مراسم بزرگداشت دانیل میتران دراورسوراواز -مراسم بزرگداشت خانم دانیل میتران 3 آذر90، در اور سوراواز با حضور برخی از دوستدارانش برگزارشد.
دراین مراسم ژان پیربکه شهردار اور,میشل ژوئی دبیرکل فرانس لیبرته,سناتور آن ماری لیزن رئیس افتخاری سنای بلژیک,آلن ویوین وزیرمشاورپیشین درامورخارجی فرانسه,موریس بوسکاور شهردارتاورنی, نخست وزیرسیداحمدغزالی,دکترصالح رجوی نماینده شورای ملی مقاومت در فرانسه سخنرانی کردند.
میشل ژولی: او در دفاع از آرمانهای مختلف در سرتاسرجهان حضورداشت-ازشما بدلیل مراسم عالی تشکر میکنم ازدوستان مجاهدین ایرانی و مجاهدین فرانسوی
خانم آن ماری لیزن: خانم میتران درنامه اش به من نوشت که شما در دوران ریاستتان برسنا یک کار میتوانید بکنید وآن استقبال ازخانم مریم رجوی است
مریم رجوی: او که به راستی وجدان فرانسه و وجدان تمامی انسانهای آگاه و آزاد بود
http://www.youtube.com/watch?v=KIbMz8iWCho
سخنرانی مریم رجوی
دانیل میتران، شریف ترین سمبل دفاع از انسانیت و حقوق بشر در جهان امروز، صدای وجدان فرانسه و حامی بزرگ مجاهدان اشرف، چشم از جهان فروبست.
خانمها، آقایان،
دوستان گرامی
جمع شدن ما و حضور شما امروز به خاطر گرامیداشت دانیل میتران عزیز است. زنی بزرگ، سمبل جاودان و مشعلی در مسیر مبارزه، مقاومت، عدالتخواهی و دفاع از حقوق بشر و دفاع از همة سرکوب شدگان در هر کجای کره زمین است.
او که به راستی وجدان فرانسه و وجدان تمامی انسانهای آگاه و آزاد بود.
در حقیقت او نه تنها بانوی اول فرانسه، بلکه بانوی اول حقوق بشر در دنیا بود و من این را مستقیم به او گفته و نوشته بودم.
و به همین دلیل، دانیل عزیز که از 17سالگی، در صفوف مقاومت فرانسه به نبرد با نازیها برخاست، هرگز آرام نشد. و یک حامی بزرگ برای فرانسوا میتران فقید بود.
دانیل به دلیل موقعیتش، به قول خودش از روی فرش سرخهای متعدد در اقصی نقاط دنیا عبور کرد. ولی از همه آنها نتیجه گرفت که باید برای سرکوب شدگان، فراموش شدگان و قربانیان بیعدالتی، بیشتر مبارزه کند.
به همین دلیل، بزرگترین حامی مقاومت ما و اشرفیها بود. در همة لحظات سخت قبل از همه حاضر بود و می خروشید.
در سپتامبر گذشته پیامی درباره اشرف به اجلاسی در مقر سازمان ملل متحد در ژنو فرستاد.
او این پیام را روی تخت بیمارستان نوشته بود. پیامی که تنها برای آن جلسه نبود. بلکه برای بشریت زندانی شده در حصارها بود.
در حصارهای تحقیر و سرکوب، در حصارهای وادادگی و فرسودگی.
پیامی برای بشریت که باید جایگاه حقه خویش را دریابد.
و در عین حال بشارتی است از این که دژخیمان نمیتوانند به مقاومت یک خلق پایان دهند.
این بشارت، که به رغم دیوارها و حصارها، امید به زودی باز میگردد.
بشارت عشق به زندگی و رویای جهانی عادلانه که در آن صلح و امنیت برای تک تک افراد تضمین شده باشد.
راستی چه کسی عمیق تر از دانیل میتران فلسفه پایداری اشرفیها را درک و بیان کرده است؟ آن جا که گفت «در کمپ مسأله زنده ماندن به خاطر خود مطرح نیست، بلکه برای دیگران زیستن است».
او صراحتاً به اشرفیها پیام میداد که مقاومت کنید، از جایتان تکان نخورید این حق شماست.
پیام آن روز دانیل میتران شاید یکی از آخرین نوشتههای او باشد،
وصیتی برای ما و برای انسانها که چگونه آینده را تدارک ببینیم.
