اجلاس بین المللی در پارلمان اروپابا حضور رئیس جمهور برگزیدة مقاومت

روز 7 فوریه به دعوت گروه دوستان ایران آزاد که یک تشکل فراگروهی در پارلمان اروپاست,  یک اجلاس اروپایی- آمریکایی در ارتباط با شرایط کنونی سیاسی ایران و منطقه و ضرورت حفاظت از ساکنان اشرف، اعضای اپوزیسیون ایران به ریاست جیم هیگینز  عضو هیات رییسه پارلمان اروپا برگزار شد.

در این اجلاس دهها عضو پارلمان اروپا از جمله آلخو ویدال کوادراس نایب رییس پارلمان اروپا، استرون استیونسون، رییس گروه رابطه با عراق پارلمان، و همچنین شخصیتهای برجسته آمریکایی مانند هاوارد دین، کاندید سابق ریاست جمهوری و رییس سابق حزب دمکرات و سناتور توریسلی، و پاتریک کندی  و جان بروتون نخست وزیر سابق ایرلند شرکت و سخنرانی کردند. خانم مریم رجوی رییس جمهور برگزیده مقاومت ایران، سخنران ویژه این گردهمایی بود.

جان بروتون - نخست وزیر ایرلند 1994- 1997
خانم رجوی، خانمها و آقایان،
قبل از هرچیز باید بگویم چقدر تحت تأثیر این گروه بزرگ و منعکس کننده نظرات اعضای پارلمان اروپا که در این جلسه شرکت کرده اند قرار گرفتم. اعتبار این، به کاری برمی گردد که شما خانم رجوی و هوادارنتان در پارلمان اروپا کرده اند. این همه علاقه در بین اعضای پارلمان اروپا که یک برنامه کاری بسیار بسیار فشرده دارند وجود دارد که اینجا حاضر باشند و از شما در این مقطع حساس حمایت کنند. دوم مایلم از شما قدردانی کنم بخاطر رهبری فوق العاده ماهرانه و دیپلوماتیک و کار مشکلی که شما در طول ماههای اخیر انجام داده اید.
فکر می کنم مهم است که ما اینجا مسأله ای که با آن مواجهیم را در چارچوب وسیعتر قرار دهیم. همه ما اینجا در اروپا درباره جنگ در خلیج فارس بسیار نگران هستیم. برخی هستند که می گویند آلترناتیو دیگری بجز نیروی نظامی برای در هم کوبیدن رژیم ایران مسلح به سلاح هسته ای وجود ندارد. آنچه از این جلسه روشن است این است که آلترناتیوی وجود دارد و آن آلترناتیو تغییر دموکراتیک در ایران است و اگر بخواهیم این آلترناتیو را پیدا کنیم ـ یک تغییر دموکراتیک در ایران ـ مطلقاً بی معنی است که بزرگترین قدرت جهان، ایالات متحده، تنها سازمانی را که قادر به پیشبردن کارزار تغییر دموکراتیک در ایران است و به آن کشور یک کیفیت رهبری که در این انتقال بسیار سخت مورد نیاز است را می دهد، در لیست نگه دارد. نباید فراموش کنیم که 80درصد مردم ایران در حال حاضر زیر خط فقر زندگی می کنند. به رغم این واقعیت که ایران یکی از ثروتمندترین کشورها با منابع عظیمی در جهان است. رژیم کنونی در تهران در خدمت منافع مردم ایران نیست. در خدمت یکی از تمدنهای بزرگ بشری نیست و مردمش را به شکست کشانده است. بنابراین، عناصر لازم برای تغییر دموکراتیک آنجا هستند و کشورهایی نظیر ایالات متحده نباید درمورد یکی از سازمانهایی که می تواند این تغییر را محقق کند با حفظ یک لیست گذاری مطلقاً غیرواقعی بر سر راه این تغییر بایستند. همچنین بسیار مهم است که این واقعیت را برجسته کنیم که غرب، کشورهای غربی ازجمله کشورهای اروپایی، کاملاً مایل بوده اند که از سازمانهای بسیار کمتر سازماندهی شده و کم انسجامتر در سایر کشورها نظیر لیبی، نظیر مصر و حالا نظیر سوریه حمایت کنند. چرا این کار را در مورد ایران نکنیم؟ درحالی که جنبشی است منسجم و دارای ظرفیت لازم برای آن که کشور را آن چنان که باید رهبری کند.
