آهای شیران در زنجیر و زندان
دوباره خاتمی آمد به میدان
آهای قربانیان ظلم و بیداد
دکان خامنه از رونق افتاد
برای گفتمان صد برابر
به میدان آمد آن شیر سماور
آهای کلیه فروشان مبارز
که باشد خونتان یک خورده قرمز
دوباره سید خندان عیان شد
دوباره قیمت کلیه گران شد
رواج صنعت کلیه فروشی
بود از افتخارات مموشی
اگر چه دفعه قبلی چنان شد
یه کم ایشان دچار زرتمان شد
ولی ایندفعه توپه کار سید
پر است از گفتمان انبار سید
شگردش چیدمان مخ زنی بود
بسی مخ زد در آن ایام محدود
زده سید دوباره توی دنده
فراوان میشه کار و نان و خنده
برای خیل بیکاران ایرون
هزاران حکم شرعی داده بیرون
علاج گشنگی هم گفتمان است
سخنهایش همه بی استخوان است
برای اختلاس و خوردمان نیز
شده فن بیانش کاملا تیز
اگر چه اختلاس از بانک جرمه
ولیکن قورتمانش قند و قورمه
اساسا گفتمانش با سوات است
برای سیدعلی آب حیات است
چرا آندفعه این سید خرابید
برای آنکه بی جوراب خوابید
وگرنه گفتمانش بی نظیر است
اگرچه یک کمی ایندفعه دیر است
چه خوبه سید خندان بدونه
بزودی سیدعلی هم سر نگونه