فیلمبرداران و دست اندرکاران خودشان صحنه ها را ثبت کرده اند.
فیلم حمله به کوی دانشگاه درانترنت ورسانه های گروهی جهان پخش شده است.
 عده ای میگویند دعوای گرگها باعث شده است فیلم خارج شود. دیگران میگویند برای سفید سازی بسیجی ها ولباس شخصی ها ارسال شده است. بعضی ها هم میگویند برای ایجاد جورعب ووحشت بیشتربیرون داده شده است. میتواند یکی ویا همه برداشت ها درست باشد.میتواند هیچکدام صحیح نباشد. درهرحال دراین مقطع زمانی ودراین وضعیتی که حاکمان تهران قرارگرفته اند دردی را ازآنها درمان نخواهد کرد. بلکه برعکس همچون قطرات بنزین، شعله های گرگرفته خشم خلق را درآینده شعله ورترخواهد ساخت.
دیدن فیلم تکاندهنده یورش ظالمانه به" کوی" را برغم دردناکیش چندین بارتماشاکردم. عربده کشی ها وزوزه های دژخیمان ازهرقماشش، تداعی کننده فیلمهای ساخته شده مستند درباره وحوش است.
 مثلا گله کفتاران گرسته، آن هنگام که به طعمه هایشان رسیده باشند.
بادیدن فیلم  بیش ازپیش به یقین میرسی که باحکومت رجالگان و مشتی لمپن قداره بند طرفی. جانورانی درنده ووحشی که نظیری برایشان پیدا نمی کنی. هیاهو وخوشحالی شان ازدیدن دست وپا وکمرشکسته جوانان دانشجو، مشمئزکننده است.
باخودت می اندیشی ،هرگاه ذوب شدگان ولی فقیه درحال فیلمبرداری  وجلو چشمان صدها نفرازهمقطارانشان، دست به چنین جنایاتی میزنند درسیاهچالها ودرتنهایی با فرزندان رشید دربند چه میکنند؟!
راستی برسرجوانان درکهریزک چه آوردند؟!
هم اکنون درکشتارگاههای بند 209 اوین، گوهردشت کرج وبسیاری از مکانهای بی نام ونشان برسرقربانیان خویش چه می آورند؟!
کمی به عقبتربرمی گردی. یک دهه وکمی بیشتر. راستی دردهه 60 وبخصوص تابستان سیاه 67 برهزاران زن ومرد دردخمه های تاریک و درقبرهای خمینی ساخته چه ها گذشته است؟!
دلت به درد می نشیند وخونت به جوش می آید. بغض گلویت را می فشارد. بی اختیارفریادی ازحنجره شتابان خودش را  به بیرون پرتاب می کند.
 ای لعن ونفرین برخمینی وخمینی صفتان. صد لعن ونفرین برمماشاتگران داخلی وخارجی، جلادان حرث ونسل مردم ایران.
راستی آیا بازهم پس ازدیدن این فیلم تکاندهنده، یافت خواهند شد کس یا ناکسانی که شرم نکنند وازمردم بخواهند درتظاهرات ها شعارهای خواستارشکن علیه نظام سرندهند؟!
راستی آیا میشود هنوز هم دم ازدوران آرمانی حکومت خمینی زد وزیرعلم وکوتل خامنه ای سینه زد وروضه دموکراسی ومردم سالاری خواند؟!
راستی چه تفاوت ماهوی است بین لباس شخصی ها، سربازان بدنام، بسیجی های قداره بند ونیروی انتظامی هفت تیرکش؟!
 مگرهمه این رجالگان، زیرچادر ولایت جمع نیستند وبه دستورولی فقیه، مثل آب خوردن آدم نمی کشند؟!
درتاریخ خوانده ایم چند صد  سال قبل، قومی خونخوار به نام مغول به ایران تاختند. آنها حمله کردند، زدند، کشتند، سوزاندند، ویران ساختند ،غارت کردند ورفتند. این حادثه صد ها سال قبل اتفاق افتاد. بشریت درعصرکبیرآگاهی خلقها ودرعصرانترنت وماهواره زندگی نمی کرد. دشمن هم اجنبی بود .
آخوندها وعمله واکره شان بایورش خونین به دانشجویان قهرمان دربامدادان 25 خرداد 88 درکنارجنایات مغولها، خودشان را به ثبت رسانده وماندگارشدند. گرچه حمله به کوی دانشگاه درمقایسه با کل جنایات سه دهه اخیرشان به مثابه قطره ای ازدریاست.

                                                                       سوئد ـ  فوریه 2010 – اسفند88