت نمی کنند. و همان طور که شهردار جولیانی گفت این شر پیروز نخواهد شد.
در فوریه گذشته هنگامی که مصریها برای نخستین بار به جنبش در آمدند، رهبر رژیم ایران علی خامنه ای نه به فارسی بلکه به عربی صحبت میکرد تا مطمئن شود که صدایش تا قاهره نیز رسیده و حرفهایش درک می شود در نماز جمعه تهران از آنچه که انفجار خشم مقدس نامید صحبت کرد و راجع به مداخله آمریکا در مصر هشدار داد. او مدعی شد که وقایع میدان تحریر گسترش طبیعی انقلاب 1979 در ایران بوده است. او ظاهرا از این موضوع که در سال 2009 خود دستور سرکوب قیامی را در خیابانهای تهران داده که بهارعرب را آغاز کرد، سراسیمه نبود.
حتی پیش از آن که ایرانیها به خیابانها بیایند، شما بهتر از من می دانید که ملایان هر کس را که به نوعی با کمپ اشرف در ارتباط بود اعدام می کردند؛ کمپی که ساکنانش به رغم تلاشهای رژیم ایران و همکارانش در داخل رژیم عراق برای راندنشان به داخل ایران یا نابود کردنشان، همچنان مقاومت می کنند.
من پیش از این در فرصتهای دیگری در جمع شما حضور داشته ام، هنگامی که با هم به دنبال علائمی می گشتیم که این کشور، یعنی کشور من، ایالات متحده که تا این حد از طرف احمدی نژاد و ملایان تهران مورد توهین قرار گرفته سرانجام به خود آید و اقدام ملموسی انجام دهد برای انجام آنچه احمدی نژاد و کسانی که سرنخ او را به دست دارند، بیش از هرچیزی وحشتآور است، و آن عبارت است از خارج کردن نام مجاهدین از لیست وزارت امورخارجه.
نوعی طنز تلخ به نظر می رسد که امروز در اینجا ناگزیر باید بگوییم امید اصلی برای ساکنان اشرف سازمان ملل متحد است. ارگانی که راستش را بگوییم چندان گذشته افتخار آمیز مبارزاتی ندارد، از طریق نهاد کمیساریای عالی امور پناهندگان اقدام خواهد کرد که اقلاً پیشنهاد داده به ساکنان اشرف کمک کند و از تضمینهای داده شده به آنها از سوی ژنرالهای آمریکایی در سال 2003 مبنی بر اینکه استاتوی اشخاص حفاظت شده به موجب کنوانسیون چهارم ژنو را خواهند داشت، برخوردار شوند.
داستان اینکه چه شد که ما به این نقطه رسیدیم را بسیاری از شما می دانید اما ناگزیر تکرار می کنم. در دهه 1990 دولت ایالات متحده به نشانه حسن نیت در قبال رژیم تهران مجاهدین را درلیست کذایی قرار داد. همه چیز بر آن دلالت دارد که این کار به این منظور انجام شد تا با رژیم وارد تعامل شویم و شاید وادارش سازیم مانند یک عضو مسئول جامعه جهانی رفتار کند. اینکه آن سیاست عاقلانه بود یا ابلهانه بماند، اما آنچه مسلم است با یک شکست تمام عیار و مأیوس کننده روبه رو شد.
رژیم در قبال همسایگانش تهاجمی تر رفتار میکند، همچنین در قبال ایالات متحده، و بیش از پیش در قبال شهروندان خود سرکوبگرتر و ستمکارتر شده است. متأسفانه دولتی که من در آن خدمت کردم نیز این نامگذاری را ادامه داد. اما این بار از ترس آنکه اگر سازمان مجاهدین از لیست خارج شود، رژیم ایران به شورشیان عراق سلاح و از جمله بمبهای کنار جاده یی مرگبار، تحویل خواهد داد. البته این سیاست هم با شکست مواجه شد چرا که رژیم ایران در هر حال به تحویل دادن بمبهای کنارجاده یی به کسانی که در عراق تمام مدت دست به کار کشتن سربازان آمریکایی بوده اند، ادامه داده و به هیچ وجه از این کار بازنایستادند.
و به این ترتیب بود که مجاهدین در ژوئیه 2010 رأیی از دادگاه استیناف ناحیه کلمبیا به دست آورد که بر طبق آن وزیر امور خارجه باید در نامگذاری تجدید نظر کند زیرا اطلاعاتی که وی بر پایه آن مجاهدین را در لیست نگاه می دارد، کافی نیست و اساساً برای دادگاه قانع کننده نبوده است. حال امروز در چه نقطه یی هستیم؟
اعضای سازمان مجاهدین یعنی ساکنان کمپ اشرف در سال 2003 سلاح هایشان را تحویل دادند و خود را تحت حفاظت بین المللی قرار دادند تا آنجا که هر یک کارت شناسایی صادره ایالات متحده با قید اینکه دارنده کارت شخص حفاظت شده است دریافت کردند آن هم پس از آن که مأموران اف.بی.آی با آنان مصاحبه کردند و هیچیک را تروریست نیافتند، اما آنها تا کنون دو بار مورد حمله نیروهای عراقی قرار گرفته اند. یک بار در ژوئیه 2009 و یک بار در آوریل 2011 و در هر دو بار درست زمانی که وزیر دفاع آمریکا در عراق حضور داشت یعنی یک سیلی حساب شده به گوش آمریکا از سوی کشوری که برای آزاد ساختنش خون و پول بسیار هزینه کرده بود. و در ماه [آوریل] 2011 چه اتفاقی افتاد؟ قتل (36) زن و مرد بی دفاع با استفاده از سلاحها و خودروهایی که ایالات متحده تأمین کرده بود و سربازانی که آنها را به کار میگرفتند، توسط آمریکا آموزش دیده بودند و آمریکا هم مطلقاً کاری در این باره نکرد. در واقع از نیروهای عراقی در حال ارتکاب این حمله عکس گرفته شد.
همان طور که گفتم کمیسرعالی ملل متحد برای پناهندگان چند روز پیش به صراحت اعلام کرد ساکنان اشرف که درخواست استاتوی پناهندگی داده اند و حق برخورداری از این استاتو را دارند. حمایت از بر افراشته شدن پرچم ملل متحد بر فراز اشرف میتواند پیشرفت بزرگی در کار فراهم آورد.
اما باز این پرسش مطرح است که ایالات متحده در این بین چه میکند؟ کشوری که آبراهام لینکلن در بحبوحه جنگ داخلی آن را بهترین امید آخر در کره زمین توصیف کرد؟ آمریکا چه کرده است؟ اتحادیه اروپا و انگلستان عمل کرده و مجاهدین را چند سال پیش از لیست حذف کرده اند و به این ترتیب پذیرفتند که آن نامگذاری هیچگاه درست نبوده و دیگر تردیدی در این باره وجود ندارد.
وزارت خارجه آمریکا بیش از یک سال است که بدون عمل است. سؤالاتی کتبی از مجاهدین مطرح کرده که هیچ ربطی به موضوع درست بودن آن نامگذاری نداشته و اسناد بی ربطی را نیز ارائه داده و خلاصه ماجرا را کش داده و از هر اقدام ملموسی خودداری کرده است.
یک دانشجوی سال اول حقوق اگر از این نوع مدرک در نتیجهگیری پایانی گزارش درس مربوط ارائه کند، حتماً نمره مردود می گیرد. این در واقع استراتژی به تأخیر انداختن بی انتهاست.
درخواستهای مکرر شخصیتهای هر دو سوی طیف سیاسی که همه شنیده اید، از فرمانداران سابق مانند هوارد دین از ورمونت تا دیک ریجز در نیومکزیکو که هر دو دموکرات هستند گرفته تا سفیر جان بولتون و شهردار رودی جولیانی که سخنانش را شنیدید هر دو جمهوریخواه هستند و از وزیر پیشین امنیت داخلی، تام ریج که او هم جمهوریخواه است تا دو رئیس پیشین ستاد مشترک ارتش از ایالات متحده و دولتمان مصراً خواسته اند به این نامگذاری ناعادلانه پایان دهند.
