روزنامه تایمز مالی آلمان در شماره 27 دسامبر سال 2011 خود گزارشی با عنوان " آخرین دیکتاتورها" منتشر کرده است. این گزارش، با مرور چهره و کارنامه هفت رهبر سیاسی جهان، آنها را در شمار مقاماتی قرار داده که باید در سال ۲۰۱۲ صحنه قدرت را ترک کنند.
نفرات اول و دوم این لیست هفت نفره بشار اسد و خامنه ای هستند. در سال 2011 تعدادی از دیکتاتورها بطور زنجیره ای سقوط کرده و به زباله دان تاریخ رفتند. البته این دیکتاتورها به خودی خود نرفتند. و اگر دست خودشان بود دلشان میخواست که بعد از صد سال که مردند فرزندانشان دیکتاتوری را ادامه بدهند. کما اینکه دیکتاتور کره شمالی که مرد و کشوری فقر زده را باقی گذاشت که یک قلم دویست هزار زندانی سیاسی را در اردوگاه های کار اجباری در معرض مرگ تدریجی قرار داده، قبل از رفتنش، پسر جوانش را به جای خود نشاند تا بر خرابه های مانده به جا حکم براند. و البته بشار اسد هم خود فرزند پدری دیکتاتور است و دیکتاتوری را از پدر به ارث برده. و خامنه ای هم فرزند ایدئولوژیک خمینی جلات است. اما واقعیت این است که دیکتاتورهای سرنگون شده، یعنی بن علی و مبارک و قذافی و علی عبداله صالح (که آخرین دست و پاهایش را دارد میزند) نه با دعا و آرزو که با خیزش و قیام و پرداخت بهای سنگین از سوی مردم به جان آمده آن کشورها رفتند. این بهای سنگین را در حال حاضر مردم سوریه هم دارند با کمال میل می پردازند. روزانه بیش از ده شهید از شهر حمص و نزدیک به چهل شهید از بقیه شهرهای سوریه جانشان را در راه آزادی و سرنگونی بشار اسد می دهند و قدمی به عقب نمی نشینند. قابل توجه است که خامنه ای با تمام توان سعی بر حفظ دیکتاتوری بشار اسد دارد و هر ناظری میتواند بفهمد که خامنه ای سوریه را به عنوان آخرین سنگر دیکتاتوری خودش میداند. مردم ما هم سالهاست که برای مبارزه قد علم کرده اند و در این سالها بهای سنگینی پرداخته اند. یک صد و بیست هزار شهید سرفراز. همین مبارزات مردم ایران بوده که باعث شده رونامه مزبور خامنه ای را در ردیف دیکتاتورهایی که بزودی باید بروند گذاشته. سرنگونی خامنه ای حتمی است. شاید بعد از اسد و شاید هم قبل از او. دیکتاتوری خامنه ای سالهاست که پوسیده و منتظر دریافت آخرین ضربات از سوی مردم ایران و جوانان مبارز و مجاهدش است. تایمز مالی نوشته که آیتالله در صورت خیزش دوباره مردم ایران و شعلهور شدن جرقههای سال ۲۰۰۹ میتواند دوباره به حجره مطالعات دینی خود بازگردد. و البته خواست مردم ایران برای خامنه ای دیکتاتور چیز دیگری غیر از برگشت به حجره مطالعات دینی است.
شاید با خواندن مطلب فوق الذکر در رونامه آلمانی، سفیر ایران در آلمان دست به اعتراض بزند که چرا آن روزنامه نوشته است که امسال سال سرنگونی خامنه ایست. اما پاسخش را حتما به زودی از سوای جوانان قهرمان ایرانی، آنهم در داخل ایران خواهد گرفت.
الف. آرامی