او به دوستان عزیز و نازنین اشرفی گفت تدارک آینده به بهای فداکاری شما به دست میآید. و این تنها بهایی نیست که شما پرداختهاید، این الگویی است برای ستمدیدگان که با خونتان خطاب به بشریت مینویسید.
حالا دانیل عزیز درگذشته است.
آن هم در موقعی که مجاهدان اشرف بیش از هر زمان دیگر به حمایت و کمک او نیاز داشتند.
زیرا جنایتکاران هر روز میگویند که میخواهند اشرفیها را از بین ببرنند.
اما من نمیتوانم بگویم که دانیل دیگر در میان ما نیست.
آن وجدان بیدار که نمیخواست به قول خودش، شاهد«از هم دریده شدن جهان برای قدرت و ثروت باشد»،
آن شجاعت مسحورکننده که تعادل قوا را در جهت منافع عدالت به چالش میکشید.
آن انسانیت خردمند و سخاوتمند
و آن روح سرکش و ناآرام، نمرده است. و به نبرد خود ادامه خواهد داد.
او سمبل واقعی شعار فرانسه، آزادی، برابری و برادری بود.
من او را در میان شما در میان فرانسویهایی که در کنار سرکوبشدگان میایستند و در تمام انسانهای آزاده جهان میبینم.
مطمئنم که انسانهای شریف در این کشور و تمام اروپا جای او را پرخواهند کرد.
من برای آقای میشل ژولی دبیرکل و امانوئل پوئولان رئیس، (بنیاد فرانس لیبرته) که در این سالها به بهترین وجه فعالیتهای این بنیاد را پیش بردند آرزوی موفقیت میکنم و مطمئنم که خواسته و ارزشهای خانم میتران را ادامه میدهند. عمیقاً به شما و به اعضای بنیاد تسلیت میگویم.
همچنین به خانوادة میتران و به خصوص فرزندانش ژیلبر و ژان کریستف تسلیت میگویم.
از همه شما متشکرم.
http://www.youtube.com/watch?v=IJEVssO68uo
ژان پیر بکه، شهردار اور سور اواز
خانم رئیس جمهور، دوستان عزیز،
بله، یک بانوی بزرگ از میان ما رفت. دانیل میتران، یا دانیل، همانطور که بسیاری او را این گونه صدا میزدند. وقتی او را کمی بیشتر می شناختیم، با احترام و تحسینی که همگی ما نسبت به او داشتیم، او از میان ما رفت. او بسیار جوان بود که به مقاومت پیوست، واژه یی که امروز به طور خاص در ذهن ما نقش بسته است. به علاوه، در مقاومت بود که با کاپیتان فرانسوآ مورلاند، که بعدها فرانسوآ میتران شد، آشنا گردید. این روحیه مقاومت مستقیماً با مبارزات شما گره میخورد. البته او همسر رئیس جمهور بود و وی را در همه جا همراهی میکرد ولی در عین حال، او چیز دیگری بود. او یک فعال و یک رزمنده بود که روحیه مقاومت را که از جوانی در او وجود داشت، در خود نگه داشته بود. او در دفاع از آرمانهای مختلفی در سرتاسر جهان حضور داشت. من به خاطر دارم در سال 1989، در قضیه «روسری» در شهر کری، او اظهار داشت: اگر امروز دویست سال پس از انقلاب، لائیسیته قادر نباشد در فرانسه همه مذاهب و دیدگاهها را در خود بپذیرد، این به معنی یک عقبگرد خواهد بود. و بعد هم مبارزه اش در بنیاد فرانس لیبرته که من به دوستانمان در این بنیاد درود می فرستم، کسانی که او را همراهی کردند و جنبش او را ادامه خواهند داد زیرا گرچه او دیگر نیست ولی روحیه، عقاید و ارزشهایش همچنان زنده هستند و دوستانمان در فرانس لیبرته، به مانند بسیاری دیگر، مایلند پیام آور این ارزشها در فرانسه و در جهان باشند. بله، دانیل ما را ترک کرد و از این پس در کلونی، شهری که خانواده اش زندگی می کرد و وی دوران کودکی اش را گذراند، آرام خواهد گرفت. کلونی همچنین همانجایی است که وی با فرانسوآ میتران آشنا شد. این بازگشت به کلونی بسیار سمبلیک است. در هر صورت، مایلم به دوستان ایرانی، و همچنین به دوستان فرانسوی که اینجا گرد آمده اند، بگویم که ما چقدر نسبت به ارزشهایی که دانیل میتران حامل آنها بود، مدیون هستیم. ما تلاش خواهیم کرد راه او ادامه دهیم، دفاع از ارزشهای او را ادامه دهیم، هر کجا که باشد و هر آرمانی که باشد. این ارزشهای آزادی، این ارزشهای حقوق بشری، از هر چیز دیگری بیشتر ارزشمند هستند. ما باید، هر کداممان در حد و توان خود، مسیر او را ادامه داده و از او الهام بگیریم. بسیار متشکرم
http://www.youtube.com/watch?v=-I_jwzBqJvY
میشل ژولی، دبیرکل فرانس لیبرته
یک هفته است که ما بسیار مشغول امور خاکسپاری دانیل میتران هستیم. ولی در ضمن فکر می کنم که من وظیفه دارم و بخصوص افتخار دارم که برای شما سخنرانی کنم تا از شما تشکر کنم. از شما خانم رجوی. از شما دوستان مجاهدین ایرانی و مجاهدین فرانسوی من چون وقتی اینجا هستیم باید این فرض را بکنیم. تشکر از شما به خاطر مراسم عالی در بزرگداشت دانیل میتران.