وزیرخارجه در شرایطی که احمدی نژاد به نیویورک آمده تا بساط نمایش مبتذل هر ساله اش در سازمان ملل متحد را پهن کند، چه می تواند بکند؟ می تواند کاری را بکند که اتحادیه اروپا و انگلستان پیش از این انجام داده اند این نامگذاری شریرانه را بردارد و این را به عنوان نوعی «خوشآمدگویی باشکوه!» به احمدی نژاد که به نیویورک آمده تا به صورت بشریت تف بیاندازد، تلقی کند.
این فرصتی بزرگ است تا دینامیکی را که تا به حال غلبه داشته تغییر دهیم و این کار را باید به شکلی کوبنده انجام دهیم.
بسیار متشکرم.
سوتاس:متشکرم، اکنون از آقای لوک بارتاسا، از شورای ملی سوئیس (پارلمان) خواهش میکنم صحبتهایش را شروع کنند.
لوک بارتاسا - نماینده پارلمان فدرال سوئیس
خانم رجوی، خانمها، آقایان، افتخار و خوشوقتی بزرگی است که حامل پیام بسیاری از اعضای شورای ملی سوئیس (پارلمان) باشم.
خانمها، آقایان، دولت عراق و مشخصاً نخست وزیر مالکی، مهلتی برای بستن کمپ اشرف تا پایان سال جاری تعیین کرده است. ساکنان اشرف به عنوان متقاضی پناهندگی از سوی کمیساریای عالی پناهندگان به رسمیت شناخته شده اند.
در نتیجه، اینکه می شنویم مالکی باز بر همین ضرب الاجل اصرار دارد، بسیار نگران کننده است.
خانم ناوی پیلای در اطلاعیه 15 آوریل خود این حمله را محکوم و خواستار یک تحقیق شفاف و مستقل شده است. آقای بان کی مون، دبیرکل ملل متحد، در گزارش خود به شورای امنیت، نگرانیهای خود را ابراز داشته و از مقامات عراقی خواسته است که از توسل به هر نوعی از اشکال قهر, خودداری و دسترسی ساکنان اشرف به کالا و خدمات را تأمین کنند.
ما به عنوان اعضای پارلمان سوئیس از سازمان ملل متحد و خانم پیلای مصرانه می خواهیم, یک تیم مانیتورینگ یونامی را دراشرف تا پایان پروسه انتقال به کشورهای ثالث در اشرف مستقر کنند.
همچنین از دبیرکل میخواهیم درباره مهلت تعیین شده از سوی مالکی موضعگیری کند و از دولت عراق بخواهد زمان لازم را برای به پایان بردن مراحل این انتقال، اختصاص دهد.
در پارلمان سوئیس ما تمام تلاشمان را به کار خواهیم گرفت تا دولت ما، سازمان ملل متحد را به اقدام در این راستا تشویق و اجرای این کار را تسهیل کند.
ازشما به خاطر توجهتان متشکرم.
سوتاس:
اکنون ادامه صحبت را به آقای اریک وروو که وی نیز از نمایندگان پارلمان سوئیس است میسپاریم.
اریک وورو، نماینده پارلمان سوئیس
خانم رئیس جمهور، خوشحالم که شما را بعد از دیدار چند هفته پیش درژنو، دو باره می بینم. نمیدانم در این لحظه و امروز آیا اوضاع بهتر شده اند – اوضاع بهتر می شوند ولی حرکت در سوئیس بسیار آهسته است.
از آخرین کنفرانسی که ما در ژنو داشتیم، کمیساریای عالی پناهندگان یک قدم جلو گذاشته است. در حالی که ساکنان اشرف را به عنوان پناهجو به رسمیت شناخته، به دولت عراق حقوق آنها را یادآوری کرده است، ولی هنوز کمیساریا باید کار زیادی انجام بدهد.
اگرچه ما از این اولین قدم استقبال میکنیم، نکات زیادی هست که همواره منبع نگرانی برای ماست. از یک طرف دولت عراق یک تاریخ ثابت برای بستن کمپ اشرف را مشخص کرده و از طرف دیگر سازمان ملل متحد یک حضور دائمی برای جلوگیری از یک حمله جدید ندارد.
اگرچه ما در دوره انتخابات هستیم، ولی من و همکارانم در پارلمان سوئیس تلاشهایمان را با هدف به دست آوردن حفاظت اشرف، پایان محاصره و نجات بیماران و مجروحین، تشدید کرده ایم چون برای ما اشرفیان نمونه های انسانیت و کرامت هستند.
با تحمل همه فشارهایی که دولت عراق روی اشرفیان به درخواست رژیم ایران اعمال کرده، افراد اشرف بهای آزادی و دموکراسی را می پردازند. پارلمانترهای سوئیسی، اروپایی و آمریکایی در تمام سطوح مبارزه می کنند تا کشورهایشان قبل از همه چیز در سطح انساندوستانه اقدام کنند.
ملل متحد باید حرکت کند و باید بسیار محکم هم حرکت کند، که به ما هم در سطح سوئیس کمک خواهد کرد و این وظیفه اوست.
به علاوه، قابل قبول نیست که خانم کمیسر عالی حقوق بشر، که دفترش از اینجا دور نیست، هیچ کار قاطعی برای تضمین حفاظت اشرفیان زخم خورده نکند.
این چیز زیادی نیست که از او بخواهیم تصمیم بگیرد یک هیأت ناظران در محل مستقر کند که 24 ساعته و 7 روز هفته آنجا باشد چون هیچ اطمینانی به دولت عراق و نیروهای مسلحش نیست.
به خانم کمیسر عالی حقوق بشرمی گویم، به دفعات زیاد، پارلمانترهای کشورهای مختلف از شما خواسته اند این مسأله را حل کنید ولی شما هنوز قدمی برنداشته اید. و با بی عملی خودتان، کار پارلمانترهای ملی را که به نفع افراد اشرف کار می کنند، تسهیل نمی کنید و علاوه بر این بی عملی شما به رژیمهای ایران و عراق بهانه حمله به کمپ اشرف میدهد. این غیرقابل قبول است.
بنابراین آقای دبیر کل، خانم کمیسر عالی حقوق بشر، ما می خواهیم، به قولهایتان عمل کنید و خارج از هر فشاری که میتواند از جانب برخی کشورها وارد شود، عمل کنید به جهان نشان دهید نقش شما عمل کردن به نفع اقلیتها و اقوامی است که مورد آزار قرار دارند و اشرف هم همینطور است.
متشکرم.
سوتاس:
سخنران بعدی نخست وزیر پیشین ایرلند است که کمک کرد تا اقتصاد ایرلند به یکی از اقتصادهای به سرعت رشدیابنده، در جهان تبدیل شود. ایشان همچنین سفیر اتحادیه اروپا در آمریکا تا اکتبر 2009 بود.
جان بروتون
نخست وزیر پیشین ایرلند و رئیس هیأت اتحادیه اروپا در آمریکا 2004 ـ 2010
خانم رئیس جمهور رجوی، خانمها، آقایان، شاید ایران مهد قدیمی ترین تمدنهای جهان باشد. همینطور به نظر می رسد که مهد یکی از با استعدادترین تمدنها در جهان است، وقتی به موسیقی زیبایی که توسط ایرانیانی که در عراق، در تبعید هستند، نواخته شد گوش میدهیم. می بینیم که یکی از شجاعترین تمدنها در جهان است، وقتی شجاعت زیادی را که توسط تمام مردم ایران علیه انتخابات تقلبی رژیم بارز شد و در کشورشان اعتراض کردند و در پی دموکراسی واقعی بودند، می بینیم.
ایران بازتاب یک تمدن واقعاً بزرگ جهانی است، همانطور که در گردهماییهایی که سازمان شما در سراسر جهان ترتیب میدهد، می بینیم، افراد زیادی شرکت میکنند تاعلاقه شان را به احیای حقوق بستگانشان در ایران بیان کنند.
