فراخوان به آمریکا ـ اتحادیه اروپا و ملل متحد اقدام فوری برای حفاظت از ساکنان اشرف، سیاست قاطع در برابر تروریسم رژیم آخوندی

در کنفرانس بین‌المللی بروکسل که  با حضور رئیس جمهور برگزیده مقاومت برگزار شد، شرکت کنندگان در فراخوانی به آمریکا ـ اتحادیه اروپا و ملل متحد  خواهان اقدام فوری برای حفاظت از ساکنان اشرف شده و خواهان اتخاد سیاست قاطع در برابر تروریسم  رژیم آخوندی شدند.

 خانم مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده مقاومت در این کنفرانس سخنانی ایراد کردند.

خانمها، آقایان،
حضار محترم!
خوشحالم که جلسه یی با حضور منتخبان و شخصیتهای محترمی از اروپا و آمریکا تشکیل شده است. جلسهیی برای بررسی دو مسأله بسیار مهم، یکی دیکتاتوری آخوندها و تروریسم دولتی این رژیم و دیگری خطر یک فاجعة انسانی برای ساکنان اشرف.
من به پایتخت اتحادیه اروپا آمدهام تا به دولتهای اروپا و به ایالات متحده بگویم ادامه سیاست کنار آمدن با رژیم آخوندها فقط فاجعه می آفریند. سکوت و انفعال در مقابل فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران کافی است. و چرا در قبال یک قتل عام دیگر که با ضرب الاجل دولت عراق برای بستن اشرف تدارک دیده شده، دست روی دست گذاشته اید؟
من آمده ام به دولتهای غرب هشدار بدهم که اگر امروز جلوی سرپیچی دولت عراق از قوانین بین الملی و قصد آن برای نابودی ساکنان اشرف را نگیرید، فردا خیلی دیر است. آمده ام بگویم نگذارید تحسینهایی که به خاطر نجات اهالی بنغازی نثارتان شد، حالا به خاطر پرونده اشرف به لکه ننگ ابدی در تاریختان تبدیل شود.

دوستان عزیز!
برملا شدن طرح رژیم ولایت فقیه برای انجام یک انفجار و کشتار بزرگ در واشنگتن حقیقت مهمی را تأیید می‌کند که بارها از سوی مقاومت ایران اعلام شده است؛ یعنی این حقیقت که دیکتاتوری تروریستی حاکم بر ایران نه فقط دشمن مردم ایران، بلکه تهدید اصلی صلح و امنیت جهان است.
اکنون اختاپوس تروریسم ولایت فقیه، دست خود را تا واشنگتن دراز کرده است. از این واقعة مهم، ایالات متحده باید درس بگیرد:
-درس اول، عبرت گرفتن از خطای بزرگی است که با انحراف از مبارزة ضدتروریستی مرتکب شده اید. به جای رژیمی که بانکدار مرکزی تروریسم است، اپوزیسیون آن را هدف قرار دادهاید. در نتیجه راه رشد تروریستهای واقعی را باز کردید. حالا چشم باز کنید تا ببینید هدیة بزرگی که با لیست گذاری مجاهدین به آخوندها اعطا کردید، چه به بار آورده است و ببینید که بزرگترین امتیازتان به خامنه ای، یعنی واگذاری حفاظت اشرف به دولت دست نشاندة رژیم در عراق، تا کجا طمع آخوندها را برانگیخته است.
اگر ایالات متحده جمعبندی صحیحی از این تحول داشته باشد، باید از مردم ایران به خاطر این لیست گذاری که مشارکت در سرکوب است، عذرخواهی کند.
بله، به خاطر این خطا که راه تغییر در ایران را بستید و راه کشتار در اشرف را باز کردید، از مردم ایران عذربخواهید و هر چه سریعتر آن را تصحیح و جبران کنید. این همان خواستة نمایندگان و سیاستمداران برجسته و مسئول آمریکایی هم هست که ما آمریکا را به آنها می شناسیم.
-درس دوم این است که این رژیم هرگز از تروریسم دست برنمیدارد. رژیم ولایت فقیه به علت نداشتن پایگاه در جامعة ایران، به علت پوسیدگی ذاتی، به علت تعارض اساسی با خواستهای دمکراتیک زنان و جوانان ایران، نقطه اتکایی جز سرکوب بیرحمانة مردم و صدور تروریسم ندارد.
