آدولف هیتلر قصد داشت اول تمام اروپا و سپس جهان را جزو اقمار رایش سوم سازد. دجال کفن دریده قرن دائم میغرید : صدام باید برود، راه قدس ازطریق کربلا بازشود یعنی که اول عراق بعد منطقه وآنگاه سرتاسر دنیا را تیول توحش وبنیادگرایی مذهبی خود سازد. مستربوش اما با داشتن نیت خیردیکتاتور زدایی و ایجاد دموکراسی، عزم جزم نمود صدام را حذف و عراق را آزاد نماید، حالا اینکه بجای همه آن خوابهای طلایی آقای بوش وپدر، این کشورهشت سال جنگ دیده از خمینی بازهشت سال است افتاده بدست سردسته وحشی محورشر، خامنه ای و دست آموز خمینی ـ خامنه ای، یعنی مالکی مزدور، خود بحث دیگریست. بیش از نیم قرن نیز از فاجعه جنگ جهانی دوم گذشته و از آنجا که وقایع وحشتناک آنرا اغلب خوانده و میدانند، تکرارآنرا لازم نمیدانم جزاینکه ضرورتا باید به روزگار حال و زمان جاری برگشت .
رؤیای شوم برقراری خلافت اسلامی فاشیستهای غاصب ایران و آشوبگری و صدورتروریسم توسط آنها با اتکا به سکوت یا حداکثر بازی با کلمات وگاهی همدستی بعضی حامیان و دستهای دراز غیبی و عیان، پس از ایران در بعضی کشورهای همسایه و جهان و بخصوص پس از جنگ دوم خلیح درکشور همسایه عراق بیش ازهمه جابه حقیقت و انجام رسید. مردم ایران اما که از یمن وجود مقاومتی دیرپا، گسترده و سترگ و حضور اسطوره ای”اشرفیان“ بسان تنها نیروی منسجم، مستقل و آزادیبخش برخوردارو از آن دلگرم، سرافراز و حامی آنند، باداشتن امید و انگیزه از پیشگامان رهایی، نه تنها مانع دستیابی رژیم انسان ستیز پلید بهمه آرزوهای شرورانه اش شده اند بلکه حضور غول آسا و گسترده همین مقاومت یگانه و حمایتهای مردمی ازآن درداخل وخارج کشور، رژیم جهانخوار را طوری به سراشیبی سرنگونی فروکشیده که ازیکسو و البته مانند تمام سی سال گذشته، اهم سرمایه و نیروی خود را بهرترتیب که شده صرف حذف مقاومت مردم ایران و بویژه اشرف کرده و ازسوی دیگربا کشتار و اعدامهای وحشیانه روزانه میخواهد مانع خیزش و قیام مردم و پشتیبانی آنان ازفرزندان دلیر میهن در اشرف خونفشان و پایدارگردد. البته جنگ عراق فرصتی بسیار بادآورده برای حکومت ملایان و در واقع امر، رژیم جنایتکار برنده اصلی و اول این جنگ خانمانسوز گردید زیرا هم نابودی وحذف صدام که نیت شخصی سالیان خمینی و پس ماندگانش بود، عملی گردید وهم زمینه تسلط جوخه های مرگ و ترور آخوندها در سرتاسر عراق بیش ازپیش فراهم گردید طوری که حالا همه روزه شاهد ترور و کشتار دلخراش و قتل عام مردم بیگناه بدست آدمکشان حرفه ای بومی یاصادره ملایان هستیم.(ضرورتا اضافه کنم اینکه صدام دیکتاتوربود یا نه ، مقتدر بود یا معتقد ولاغیر، بهرحال قضاوت درباره وی با توجه به اینکه حدود هشت سال پس ازجنگ خونین عراق، مردم این کشورزخم دیده هنوزبگفته اکثرسیاستمدارن ورسانه هاازعدم دسترسی به رفاه مادی وامنیت جانی رنج برده وبا انفجاربمب وترور، تحت حاکمیت مالکی، نوچه خامنه ای جلاد روزانه دهها نفربخاک وخون کشیده میشوندرا باید بعهده تاریخ و مردم عراق گذاشت.)
اما اینکه این کشورستمدیده بدون برخورداری اندک ازآزادی ورفاه، رسما وتماما جولانگاه جنایتکاران سپاه تروریستی قدس و باندهای حرفه ای اوباش مواجب بگیری گردیده که سالها درپایگاههای آدمکشی و فساد رژیم ضدبشربه آموختن حرفه رذالت و جنایت ازمکتب تئوریسین های ارتجاعی دجال وملایان خونخوار پرداخته وتبلیغ بنیادگرایی شوم مذهبی وصدورتروریسم به منطقه وجهان تحت نام خدا و اسلام دررأس ایده واعمال پلید واهداف مرگبارآنان قراردارد، هیچ جای بحث یاشکی نیست . ضمنا اگرچه نکات یاد شده یاپی آمده برای اغلب افراد نه نادانسته ونه چندان جدیداست اماازآنجاکه مسایل زیرمبتلابه همگان وموضوع روزجهان میباشد، بدنیست ناچاروبنابر اهمیت وحاد بودن موضوع، به مسایل جاری روز درمنطقه نیزبه اندازه برداشت ودانش خود نگاهی کوتاه بیاندازم .
