جیم هیگینز - عضو هیأت رئیسه پارلمان اروپا
عصر به خیر، خانمها، آقایان,میخواهم از همه شما که امروز به این جا آمده اید، تشکر کنم. برای شرکت در این جلسة مهم، در این مقطع زمانی بسیار خطیر و در این نقطه عطف بحرانی، در ارتباط با موضوع کمپ اشرف.
و میخواهم امروز به طور ویژه به خانم رجوی دوباره خوشامد بگویم که یک رهبری بسیار عالی را به پیش برده است و سمبلی جهانی شده است برای یک دموکراسی پایدار و حفاظت از کمپ اشرف که آن را با شایستگی هدایت کرده است.
ما یک لیست طولانی از سخنرانان بسیار برجسته داریم که می خواهم از آنها به خاطر حضور و شرکت و ابراز حمایتشان بی نهایت تشکر کنم. افرادی که حامل تجارب عظیم سیاسی بوده اند و خدا کند که قدرت بسیاری هم برای به سرانجام رساندن یک چنین وضعیت بدی را به یک نتیجه رضایتبخش و انسانی داشته باشند. به طور خاص ما مفتخریم که به فرماندر هوارد دین این جا خیرمقدم بگوییم، که ریاست حزب دموکرات آمریکا در سالهای 2005 تا 2009 را برعهده داشته است و به او بسیار خوشامد می گوییم.
هم چنین به پاتریک کندی، نماینده کنگره آمریکا از سال 1995 تا 2011. به عنوان عضو ریاست پارلمان اروپا می خواهم بگویم، پاتریک بسیار خوش آمدید. ما می دانیم که او از یک خاندان قدیمی و قدرتمند سیاسی آمریکا آمده است که جان اف کندی، رئیس جمهور آمریکا بود. ما سخنان تاریخی او را به خوبی در سال 1963 به یاد می آوریم، هنگامی که به دیوار برلین نگریست و گفت «من هم یک برلینی هستم».
و این از همان نوع همبستگیهایی است که ما از کندیها شاهد بوده ایم و به ویژه از دلایلی است که او مایل است همبستگی خود را با ساکنان کمپ اشرف نشان دهد.
هم چنین به سناتور رابرت توریسلی، عضو دموکرات سنای آمریکا در سالهای 1996 تا 2003 نیز از صمیم قلبمان خوشامد گرم می گوییم.
و از هموطن ایرلندی خودم، جان بروتون، نخست وزیر ایرلند، طی سالهای 1994 تا 1997 که بازگشتش به قدرت در دورانی بود که ایرلند گرفتار هرج و مرج اقتصادی بود و او موفق شد موجب بهبود وضعیت اقتصادی ایرلند شود.
به هرکدام از شما من از صمیم قلب و واقعاً خوشآمد می گویم.
این جلسه توسط گروه دوستان ایران آزاد، یک گروه درون پارلمانی، که صدها تن از نمایندگان پارلمان اروپا را با تمایلات گوناگون سیاسی در برمی گیرد، برگزار شده است. این گروه در سال2004 به طور مشترک توسط پائولو کاساکا، نماینده سوسیالیست و استرون استیونسون، یک محافظه کار بریتانیایی، تأسیس شد.
مایلم صمیمانه از حضور خانم رجوی به ویژه تشکر کنم، زیرا که وی و جنبش تحت رهبریش در این ایام یک روز نمادین یعنی سی و چهارمین سالگرد انقلاب ایران را دارند که رژیم شاه را در فوریه سال 1979 سرنگون ساخت.
ما اکنون با یک تهدید جدی از جانب رژیم تهران مواجه هستیم که آماده است در صورت تولید بمب اتمی، از آن استفاده کند. از یاد نبریم که این سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت ایران بودند که برای اولین بار برنامه مخفی اتمی رژیم ملایان را افشا کردند.
این شگفت آور است که تمام دولتهای غربی میگویند آنها یک راه حل فوری و مؤثر برای این مشکل ندارند. به نظر می رسد آنها چشمشان را بر روی این حقیقت روشن بسته اند که این رژیم شیطانی دارای یک جانشین مردمی و دموکراتیک و به خوبی سازمانیافته است که همان مجاهدین و شورای ملی مقاومت تحت رهبری خانم رجوی است. لیستگذاری این جنبش توسط دولت آمریکا باید لغو شود. همان طور که ما در اروپا این کا را انجام دادیم.
این کار باید به طور بین المللی صورت بگیرد و باید این جنبش به طور بین المللی مورد شناسایی قرار گیرد.
بعنوان تنها آلترناتیو دموکراتیک که مردم ایران را نمایندگی می کند و قادر به آوردن آزادی و دموکراسی به ایران است.
ایالات متحده و اتحادیه اروپا یک سیاست استمالت با رژیم ایران را در این سالها در پیش گرفتند و قراردادن بزرگترین دشمن ملاها یعنی سازمان مجاهدین خلق در لیستهای گوناگون چندین سال طول کشید. بنابراین ما امروز از دولت اوباما می خواهیم که از اروپا پیروی کند و نام مجاهدین خلق را از لیست آمریکا حذف کند و آن را به رسمیت بشناسد. من هیچ گروه دیگر ایرانی نمی بینم که اینقدر به دموکراسی متعهد باشد و اینقدر خوب سازماندهی شده باشد. این مقاومت ازجمله ساکنان اشرف قطعاً به یک دولت مبتنی برجدایی دین از دولت و حقوق زنان اعتقاد دارند. آنها متعهد به یک ایران آزاد هستند و در این سالیان بهای بسیار سنگینی پرداخت کرده اند.