درست است که او صمیمانه به شما کمک کرد. به خاطر تمامی دلایلی که گفته شد، و من تکرار نمی کنم. ولی در ضمن به خاطر اینکه یک هویت مشترک بین زندگی او و اهدافی که از آن دفاع میکرد با زندگی شما و اهدافی که شما از آن دفاع می کنید وجود دارد.
او وصیت کرد که جسدش به طبیعت برگردد به چهار عنصری که غالبا به صورت استعاره به او برای سخن گفتن از چیزهای خوب مشترک انسانیت کمک می کرد. او فکر می کند که به تمام چرخه های بزرگ طبیعت باز خواهد گشت و در نبود جاودانگی، می تواند جهانشمولی را بدست آورد. من فکر می کنم که او طی حیاتش در این مسیر بود و مطمئن هستم حالا که ما را ترک کرده است این مسیر را خواهد رفت. من مجدداً از شما تشکر میکنم، به اسم او، به اسم بنیاد فرانس لیبرته، و به اسم دو پسرش ژیلبر و ژان کریستف که مطمئنم به من اجازه می دهند بگویم بدون شک دوست داشتند در این مراسم شرکت کنند، من مطمئن هستم ولی طبعاً درگیر جنبه های پروتکلی مراسم روز شنبه هستند. من از شما به خاطر سازماندهی این مراسم تشکر می کنم. امیدوارم یک روز بتوانم به این جا برگردم و بیشتر صحبت کنم. ولی امروز فکر میکنم زمانی برای سخنرانی نیست. زمان تعمق و یادآوری بهترین خاطراتی است که دانیل میتران برای ما برجای میگذارد.
سناتور آن ماری لیزن، رئیس افتخاری سنای بلژیک
«خانم رئیس جمهور، آقای ژولی و همه شما که برای سهیم شدن در گرامیداشت یاد و خاطره کسی که ما را ترک کرده، دقایقی اینجا در کنار یکدیگر حضور دارید...
خانم رئیس جمهور شاید شما ندانید اما هنگامی که من رئیس سنای بلژیک بودم، او بود که به من نامه نوشت. و البته ما به دلیل سفرهایی که با همدیگر داشتیم و مربوط به سیاست خارجی فرانسه بود، یکدیگر را می شناختیم. او درنامه اش به من گفت شما در دوران ریاستتان بر سنا یک کار می توانید بکنید و آن استقبال از خانم رجوی است و احساس پیوند و دوستی من با او هم از این رو بود که او پیش از هر چیز زنی شجاع بود و به موجودیت و حضور خود به رغم مشکلات ادامه می داد. پس چنین زنی تنها سزاوار یک چیز است، سزاوار آن که ما به آنچه برای رسیدن به آن همت گماشته بود، ادامه دهیم. به نظر من این باید نتیجه گیری اصلی و واقعی ما باشد. به عبارت دیگر، امروز بهترین نوع ادای احترام و بزرگداشت او این است که راهش را ادامه دهیم. و همه ما که اینجا هستیم با حداکثر تلاشی که در توانمان است ادامه دهیم. برگزیدن این لحظه برای اینکه ما هم بتوانیم به سهم خود به این زن استثنائی ادای احترام کنیم، یک حسن انتخاب از سوی شما بوده است.