بگمانم ازآنجا که قیامها وانقلابها درشمال افریقا ومنطقه هنوزکاملا تثبیت نشده،سروسامان جدی نیافته وکم وبیش سایه های پائیزی بربهار عرب سایه افکنده، بهیچوجه نباید ونمیتوان این مسأله حساس وحیاتی را ازنظردورداشت یاکمی حتی نادیده گرفت که رژیم بنیادگرای غاصب ایران هم موشکهای لیبی را سرقت کرده و به سودان تحت نفوذ خود منتقل نموده، هم درهمه این کشورها ازجمله مصرمیکوشد با دامن زدن به فرقه گرایی وآشوبگری، مسیرآزادی را سد سازد وبخصوص تا وقتیکه حتی مثل اینروزها که خرناسه مرگ آخرش هم درهمه جاپیچیده، نه فقط ازحمایت رسمی وعلنی ازبشاراسدکوتاه نخواهد آمد بلکه بیش ازپیش نیزتقلاخواهد کرد تا با نفوذ درقیام ها وسرقت انقلابها ـ همچنانکه سی سال پیش درایران ـ جریان وجنبش های ضددیکتاتوری وآزادیخواهی کشورها را باپول، تبلیغات و تحریکات ارتجاعی مخرب و انحراف مسیرآنها بسوی توحش و بنیاد گرایی، رؤیای دیرینه خود بمنظور برقراری امپراطوری اسلامی را ابتدادراین کشورها و سپس درکل جهان محقق سازد . حالادراین آشفته بازارسیاسی بخصوص درشرایط سختی که مردم سوریه ازپیروجوان درنبردی نابرابرو طولانی روزانه برای حذف دیکتاتوی وکسب آزادی شهید میشوند و با اشراف به همدستی ملایان با بشاراسد، پرچمهای رژیم ملاها و عکس منحوس خامنه ای را به آتش میکشند ولگد مال میکنند، ازقضا پرزیدنت اوباما هم میگوید : اسد باید برود و درایران مردم خسته وبپاخاسته ازسرکوب افسارگسیخته جلادان که ازسیاست مماشات و دلجویی دولتمردان امریکا ازملاها سخت گزیده ومنزجرند، بافریاد رسامیپرسند:” اوباما، اوباما با آنهایی یا با ما“ یعنی اینکه ـ برخلاف وزن شعرـ اوباما ، اوباما باآخوندهایی یا با ما ملت ایران ؟ اینجاست که من ازسیاست که بقول قدیمی ها بی پدرمادراست اصلاسردرنمیآورم وبا خود فکرمیکنم وقتی آقای اوباما میگوید: اسد باید برود وحمایت تمام عیارخامنه ای ـ مالکی، مرشد ومرید بشاراسد را ازاو بروشنی می بیند، میشنود وحتما میخواند امادرمورد این حامیان وقیح خونخوارهیچ نمیگوید وزبان درکام میکشد، نه که من، بگمانم خیلی آدمهای دیگرنیزدرهرحال انگشت بدهان میمانندکه چرا.......
چگونه وچطورمیشودآخر تعریف کرد اینهمه ” یک بام ودوهوا را “ . آقای اوباما لابدکه خوب میداندحلوا وچماق دیگرمثل سابق افاقه نمیکند حتی اگر به فرض بجای رئیس جمهوراسبق حالا وزیرخارجه هم محض رام کردن ملاهای وحشی با نبش قبر روشهای گذشته وتأسی به سیاست شکست خورده پیشین بازبخواهد برای حاکمان شرورایران، کیک ، کلت و انجیل بفرستدیا بدون اینهمه حتی اززبان سخنگوی رسمی وزارت به رئیس جمهورهزارتیرتبریک تولد بگویدیا بگونه باج دهی، آزادی دوکوهنورد راتقاضا نماید. (اینک جای خوشحالی بسیاراست که کوهنوردان بیگناه آزاد شدند) ازاین گذشته آقای اوباما، رئیس جمهورتنها ابرقدرت جهان جوری میگوید : اسد باید برود که آدم ساده دلی مثل من وبعضی هاخیال میکنیم ایشان ازارسال کمک ده میلیارد دلاری مشترک خامنه ای ـ مالکی برای رژیم اسد کلا بی خبراست وگرنه بعنوان رئیس جمهور ایالات متحد امریکا ازکنار مقولاتی ازاین دست نمیشود اصلا بی اعتنا وبی موضع گیری یاسکوت گذشت آنهم درحالیکه پرزیدنت به نفی تحریم سوریه توسط چین وروسیه درشورای امنیت اعتراض یا انتقاد کرده اما چشمان خود را به صدوراسلحه توسط مالکی برای حکومت اسد بسته وخاموش میماند . پرزیدنت اوباما ، درجهان جهنمی رسانه ها ، پیشرفت سرسام آورتکنیک وصعود سطح درک وآگاهی انسان معاصر، بکاربردن کلمات یاجملات آبستراکت برای مردم جهان، نه جاذب و نه حتی اسباب دلگرمی کاذب است .