نکته دوم من این است که پنجشنبه گذشته ما با نمایندگان ویژه سازمان ملل متحد، ایالات متحده و اتحادیه اروپا ملاقات داشتیم. امروز آقای کوبلر نماینده ویژه دبیرکل در خط مقدم جامعه جهانی برای حل بحران اشرف است. بدون شک در طول این مدت، باید امتیازی به او بدهیم، برخی کارهای خوب کرده است ولی در عین حال او کارهایی کرده است که نباید می کرد و کارهایی که نکرده است و امیدواریم آقای کوبلر آن را تصحیح کند. روز 31ژانویه او اعلام کرد که کمپ لیبرتی آماده است و با اشاره به کمیساریا او نوشت که کمپ، استاندارهای انسانی را برآورده می کند. ولی روز بعد کمیساریا یک حرف دیگر ارائه کرد و با صدور بیانیه ای که من نقل قول می کنم «کمیساریا اعلام کرد که فقط در مورد زیرساختهای کمپ مشاوره فنی می داده است، این در حالی است که به لزوم آزادی تردد در این مکان جدید تأکید می کند». در توافقنامه امضا شده بین آقای کوبلر و عراق، در 25دسامبر، گفته شد که استانداردهای انساندوستانه و حقوق بشری باید در کمپ لیبرتی ارائه شود. ولی آقای کوبلر در بیانیه مطبوعاتی 31ژانویه استانداردهای حقوق بشر و انساندوستانه را فراموش می کند. آقای کوبلر بارها و بارها به نمایندگان اشرف گفت که آزادی حرکت در لیبرتی وجود ندارد و دسترسی به وکلا وجود ندارد.
امکانات ساختمانی مهم هستند، ولی بسیار مهمتر از همه کرامت انسانی این افراد در اشرف و آزادی حرکت در این کمپ جدید است. سؤال دیگر این است: آیا این یک جابجایی داوطلبانه است یا یک جابجایی اجباری است؟ آیا کمپ لیبرتی یک کمپ پناهندگی واسط خواهد بود یا اینکه یک زندان خواهند بود که بنظر میرسد الان اینطوری طرح شده است یعنی زندان است. نقش اتحادیه اروپا برای یافتن یک راه حل درازمدت و مسالمت آمیز چیست؟ نقش ایالات متحده آمریکا چیست؟ و دولت اوباما چکار باید بکند. ما اینجا سه سیاستمدار برجسته از دموکراتها داریم که می توانند توصیه های خوب، توصیه های محکم، توصیه های قاطع به پرزیدنت اوباما بدهند. ولی یک چیز بسیار روشن است. اینکه ساکنان اشرف و نمایندگان آنها راه زیادی آمده اند و بطور کامل حسن نیت خود را نشان داده اند. از این نقطه به بعد بستگی به سازمان ملل متحد، بستگی به اتحادیه اروپا، و بستگی به ایالات متحده دارد که به مسئولیت مشترک خودشان عمل کنند. مجدداً مایلم به هرکدام از شما خوشامد بگویم و یکی از رهبران دوستان ایران آزاد، دوست و همکار خوبم از حزب مردم اروپا، نایب رئیس پارلمان اروپا، آلخو ویدال کوآدراس را معرفی کنم. جای خوشوقتی زیاد است که صحبت را به آلخو بسپارم.
دکتر آلخو ویدال کوآدراس - نایب رئیس پارلمان اروپا
خانم رئیس جمهور، دوستان عزیز،جای خوشوقتی زیادی است که بار دیگر در پارلمان مان به شما خانم رجوی خوشامد بگویم. همانطور که جیم هیگینز الان گفت جای خوشوقتی زیادی است که به میهمانان آمریکایی مان خوشامد بگوییم. فرماندار هوارد دین، سناتور توریسلی، پاتریک کندی و البته دوست خوبمان جان بروتون، نخست وزیر ایرلند.
هفته گذشته به اصطلاح رهبر عالی رژیم ایران گفت که رژیم او به پروژه های سلاحهای هسته ای ادامه خواهد داد، حضور و نفوذش را در عراق تشدید می کند و برای احزاب اسلامی در منطقه کار خواهد کرد. او همچنین تأکید کرد، اولین بار نیست که می گوید اسرائیل باید نابود شود. او همچنین به مخالفان داخلی سیاسی خود دستور داد اگر در انتخابات ماه مارس انتخاب نشدند اعتراض نکنند و اینکه «به دشمن کمک نکنند و به حکم شورای نگهبان تمکین کنند». بنابراین می توانیم تصور کنیم چگونه انتخاباتی در یک چنین دیکتاتوری می تواند صورت گیرد.
تمام سخنرانیها و تحولات ماه گذشته به وضوح بیانگر این واقعیات هستند:
اول اینکه رژیم ایران هیچ تصمیمی برای پیروی از قوانین بین المللی ندارد و سرکوب، تروریسم و برنامه هسته ایش را رها نمی کند.
دومین واقعیت این است که این رژیم عمدتاً روی سیاستهای ضعیف ما، سیاستهای ضعیف غرب، اتکا می کند.
واقعیت سوم اینکه، راه حل برای خلاص شدن از کابوس این رژیم بنیادگرای توتالیتر، که به زودی می تواند به سلاح هسته ای مجهز شود، تنها راه حل برای خلاص شدن از آن، محقق کردن تغییر دموکراتیک در ایران است.
واقعیت چهارم اینکه این رژیم بطور متناقضی ضعیف است و محصور بحرانهای داخلی و خارجی است. تغییر رژیم ضروری است، چنانچه غرب رژیم را از وجودش محروم کند و در واقع حمایت خودش را از اپوزیسیون دموکراتیک اعلام کند، این تغییر ممکن است.
این چهار واقعیت، این چهار اصل، باید راهنمای رابطه ما با رژیم ایران باشد. ولی متأسفانه دولتهای ما بهخاطر منافع اقتصادی، ملاحظات سیاسی کوتاه مدت، یا دلایل دیگری که گاه شفاف نیستند به آنها کم بها می دهند. ازهمین روست که آنها در سیاستهایشان نسبت به رژیم ایران به طور مستمر شکست خورده اند. سیاست ضعیف غرب در قبال اشرف هم از همین مشکل سرچشمه می گیرد. ساکنان اشرف اهرمی برای رسیدن به یک ایران دموکراتیک در منطقه ای آزاد از بی ثباتی و بنیادگرایی هستند. بنابراین حفاظت از ساکنان اشرف تنها یک هدف انساندوستانه نیست، که در واقع هست، ولی درعین حال یک موضوع کلیدی برای صلح در خاورمیانه و کل جهان است. ما درباره این موضوعات به تفصیل با نمایندة ویژه دبیرکل ملل متحد برای عراق بحث کرده ایم، همینطور با نمایندگان ویژة وزیر خارجه آمریکا، هیلاری کلینتون و نمایندة عالی و رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا در چند روز گذشته صحبت کرده ایم.