چنان که رهبر مقاومت مسعود رجوی بارها گفته است:«اگر روزی رژیم از صدور ارتجاع و تروریسم به خارج ایران دست بردارد و به داخل مرزهای ایران محدود شود، ولایت فقیه روح خود را از دست میدهد و رژیم آخوندی از درون فرو میریزد».
آخوندها به تروریسم پناه میبرند تا فرو نریزند. دربه در در پی بمب اتمی اند تا از سرنگونی فرار کنند، هر روز و هرساعت فرزندان ما را اعدام و حلق آویز میکنند تا راه قیامها را سد کنند. اما ما به آنها میگوییم غیر ممکن است بتوانید از سرنوشت بن علی و مبارک و قذافی جان به در ببرید، این سرانجام محتوم شماست.
-و اما، سومین درس این است که در برابر یک دیکتاتوری تروریستی مذهبی، در پیش گرفتن تعامل و مماشات، یا از سر بلاهت است یا یک شیادی محض برای توجیه سرخم کردن در برابر این رژیم.
در هر حال، این واقعیت که تروریسم آخوندها خود را به مرکز واشنگتن رسانده است، این واقعیت که موشکهای رژیم، اروپا را در تیررس خود قرار داده و این واقعیت که رژیم ولایت فقیه به بمب اتمی نزدیک شده است، نتیجه مستقیم سیاست تعامل و مماشات است.
شگفتا که آخوندها همه دنیا را از بیروت و قاهره تا کراچی و مانیل و توکیو و از پایتختهای اروپا تا بوئنوس‌آیرس را با ترور و خونریزی و گروگانگیری درنوردیدند، اما فقط پاداش و مشوق گرفتند. شگفت انگیزتر این که در عراق، ایالات متحده حتی به چشم پوشی از جنایتهای تروریستی این رژیم بسنده نکرد، بلکه دیکتاتوری تروریستی را در حاکمیت عراق شریک کرد.
بنابراین به همان سیاق که وینستون چرچیل گفت، ما هم میگوییم: آقایان شما، هم به ننگ کوتاه آمدن در مقابل فاشیسم مذهبی تن دادید و هم سرانجام تروریسم جرار آن را در قلب واشنگتن در برابر خود یافتید. درتمام این سالها، رژیم آخوندی در خفا در حال تهاجمهای تروریستی بوده و هست و در علن در حال فراکنی اتهام تروریسم و انواع شیطان سازی علیه مقاومت .
در عراق، همین رژیم، هزاران خلبان، قاضی، وکیل، دانشمند، پزشک، استاد دانشگاه و دیگرعراقیان میهن پرست را ترور کرده است، اما همزمان در کارزار دروغ پراکنی ادعا میکرد که مجاهدین کردها و شیعیان عراق را کشتارکرده اند.
همین رژیم بود که اکاذیبی مانند سکت و فرقه یا  آموزش زنان انتحاری توسط مجاهدین برای عملیات در کربلا یا طرح مجاهدین برای حمله به منطقه سبز بغداد را به خورد وزارت خارجه آمریکا و وزارتخارجه های کشورهای اروپایی داد. تمام اطلاعات و مدارک محرمانه که وزارت خارجه آمریکا برای حفظ نام مجاهدین در لیست جمع‌آوری کرده، یکسره فرافکنی آخوندهاست.

دوستان گرامی!
تردیدی نیست که نیروی تروریستی قدس، به خصوص برای عملیات گستردة خود در واشنگتن، از کسی جز ولی‌فقیه رژیم دستور نمیگیرد. دادگاههای مختلف در اروپا و آمریکا از جمله دادگاه برلین در سال 76 و دادگاه رم در سال 85 بر نقش خامنهای در صدور دستور جنایتهای تروریستی تأکید کردهاند.