رژیم تهران در حال حاضر همانطور که پرزیدنت رجوی اشاره کرد عمیقاً سرکوبگر است. ولی تنها سرکوب نیست بلکه به تاریخی یک تمدن بزرگ خیانت کرده است. این شرمساری زیادی برای نسلهای ایران، نسلهای گذشته ایران است که کشور کنونی شان به صورتی که هست، اداره شود. این موضوعی حیاتی است که در تهران دموکراسی برقرار شود. مهم این است که نه تنها شجاعت، بلکه امید هم داشت. من در گردهمایی چند ماه پیش در پاریس حضور داشتم در چشمان همة شرکت کنندگان نگرانی عمیقی را درباره آنچه در کمپ اشرف می گذرد و آنچه در داخل در ایران می گذرد می دیدم و در شگفت بودم که آنها چه امیدی برای رسیدن به آن در یک زمان نسبتاً کوتاه دارند. ولی باید بگویم از آنچه بعد از آن گردهمایی رخ داده است، تشویق شده ام.
ما در چند روز گذشته از اتحادیه اروپا کارهایی دیدیم و من افتخار می کنم که یکی از 500 میلیون شهروند اتحادیه اروپا هستم که می بینیم اتحادیه اروپا از طریق ارگان بارونس اشتون تصمیم گرفته است یک سفیر ویژه از طرف اتحادیه اروپا برای مسأله اشرف منصوب کند تا با مشکل کمپ اشرف برخورد کند:
آقای ژان دو رویت
من خوشوقتم که این فرصت را داشتم سفیر تازه منصوب شده، آقای ژان دو رویت را در سه روز گذشته در بروکسل ببینم. می توانم به شما اطمینان دهم او عمیقاً نسبت به رویدادهای تلخ و درد و رنجهای دشواری که بر ساکنان اشرف تحمیل شده آگاه است. او احساس مسئولیت عمیقی دارد. او از کمپ اشرف بازدید خواهد کرد و او با ساکنان اشرف صحبت خواهد کرد. او از ایالات متحده آمریکا دیدار خواهد کرد، او از سراسر جهان حمایت کسب خواهد کرد تا اطمینان حاصل شود که عدالت و آزادی برای ساکنان در اولین فرصت به دست می آید
من فکر می کنم یک نمونه مهم دیگر در اثر تأثیر گذاری فعالیتهای شما وجود دارد. و آن تصمیم کمیساریای پناهندگان سازمان ملل است، اقدامی فراتر از دولت عراق که نمیتواند ترتیبی برای تعیین وضعیت پناهندگی ساکنان کمپ اشرف بدهد، پیش برود و به طور مستقیم خودش به عنوان کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان، افرادی را برای مصاحبه به صورت جداگانه منصوب کند.
هر یک از 3400 ساکن کمپ اشرف که مشخص کند پناهنده هستند و من شکی ندارم که این تعیین وضعیت در همه موارد مثبت است و در واقع فقط محدود به این امر نیست، کمیساریای سازمان ملل متحد در امور پناهندگان به طور مشخص گفته است که انجام این مصاحبه ها با هر یک از نفرات در یک محل امن، بیطرف، محرمانه و آزاد باید باشد و پرسنل سازمان ملل متحد با ساکنان کمپ اشرف مصاحبه خواهند کرد و سازمان ملل متحد می گوید این مصاحبه ها باید در محلی امن، بی طرف و محرمانه باشد.
خوب این به خوبی یعنی اینکه سازمان ملل متحد مسئولیت اطمینان یافتن از اینکه این مصاحبه ها در یک مکان امن باشد را بر عهده می گیرد و حالا سازمان ملل متحد باید با انتصاب افرادی برای تضمین اینکه کمپ اشرف امن باشد، اقدام کند. تا این مصاحبه ها بتواند در محل امنی صورت گیرد.
من حالا می خواهم با پرداختن به یک موضوع مهم نتیجه گیری کنم و آن موضوع حق حاکمیت عراق است. بله عراق یک کشور مستقل است و حق دارد بر همه سرزمینش همچون تمامی کشورهای مستقل،کنترل داشته باشد. این درست است. ولی مهم این است که به خاطر بیاوریم که هر حقی، یک مسئولیت پاسخگویی را هم با خودش می آورد. به راستی غیرممکن است که حقوق بدون مسئولیت وجود داشته باشد. و حقی که عراق برای حاکمیت بر سرزمینش دارد با خودش مسئولیت می آورد که هر کسی در سرزمینش است چه اهل عراق باشند یا افرادی که بدلیل سرکوب پناهجو هستند باید حفاظت شوند، زندگی آنها حفاظت شود، از نظر امنیتی باید حفاظت شوند و آزادی آنها باید حراست شود. و من فکر می کنم باید به روشنی به یک دولت «مستقل» و« دموکراتیک» در عراق بگوییم که در انجام درست مسئولیت حفاظت که همراه با حق حاکمیت است، تا آنجا که به ساکنان کمپ اشرف بر می گردد، شکست خورده و در حال شکست خوردن است.
من معتقدم که اتحادیه اروپا که تا الان یک میلیارد یورو برای بازسازی عراق داده است و این درحالی است که همه به خوبی میدانند که یورو در اروپا به طور فزاینده یی کمیاب است و باید به هر میزان بتوانیم در اینجا یورو نگه داریم تا بتوانیم کارهایی را که لازم است در کشورهای خودمان انجام دهیم، یعنی اگر قرار بر بیشتر کردن کمک ارزی باشد، مرجح است این کمک در کشورخودمان باشد، بنابراین اگر قرار است کمک بیشتری به عراق داده شود، فکر می کنم بایستی مشروط شود به اطمینان یافتن از اینکه عراق به عنوان یک کشور مستقل، مسئولیتهای حق حاکمیت را برای حفاظت از ساکنان کمپ اشرف انجام بدهد.
سوتاس :
بسیار متشکرم. سخنران بعدی ژنرال جیمز کانوی خواهد بود که فرمانده سپاه تفنگداران دریایی بوده است. ژنرال
ژنرال ادامه کلام با شماست.
(کف زدن حضار)
ژنرال جیمز تری کانوی - فرمانده نیروی تفنگداران دریایی آمریکا 2006- 2010
خیلی متشکرم،
خانم رئیس جمهور، اعضای محترم پنل، خانمها و آقایان، همسرم و من خوشوقتیم که امروز با شما در این اجلاس و در این شهر زیبا هستیم. مایلم در فرصت کمی که دارم، بر چند نکته تأکید کنم.
نکته اول اینکه میخواهم یک ارزیابی جدی اما از روی اطلاع از وضعیت روابط امروز ایالات متحده با رژیم ایران ارائه دهم. به نظر من در نقطه یی طی 24 ماه آینده اگر این دو کشور به سیاست هایی که هر دو امروز دارند، ادامه دهند، در بهترین حالت یک رویارویی مهم روی خواهد داد و در بدترین حالت به صورت بالقوه، جنگی در آینده نزدیک.
کسانی در بین شما که روابط بین این دو کشور را طی سی سال گذشته دنبال کرده اند، شاید از این حرف تعجب کنند شاید هم نکنند. اگر بخواهم به یک آتشفشان تشبیه کنم، کوه مدت سی سال است می غرد. ما دیده ایم که هر دو طرف اشتباه محاسباتی داشته اند که بعضاً به شلیک گلوله نیز منجر شده است.
همین یک ماه پیش یک کشتی انگلیسی ناگزیر شد به سمت قایقهای پاسداران، که در نزدیکی آن مانور میکردند، برای اخطار تیراندازی کند.
دوم اینکه همان طور که قبلا هم گفته شد، رژیم ایران در مسایل داخلی عراق، دخالت میکند و اکنون نیز به نحو فزاینده یی در افغانستان دخالت میکند، که این دخالتها در تمام مدت زمانی که نیروهای ایالات متحده و ائتلاف در آن کشور حضور داشته اند، ادامه داشته است.
در واقع یکی از اولین اظهارات وزیر دفاع جدید ما، دکتر پانه تا، هشداری دقیق به رژیم ایران بود که این وضع نمیتواند ادامه یابد.