اجازه بدهید برخی از نکاتی را که با این نمایندگان مطرح کرده ایم بگویم.
همانطور که ساکنان اشرف و رئیس جمهور مریم رجوی به دفعات بیشماری اعلام کرده اند، ما خواستار راه حل مسالمت آمیز هستیم که از جان، حقوق بشر و کرامت ساکنان اشرف حفاظت کند. آنها افراد شجاعی هستند، افراد متعهدی هستند و می دانیم هرگز از آرمانهایشان دست بر نمی دارند تا جانشان را نجات دهند.
باید به این موضوع که کمپ لیبرتی به یک زندان تبدیل بشود یا نه توسط نماینده سازمان ملل متحد در عراق توجه بهتری بشود. حداقل تضمینهایی که ساکنان خواستار آن شده اند باید داده شود و من تأکید می کنم که این درخواستها واقعاً حداقل هستند.
اگر قرار باشد ساکنان از مایملک و خودروهایشان محروم شوند، از فضای مناسب و آزادی حرکت محروم شوند و بهطور مستمر تحت نظارت پلیس باشند، کمپ لیبرتی یک محل اسکان موقت نخواهد بود. یک زندان خواهد بود. و در این مورد من کاملاً، همه ما کاملاً باید با ساکنان موافق باشیم که نباید این انتقال را بپذیرند، چون اگر قبول کنند که به یک زندان منتقل شوند، در معرض خطرند که نه تنها جانشان را، بلکه کرامت انسانیشان از دست بدهند. ما نماینده ویژه دبیرکل در عراق را تشویق می کنیم با چنین شرایطی موافقت نکند. در عوض از دولت عراق بخواهد انتقال از اشرف به کمپ لیبرتی را به صورتی تسهیل کند که استانداردهای پناهندگی را محترم بشمارد. این حداقلها قابل دسترسند اگر اراده کافی سیاسی برای درخواست آنها وجود داشته باشد.
خانم رجوی، و بسیاری از همکارانم از دولتها می خواهند که ساکنان، بخصوص و اول، آنها که بطور جدی بیمار یا مجروح هستند را بپذیرند. ولی نگرانیهای مطرح شده در مورد کمپ لیبرتی باید در اسرع وقت حل شود.
در نهایت مایلم یک فکر خاص که برای ساکنان اشرف دارم را مستقیماً خطاب به آنها بگویم.
دوستان عزیز در اشرف، شما یکی از عالیترین نمونه های مقاومت در تاریخ معاصر را به ما ارائه کردید ـ 33 سال مبارزه علیه دیکتاتوری وحشی، که در این 9 سال گذشته تشدید شده است ـ هر وقت راه حل محقق شود، هر وقت تغییر دموکراتیک در ایران محقق شود شما می دانید نیروی پیشبرنده برای قیام در ایران و نمونه های مقاومت در منطقه و همه جهان بوده اید.
خانم رئیس جمهور، من صادقانه به شما بخاطر رهبریتان تبریک می گویم و تأکید می کنم شما می توانید روی ما حساب کنید که برای دوستانمان در اشرف یک راه حل مسالمت آمیز با کرامت پیدا کنیم و منتظر دیدار هرچه زودتر با همه آنها هستیم.
متشکرم.
سناتور درک کلاس - عضو هیأت رئیسه سنای بلژیک
خانمها، آقایان، سرکار خانم رجوی؛ من به عنوان رئیس کمیته ایران دموکراتیک در پارلمان بلژیک سخن می گویم. روز گذشته، پرزیدنت اوباما به منظور اعمال فشارهای بیشتر بر رژیم ایران دستور اجرای تحریمهای جدیدی داد که شامل بانک مرکزی می شود و به دنبال وارد آوردن ضربه شوکه کننده اقتصادی بر رژیم ایران است. این خبری خوب و گامی رو به جلو است، اما بدون اصلاح اشتباه بزرگی که غرب در مورد ایران انجام داده نمی توان چشم امید زیادی به تحریمها داشت تا بتوانند در ایران تغییری را ایجاد کنند. با توجه به اینکه تنها امید ایرانیان برای دسترسی به دموکراسی، اشرف است، اما بزرگترین خطایی که در این میان صورت گرفته اینکه هنوز هم سازمان مجاهدین خلق در لیست آمریکا قرار دارد. مادامی که این اشتباه بزرگ تصحیح نشود، هیچ تحریمی نمیتواند موجب تغییری در ایران شود. زیرا از طریق این لیست گذاری یک پیام اشتباه برای ملایان فاشیست حاکم بر ایران ارسال می شود. این اشتباه را ما در اروپا اصلاح کردیم و لازم است در واشینگتن نیز مورد تصحیح قرار گیرد. اکنون زمان آن است که علائم درستی برای آخوندها بفرستیم. به آنان اعلام کنیم که سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت، توسط جامعه جهانی شناخته شده و آنگاه خواهیم دید که دریافتن این حقیقت، برای آنان ضربه ای بزرگتر و قویتر از انواع تحریمها می باشد.
اجازه دهید به موضوع اصلی یعنی ساکنان اشرف و مسأله انتقال آنان به کمپ لیبرتی بپردازم. رژیم ایران هیچ فرصتی را برای به بن بست کشاندن این مسیر از دست نخواهد داد و ازهیچ کاری برای صدمه زدن به جان و حیثیت اشرفیان، چه در هنگام انتقال به لیبرتی و چه در زمان اقامتشان در آنجا فروگذار نخواهد کرد. از هر امکانی استفاده خواهد کرد تا بتواند فشار و محدودیتهایی را بر ساکنان اشرف تحمیل نماید. از هرگونه دروغ و فریبکاری دست برنخواهد داشت تا شأن و حیثیت ساکنان اشرف را خدشه دار نماید. ما مطمئن هستیم رژیم ایران در این زمینه هر کاری که بتواند انجام میدهد تا به اهدافش برسد.