در جمعبندی، ما باید از تغییر دموکراتیک در ایران با حذف مجاهدین از لیست آمریکا حمایت کنیم، ما باید از یک راه حل انساندوستانه برای مشکل ساکنان کمپ اشرف حمایت کنیم.
متشکرم.

پاتریک کندی
خیلی متشکرم. از خانم رجوی تشکر می کنم که بار دیگر به شما می پیوندم. شما به عنوان یگانه زنی که در این صحنه در میان همه ما مردان حضور دارید و این نمادی است از رهبری شما در جهانی که می خواهد به پیش بتازد. همکارم سناتور توریسلی از این سخن گفت که چگونه اجداد ما، اجداد او از ایتالیا به آمریکا مهاجرت کردند و خانواده من از ایرلند به آمریکا آمدند. و باید بدانیم که هنگامی که آنها به آمریکا آمدند، چه «ایتالیایی ـ آمریکایی» و چه «ایرلندی ـ آمریکایی»، شهروندان دست دوم محسوب می شدند. چه مسیری طولانی آمده ایم و چه قدر بیشتر هنوز باید به پیش برویم. همان طور که یک آمریکایی بزرگ، مارتین لوترکینگ گفت: تهدید علیه عدالت در هرکجا، تهدیدی برای عدالت در همه جاست. امروز در این جا گفته شد که چگونه تاریخ خودش را تکرار می کند. زمانی که برخی از عبرت گرفتن از تاریخ عاجز می مانند. عموی من جوزف کندی، کسی نیست که تمام افراد خانواده من او را بشناسند. شاید به خاطر این که او نتوانست زندگی کاملی بکند و برای مشاغل دولتی کار کند تا بتواند به دستاوردهای بزرگ برسد. شاید به این خاطر که او به چیزی دست یافته بود که همه ما در آرزوی دست یافتن به آن هستیم. یعنی فدا کردن جان خود برای آرمان آزادی.
نه در آمریکا، بلکه آزادی در این جا، در اروپا. چرا که عموی من، جوزف کندی، جان خود را در آسمان اروپا از دست داد. نه دورتر از مکانی که امروز ما در آن هستیم. زیرا که او به فراخوان برای مقابله با شیطان در هرکجا که بود پاسخ مثبت داده بود. 60سال پیش این شیطان در وجود هیتلر، در آلمان نازی، مأمن داشت. او از ماساچوست بود و در اروپا، در نبرد برای آزادی، جانسپرد. نه تنها در اروپا، زیرا او می دانست، همان طور که آمریکا می دانست، که نبرد برای آزادی در اروپا، نبرد برای آزادی برای همه انسانهاست. مهم نبود که در کدام سمت اقیانوس زندگی می کنند.
امروز ما با آزمایش مشابهی مواجه هستیم. بسیاری از ما، جانمان را در صف مقدم قرار نداده ایم. اما خانواده خانم رجوی و خانواده ساکنان کمپ اشرف و خود ساکنان کمپ اشرف، آنها جانشان را برای آزادی در صف مقدم نهاده اند. و جنگ آنها برای آزادی، جنگ همه ماست. زیرا اگر ملایان بتوانند مالکی را تحت تأثیر قرار دهند که افراد بیگناه در کمپ اشرف را قتل عام کند، آن گاه ملاها با بمب اتمی می توانند تمام فرزندان شما و اعضای خانواده تان را قتل عام کنند. اگر آنها می خواهند در این دور و زمانه، افراد را در روز روشن قتل عام نمایند، همان طور که در ژوئیه 2009 و آوریل 2011، درمقابل چشم دنیا انجام دادند، پس چرا فکر می کنید که آنها این جا متوقف خواهند شد. اگر آنها صدها هزارتن از مردم را در ایران قتل عام می کنند، جایی که ملایان تهران علیه مردم خودشان اعلام جنگ می کنند، همان طور که امروز در سوریه بشار اسد مرتکب آن می شود و به قدرت چسبیده است، در حالی که مردمش می گویند دیگر او را نمی خواهند.