آلن ویوین، وزیر مشاور پیشین در امور خارجی فرانسه
«خانم رئیس جمهور، برای من قدری دشوار است بدون غلیان احساسات درباره دانیل میتران صحبت کنم. من یک نماینده جوان پارلمان بودم و او از کسانی بود که می دانست چگونه با روی گشاده انسانها را بپذیرد. او چندان از چشم انداز اینکه جایی بانوی اول شناخته شود، خوشش نمی آمد. در واقع یک زن شهروند بود. من هنوز صبحانه های خیابان «بی یور» [محل آپارتمان قدیمی میتران] را به یاد دارم که عده ای دور هم جمع می شدیم و با امید بسیار اما بدون باور جزمی به آینده، تنها تلاش می کردیم سیاست را به نحوی ترسیم و تدوین کنیم که انسانی تر باشد. یک جمله هم درباره سرسختی و وسواسی که در پیش بردن مبارزات و تعهد خود به خرج می داد، بگویم. به یاد دارم در دولت خانم کرسون وزیر مشاور در امور خارجه بودم. یکی از اولین کارهایش این بود که به نوعی همه ما را به دفتر خود در میدان تروکادرو احضار کند. این موضوع قدری دیپلوماتهایی را که پیرامون من بودند شوکه کرده بود، زیرا مشغله تشریفاتی از نوع دیگری داشتند. او ما را پذیرفت و گفت : «ببینید الان ما این مسأله و آن مسأله را داریم و باید دست به کار شد. پس دست به کار شوید!» زنی بود با اصول اعتقادی محکم که همیشه پروژه یی را که در دست می گرفت، تا آخر آن را پیش میبرد. پس من طبعاً از اینکه او با آرمانی که شما از آن دفاع می کنید آشنا و با آن همراه شد، تعجبی نمی کنم، منظورم آرمان اشرفیان است که دقایقی پیش آن طور ما را منقلب کردند، زیرا دیدیم که چگونه در شرایط دشواری که دارند، این بزرگداشت و ادای احترام به یاد و خاطره دانیل میتران را برگزار کردند. لذا چگونه می توان امروز و فردا با آرمانی که شما از آن دفاع می کنید، همراه نبود؟»
موریس بوسکاور، شهردار تاورنی:
خانم رئیس جمهور
من فکر نمی کنم، بتوانم چیزی به آنچه که سخنرانان قبلی گفتند، اضافه کنم، به ویژه به اظهارات شخص شما. فقط میخواستم یاد آوری بکنم یکبار دانیل میتران را در حدود 20سال پیش در شهر تاورنی که من شهردارش هستم در یک کنفرانس برای افرادی که خانه مناسبی نداشتند، ملاقات کردم. خیلی ها در آنجا بودند، ژان پیر بکه هم بود، آبه پیر هم بود. ما صحبتها و پیامهای متفاوتی از همه شنیدیم که خلاصه می شد در این که باید برای همه فرصتی فراهم شود تا زندگی شایسته یی داشته باشند، و سرانجام همه به این نتیجه رسیدیم که خروج از آن وضعیت با همبستگی و فائق آمدن بر خودخواهی و فردیت امکانپذیر می شد. باید بگویم، دانیل میتران در آن زمان بانوی اول فرانسه بود، من هرگز احساسی همانند آن دیدار نداشتم. و به شما خانم رئیس جمهور می گویم که شما می توانید به همه دوستان فرانسوی اعتماد کنید، برای اینکه در نهایت اشرف شایسته و آرام بماند و ایران جایگاه خود را دموکراسی و نظامی مبتنی بر جدایی دین ازدولت بازیابد. شما همواره حمایت ما را خواهید داشت و دانیل به ما کمک خواهد کرد که در این مسیر با شما باشیم.
نخست وزیر سید احمد غزالی:
من در شرایطی نیستم که اجازه دهد از دانیل میتران، از زندگیش، از کارش صحبت کنم. او دوست همه سرکوب شدگان، تحقیر شدگان بود و همه زندگیش را به رغم محدودیتهای محافل رسمی به خصوص وقتی بانوی اول فرانسه باشید، صرف این کار کرد. ولی او با شخصیتش منبع عظیمی از نور امید می پراکند. و فکر می کنم این چیزی است که در من باقی مانده است. برای انتخاب یک پیانیست، آهنگ بهتری نمی شد انتخاب کرد: یک، آواز پارتیزانها و دو، زمان زنبق فرارسیده، تا کمی از آنچه می شود در مرگ این انسان بزرگ توصیف کرد را بیان کنیم. هیچ چیز و هیچ کس نمی تواند، ادای احترامی قوی تر از آنچه که در فیلم دیدیم، ادای احترام اشرفی ها به خانم میتران را داشته باشد. یعنی جمعی از افراد که اگر چه لوله تفنگ به سمت آنها نشانه رفته، تفنگ عوامل شیطانی ملاها، آنها توانستند تفنگها را فراموش کنند و این میزان قوی، صادقانه، با احساسات، با سپاس،از دانیل میتران قدردانی کنند. دوستان عزیزم، من نمی توانم بیش از تکرار آنچه همه مبارزان در سازمان مجاهدین و همه اشرفیها گفتند، چیزی بگویم. مرسی دانیل میتران.