در واقع تمام قدرت، یکسره در دست خامنه ای متمرکز است. چند روز پیش حتی اعلام کرد که قصد دارد انتخابات فرمایشی ریاست جمهوری را هم حذف کند و انتخاب یک رئیس قوه مجریه را به مجلس دست نشانده خود بسپارد. هم در شکنجه و اعدام در داخل ایران و هم در حملات تروریستی در خارج ایران، تصمیم گیرندة اصلی، شخص خامنه ای است. از این رو باید به جرم جنایت علیه بشریت در یک دادگاه بین المللی محاکمه شود.
اما راستی چرا سردمدار آخوندها آشکارا به جنگ با جامعة جهانی و معاهدات بین المللی رو آورده است؟
زیرا میخواهد راهی برای فرار از بحرانهای مرگباری پیدا کند که کل رژیم را محاصره کرده است. از یک طرف مردم ایران در دو سال گذشته بارها برای سرنگونی رژیم قیام کرده اند. قیامهایی که شرائط از سرگیری آنها همچنان باقی است و هیچ یک از عوامل و زمینه های آن از میان نرفته است، از طرف دیگر، پس از گسترس قیامهای آزادی خواهانه در خاورمیانه و به ویژه قیام مردم سوریه ، خامنه ای رژیمش را در محاصره آتش میبیند.
جمعبندی خامنه ای از سقوط قذافی و روند سرنگونی حکومت سوریه، رو آوردن به فاز بالاتری از افراطی گری است.استراتژی او از چند محور تشکیل شده است:
1. حمله به اشرف توسط دست نشاندگان عراقی رژیم و سپاه قدس،
2. بالا بردن شمار اعدامها به طوری که در ماه گذشته هر 7 ساعت یک نفر را به دار آویخته اند،
3. تشدید فعالیتها برای رسیدن به بمب اتمی،
4. گسترش تروریسم در جهان غرب، یا چنان که سخنگویان ولایت فقیه گفته اند: « یک جهاد بین المللی».
بنابراین خامنه ای میخواست با یک عمل تروریستی بزرگ در قلب واشنگتن، کل قضایای خاورمیانه را به نفع خود بچرخاند. اما شکست خورد و به دام افتاد.
تازه، این هنوز آغاز کار است. این مخصمه یی است که رژیم ولایت فقیه، به خاطر ضعف ماهوی و طینت فوق‌ارتجاعی خود در آن افتاده است و محال است که از آن بیرون بیاید. اکنون خامنهای دو راه در پیش دارد: یا کوتاه بیاید یا باز هم از سر اضطرار در مسیر تروریزم و ماجراجویی پیش برود. اما از این راه برود یا از آن راه، درهرحال، فرجامش سرنگونی به دست مردم و مقاومت ایران است.
در چنین وضعیتی، این موضوع اهمیت بسیار دارد که ایالات متحده و اروپا اشتباهات سه دهه گذشته در برابر تروریسم رژیم آخوندی را تکرار نکنند. هشدار میدهم که به ارادة شوم این رژیم  برای به دست آوردن بمب اتمی تسلیم نشوید و یک بار بدون ابهام به این واقعیت  اذعان کنید که آخوندها دیوانه وار در حال ساختن سلاح اتمی هستند.
هشدار میدهم که مانند ماجرای خوبر در مورد طرح تروریستی رژیم در واشنگتن اغماض نکنید!
هشدار که مثل آنچه تاکنون در عراق کرد ه اید، به گلایه و شکایت بسنده نکنید و هشدار که ابعاد واقعی طرح تروریستی رژیم را پنهان نکنید. تلاش نکنید که تمامیت رژیم به ویژه خامنه ای را درببرید و مبادا برای مهار انزجار و خشم عمومی، همه چیز را در ظاهرسازی و اقدامهای نمایشی خلاصه کنید.
شاخصهای واقعی در برابر شماست:
تعهدات بین المللی خود در مورد حفاظت اشرف را اجرا کنید،
پروندة تروریسم و نقض حقوق بشر توسط این رژیم را  به شورای امنیت ببرید.
با تحریم کامل نفتی، سوخت رسانی به ماشین سرکوب و تروریسم را متوقف کنید
مقاومت مردم ایران برای سرنگونی فاشیسم مذهبی را به رسمیت بشناسید.