و جامعه جهانی با وحشت و نگرانی شاهد این است که اسد ارتش خود را علیه مردم خودش به کار می گیرد. این فرقی با آن چه که خامنه ای و احمدی نژاد در ایران انجام می دهند ندارد. تفاوت در این نهفته است که برنامه اتمی در سوریه وجود ندارد، اما برنامه اتمی در ایران ادامه می یابد.
چرا بقیه مردم دنیا باید نگران این افراد در کمپ اشرف باشند. چون که این افراد در حال نبرد هستند، نه تنها به خاطر جان و شرافت خودشان، بلکه آنها برای همه ما می جنگند که می خواهیم در یک دنیای آزاد زندگی کنیم. این آزمایش زمانه ماست. و تهدید علیه عدالت در هرکجا، تهدید علیه عدالت در همه جاست و به همین دلیل است که ما وادار می شویم که بخشی از راه حل باشیم به جای آن که بخشی از مشکل باشیم.
اکنون می توانم بگویم که در کشور خودم، این را به درستی نفهمیده ایم. سیاست ما هم چنان سردرگم است، اما من امیدوارم که سیاستمان هرچه سریعتر تغییر کند، سیاستی که اکنون بر اساس مماشات با ملایان تهران است که جهان را به خطر انداخته اند و تغییر این سیاست یعنی گفتن اینکه ما نامگذاری اپوزیسیون اصلی رژیم، یعنی سازمان مجاهدین خلق ایران، را لغو نمی کنیم، زیرا که موضع کنونی ما موضع معامله است.
امیدوارم کسانی که گزینه نظامی را انتخاب می کنند، قلدری رژیم ایران برای به دست آوردن سلاح اتمی را متوقف سازند. در حالی که آنها می گویند، همان طور که این هفته رئیس جمهور آمریکا گفت، ما تمام ابزارهای دیپلوماتیک را به خدمت خواهیم گرفت. یکی از بهترین ابزاری که می توانید قبل از اقدام به گزینة نظامی انتخاب کنید، لغو نامگذاری گروه اپوزیسیون اصلی و دموکراتیک ایران علیه رژیم ملاها در تهران است و به جای آن که یک گزینه نظامی برای بیرون راندن ملایان انتخاب کنیم ما می توانیم گزینة دموکراتیک را انتخاب کنیم تا مردم ایران را قادر سازیم که هم برای خودشان و هم برای همه ما، آن چه را که هرگز عملیات نظامی قادر به دست آوردنش نیست، محقق سازند و رهبری در ایران را به طور دموکراتیک تغییر دهند. فکر می کنم آن چه باعث شده ما در این جا گرد هم بیاییم این است که ما به پروسه یی معتقد هستیم که پروسة دموکراتیک نامیده می شود.