اما از همه خطرناکتر، و عاملی که میتواند واقعاً باعث فوران آتشفشان شود، ادامه تلاش مصرانه رژیم ایران برای دستیابی به توان تسلیحات اتمی است.
سالها است رژیم ایران بر این تلاش خود زیر این عنوان که «برای منابع انرژی دیگر به آن نیاز داریم» سرپوش گذاشته است. اما بیایید با واقعیت روبهرو شویم. ایران بیش از هر کشور دیگری به میزانی باور نکردنی ذخایر عظیم نفت و گاز طبیعی دارد. اینکه بگوییم ایران به انرژی هسته یی نیاز دارد، مانند این است که گفته شود اسکیموها به فریزر نیاز دارند!
این اصلاً واقعی نیست. آنها با آنچه دارند، می توانند از عهده تأمین نیازهایشان برآیند.
آژانس بین المللی انرژی اتمی اخیراً گزارش داده که رژیم ایران تلاش می کند به غنی سازی اورانیوم با غلظت بیش از 20درصد(که برای تولید انرژی ضروری است)، تا حدودی نزدیک به 60درصد که بیشتر به کار تولید یک سلاح هسته یی میخورد، بپردازد.
رئیس جمهور کنونی ما، البته در مقام کاندیدا، گفته بود سلاح اتمی در دست رژیم ایران غیرقابل قبول است. با توجه به سیاست حکومت آنها که بر پایه صدور بالقوه تروریسم است، ما چنین موضوعی را نمیتوانیم تحمل کنیم.
اما اگر گزینه ها را در صورت تولید سلاح اتمی بررسی کنید، تعدادشان زیاد نیست. بسیار محدود است. ممکن است دست به حمله بزنید و حتی یک حمله تمام عیار با هدف تغییر رژیم.
ممکن است بحث یک حمله محدود را پیش بکشیم. احتمال میرود استفاده از نیروی هوایی برای کوبیدن آن تأسیسات و هدفها را با سیستمهای تسلیحاتی بسیار دقیق مشخص کرده و همانها را نشانه رویم.
آیا گزینه سومی وجود دارد؟ آیا امکان دیگری آن طور که برخی از سخنرانان امروز مطرح کردند، برای تغییر در ایران، از داخل وجود دارد؟ من شخصاً فکر می کنم وجود دارد و شخصا امیدوارم که وجود داشته باشد تا جلو آن رویاروئی که اشاره کردم و هنوز ماهها با آن فاصله داریم، گرفته شود.
و این ما را به نکته دومی که میخواهم طرح کنم، میرساند و آن مجاهدین و کمپ اشرف است. شروع تجربه شخصی من در این قضیه به سال 2003 بر می گردد.
من فرمانده لشکر، یعنی فرمانده نیروی رزمی زمینی و افسر عملیاتی و اطلاعاتی مان را به کمپ فرستادم. در آن موقع کمپ کوچکی بود در جنوب محلی که به آن رمادی میگویند. آنها بازگشتند و حرف دقیقشان این بود که آنچه درباره این کمپ گفته شده بود، کاملاً نادرست بوده است. این افراد ایرانیان تبعیدی هستند، اما در جنگ علیه نیروهای عراقی هیچ طرفی را نگرفته اند. پس اگر هم بخواهند طرف کسی را بگیرند، الان وقتش نیست. روابطشان با عشایر عراقی حاضر در این محل بسیار عالی است و تنها خواست آنها این است که کسی کاری به کارشان نداشته باشد. امیدشان هم اینست که روزی بتوانند به ایران بازگردند.
بعدها درسال 2008، که من فرمانده سی و چهارم بودم، به ما مأموریت داده شد گروهی تفنگدار با نقش امنیتی در کمپ اشرف مستقر کنیم. به همین دلیل و هنگامی که فرصت دیدار از عراق پیش آمد به طورخاص تصمیم گرفتم به کمپ بروم و می توانم به شما بگویم، خانمها، آقایان اگر تصویری ذهنی از کمپ اشرف دارید، قاعدتاً نباید این تصاویر افراد با کت و کراوات باشد که نشان داده شد. آنها انسانهای بسیار شجاع، بسیار کار کرده، هستند که زحمات فراوانی کشیده اند تا امروز آن کمپ را تا این حد برای شما تماشایی کنند. زمین و محوطه یی بسته، احتمالاً به مساحت دو تا سه مایل مربع، در زمینی ساخته شده که عراقیها خودشان نمی خواستند، خیلی پرت افتاده است. هوایش در تابستان به شدت داغ است، اما صریحاً بگویم این داغی را با لبخندی بر چهره تحمل میکنند. هنگامی که به دیدار از کمپ رفتم، البته با رهبران صحبت کردم و همینطور با تفنگداران خودم. اما فرصتی هم دست داد که با ساکنان اشرف گفتگو کنم. بسیار با محبت بودند. بسیار مهمان نواز. ما سر میز غذایی نشستیم که من در برنامه ام پیش بینی نکرده بودم اما آنها می خواستند ما را مهمان کنند. و میخواستند ما درک کنیم آنها چه کسانی هستند و هدفشان چیست.
این نکات را به شما میگویم چرا که میخواهم چیزی به شما بگویم که خودتان میدانید. این افراد تروریست نیستند!
می توانید بگویید مانند شورشیان در لیبی، مصر و سوریه به دنبال تغییر حکومت هستند. اما در ذهن من تمایز آشکاری وجود دارد بین یک تروریست و شخصی که خواستار شکل بهتری از حکومت در کشورش است. وقایع آوریل امسال خیلی چیزها را در ذهن من تغییر داد. شنیدید که درباره خسارات صحبت شد. و شاید هم برخی از آنان را شخصاً می شناسید(36)کشته و صدها زخمی. اما به نظر من یکی از خسارات اصلی آنچه آنروز رخ داد، خسارت به هدفی بود که ما در عراق برایش جنگیدیم. ما برای تشکیل دولتی جنگیدیم که به مراتب بهتر از دولتی باشد که اجازه چنین کاری را بدهد چه برسد به اینکه این عمل را تشویق کند.
همچنین مایلم با شما این موضوع را هم درمیان بگذارم که به یک مفهوم شخصی، یکی از تلفات آن روز اعتمادی بود که من به تیم نمایندگی ایالات متحده در عراق داشتم. من سفیرمان در عراق را میشناسم. وی در اصل مرد خوبی است، اما برخی مطالبی که اطرافیانش درباره وقایع آن روز گفته اند و اینکه چه کار باید کرد، هیچ انطباقی با آنچه که یک تیم کشوری میتواند انجام دهد، و موظف است برود، وضعیت صحنه را درک کرده و توصیه های مناسب را به وزیر دفاعمان و کسانی که تصمیمات فرماندهی و کنترل را درکشور ما میگیرند، کند.
ما در ارتش آمریکا به تفنگداران می آموزیم که تمام رده ها، حتی در مأموریت رزمی، یک مسئولیت اخلاقی و در واقع یک تکلیف دارند، تا کسانی را که قادر به حفاظت از خود نیستند، تحت حفاظت قرار دهند. کشوری هم که ما را جلو میفرستد به نظر من همان مسئولیت را دارد. لذا اگر عراق این کار را نمیکند و ایالات متحده نمیتواند این کار را بکند، پس این مسئولیت بر گردن سازمان ملل متحد است که بررسی کند چه باید کرد. من مسلماً تمام جنبه های آنچه را که خانم رئیس جمهور شما گفت تأیید می کنم.
ما به فرماندهان تاکتیکی مان می آموزیم که ابتدا باید وضعیت را زیر نظر بگیرند، بعد خود را در حد نیاز منطبق ساخته و هنگامی که زمان اجرای کار رسید، با حداکثر تهاجم آن را به اجرا درآورند.
نظر من، خانمها، آقایان این است که ایالات متحده باید همان هوشمندی را که ما از فرماندهان رزمی مان انتظار داریم نشان دهد. ما یک سیاست تعامل را که بعضیها می گویند مماشات، آزمودیم اما اثری نداشت. حال به نظر من وقت آن رسیده که راه دیگری در پیش گیریم.