 زمان آن است که مقاومتی را که قربانی کنار آمدن دولتهای غرب با این رژیم است، از لیست تروریستی خارج سازید. در عوض کسانی را که صریحاً توطئه تروریستی رژیم را انکار یا توجیه میکنند، و به ماشین تروریسم رژیم کمک می کنند، در لیست تروریستها بگذارید. آنها سخنگویان و نمایندگان سیاسی سپاه قدس در اروپا و آمریکا هستند که با پوششهای گوناگون در حال دفاع از رژیم ملاها هستند. آنها را همین حالا باید در لیست تروریستی بگذارید.

حضار محترم!
امروز بیش از 20 ماه است که ساکنان اشرف در یک محاصرة ضدانسانی توسط سپاه قدس و دولت عراق قراردارند. در حملة 19 فروردین، 36 تن از ساکنان بیدفاع و بیگناه اشرف بر اثر حمله دولت عراق و به دستور رژیم آخوندها به قتل رسیدند.
در ماههای اخیر 5 تن از بیماران بر اثر کارشکنی در درمانشان جان باخته اند. و شکنجه روانی با 300 بلندگو بی‌وقفه ادامه دارد. همزمان، سپاه تروریستی قدس با حمایت دولت عراق، دکلهای جاسوسی و پخش پارازیت در کنار اشرف نصب کرده است که زمینه ساز حمله بعدی است.
در همین حال، مقاومت ایران به اسناد و اطلاعاتی از درون رژیم دست یافته که نشان میدهد بر اساس دستور خامنه ای، دولت عراق به بهانة ضرب الاجل بستن اشرف، در تدارک انجام حمله و اشغال بخشهای دیگری از اشرف است. بر این اساس، دولت عراق در تلاش نهادهای ملل متحد برای حل مسألة اشرف، کارشکنی میکند. ازجمله، فشارهایی را اعمال میکند تا کار کمیساریای پناهندگان ملل متحد برای تعیین استاتوی ساکنان اشرف را مختل کند. هم‌چنان که قبل از آن، طرح آقای استیونسون و پارلمان اروپا را مختل و متوقف کرد.
بنابراین، ما امروز در این جا جمع شده ایم تا  از دولتهای اتحادیة اروپا و ایالات متحده بپرسیم: چرا در برابر ضرب الاجل دولت عراق برای بستن اشرف که هدف آن آشکارا پاکسازی ساکنان اشرف است، سکوت کرده اند؟ و به آنها میگوییم نباید در برابر این نقشة شوم برای ساکنان اشرف که تحت عنوان ضرب الاجل صورت میگیرد، دست روی دست بگذارند.
روابط گستردة سیاسی، امنیتی، و اقتصادی با عراق، دولتهای غرب را قادر میسازد که عراق را به پیروی از قوانین بین المللی وادار کنند. وانگهی، پس از موضعگیری کمیساریای پناهندگان ملل متحد که ساکنان اشرف را به عنوان پناهجویان برخوردار از حفاظت بنیادین اعلام کرد و پس از ابتکار بارونس اشتون نماینده عالی سیاست خارجی اتحادیه اروپا که سفیر دورویت را به عنوان نمایندة شخص خود در قبال موضوع اشرف منصوب نمود، اکنون باید آمریکا و دولتهای اتحادیة اروپا از مأموریت نمایندة ویژه حمایت کنند؛ به طوری که نمایندة ویژه بتواند به عراق سفر کند، از اشرف بازدید به عمل آورد، از آنجا گزارش مستقیم تهیه کند و مجموعة اقدامهای ضروری برای حفاظت ساکنان اشرف را انجام دهد. و اجازه ندهند که به این تلاشها و دستاوردها لطمه وارد شود. و زمان آن است که دبیرکل ملل متحد و کمیسر عالی حقوق بشر،  هر چه زودتر برای استقرار ناطران ملل متحد در اشرف اقدام کنند.  و این ضربالاجل سرکوبگرانه را لغو کنند.
و سرانجام زمان آن است که دولتهای غرب درکنار مقاومتی قرار گیرند که خواستهای مردم ایران یعنی آزادی، دمکراسی، جدایی دین و دولت ، برابری زن و مرد و یک ایران غیر اتمی را نمایندگی میکند.
از همه شما متشکرم