پس ما امروز با چه چیزی مواجه هستیم. ما با شرایطی مواجه هستیم که افرادی از کمپ لیبرتی به عنوان یک راه حل در مقابل چالشی که ساکنان اشرف با آن مواجه هستند، نام می برند. آیا این شبیه آزادی است؟ جایی که ساکنان اشرف در آن جا مانند زندانیان مستقر خواهند شد؟ عجب تناقضی در عبارات! ما این کمپ را آزادی می نامیم در حالی آن چه اتفاق می افتد، اسارت انسانهای آزادیخواه است. چه زمانی ما از تاریخ عبرت خواهیم گرفت؟ و افراد می گویند به تاریخ بنگرید. به رئیس جمهور جان اف کندی بنگرید و آن چه که او در برلین، در جریان آن بحران گفت که همه ما برلینی هستیم. امروز همه ما اشرفی هستیم. زیرا جنگ آنها جنگ ماست. و اگر ما اجازه بدهیم آنها کشته شوند، یا این که هنگامی که خواهران و برادرانمان کشته می شوند رویمان را به سمت دیگری بگردانیم، درست همانند عموی من که برفراز اروپا جانسپرد، زیرا او فهمیده بود که آرمان آزادی، جهانی است و برای همه مردم روی کره زمین است. و این چیزی است که فردی به نام توریسلی با اصلیت ایتالیایی و یک فرد با نام کندی با اصلیت ایرلندی را وادار ساخت تا شانه به شانه هم در جنگ جهانی دوم درکنار هم بجنگند و یک اصل را نمایندگی کنند. اصلی که آزادی و حقوق بشر برای همه نامیده می شود. زیرا این ما را متحد می سازد و امیدوارم که این چنین کشور ما پیش برود و آن اصل را، که براساس آن بنیانگذاری شده است، محقق نماید. این که تمام انسانها برابر آفریده شده اند. و اگر ما آن را انجام دهیم و به آن اعتقاد داشته باشیم، دیگر اجازه نخواهیم داد که این وضعیت ادامه یابد.
و به خانم رجوی می گویم که ما باید سخت تر تلاش کنیم تا بتوانیم از شما حمایت کنیم زیرا که ما بخش راحت کار را انجام می دهیم و شما قسمت سخت را انجام می دهید. شما و خانواده تان جانتان را در صف مقدم قرار داده اید. آن چه که ما باید انجام دهیم، کار ما رای دادن است که به تعدادی پناهنده خوش آمد بگوییم. یا موضع بگیریم. هیچ کدام اینها فدا کردن جانمان نیست. اما در مورد خانم رجوی این فدا کردن زندگی خانوادگی است. بگذارید در برابر کسانی فروتن باشیم، که نه تنها برای اعتقاداتشان و برای آن چه می گویند بلکه برای آن چه که می کنند، می ایستند. و بگذارید از دیکتاتورهای ایرانی بیاموزیم که به چیزی که می گویند اعتقادی ندارند، اما به کاری که می کنند اعتقاد دارند. و بعد از ژوییه 2009 و آوریل 2011 ما باید بدانیم که ملایان حاکم بر ایران و مزدورانشان در عراق چه موضعی دارند، نه با کلامشان بلکه با عملشان و اعمالشان از هرکلامی که توسط ماشین تبلیغاتیشان در تهران بگویند، بیشتر قابل اطمینان است.
بنابراین، این یک مسأله بودن و نبودن است و این به این خاطر است که ما امروز این جا هستیم و به این دلیل من به شما متعهد می شوم، خانم رجوی، که آرمان شما آرمان ماست.
متشکرم

ادیت باوئر - نماینده پارلمان اروپا
همکاران عزیز، خانم رجوی عزیز، مهمانان گرامی
از فرصتی که به من دادید که اظهارات ساده ام را از طرف گروه همبستگی پارلمان اروپا برای ایران آزاد مطرح کنم و پیامی برای آنهایی که در کمپ اشرف رنج می کشند بفرستم متشکرم.
شکی نیست که رژیم تهران یک نقض کننده فاحش حقوق بشر است. این رژیم بر پایه تفسیر افراطی بنیادگرایانه از اسلام زنان را سرکوب می کند، همسایگانش را تهدید می کند و مانع صلح و ثبات در کل منطقه خاورمیانه همانطور که گفته شد می شود و به وضوح به سمت تولید سلاحهای هسته ای پیش می رود.