ما به فرماندهان عملیاتی مان می آموزیم: «دشمنت را خوب زیر نظر بگیر. ببین چه چیزی واقعاً او را عصبی میکند و همان را به عنوان اهرم به کار بگیر». بحثی در این نیست، باید خوب نقطه کانون توجه رهبری رژیم ایران و میزان اقداماتی را که برای از بین بردن تأثیر حضور مجاهدین و ساکنان کمپ اشرف به عمل می آورد را در نظر بگیرید، این است که عصبی اش می کند، و ما باید درک کنیم وزن آن چه که این خشم را برمی انگیزد، تا چه اندازه است.
و النهایه اینکه ما به ژنرالهایمان می آموزیم که یک ملت همواره کاری را خواهد کرد که در راستای بالاترین منافع همان ملت باشد. به نظر من، اگر قرار باشد این رویارویی بالقوه را که سایه آن در افق سنگینی میکند، منتفی سازیم، بهترین فرصتی که داریم تغییر رژیم در داخل ایران است.
فکر می کنم زمان دیگر تمام شده، من قطعاً حمایت می کنم از اینکه اولین گام موثر، خارج کردن نام مجاهدین از لیست باشد و اینکه ما از ساکنان اشرف حفاظت کنیم و از اعضای آنها بطور کامل حمایت کنیم.
بسیار متشکرم که به من فرصت دادید درجمعتان حضور داشته باشم.
سوتاس:
بسیار متشکرم. سخنران بعدی قاضی لوئیس فری است. او بعنوان مدیر اف.بی.ای در دوره دو رییس جمهور امریکا از 1993 تا 2001 خدمت کرده است. او توسط شهردار جولیانی بعنوان "مناسب ترین فرد در امریکا برای اداره اف.بی.آی" و توسط پرزیدنت کلینتون "یک اسطوره مجری قانون" که او را در سال 1993 منصوب کرد توصیف شد.
لوئیس فری - رئیس اداره تحقیقات فدرال 1993 ـ 2001
بسیار متشکرم. بسیار خوشحالم که امشب اینجا هستم. و من قبل از هرچیز میخواهم به شما بعنوان مخاطبینی که فوق العاده بوده اید و بخاطر صبرتان و توجه تان و از طرف همه ما، بخصوص همکاران آمریکاییم، تبریک بگویم.
و بسیاری که اینجا نیستند و شما می دانید که دوستان و اعضای خانواده شما که بعضا در کمپ اشرف هستند این را می بینند. و پیام ما به شما امشب در سخنان ژنرال، نخست وزیر چرچیل است که "هرگز، هرگز، هرگز، هرگز، تسلیم نشوید."
خانم رئیس جمهور رجوی ما از رهبری شما تقدیر میکنیم ما برنامه های شما را ارج می نهیم، برنامه هایی که تمام موارد حقوق بشر، حق آزادی، حقوق زنان را در بر دارد و برای روزی دعا می کنیم که شما بتوانید به تهران بروید و همینطور به واشینگتن دی.سی بیایید و لطفا ما را ببینید.
سه پیام ساده تکراری ولی حیاتی امشب ما این است:
خانم وزیر، آقای رییس جمهور، مجاهدین را بلادرنگ از لیست وزارت خارجه حذف کنید.
این سازمان، یک سازمان تروریستی نیست. واقعیتهایی که این لیست گذاری را تأیید کند وجود ندارد و قانون علیه تداوم آن است.
شماره 2 - لطفا بلادرنگ از زنان و مردان کمپ اشرف حفاظت کنید.
و 3 - همانطور که شهردار جولیانی گفت بصورت اثباتی و تهاجمی از مجاهدین و رزمندگان آزادی ایران حمایت کنید.
وخطاب به مردان و زنان و خانواده های کمپ اشرف، ما شجاعت شما را تحسین می کنیم، به فداکاریهایتان ارج می گذاریم.
اعضای کنگره ما همانطور که ژنرال موکیزی اشاره کرد. یک گروه فوق العاده از مقامات سابق آمریکا که درباره تروریسم آگاهی دارند، از شما حمایت کرده اند، اسمشان را، افتخاراتشان و شهرتشان را در پشت یک پیام ساده گذاشته اند که شما باید بلادرنگ از لیست سازمانهای تروریستی آمریکا خارج شوید.
ما یادمان رفت از مدیران سابق اطلاعات مرکزی، مشاور سابق امنیت ملی رئیس جمهور کنونی آمریکا نام ببریم. فرماندار رندل درباره شواهد مختلف صحبت کرد و شما انواع شواهد را اینجا دارید که شما را به همین این نتیجه گیری می رساند. ولی فراتر از آنچه شما می دانید، ما می دانیم و می شنویم، آن چیزهایی است که ما نشنیده ایم. و بگذارید به شما چیزی نه فقط درباره واشینگتن بلکه در مورد هر پایتختی در هر دولتی در هر کشوری در جهان بگویم، اگر نوک سوزنی از شواهد و واقعیتهای معتبر وجود داشت که لیست گذاری مجاهدین را توجیه کند، آیا یک دادستان کل آمریکا، شهردار نیویورک ، مدیران سابق، سفرا، فرمانداران اینجا حاضر میبودند؟
خانمها، آقایان ما حتی یک درز کردن اطلاعاتی در واشنگتن دی.سی نداشتیم که نشان دهد به هر صورت یا فرمی این سازمان باید در لیست باقی بماند. و دلیل آن این است که هیچ قانونی نیست، هیچ واقعیتی وجود ندارد که این نامگذاری را توجیه کند. بنابراین اجازه دهید درباره احتمال روشی دیگر صحبت کنیم. و در ضمن ما از کمیسر عالی و کاری که اخیرا انجام شده بسیار خوشحالیم، احترام به حفاظت و تعیین استاتو.
ایالات متحده امریکا وظیفه حفاظت از مردان و زنان کمپ اشرف را دارد. یک قول قطعی توسط ارتش امریکا و این حتی به وظیفه اخلاقی یا هر چیز دیگری که با آن می آید کاری ندارد.
شما میدانید این لیست گذاری تنها یک کار پاسیو نیست، این تنها یک نامگذاری نیست که به دلایل سیاسی روی یک تکه کاغذ نوشته شود، چون همانطور که شنیدید هیچ واقعیتی حتی در سال 1997 وجود ندارد که این نامگذاری را توجیه کند و من میخواهم یک دقیقه در این رابطه صحبت کنم.
این نامگذاری آنطوری که امروز برقرار است مجوز کشتار است، نه تنها برای وزارت اطلاعات ایران و سپاه پاسداران و عواملش بلکه برای دولت عراق همانطور که به طرز وحشیانه ای در 8 آوریل امسال، شاهدش بودیم.
مقاله ای در نیویورک تایمز بود که به روشنی با دسترسی زیاد و حمایت زیاد کارکنان ریاست جمهوری و سیاست گذاران کلیدی کاخ سفید نوشته شده بود. آنها از نیویورک تایمز خواستند دو نکته قوی را مطرح کند: به رئیس جمهور وسیاست آمریکا بخاطر آنچه در لیبی اتفاق افتاد امتیاز بدهد.
دو اصل وجود داشت و این روشی بود که نیویورک تایمز گزارش کرد و نوشت. اصل شماره 1: امریکا مسئولیت توقف نسل کشی در چشم انداز را دارد. اصل شماره 2: امریکا وقتی که امنیت نفرات امریکا مستقیما تهدید نشده باشد، به تنهایی عمل نخواهد کرد.
بنابراین، ما از رئیس جمهورمان و وزیر خارجه امشب می خواهیم که لطفا همین سیاست را به کمپ اشرف اعمال کنید. اگر ما کاری نکنیم نیازی نیست که راجع به نتیجه اش حدس و گمان بزنیم چون آنچه قبلا اتفاق افتاده را می بینیم.
شماره 2- امریکا نباید به تنهایی عمل کند، ما حالا با اتحادیه اروپا، انگلستان با کمیسر عالی با تواناییهای اخلاقی و دستورالعملهای اخلاقی هر انسانی که می بیند و می فهمد زندگیها در معرض تهدید هستند، کار میکنیم.
