از زمان معامله سیاسی کلینتون-خاتمی بر سر قرار دادن نام سازمان مجاهدین خلق ایران در لیست تروریستی وزارت خارجه آمریکا تا همین لحظه مجاهدین همراه با همه یاران داخلی و خارجی اش نبرد جانانه هوشیارانه خردمندانه دقیق ظریف حساس و.. را پیش برده اند که جای بحث و تامل بسیار دارد . چگونگی پیشبرد این کارزار طی این سالیان در ضمن بیان کننده بخشی از ماهیت و عملکرد مجاهدین در کار سیاسی نیز می باشد. اوج تعهد به پیمانهای بسته شده بردبار و با گذشت اعتقاد داشتن تا پای جان بر سر اصول دمکراتیک و حقوق انسانی آزادمنش و انعطاف پذیردرعین اصولی بودن و....که در عین حال گویای شایستگی و سطح و مدار تکاملی بالای مقاومت و مردم ایران بطور کلی برای دستیابی به زندگی بهتر است .
در این نبرد آنها تنها با یک دولت طرف نبوده و نیستند بلکه با دول و جریانات ریز و درشت پلیدی چنگ در چنگ شدند که هر کدام براستی مظهری از زشتی دنیای موجود بوده وهستند.
در این نبرد آنها نه تنها برای حقوق انسانی و مسلم خود و مردم کشورشان بلکه برای حفاظت از ارزشها و دست آوردهای بشری در زمینه حقوق انسانی نیز تلاش می کنند به همین دلیل صدایشان از طرف وجدانهای بیدار جهان شنید شد و پاسخ گرفت و این نبرد تا پشت در کاخ سفید گسترش یافت و مقامات مربطه را به پاسخ گوی کشاند از جمله امروز خانم کلینتون را وادار کرد که در برابر نمایندگان مردم آمریکا و در انظار جهان با احترام از قهرمانان اشرف نام ببرد و خود و دولتش را در رابطه با تعهدات داده شده مسول بداند. این بی شک گام بلندی است که دستاورد همین نبرد نفس گیر مجاهدین و یارانشان است نبردی که در هر شرایط اراده کرده است که تا رسیدن به خواسته های انسانیش ادامه یابد .
هر ملتی حق دارد(از جمله مردم ایران و مجاهدین خلق ایران) که در برابر هر نظام سرکوبگری که هیچ راه مسالمت جویانه ای برای احقاق حقوق شهروندانش باقی نمی گذارد قیام کند و در صورت لزوم دست به سلاح ببرد تا سیتم را براندازد و وضع موجودرا دگرگون کند هیچ چیز و هیچ کس نمی تواند و نباید مانع این راه شود .
اگر براستی نوری المالکی و همکارانش بازیچه دست ارتجاع مذهبی حاکم بر ایران نیستند وبر عراق امروز دمکراسی و حقوق بشر حاکم است پس بر اساس قوانین دمکراتیک مجاهدین حق انتخاب دارند که در عراق بعنوان پناهنده باقی بمانند و آزادانه به فعالیت سیاسی بپردازند همان حقی که به عنوان نمونه در کشورهای اروپایی رایج است اما محدودیت و محاصره و کشتار اشرفیان روشن کننده ماهیت دیکتاتوری وابسته حاکم در عراق است و این چنین پرده ها می افتد و چهره ها برای همه قابل رویت می شود.در سطح دول جهان و دنیای به اصطلاح آزاد هم اگر حقیقتا حقوق بشر و دمکراسی و قوانین دمکراتیک اصول راهنمایشان هستند و نه چیزی دیگر بفرمایید در همان چهارچوب و حقوق و قوانینی که می گوید بنای کار شماست با مجاهدین وارد رابطه شوید و بگذارید از حقوق انسانی خویش بهره مند شوند مانع آنها نشوید تا معلوم شود چه کسی و تا چه حد و تا کجا ظرفیت و توان کار در فضای براستی دمکراتیک و زندگی مسالمت آمیز را دارد این گوی و این هم میدان .....
هزاران محفل و گروه و جریان فرهنگی مذهبی اجتماعی و سیاسی و... در آمریکا و اروپا مشغول فعالیت هستند اگر براستی مجاهدین یک سکت محدود بسته بی پایگاه مردمی و... هستند در حد همین گروهها به آنها اجازه فعالیت بدهید بگذارید آزادانه فقط حرفشان را بزنند و علنی کار کنند در اطاق شیشه ای در برابر دید جهان براستی چرا این همه محدویت فشار و ..علیه یک گروه؟
آنان که دست اندر کارند بخوبی می دانند که حقیقت همیشه آن چیزی نیست که به زبان می آورند ویا نمایش می دهند شیادان شرکای شرورانند که حرفه اشان دروغ بافی و فریب است .با وجود همه ناملایمات و شداید و شکستها سرانجام سر فرازی و پیروزی از آن راستی است.