با این تعاریف، من از سفیر سازمان ملل متحد مارتین کوبلر پرسیدم که چرا آنقدر به دولت عراق که دست نشانده آخوندهاست آسان می گیری؟ کسی که کلمه به کلمه دستورات آنها را اجرا می کند، مالکی چگونه می تواند جان و حیثیت ساکنان اشرفیان را حفظ کند، این حق را به ساکنان اشرف می دهم که به شدت نگران باشند. دولت عراق قابل اعتماد نیست. شما آقای کوبلر یک کار می توانید بکنید، به دولت عراق این موضوع را تفهیم کنید که بعد از 2 حمله نظامی به کمپ اشرف و 3 سال شکنجه روانی ساکنان و محاصره آنان، کمترین کاری که میتواند انجام دهد تا اعتماد از دست رفته را جلب نماید، از میان برداشتن همه محدودیتهایی که برای ساکنان اشرف در راه انتقال به لیبرتی تحمیل کرده است، اجازه عبور و مرور به ساکنان، اجازه دسترسی به وکیل و اعضای خانواده و مستقر کردن نیروهای امنیتی و پلیس خود در خارج از کمپ است.
قدر مسلم هیچکدام از این موارد، مورد تأیید رژیم ایران نخواهند بود و اجرای آن از سوی عراق کار سختی نیست.
اکنون زمان آن فرارسیده که جامعه جهانی به وضوح بر آنچه که عراق انتخاب خواهدکرد نظارت کند. و شما آقای کوبلر همان کسی هستید که باید مالکی را در مقام تصمیم گیری و انتخاب قرار دهید.
من معتقدم که خانم رجوی و رهبری اشرف نهایت همکاری را در این باره داشته و بسیار همراهی نموده اند. سازمان ملل متحد و ایالات متحده آمریکا باید از ساکنان اشرف سپاسگزار باشد. آنها نه تنها پناهندگان سیاسی، بلکه والاترین فرزندان ایران و بالاترین امید مردم ایران می باشند.
همه ما به عنوان سیاستمداران منتخب مردم، باید به وظیفه خودمان در اروپا عمل کنیم. باید همه ما از دولتهایمان شامل کشور خودم بلژیک بخواهیم تا این پناهندگان را، به ویژه بیماران وخیم و مجروح را بپذیرند. این حداقل کاری است که می توان انجام داد.
مایلم که به براداران و خواهران خودم در اشرف اعلام کنم که ما برای حقوق شما می جنگیم و برای یک ایران آزاد می جنگیم، ما امیدواریم و معتقدیم که در آینده ای نزدیک خانم رجوی را در تهران دموکراتیک و آزاد خواهیم دید.
سناتور رابرت توریسلیبسیار متشکرم، خانم رجوی، همکارانم و دوستانم. برای همه شما اعضای پارلمان اروپا حضور در اینجا ممکن است معمول باشد ولی برای ما که از ایالات متحده آمده ایم، در واقع افتخار بزرگی است که امروز در این پارلمان باشیم.
من افتخار می کنم و خوشوقتم که امروز اینجا هستم. زمانی که یک مرد جوان بودم، بهیاد می آوردم که اولین روز مدرسه، معلم تاریخ از کلاس پرسید چرا ما تاریخ و سرفصلها را مطالعه می کنیم در حالی که زندگی بشر ادامه دارد؟ و چون هیچ دانش آموزی پاسخی نداشت خودش داوطلب شد و پاسخ داد: چون ما به این صورت زندگی می کنیم. نسلها شروع می شوند و خاتمه می یابند، دوره ها می آیند و می روند، تجارب انسانی با حوادث مشخص می شوند.
امروز با نشستن در اینجا، می فهمم که حوادث در خاورمیانه یک علامت گذاری دیگری را ارائه می کنند، شروع یک سر فصل جدید.
آنچه در ایران بعد از انقلاب1979 در رخ داده است بدون ادامه نیست. دوره خودش را دارد طی می کند. البته عامل شتاب دهنده به این حوادث تصمیم رژیم ایران برای داشتن بمب اتمی است. من زمانی تحلیلی خواندم که ایالات متحده 4 سال طول کشید که بمب اتم بسازد و 40سال طول کشید که فلسفه ای ایجاد کند که چطور آن را کنترل کند. این فلسفه مراحل مختلفی را طی کرده است. مهار و تلافی جویی، ممکن است درمورد اتحاد شوروی کار کرده باشد، شاید درمورد چین هم کار می کرد ولی برخورد با رژیم ایران یک شرایط متفاوت است. بهترین شاهد البته خود این رژیم است. اظهارات این رژیم در هفته گذشته مبنی بر این که اسرائیل باید از روی زمین برداشته شود.
کشورها می توانند متفاوت باشند، آنها منافع متضاد دارند، ولی هیچ کشوری نیست که سیاست اعلام شده اش این باشد که یک کشور دیگر، در واقع یک عضو جامعه بین المللی، یک عضو ملل متحد، باید از روی زمین محو شود.
یک مقطع چهل ساله گذشت و حالا 65 سال طول کشیده تا فلسفه ای ایجاد کنیم که با این سلاحها چطور برخورد کنیم. مهار کافی نیست. تلافی کافی نیست. حکومتهایی هستند که بخاطر ماهیت غیرمسئولانة فلسفه شان و دولتشان و اهداف اعلام شده شان نمی توانند مجاز به داشتن برخی سلاحها باشند. تمام.
با همه مشکلات در سالهای اخیر، آنچه برای من امیدوارکننده تر است دیدن این است که انواع منافع گسترده در جهان، کشورهای مختلف مایلند پشت این سیاست بیایند. نه تنها تحریمها بلکه تحریمهای معنی دار که راه حلهایی را القا کند.
این به ما بر نمی گردد که امروز تصمیم بگیریم یا نفوذ معنی داری بگذاریم که آیا این تصمیم نظامی است یا سیاسی.