بنابراین ما خواستار عمل هستیم و خواستار عمل فوری هستیم.
متشکرم.
گونتر فرهویگن - نایبرئیس کمیسیون اروپا 2004 ـ 2010
خانم رئیس جمهور رجوی، همکاران عالیرتبه از آمریکا، اروپا و سایر کشورها، دوستان عزیز،
از زمانی که در راه حمایت از کمپ اشرف و آزادی ایران قدم گذاشتیم همواره با این پرسش روبرو میشویم که چرا ما این امر را دنبال می کنیم؟ این موضوع چه ارتباطی به ما دارد؟ به ما می گویند این مسئله به اروپا یا آلمان مربوط نمی شود. من در جواب می گویم که این برداشت غلط است. مسلم است که مسئولیت همة ماست. این به اعتبار ارزشهایی که معتقدیم مربوط است.
ما اروپائیان نمی توانیم مدعی باشیم که حقوق بشر را خلق کرده ایم نمیتوانیم مدعی شویم که دموکراسی، حقوق بشر و حفاظت از اقلیتها مهمترین موضوعات مورد توجه ما هستند و سپس به راحتی روی شرایط فعلی کمپ اشرف چشم فرو بندیم. ما نمیتوانیم خنثی باشیم. باید موضع بگیریم و به آن اشراف داشته باشیم. اگر به ساکنین اشرف کمک نکنیم، در واقع از آخوندهای حاکم بر ایران حمایت کرده ایم و این از عواقب آن است. متأسفانه زمان به سرعت در حال سپری شدن است و شرایطی بحرانی وجود دارد. ضرب الاجل تعیین شده از سوی دولت عراق لغو نشده و تاکنون هیچ سیستم حفاظتی برقرار نشده است. بنابراین هم اکنون زمان آن رسیده که کشورهای اروپایی دست به اقدام لازم بزنند.
اکنون زمان عمل فرارسیده و باید در برابر چشمان سازمان ملل کاری انجام داد. کاری در زمینه رابطه با عراق، و عملی در زمینه رابطه با ایالات متحده.
دقیقأ 2ماه قبل در کنفرانس مطبوعاتی بروکسل مجموعه ای از درخواستهایی که اتحادیه اروپا باید انجام میداد، مطرح گردید. امروز عصر، آقای جان بروتون اعلام کرد که یکی از این درخواستها هم اکنون به نتیجه رسیده، فرستاده ویژه اتحادیه اروپا (در مورد اشرف) تعیین شده است. من از این بابت بسیار خوشحالم اما آن را کافی نمیدانم. باید توقع ما بیش از اینها باشد. باید اتحادیه اروپا در سازمان ملل فعالانه تر عمل کند و هم در ژنو هم در نیویورک این ندا را بگوش همگان برساند که سازمان ملل متحد مسئول تضمین امنیت ساکنین اشرف تا دست یافتن به راه حل نهایی است.
اولین قدم استقرار دائم هیأت ناظر در کمپ اشرف است تا این اطمینان حاصل شود که از این پس کسی به خود جرأت نخواهد داد به کمپ اشرف حمله کند چرا که متهم به انجام جنایت خواهد شد.
علاوه بر این، اتحادیه اروپا باید به عراق اعلام کند که این دولت نمی تواند انتظار داشته باشد مالیات دهندگان اروپایی کمکهای مالی خود برای بازسازی این کشور را یکطرفه انجام دهند. آنچه که ما در مقابل می خواهیم این است که دولت این کشور به حقوق دموکراتیک، حقوق بشر و حقوق اقلیتها احترام بگذارد.
همچنین از نهادهای اروپایی و تمام کشورهای عضو اتحادیه اروپا انتظار دارم تا دقیقاً به دولت عراق تفهیم کنند تا زمانی که این دولت کمپ اشرف را در محاق نگه دارد، از کمکهای مالی اروپا بهره مند نخواهد شد. ما خواهان این هستیم که دولت عراق تعهدی محکم و یکبار برای همیشه بدهد که اقدامات علیه کمپ اشرف را خاتمه خواهد داد.
مسئله دیگری که باید به آن بپردازم این است که با آمریکا چگونه باید در این باره به گفتگو نشست؟ شاهد هستیم که افراد برجسته یی از ایالات متحده در اینجا حضور دارند. با خود می گویم چه تعداد از این افراد برجسته که به کشورشان خدمت کرده اند، آنهم در مواضعی مهم، و چند شاهد دیگر لازم است تا به صراحت بگویند سازمان مجاهدین خلق به دلیل یکسری روابط پشت پرده سیاسی در لیست قرار گرفت که از اساس غلط بوده اند.
باید از خانم هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا پرسید چقدر زمان لازم دارد تا برایش روشن شود که قرار دادن این گروه در لیست، به شکل مرگباری اشتباه بوده و باید در اولین فرصت ممکن این اشتباه تصحیح شود.
به عنوان جمع بندی و برای نتیجه گیری عرض می کنم که موضوع اشرف قسمتی از مشکل بزرگتر است, در عین حال شاید مهمترین مسئله دوران ما باشد؛ هم برای آینده ایران و هم برای آینده رابطة دموکراسی غرب با دنیای اسلام. باید بگویم که واضح است مشکلات موجود، دلیل مذهبی ندارد، بلکه این ملایان حاکم بر ایران هستند که ادعا میکنند آنچه انجام میدهند خواسته دین است. هیچ مذهبی در دنیا وجود ندارد که از ما بخواهد مردم را سرکوب و یا شکنجه کنیم. چنین دینی هرگز وجود نداشته است. دلیل بروز این مشکل مذهب نیست، بلکه ریشه اش در «قدرت طلبی» آخوندهاست.
ما نباید چنین سیستمی را قبول کنیم، ما یک آلترناتیو در دسترس داریم، ما یک جنبش مقاومت دموکراتیک اینجا داریم و نمایندگان این مقاومت در اینجا در این تالار در ژنو گردهم آمده اند. ما باید برای دنیا روشن سازیم که نمایندگان مقاومت در اینجا نمایندگان واقعی مردم ایران هستند، نه ملاها.
متشکرم
سخنران بعدی سفیر میچل ریس است.
او مدیر برنامه ریزی سیاسی وزارت خارجه امریکا و سپس فرستاده ویژه رئیس جمهور آمریکا برای روند صلح ایرلند شمالی تا سال 2007 بود. او در حال حاضر رئیس کالج واشینگتن و مشاور ارشد برنامه امنیت بین المللی است.
سفیر میچل ریس - مدیر سیاستگذاری وزارت خارجه آمریکا 2003 ـ 2005
خانم رئیس جمهور، میهمانان برجسته، حضار محترم، ساکنان اشرف و بینندگان این گردهمایی در سراسر جهان که عاشق آزادی و دمکراسی هستید،
از اینکه از من دعوت کردید به ژنو بیایم و امروز سخنرانی کنم متشکرم. افتخار میکنم که با شما باشم و در همان پنلی باشم که بسیاری از مقامات دولتی برجسته هستند.
چند سال پیش من در دولت آمریکا خدمت می کردم. مسئولیتهای من شامل بررسی چالشهای سیاست خارجی در سراسر جهان برای وزیر خارجه بود. این به معنی تحلیل موضوعات و برآورد جهت گیریها بود که ببینیم آیا چالشها دارند بهتر می شوند و یا بدتر و به وزیر توصیه های لازم را برای اقداماتی که برای پیشبرد امنیت امریکا باید کرد، بکنیم.
من به چالشی که امروز پیش روی ما میباشد نگاه کردم. مسأله انسانی در کمپ اشرف و لزوم از لیست خارج کردن مجاهدین، و می بینم که گرایشها به نفع نیروهای عدالت و آزادی پیش می رود. بطور خاص من گرایش مثبتی در سه زمینه مهم می بینم:
اول در سازمان ملل، دوم در پوشش رسانه ای قضایا و سوم در داخل دولت امریکا.
بگذارید در مورد هر کدام خلاصه صحبت کنم.
اول در سازمان ملل.