پرنسیب سیاسی وشرافت اخلاقی رهبران هوشمند صادق نیزنه فقط درگرو زیبایی ژستها ومهارت سخنوری آنان طی دوران پیش ازانتخابات بلکه ارجح برآن وبیشتر به پایبندی آنان نسبت به قول ها ونحوه مسئولیت وکارشان درقبال تعهدات داده شده، بعد ازانتخاب برمیگردد. به این ترتیب فکرمیکنم بسیارشایسته است آقای اوباما همانگونه که بعنوان اولین رئیس جمهورافریقایی ـ امریکایی، برگزیده اکثریت مردم کشورش بوده ، برای مردم ایران نیزـ برخلاف اسلاف خودکه باکودتای ننگین بیست وهشتم مرداد وخیانت به استقلال آنها لکه سیاهی برتاریخ روابط دوکشورگذاشتند واین اواخرپس ازسالها تأخیر، شرمگینانه ازآن ابراز پشیمانی کردند، ، اولین رئیس جمهورکشور بزرگ امریکا باشد که هم برای رفع خاطره تلخ آن خیانت تاریخی قیام کرده وهم با تجربه ای که قطعا از عملکرد فاشیسم مذهبی ایران بدست آورده و مهمترازاینهمه، برای پاسخگویی به خواست نمایندگان سنا وکنگره ایالات متحده امریکا، نخبگان برگزیده مردم، دادگاه ذیصلاح وعمدتابرای ثبت نام خویش بطورویژه درتاریخ جهان وامریکا، به خواست مردم ایران که بارها طی قیام های خود، دولت وی را ازسیاست مماشات وفراتر ازآن، حمایت ازملایان ـ بسبب طولانی کردن بازی بی نتیجه ننگین مماشات وحلوا وچماق ـ منع کرده اند ، گوش سپرده و وزارت خارجه دولت امریکا را ازسکوت وخیره سری درقبال حذف نام مقاومت مردم ایران ازلیست پلید تروریستی برحذر دارد تاچنانچه با وجود ارائه هزاران هزارمدرک ، سند، فیلم ، کنفرانس وبیانیه دررد اتهام سیاسی کلینتون ساخته، هنوزبعضی عوامل مشکوک دروزارت مربوطه میخواهند باج به جلادان ایران بدهند، اززبان رئیس جمهورکشورشان بشنوند وباورکنند که رژیم جنگ وجنون ملایان نه تغییرپذیراست ونه درچارچوب جهالت وجهانخواری خود، انسانیت، نرمخویی و مدارامی فهمدکه البته ادامه هرچه بیشترمورد آخرآنها رابیشترجری وهارخواهد ساخت واین فاجعه طی سی سال برای ایران، منطقه وبخصوص طی هشت سال اخیرپس ازجنگ دوم عراق، بتجربه برای همه مفهوم وملموس شده است .
اذعان وتصمیم به نفی لیست گذاری ناموجه وشوم وزارت خارجه که دست ملایان را درشکنجه واعدام روزانه درایران وکشتارمجاهدین اشرف بازگذاشته، توسط رئیس جمهور اوباما البته تحسین برانگیزونشان توجه وعلاقه خاص ایشان به حسن روابط جاری آتی بین دوکشورودوملت بزرگ خواهد بود که بارها به آن اشاره کرده اند . گرچه مردم ومقاومت خونبارآنان نیز بهرحال با صد هزارشهید ، با سرهای سربداران روزانه بالای چوبه های خونین دار برسرکوچه های وطن و با سوگند وفا مانند اسطوره های بی شباهت اشرف ، باآنان نیزعهد بسته اندکه اگرنه امروز اما نه فردای دورنیز باعزم آهنین ورزم آتشین زنان وجوانان درمیهن ونبرد سیاسی بی امان درخارج ازایران، سرخصم مردم ایران وجهان، سرملایان جنایتکاررا برای ابد و بسختی بکوبند به سنگ و ازآن آونگی سازند تا بلندای البرزودماوند .