اسقف گایو
خانم رئیس جمهور، دوستان عزیز
پس از تمام چیزهایی که شنیدم میخواهم یک گل کوچک به سبد شما اضافه کنم. یعنی آزادی. به نظر من دانیل میتران یک زن آزاد بود. آزاد چون بر اساس اعتقاداتش زندگی می کرد نه بر اساس منافعش. به نظر من، در جامعه، افراد آزاد تعدادشان زیاد نیست. از افراد آزاد می ترسند، چون مزاحم بقیه محسوب می شوند. او آزادی رفتن به سمت اقلیتهای سرکوب شده را داشت. و بعد در این قدردانی عالی که توسط اشرفیها صورت گرفت، شما دیدید که یک قلب بزرگ بود که ترسیم شده بود و در این قلب بزرگ تصویر دانیل میتران نقش بسته بود. دانیل میتران آزاد بود برای آن که عشق بورزد. و فکر میکنم تمام فرانسه هنگام خاکسپاری فرانسوا میتران، وقتی او مازارین را که بین دو پسرش جای داده بود، بوسید، منقلب شدند. او قلبی بزرگ داشت برای دوست داشتن، برای پذیرا شدن و محترم شمردن دیگری. یادم می آید که یک روز دانیل میتران گفته بود: انسان خود تنها در حدی آزاد می شود که در عمل به دیگران در جایی کمک کرده باشد تا آزاد شوند. و فکر می کنم او به همه ما این خدمت را می کند که ما را باز با فکر آزادی بیدار کند.
دکتر صالح رجوی، نماینده شورای ملی مقاومت در فرانسه:
دوستان عزیز،
همه چیز گفته شد. اجاز بدهید ابتدا به دانیل میتران ادای احترام بکنم، یک مدافع خستگی ناپذیر، حقوق بشر و ارزشهای واقعی انسانی، در همه جبهه ها. اولین بانوی اول فرانسه که همه پروتکلهای رایج سیاسی در مقابل دیپلوماسی را زیر پا لگد مال کرد و برای دفاع از محرومان جهان پا به میدان گذاشت. در همه جا. در تایتی، در تبت، در صحرا، در شیلی، در کردستان و به طور خاص در ایران از اولین ساعات آغاز فعالیت مقاومت ایران. یادم می آید در سال 1987، اولین دولت ائتلافی وقت فرانسه، در جریان یک معامله با رژیم ایران، که اریک رولو بعداً در لوموند دیپلوماتیک آن را افشا کرد، بسیاری از ایرانیان و اعضای مقاومت ایران را از پاریس به گابن فرستادند تا به رژیم ملاها تحویل داده شوند. من نزد دانیل میتران رفتم که بلافاصله با من ملاقات کرد. و فردای آن روز او به همراه میشل پیکولی تعداد زیادی از هنرمندان، به دیدار ایرانیان اعتصاب کننده آمد و بیش از سه ساعت برای حمایت از حدود 40 ایرانی که در سی امین روز اعتصاب غذایشان بودند، در مقابل دولت کشورش، دیدار و گفتگو کرد. این اقدام یک شجاعت بی نظیر بود. یا وقتی که داستان اشرف پیش آمد و مزدوران آخوندها در عراق به اشرف حمله کردند، باز هم دانیل میتران، با وجود کهولت، با وجود خستگی و بیماری، وارد صحنه شد و شخصاً حضور داشت. او دیوارهای سکوت را شکست، دیوارهای ننگ را شکست، و دیوارهای دروغ را درهم شکست. حالا می خواهم به دانیل عزیز بگویم، برای اشرفیها، برای دوستان من از زن و مرد که در اشرف ساکن هستند، برای مردم ایران، همواره، در قلب و ضمیر ما زنده هستید. متشکرم
http://www.youtube.com/watch?v=Cdspivm4dgI
وداع
با دانیل میتران
میشل ژولی، دبیرکل فرانس لیبرته :
دوستان عزیز، ژان کریستوف و ژیلبرت، پسران دانیل، از من خواستند در این مراسم، در مورد تعهدات و مبارزات دانیل میتران و خانواده دوم او یعنی بیناد فرانس لیبرته صحبت کنم. به عنوان دبیرکل این بنیاد، باید بگویم که وقتی با دانیل میتران در حدود سی سال پیش آشنا شدم، از من خواست دبیر کل سه انجمنی باشم که قبل از اینکه بنیاد فرانس لیبرته تأسیس بشود، او ریاست آنها را به عهده داشت. گفتن همه مسایل در مورد دانیل میتران و بنیادش در این فضای عاطفی که ما را دور هم و خانواده اش جمع کرده، دشوار است. خیلی چیزها هست که سالهاست همه دانیل میتران را به اعتبار آن می شناسند، من به تصویری از تعهدات او بسنده میکنم.