سایرین این تصمیم را می گیرند. ولی در تجربیاتی که من در زندگی داشتم، موفقیت، نیازمند برخورد با موضوعاتی است که به اصطلاح به آن موضوعات سرفصلی می گویند. اینکه آیا مشکل ایران بصورت نظامی یا اقتصادی یا سیاسی حل شود برای ما امروز مسئولیتمان فرقی نمی کند. موضوع این است که چه کسی این خلأ را پر می کند. واقعیتهای سیاسی در داخل ایران چه خواهد بود وقتی که ملاها شکست بخورند و این اجتناب ناپذیر است که شکست خواهند خورد.
حتی در این تجربه انسانی دیرهنگام در نسل ما، بیش از آنچه درست فهیمده باشیم، اشتباه کرده ایم. دوستان من در وزارت خارجه بهیاد می آورند وقتی پرزیدنت بوش به پرزیدنت پوتین تلفن کرد که تهاجم به عراق را اعلام کند، پرزیدنت پوتین گفت من با شما موافق نیستم، متأسفم که باید این کار را بکنید ولی اگر کردید، یک توصیه دارم: مطمئن شوید وقتی صدام حسین سقوط کرد یک ساختار، یک ساختار دولتی در عراق وجود خواهد داشت. قبول نکردن همین یک توصیه تمام تفاوت وضعیت امروز است. در واقع خود ملاها محصول همین شکست هستند. کشورهای غربی و بالاخص کشور خود من که همه سرمایه سیاسی را در شاه سرمایه گذاری کردند، وقتی او سقوط کرد هیچ چیزی بجز ملاها نبود. آیا این درس سختی است که یاد بگیریم؟ همانطور که گفتم من نمی توانم سناریوی اینکه ملاها چطور سقوط می کنند را بنویسم بجز این که بگویم آنها بطور اجتناب ناپذیری سقوط خواهند کرد. و شما با سرعت حوادث می توانید بگویید که بزودی اتفاق خواهد افتاد. هیچ حکومتی نمی تواند این میزان انزوا، فشار اقتصادی، اختلافات سیاسی داخلی، این نوع فشار روی مردم خودتان با آزار رساندن به کشورتان را تحمل کند. چه خواهد شد؟
مجاهدین خلق یک مشکل بین المللی نیست، یک فرصت بین المللی است. کشورها می توانند نظرات مختلفی داشته باشند. شما می توانید آنها را دوست داشته باشید، نفرت داشته باشید یا عاشق آنها باشید، نظرات شما می تواند متفاوت باشد. ولی آنچه آنها هستند، مجاهدین خلق ازجمله سازمانهای نادری است که با شورای ملی مقاومت به عنوان ائتلاف فراگیرش، اطمینان می دهد که یک خلأ و هرج و مرج در ایران وجود نخواهد داشت. اعم از اینکه این تحول فردا باشد، یک سال دیگر باشد یا پنج سال دیگر باشد.
رسم رایج روزگار این است که غالباً این بی گناهان هستند که قربانیان اصلی هستند. شرایط در اشرف برای من یک جنگ نیابتی است. دولت عراق تصمیم گرفته است که این افراد بی گناه را به کمپ جدیدی منتقل کند. حتی اگر فرض کنیم که آنها بعنوان یک کشور مستقل چنین حقی را داشته باشند، ولی مسلماً این حق را ندارند که ساکنان اشرف را از زندگی در امنیت، یا حقوق اولیه بشری، یا تأمین نیازهای اولیه انسانی، یا مصونیت از سرکوب پلیسی، یا حق ارتباط با جهان خارج و یا از حق آزادی بیان، محروم کنند، قطعاً این حق را ندارند که آنها را منتقل کند و شرایطی ایجاد کنند که آنها نتوانند زندگی کنند، و این دقیقاً چیزی است که دارد اتفاق می افتد. من احترام زیادی برای همه این سازمانهای بین المللی که همه کشورهای ما به آن تعلق دارند، قائل هستم. ولی آزمایش هر سازمان یا فلسفه وجودیش این نیست که چطور با خودش رفتار می کند، کیفیت سازمان ملل متحد و دلایل شکل گیری آن با این مشخص نمی شود که چطور با ایالات متحده یا انگلستان یا آلمان یا فرانسه رفتار می کند. همه این کشورها بدون کمک سازمان ملل متحد وضعیت خوبی خواهند داشت، با تشکر.
کیفیت سازمانهای بین المللی این است که با ضعیفترها، باکوچکترها، با ضربه پذیرترها، و با آنهایی که نیازمندند، چطور رفتار میکند. امروز بزرگترین آزمایش برای جامعه بین المللی وقایعی است که در اشرف می گذرد. این امتحان ماست. تا الان خوب کار نکرده ایم. در هفته های آینده که افراد جابجا خواهند شد بگذارید ببینیم آیا یک تعهد مکتوب در مورد حقوقشان وجود خواهد داشت؟ و درمورد شرایطی که تحت آن قرار است زندگی کنند. این در مورد خودمان و کشورهایمان بسیار گویا خواهد بود. و بعد بگذارید امیدوار باشیم که همه آنقدر فهیم باشیم که سیاست محروم کردن ملاها از سلاحهایی که در پی آن هستند را ببینیم. این به ما نشان خواهد داد که آیا چیزی از تاریخ آموخته ایم. و اینکه آیا ما اپوزیسیون ایران را آنقدر قبول می کنیم که تضمین کنیم وقتی صفحه تاریخ برگشت، کسی آماده هست که برای اداره آن کشور کمک کند و آن کشور را به جامعه بین المللی برگرداند.
از همه شما متشکرم.
خانم رجوی
آقای رئیس،نمایندگان محترم پارلمان اروپا،شخصیتهای برجسته یی که از آمریکا و سایر کشورها در این جا حضور دارید.دوستان عزیز
از برگزاری این اجلاس در پارلمان اروپا پیرامون مسأله ایران و مقاومت ایران خوشوقتم.
این نخستین باری است که پس از تعویق ضربالاجل بستن اشرف، در این جا گردهم می آییم.
خنثی شدن آن خطر، نتیجه یک کارزار بزرگ بود که دکتر آلخو ویدال کوآدراس، استرون استیونسون، جیمز هیگینز، خانم بائر، خانم آسایا، آقای سونه گارد و همچنین آقای کازاکا و سایر دوستان کمیته پارلمانی ایران آزاد.