در چند ماه گذشته رهبران مجاهدین و آنهایی که به این هدف معتقدند بطور موثری سازمان ملل در ژنو و نیویورک جلب حمایت کرده اند.
کمیساریای عالی حقوق بشر ملل متحد تقاضانامه های ساکنان اشرف در مورد موقعیت پناهندگی را پذیرفته است. در زمانی که کمیساریای عالی در حال پیشروی برای بررسی این درخواستها میباشد، در این موقعیت، ساکنان کمپ اشرف رسماً طبق قانون بین الملل هم اکنون به عنوان متقاضی پناهندگی محسوب میشوند و سطح دیگری از حفاظت در برابر خشونت توسط نیروهای دولت عراق و رژیم ایران را برخوردارند. علاوه بر این، مشخص شده که این متقاضیان برای تقاضای پناهندگی نیاز نیست که عضویتشان را در سازمان مجاهدین نفی کنند.
همه اینها پیشروی میباشد و ماجرای کمپ اشرف در بستر جهت گیری بزرگتری در جامعه بین المللی قرار می گیرد که نمی خواهد بی تفاوت بایستد و فقط نظاره گر قتل عام قربانیان بیگناه باشد . من البته دارم راجع به دخالت انساندوستانه در لیبی توسط امریکا و قدرتهای اروپایی صحبت می کنم. در مواجهه با قتل عام قریب الوقوع ساکنان بنغازی، این کشورها همراه با سازمان ملل متحد و اتحادیه عرب تصمیم گرفتند که «دیگر هرگز نه». آنها دیگر هرگز کنار نمی ایستند تا کشتار غیرنظامیان بیگناه را در جایی که می توانند عمل کنند و جانها را نجات دهند تماشا کنند. و آنها دراین رابطه دست به عمل زدند. آنها تصمیم گرفتند به هم بپیوندند و اصل مسئولیت بین المللی حفاظت را عمل کنند.
من معتقدم و میدانم که شما هم موافقید که جامعه بین المللی همین مسئولیت را در حفاظت از ساکنان بی گناه کمپ اشرف برعهده دارد. ممکن نیست که کنار بایستیم و هیچ کاری نکنیم. اگر«هرگز نه» به ساکنان بنغازی اطلاق می شود، قطعاً به ساکنان کمپ اشرف هم اطلاق می شود.
جامعه بین المللی نمی تواند ادعا کند که از شرایطی که ساکنان شجاع اشرف هر روزه با آن زندگی میکنند بی خبر است. حداقل بعد از حوادث 8 آوریل امسال چنین ادعایی نمیتوان کرد.
شش ماه پیش، تعهداتی که ذکر شد، ازسوی سازمان ملل و جامعه فراگیر بین المللی وجود نداشت. ولی امروز وجود دارد. حالا کمیسر عالی سازمان ملل و دبیرکل ملل متحد علناً شرایط ساکنان کمپ اشرف را تایید کرده اند. من معتقدم این منجر به شرکت بیشتر آنها و حفاظت توسط سازمان ملل متحد می شود.
دومین گرایش، پوشش مطبوعاتی است.
امسال پوشش مطبوعاتی به مجاهدین و کمپ اشرف بیشتر منفی و مشکوک بود.
همراه با بسیاری از دوستان شما که بعضی از آنها در این پنل، امروز حضور دارند، شخصاً در رسانه ها هدف قرار گرفته و بخاطر حمایتمان مورد انتقاد قرار گرفتیم.
اگر برخی این تصور را داشتند که ناسزاگویی و ارعاب تأثیری دارد، من اینجا هستم تا بگویم خیر، این کار فایده ای ندارد!
ما دیروز با شما ایستادیم، امروز با شما می ایستیم و فردا با شما خواهیم ایستاد. مقابله با دریایی از اطلاعات غلط و گمراه کننده در رسانه ها یک خط مشی جدید رسانه ای است که رهبری شما اتخاذ کرده است. من معتقدم که موج حالا برگشته و در ماههای آینده افراد بسیار بیشتری، تصویر بسیار کامل تری از خواست های ساکنان کمپ اشرف و از لزوم خارج ساختن مجاهدین از لیست، خواهند داشت.
گرایش سوم در داخل دولت آمریکا دارد صورت می گیرد.
پیام شما، پیام ما بطور فراینده ای در بالاترین سطوح مقامات دولت امریکا شنیده می شود. مهلت دادگاه استیناف برای حل موضوع موقعیت مجاهدین و خروج از لیست، بالقوه کماکان به فشار بر وزارت خارجه ادامه می دهد.
دولت همچنین می داند که مهلت نخست وزیر مالکی برای بستن کمپ تا 31 دسامبر، یک تهدید جدی برای ساکنان اشرف است و دولت آمریکا باید این موضوع را حل کند و اگر نه در قبال فاجعه مفروض برای آنها، مسئول خواهد بود.
در پاییز هنگامی که کنگره جلسات استماعی درباره ایران و عراق خواهد داشت، توجهات بیشتری به این موضوعات معطوف خواهد شد. از مقامات دولت خواسته خواهد شد که در این جلسات شهادت دهند. من مطئنم که موضوع کمپ اشرف و مجاهدین در دستور کار خواهند بود. با مجبور کردن دولت که علنا به این مسائل بپردازد بطور خاص امیدوارم که بتوانیم بفهمیم چه کسی دستور خروج نیروهای آمریکایی از کمپ قبل از حادثه وحشتناک 8 آوریل را داد، و چرا این کار را کردند.
شش ماه پیش این موضوعات آنقدر که امروز وقت مقامات ارشد را به خود اختصاص میدهد، وقت نمیگرفت. حالا همه در دولت امریکا این موضوعات را می فهمند.
بنابراین سمت گیری تحولات مثبت هستند در جهت درستی پیش می روند ولی چالش باقی مانده است.
بسیارخوب، ما در گامهای بعدی چه می کنیم؟
اول ما باید این فشار را ادامه دهیم.
ساکنین کمپ اشرف نیاز به حفاظت بین المللی دارند و این یک موضوع عاجل است. تجهیزات جدید ارتباطی در پیرامون کمپ کار گذاشته شده باید ناظرین بین المللی و ترجیحاً سازمان ملل در کمپ مستقر شوند تا از ساکنان مراقبت کنند. این کار باید همین الان صورت گیرد.
دوم، دولت آمریکا باید نقش فعالتری در شکل دادن به آینده عراق ایفا کند. در حالی که آمریکا نیروهایش را در عراق کاهش می دهد، نمی تواند اجازه دهد که دولت مالکی بر آن اعمال نفوذ کند یا عراق تحت سلطه ترور و ارعاب ملاهای ایران قرار گیرد.
همانطور که همه ما می دانیم آمریکا مسئولیت ویژه ای برای حفاظت از ساکنان کمپ اشرف دارد، فرماندار رندل و دادستان کل، قاضی موکیزی خیلی گویا قبلا در این مورد صحبت کرده اند.
این مسئولیت در 31دسامبر که آخرین سرباز آمریکایی عراق را ترک می کند خاتمه نمی یابد، بلکه وقتی خاتمه می یابد که همه ساکنان اشرف در امن و امان باشند و در صلح و کرامت بسر ببرند. سریعترین، آسان ترین، و بهترین راه برای رسیدن به این هدف، خارج کردن مجاهدین از لیست است.
متشکرم.
حال نوبت سخنرانی را به آقای جورجو بورناچین می دهیم, عضو سنای ایتالیا
سناتور جورجو بورناچین - عضو سنای ایتالیا
خانم رئیس جمهور رجوی،
خانمها و آقایان محترم
قبل از هر چیز میخواستم خوشحالی و خوشنودی خودم را از حضور در کنار شما در اینجا ابراز کنم. بعد از جلسات و تظاهرات مختلفی که در رم در مجلس نمایندگان و در سنای ایتالیا و نیز در پاریس داشته ایم حضورمان امروز اینجا در ژنو به عنوان شهر حقوق بشر، احترام به حقوق انسان و شهر صلح بسیار مهم است. همچنین حضور در اینجا در کنار بسیاری از شخصیتهای بین المللی.