در روز 10مه سال 1981 بودیم که نتیجه انتخابات ریاست جمهوری و انتخاب فرانسوا میتران توسط مردم فرانسه اعلام شد. فرانسوآ به آرامی به دانیل گفت: دانیل، چه خواهد شد؟ این یک سوال، یا شاید یک احساس ترس، در مقابل فضای پیچیده و روز جدیدی بود که در مقابل هرکدام از آنها قرار داشت.
دانیل میتران تردیدی نداشت. هرچند که هنوز نمیدانست با این زندگی جدید چطور باید خود را تطبیق دهد. اما او می دانست که هرگز، هرگز ، به عنوان خانم کاخ الیزه بسنده نخواهد کرد. چرا که او چهل سال مقاومت به عنوان رزمنده سوسیالیست و همبستگی فعال را در پشت سرخود داشت.
دبیرکل بنیاد فرانس لیبرته اضافه کرد :
دانیل میتران در سال 1986 سرانجام بنیاد فرانس لیبرته را تأسیس کرد. 25سال مبارزه علیه آپارتاید در آفریقای جنوبی، در صحرا، در تبت، برای کردها، حمایت از مقاومت ایران، و مردم ...، قربانیان تمام تحریمها به طورخاص مردم کوبا، قربانیان جابجایی، گرسنگان، محرومان، به عقب رانده شدگان تحت عنوان پیشرفت و توسعه. 25سال پروژه های در حال اجرا، مدارس، مراکز درمان، مبارزه با ایدز، مبارزه با مجازات مرگ و تردید نیست که علت آن فعالیت های دانیل بود.
در ده سال آخر، او تمام تلاشش را برای دستیابی مردم محروم به آب، متمرکز کرد.
از تابستان گذشته دانیل پیش بینی کرد که دیگر سال جدید را نخواهد دید. به طور پرتلاشی به منظم کردن اموراتش پرداخت. ماه گذشته بیست و پنجمین سالگرد تأسیس بنیاد را برگزار کرد. بعد کم کم کامپیورش را خاموش کرد و با آرامش خاطر و وجدانی راحت به سوی نور رفت.
http://www.youtube.com/watch?v=2vF3K8HMB2E
ژیلبرت میتران، فرزند دانیل میتران
خانواده من از همه کسانی که در اینجا حضور دارند، همه کسانی که شهادت دادند، همه کسانی که فکر کردند با نام و نشان یا بی نام نشان، دانیل میتران را در مسیر زندگی او همراهی کردند، و در آخرین همراهی شان برای خاکسپاریش در کلونی با ما هستند، از صمیم قلب تشکر می کند. دانیل، به اینجا آمد به همانجایی که چشم به جهان گشوده بود، تا آرامش ابدی بگیرد.
15سال پیش، در ژانویه 1996، او نوشت فرانسوا زندگی را رها کرد، درحالیکه خیلی خسته بود و ما نحوه خروج او از صحنه را محترم می شماریم، او از خانواده جدا شد، تا در میان هزاران نفر زندگی کند، چرا که فرانسوا نمی میرد، فرانسوآ نمی میرد....
و امروز، فرزندان او، خانواده او، قبل از همه، عشق شان را به او ابراز می کنند که به ما زندگی داد. و ما امروز همان عبارت او را بکار میبریم که : مادر نمی میرد، مادر نمی میرد. و پژواک آن از جهان به ما برمی گرددکه : دانیل نمی میرد، دانیل نمی میرد.