این بزرگترین پروژه حقوق بشری پارلمان اروپا بود که توانست یک قتل عام حتمی را خنثی کند.
من هم چنین از دوستان آمریکایی به خاطر کوششهایشان برای جلوگیری از به شکست کشانیدن راه حل مسالمت آمیز توسط ملاهای ایران و دولت عراق و به تعویق انداختن ضرب الاجل قدردانی می کنم.
هفته گذشته، من یک بار دیگر بر آمادگی 400تن از ساکنان اشرف برای انتقال به لیبرتی با خودروها و اموال منقولشان تأکید کردم.
این موضع ثابت مقاومت ایران و ساکنان اشرف است که از 21 دسامبر 2011 تا به حال بارها تکرار شده است.
زیرا اصل اساسی برای ما حفظ جان ساکنان اشرف، همراه با شرافت آنهاست.
پس از کشتار 8 آوریل، ملاها و وابستگان آنها در عراق میگفتند ساکنان اشرف خودشان با ایجاد درگیری مسبب کشتار شده اند. زیرا خواسته اند ناراضیان را تصفیه کنند.
امروز هم آنها میگویند که این من هستم که مانع شروع کار کمیساریا هستم. این ساکنان و رهبری آنها هستند که مانع پروسه انتقال به لیبرتی می شوند.
من اخیراً به نماینده ویژه دبیرکل گفتم که به عنوان یک حرکت حسن نیت، در اولین فرصت، 100 نفر از ساکنان بدون هیچ شرط یا خواسته یی به لیبرتی میروند.
برای انتقال بقیه افراد نیز فقط یک شرط اساسی وجود دارد، آن هم نبودن ایستگاه پلیس در داخل کمپ است البته برای ساکنان اشرف مهم است که به همراه خودروها و اموالشان به کمپ لیبرتی بروند.
ما حتی از مشکل کمی مساحت کمپ هم صرفنظر کردیم.
درماه دسامبر مدعی بودند که کمپ لیبرتی آماده است و اینطور وانمود می کردند که گویا مشکل در ساکنین است که نمی خواهند منتقل شوند.
اما بعد از بیش از یک ماه در 31 ژانویه اعلام شد که تنها یک هفتم از کمپ لیبرتی آماده است.
در حقیقت دولت عراق تحت هدایت ملاها پیدرپی یادداشت تفاهم را نقض کرده است.
با حمله موشکی به اشرف، با تحمیل یک بیخانمانی اجباری، با تبدیل لیبرتی به جایی
که بیشتر به یک زندان شبیه است تا کمپ پناهندگی، با دیوارهای بلند، با حضور ایستگاه پلیس عراق در داخل کمپ و بدون حق خروج از کمپ.
تا مدتها میگفتند رهبران آنها نمی گذارند کمیساریا کارش را شروع کند. اکنون کمیساریا رسماً میگوید که دولت عراق مانع بوده است.
کشتار ژوئیه 2009 و آوریل 2011 نیز با همین بهانه ها شروع شد و بعد ساکنان را سرزنش کردند.
ملل متحد و آمریکا و اتحادیه اروپا نباید به دولت عراق اجازه ادامه این نقضها را بدهند. ملاها با این دروغها و نقضها دارند راه جنایات ضدانسانی بعدی را باز میکنند و شما میدانید که ما مدارک زیادی در این رابطه داریم. بله دولت عراق و همچنین رژیم ملایان می خواهند یک تراژدی انسانی دیگر ایجاد کنند.
جامعه جهانی نباید در مقابل آن سکوت کند.
همچنان که بارها اعلام کردم و در 2 فوریه تکرار کردم، ما همچنان به انتقال به لیبرتی پایبندیم و تنها خواهان اطمینانهای حداقل در کمپ جدید هستیم
من از ساکنان خواستار حداکثر انعطاف، با حفظ کرامت و شرافت و خط قرمزشان در برابر رژیم ملایان شده ام.
آنها از بسیاری ازحقوقشان صرفنظر کرده اند، اما یک اطمینانهای حداقلی هست نظیر نبودن ایستگاه پلیس در داخل کمپ و حق مالکیتشان و اطمینان از سلامت و امنیت آنها به ویژه زنان که باید مورد احترام قرار گیرد.
تا آنجا که من می دانم نماینده ویژه دبیرکل در عراق و نمایندگان یونامی هم موافق هستند که این موارد حداقلهای استانداردهای انساندوستانه و حقوق بشر است.
بنابراین دولت عراق هم باید به تعهداتش وفادار بماند.
من حتی برای ترتیبات شروع یک انتقال آرام و امن، درحالی که ساکنان از خیلی از حقوقشان صرفنظر کرده اند ، در همان چارچوبی که ایالات متحده و اتحادیه اروپا و نماینده ویژه با آن موافقند، اعلام کرده ام که آماده هستم یا خودم به بغداد بروم و یا ساکنان را دسته دسته متقاعد کنم.
بله هر کس به دنبال جلوگیری از شکست یک راه حل صلح آمیز و جلوگیری از کشتار مجدد است، خواستار این اطمینان های حداقل است.
هر کس حقیقتاً خواستار جلوگیری از شکست راه حل صلح آمیز و جلوگیری از کشتار مجدد است، باید از اطمینانهای حداقل دفاع کند.
بدون استانداردهای حقوق بشری، یک قدم بعد فاجعه دیگری در لیبرتی در انتظار ساکنان است.
زیرا در پشت تمام این فشارها رژیمی است که به نابودی اپوزیسیون خود محتاج است.
ملاها مانند آنچه در پرونده اتمی کردند، در مورد ساکنان اشرف نیز به فریب جامعه جهانی دست میزنند.
بله آنها بطور مستمر استانداردها را نقض کرده اند، بطوری که حتی ساکنان الان باید جواب بدهند که چرا میخواهند اموال و خودروهایشان را ببرند؟ راستی ریشه این سؤال و این محدودیت کجاست؟
ملل متحد، اتحادیه اروپا و ایالات متحده نباید اجازه دهند که ملاها و دولت عراق شرافت سیاسی و مبارزاتی مخالفان ایرانی را به کناری گذاشته و جاده صاف کن کشتار بعدی گردند!