بایستی از صمیم قلب از کمپ اشرف بخاطر موزیک بسیار زیبایی که به ما هدیه کردند، تشکر کنم. شنیدن موزیک «ای خورشید من»، قلب مرا به تپش انداخت. موزیک «ای خورشید من» عشق به زندگی، شادی و محبت و دوستی است. امیدوارم که خورشید آزادی و خورشید حقوق بشر هر چه زودتر بر اشرف بتابد.
شنیدن خبرهای خوب کمیساریای عالی پناهندگی نیز خوشحال کننده بود، اما برایمان روشن است که هنوز کارهای بسیاری مانده که باید انجام شود. هنوز کمپ اشرف در محاصره غیرانسانی بخصوص در رابطه با خدمات پزشکی قرار دارد. هنوز بلندگوها برای شکنجه روانی ساکنان کار میکنند و هنوز دولت عراق برخورد متفاهمی با نهادهای ملل متحد برای حل مسأله اشرف ندارد و در حالیکه کمیساریا درگیر این موضوع شده است تهدید به بستن کمپ، تا پایان سال 2011 میکند.
منهم با سایر سخنرانان این پنل موافقم که حداقل این است که سازمان ملل متحد، باید ناظران خود را بطور شبانه روزی در اشرف مستقر کند و این ناظران باید واکنش لازم را در خنثی سازی فشارهایی که از جانب دولت عراق بر روی ساکنان اعمال میشود از خود نشان دهند. این مسئولیت دبیرکل و کمیسر عالی حقوق بشر است که این را محقق سازند. من و همکارانم در ایتالیا بر این باور هستیم که سازمان ملل متحد باید با سرعت بیشتر دست به عمل میزد. ما تعلل کمیسر عالی حقوق بشر در این زمینه را درک نمیکنیم.
دبیرکل و کمیسر عالی حقوق بشر باید تاریخچه برخورد سازمان ملل متحد با سایر موارد جنایت علیه بشریت را به یاد بیاورند که چندان افتخار آمیز نبوده.
در انتها من از جانب خودم و همکارانم در ایتالیا به شما قول میدهم که ما برای محقق کردن استقرار تیم ناظر یونامی در اشرف پیگیرانه تلاش خواهیم کرد. این نه فقط یک وظیفه انساندوستانه است بلکه گامی علیه بنیادگرایی بعنوان تهدید جهانی و همچنین گامی در راستای حفظ ارزشهای انسانی است.
همینطور شنیدم گفته شد که عراق حق حاکمیت دارد، که البته درست است، حاکمیت بر خاک خودش و حاکمیت بر مؤسسات خودش، ولی حاکمیت عراق بر سرزمین خودش و بر مؤسسات خودش به این دلیل است که بسیاری از جوانان امریکایی، ایتالیایی، انگلیسی و اروپایی برای دفاع از این سرزمین و برای دفاع از این مؤسسات، جان باختند. بنابراین ما از عراق میخواهیم بخاطر این خونهای ریخته شده، به اشرف احترام بگذارد و حقوق بشر را محترم بشمارد.
همچنین به این دلیل که خانم رجوی به عنوان یک زن مسلمان رهبری کننده جنبش ضدبنیادگرایی، و قهرمانان اشرف نیز بعنوان الگوی شرافت انسانی بسیار برای ما، برای همبستگی ما و برای مبارزه ما شایان احترام هستند.
سوتاس:
بسیار متشکرم. و حالا من از دکتر ماتیو اوفورد دعوت می کنم. او عضو یک پارلمان دیگر است، پارلمان انگلستان.
ماتیو اوفورد - نماینده پارلمان انگلستان
خانم رئیس جمهور، میهمانان عالیقدر، خانمها و آقایان. من با افتخار زیاد امروز اینجا در مقابل شما در ژنو، خانه ملل متحد ایستاده ام تا درباره موضوع کمپ اشرف صحبت کنم. همانطور که گفته شد من امروز به عنوان یک عضو پارلمان انگلستان و عضوی از کمیته بریتانیایی برای ایران آزاد اینجا ایستاده ام.
این کمیته توسط لرد کوربت، توانمندانه رهبری می شود. بسیاری از شما امروز او را میشناسید و می دانید سخت کوشی او باعث شد سازمان مجاهدین دیگر در لیست اتحادیه اروپا نباشد. ما از حمایت گسترده پارلمانترها در سراسر انگلستان، هم در مجلس عوام و هم در مجلس لردها، برخورداریم. و من امروز به نمایندگی از همه آن افراد در اینجا حضور دارم.
من همچنین در حمایت از بسیاری از موکلین حوزه نمایندگی خود، که دوستان و اقوامی در کمپ اشرف دارند، اینجا هستم. من کاملا از نگرانیهایی که آنها برای دوستان و اقوامشان دارند بخصوص در حالی که با تهدید مستمر از طرف مقامات عراقی و فعالیتهای شیطانی سرویسهای امنیتی رژیم ایران مواجهند، مطلع هستم.
بنابراین من از بیانیه اخیر علنی کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد که تقاضانامه های ساکنان اشرف و پناهندگی آنها را به رسمیت می شناسد، استقبال میکنم.
یک راه که می توانیم به امنیت و حفاظت افراد کمپ اشرف برسیم حضور هیأت ناظر ملل متحد است که بطور دائم در کمپ مستقر شود. در واقع اگر کمپ به عنوان یک کمپ پناهندگی توسط ملل متحد به رسمیت شناخته شود، این امر حفاظت بیشتری به ساکنین کمپ می دهد. بعلاوه دولت عراق باید از هر گونه اقدام تهاجمی و خصومت آمیز علیه ساکنین کمپ که همه آنها بر طبق کنوانسیون چهارم ژنو حفاظت شده محسوب میشوند، پرهیز کند.
دولت عراق باید به قوانین بین المللی احترام بگذارد و ازکنوانسیونهای متعددی که امضاء کننده اش میباشد، پیروی کند. بعنوان اولین قدم، دولت عراق باید به ناظران اتحادیه اروپا و ناظران حقوق بشر اجازه دهد وارد کمپ شوند و شرایط کمپ اشرف را نظارت کنند.
به عنوان نتیجه گیری، ما می توانیم به اهدافمان برسیم. ما می توانیم حقوق ساکنان اشرف را تضمین کنیم که آنها حفاظت شده هستند. از طریق تلاشهای ملل متحد، سازمانهای حقوق بشری، پارلمانترها و بسیاری دیگر در سراسر جهان، این کار می تواند صورت گیرد. ما می توانیم حقوق اشرفیها را حفاظت کنیم. ما نباید آنها را ازیاد ببریم آنها مقاومت مشروع مردم ایران هستند. آنها تنها امید برای یک ایران آزاد و دموکراتیک هستند. و تنها «گناه» آنها مقاومت در برابر رژیم استبدادی ایران است. من به این افراد درود می فرستم. من به زنان و مردانی که با این چالشها مواجه بودند درود می فرستم. من همچنین به شجاعتشان درود می فرستم و میگویم ما امروز اینجا هستیم و با آنها می ایستیم.
ما علاوه بر این با مردم ایران در مبارزه شان برای نیل به یک وطن آزاد و دموکراتیک می ایستیم. بسیار متشکرم.
سوتاس:
از همه سخنرانان متشکرم.
اکنون ما ترانه ای توسط خانم گیسو شاکری را در برنامه داریم. وی خواننده ای است مشهور، هنرمندی مبارز که در تبعید است و استعداد و صدایش را برای آزادی کشورش ایران اختصاص داده است.
خانم گیسو شاکری توسط هنرمندان عضو شورای ملی مقاومت، آقای باستان سیر رهبر ارکستر و آقای طاهرزاده استاد موسیقی سنتی ایران، همراهی میشوند.
برنامه ای که سپس اجرا میشود توسط پیانو و دو ساز موسیقی ایرانی سنتی ایرانی، تار و تنبک نواخته میشود، این قطعه توسط استاد محمد شمس که رهبر ارکستر فیلارمونیک رادیو تلویزیون ملی ایران بوده است، و عضو شورای ملی مقاومت ایران، ساخته شده است