من امروز به خانه دموکراسی در اروپا آمده ام تا از شما پیشتازان پارلمان اروپا بخواهم که
1. جلوگیری از جنایات دیگر با بکارگیری معیارهای مناسب برای نجات راه حل صلح آمیز یعنی ممانعت از تبدیل لیبرتی به زندان.
2. همراه با پذیرش تعدادی از بیماران و مجروحان از سوی کشورهای اروپا
دوستان عزیز،
اجازه بدهید هم چنین به اتخاذ تصمیم مهم اخیر اتحادیه اروپا یعنی اعمال تحریم نفتی علیه ملاها در صادرات نفت و بانک مرکزی آنها اشاره کنم. این حقیقتاً گام بلندی است. امیدوارم سایر دولتهای جهان نیز به این تحریمها بپیوندند. برای سالهای طولانی، اروپا و آمریکا سعی کردند با امتیاز دادن، رژیم ایران را به توقف برنامه اتمی راضی کنند اما این سیاست بدون نتیجه بود. نه به این دلیل که امتیازها کم بود. بلکه به این دلیل که ملاها نمیتوانند از به دست آوردن بمب دست بردارند.
روز سوم فوریه خامنه ای تصریح کرد که از برنامه اتمی کوتاه نمیآید. چرا؟ زیرا ملاها تضمینی برای بقای خود ندارند. بنابراین تحریم ضروری است، اما باید با محترم شمردن ارادة مردم ایران برای تغییر رژیم همراه شود.
اختناق و اعدام در ایران، سلطه بر عراق و لبنان و دخالت در سایر نقاط، سرکوب ساکنان اشرف و برنامه اتمی پدیده های جداگانه یی نیست. تا وقتی ملاها قدرت سرکوب و اعدام دارند، بمب اتمی هم تولید می کنند. بمب اتمی از مشتقات این نیروی شیطانی است. بنابراین هر کوتاه آمدنی در مقابل سرکوب اشرف و تروریسم رژیم، نیروی مولد بمب اتمی را تقویت میکند.
میخواهم نتیجه بگیرم کلید مسأله ایران ازجمله برنامه اتمی، مقاومت مردم ایران است. یک ظرفیت عظیم برای سرنگونی ملاها در ایران وجود دارد. قیامهای2009 و 2011 این واقعیت را نشان داد.
این ظرفیت با هدایت جنبش مقاومت، قادر به تغییر اساسی در ایران است.
مقاومتی که به هر فداکاری دست زده و میزند؛ برای برپایی یک جامعه دمکراتیک و آزاد و یک جمهوری بر اساس جدایی دین و دولت و برابری زن و مرد و لغو حکم اعدام و یک ایران غیر اتمی.
از همه شما متشکرم.
هوارد دین - رئیس حزب دموکرات آمریکا 2004 ـ 2009
بگذارید از اتحادیه اروپا تشکر کنم. باعث افتخار است که در پارلمان اروپا هستم. اتحادیه اروپا و پارلمانش اساساً حالا وجدان اخلاقی جهان است. اگر شما به اکثر جاهایی که نیاز به قانونگذاری برای رفتار انسانی وجود دارد نگاه کنید، اتحادیه اروپا پیشروترین قانون کار در جهان را دارد، اتحادیه اروپا پیشروترین قانون محیط زیست در جهان را دارد، اتحادیه اروپا پیشروترین قوانین اقتصادی در جهان را دارد، و شما پیشروترین قوانین حقوق بشر در جهان را دارید. بنایراین اتحادیه اروپا یک گروه کلیدی است که باید اینجا نقشی بازی کند، اگرچه فاجعه محتمل، کار شما نبوده است. فاجعه محتملی که با تمدید ضرب الاجل آن را کنار زدیم، در اساس و اجزای پایه یی آن بخاطر یک دولت دیکتاتور که خود را به صورت دموکرات جا می زند و به خاطر جنگ یک دولت بی پروای آمریکا بوجود آمد که فکر می کنم بزرگترین خطای سیاست خارجی را در تاریخ ایالات متحده ازجمله جنگ ویتنام مرتکب شد.
خوب ما حالا اینجا در عراق چه داریم؟ در این کشور که یک انتخابات داشت، کسی که بیشترین آرا را به دست آورد نخست وزیر نشد. ما نخست وزیری داریم که نه تنها با نخست وزیر بودن، بلکه با نگه داشتن وزارت کشور و وزارت دفاع برای خودش و سهیم نکردن آن با توافقات تشکیل دولت ائتلافی، قدرتش را یکدست می کند. بطور خلاصه شرایط دولت در عراق بسیار سریع رو به وخامت می رود. و من اینجا در اتحادیه اروپا هستم که احساس حقوق بشر و کرامت انسانی شما را که ظریفترین احساس در کره زمین در حال حاضر است و در چند دهه گذشته بوده است، دراین زمینه فرابخوانم.
گروهی هستند شامل 3400 تن افراد غیر مسلح و بی دفاع که می دانید در کمپ اشرف در عراق هستند. خوب ما چیزهایی در مورد این شهروندان غیر مسلح می دانیم. وقتی نیروهای آمریکایی در سال 2003 به اشرف رسیدند، در ازای تحویل گرفتن سلاحهای کمپ که در همکاری آنها صورت گرفت ما به تک تک ساکنان اشرف سند مکتوبی دادیم که توسط فرمانده ارتش آمریکا امضا شده بود و می گفت ما مطمئن می شویم که آسیبی به آنها وارد نمی شود. ما در ایالات متحده این قول را نقض کرده ایم. این افراد بدون سلاح برای تقریباً 9 سال یا تقریباً 10 سال که ما سلاحهای آنها را گرفتیم و قول دادیم از آنها حفاظت کنیم، اداره تحقیقات مرکزی اف.بی.آی با تک تک ساکنان اشرف مصاحبه کرد. تک به تک. و گزارش نهایی این بود که هیچ ارتباطی و هیچ تروریستی در کمپ وجود ندارد. اینها کاملاً افراد غیر مسلح هستند که توسط اطلاعات مرکزی و نیروهای آمریکایی قضاوت شده که نه ارتباطی با تروریسم دارند و نه خودشان تروریست هستند و هریک از آنها یک برگه دارند که توسط نماینده آمریکا امضا شده که به آنها قول محافظت خواهند شد.
بنابراین، آنچه ما الان می بینیم شبحی از کشتار و نسل کشی توسط مالکی دیکتاتور است علیه گروهی از افراد که چون ایرانی هستند و البته به این علت که ملاها روی دولت مالکی نفوذ دارند، به حرکت در آمده است.
در این شرایط البته عراقیها باید مسئولیتی در قبال آن قبول کنند چون افراد آنها بودند که این قتلها را انجام دادند. 47 نفر مجموعاً در سه سال گذشته، ولی ایالات متحده مسئولیت فوق العاده ای دارد که مقامات وانمود می کنند ندارند. ایالات متحده آمریکا مسئولیت دارد که اطمینان یابد 3400 ساکن اشرف صحیح و سالم از این کشور خارج شوند. این مسئولیت ماست. سازمان ملل متحد مسئولیت دارد. بنابراین اولین کاری که نمایندگان پارلمان اروپا را فرامی خوانم تا انجام دهند، فشار آوردن نه فقط به دولت عراق، بلکه به دولت آمریکاست که کاری که 9 سال قول انجام آن را دادند، انجام بدهند. این مسئولیت آمریکاست ولی ما حضور معنوی فوق العاده اتحادیه اروپا را می خواهیم که روشن کنند آمریکاییها باید، باید به تعهدات و مسئولیت خودشان عمل کنند که 9 سال پیش آگاهانه برعهده گرفتند.
شورای ملی مقاومت ایران و مجاهدین خلق کار خود را کرده اند. شما شنیدید خانم رجوی گفت که آنها آماده اند منتقل شوند. اگرچه کمپ آماده نیست، ولی تعدادکمی از آنها آماده هستند که منتقل شوند. ایالات متحده باید شروع به قبول طرحی بکند که طبق آن انتقال ساکنان کمپ اشرف انجام شود، ولی قبل از اینکه همة آنها را منتقل کنیم باید حسن نیت خود را نشان دهیم که جایی برای رفتن پیدا کنند.
کمپ لیبرتی آماده نیست. واقعیت این است که نه تنها شرایط یادداشت تفاهم نقض می شود، بلکه در کمپ لیبرتی آب ندارند. اساسی ترین نیاز انسانی در لیبرتی موجود نیست و ظاهراً باید توسط پیمانکاران از آنجا که اشرف است آورده شود و «لطف» دولت عراق این است که اجازه می دهد ساکنان پول آب را بدهند! اگر پیمانکاری پیدا شود که جرأت کند علیه اوباش مالکی حرکت کند تا آب را به داخل کمپ بیاورد.
ما از دولت عراق می خواهیم کمپ را آماده کند تا پروسه انتقال را بلافاصله شروع کنیم تا افراد اشرف را از عراق به جای امنی منتقل کنیم. دولت ایالات متحده باید از هر اهرمی که لازم باشد استفاده کند تا دولت عراق را مسئول اجرای تعهداتش بکند.
نهایتاً یکی از بزرگترین موانع و از بزرگترین بهانه هایی که دولت عراق از آن برای متوقف کردن روند استقرار پناهندگان ایرانی در اشرف استفاده می کند لیست گذاری غیرقانونی مجاهدین در ایالات متحده است. واقعیت این است که اتحادیه اروپا کاملاً بی اتهام نیست. دلیل آنکه نام مجاهدین از لیست تروریستی اتحادیه اروپا خارج شد این بود که یک سری دادرسیهایی در انگلستان و فرانسه صورت گرفت و دولت فرانسه و دولت انگلستان در تک تک احکام دادگاهها بازنده شدند و نهایتاً دولتها از آنچه که دادگاهها به آنها گفتند پیروی کردند و نام مجاهدین خلق را از لیست برداشتند. در ایالات متحده تا الان یک حکم دادگاه بوده است که خواسته است مجاهدین توسط وزارت خارجه مورد بازبینی قرار گیرند، چون با آنها بر طبق روال منصفانه برخورد نشده است و وزارت خارجه حاکمیت قانون در ایالات متحده را نادیده گرفته است. دولت ما باید از حاکمیت قانون پیروی کند. آنها تا الآن این کار را نکرده اند. نام مجاهدین خلق باید از لیست خارج شود، نه فقط به این دلیل که یک نیروی دموکراتیک برای تغییر در ایران است، باید از لیست خارج شود چون مشکل است افراد را در کشورهای دیگر جا داد در حالی که در لیست ایالات متحده آمریکا هستند. بنابراین در حالی که ایالات متحده آمریکا به ما می گوید حاضر است خواسته انسانی افراد اشرف را بشنود، درعمل انجام آن را غیرممکن می کند، چون آنها را در لیست نگه داشته اند. آنها باید همین حالا از لیست خارج شوند تا بتوانیم 3400 تن افراد غیرمسلح و بیگناه را جابجا کنیم. اگر ایالات متحده این کار را نکند، هیچ ادعایی از طرف دولت ایالات متحده که ما به حقوق بشر توجه می کنیم، جدی گرفته نخواهد شد. بنابراین اجازه بدهید با گفتن آنچه در ابتدا گفتم به پایان ببرم. این یک بحران انسانی است. 3400 زندگی در معرض خطر است. اتحادیه اروپا با فشار آوردن به دولت ایالات متحده و سازمان ملل متحد و دولت عراق کار درستی کرده است. ما نیاز داریم که بیشتر این کار را بکنید. من با آنچه همیشه وقتی در اروپا سخنرانی می کنم می گویم نتیجه گیری می کنم. آمریکاییها به درستی ممکن است غالباً متهم شوند که بدون فکر کردن عمل می کنند. ولی اگر اشکالی در اروپا باشد شما بعضی اوقات بدون عمل کردن فکر می کنید. حالا زمان عمل است. چون هیچ چیزی بجز عمل کردن، جان 3400 تن ساکنان بیگناه اشرف را حفاظت نخواهد داد.