این یک سؤال موجه است. ما در این رابطه چکار داریم می کنیم؟
بعد از بیش از سه دهه ما هنوز احتیاط می کنیم که شاید، شاید داریم بیشتر فکر می کنیم که همه مذاکرات را قطع کنیم و یک مرحله جدید را شروع کنیم برای شناسایی جنبش مقاومت ایران و اشرف در نقطه کانونی آن.
مردم در ایران از ما انتظار دارند که درد و رنج آنها را درک کنیم و کمکی را که می توانیم به آنها بکنیم. شاید ما قیام آنها در سال 2009 را نفهمیدیم ولی حالا دیگر نمی شود برای مدت زمان زیاد دیگری تأخیر داشت، چون همانطور که گفته شد مسأله مرگ و زندگی است.
هزار زن شجاع در اشرف هستند که در برابر دیکتاتوری وحشی ایران در طول سه دهه گذشته ایستاده اند. بسیاری از آنها که سالها در زندانهای وحشتناک رژیم ایران بخاطر دفاع از حقوق بشر گذرانده اند می توانند برای همه ما نمونه باشند. زنان در اشرف که مسئولیتهای حیاتی در این مقاومت داشته اند به واقع منعکس کننده زنان در ایران آزاد هستند. خیلی صادقانه بگویم ما بسیار نگران عدم امکان تحرک آزادنه در کمپ لیبرتی هستیم. همانطور که گفته شد بیشتر بنظر می آید شبیه به یک زندان باشد و من قبول دارم که یک تعصب زیاد سیاسی می خواهد که یک زندان را کمپ لیبرتی بنامیم. همانطور که بارها درخواست کرده ایم ما از بارونس اشتون می خواهیم دخالت کند و شرایط کنونی در کمپ لیبرتی را تغییر دهد تا امنیت و حفاظت زنان تضمین شود و امیدواریم همکارانمان در کنگره آمریکا هم همین کار را بکنند. در غیر اینصورت هرگونه انتقال با شرایط کنونی بسیار مخاطره آمیز است و انگشت اتهام به سمت اتحادیه اروپا و آمریکا و همه ما خواهد بود. در این نبرد ما نباید شکست بخوریم.
متشکرم.

پائولو کازاکا -  نماینده پارلمان اروپا 1999- 2009
متشکرم آقای رئیس. افتخار بزرگی است که در حضور خانم رجوی و چنین شخصیتهای برجسته ای و دوستان خوبم در اینجا باشم تا در رابطه با این موضوع بسیار مهم صحبت کنم. اجازه بدهید صحبتهایم را با یادآوری حضورم در اینجا در 25ژانویه شروع کنم که پارلمان اروپا و رئیس آن تصمیم گرفتند طی بیانیه ای در روز یادبود هولوکاست یاد آن را گرامی بدارند. سالهایی که جنایتکاران با دقت تمام تصمیم گرفتند تعداد زیادی از مردم را قتل عام کنند. من این را می گویم چون خیلی از سخنرانان در مورد تهدیدهای اخیر خامنه ای صحبت کرده اند. این اظهارنظر رسمی رژیم ایران است و جهان عکس العمل کافی نشان نمیدهد.
 عکس العمل باید در اشرف نشان داده شود چون همه چیز به هم مرتبط است. آنچه ما از طرف رژیم ایران می بینیم و کارها و نقشه هایی که در اشرف میخواهند پیاده کنند، بوضوح راه حلی است که آنها میخواهند در سایر نقاط اجرا کنند. استان دیالی که اشرف در آنجا قرار دارد اخیراً استقلال خود از دولت مرکزی را اعلام کرد. همان اوباشی که دولت عراق از آنها برای حمله به اشرف استفاده کرد اکنون شورای استانی دیالی در بعقوبه را محاصره کرده اند و در حقیقت اعضای شورای استان مجبور به فرار به خانقین در منطقه کردی، ایالت تحت کنترل پیشمرگه ها شده اند.
آنها از من خواستند که این موضوع را به اطلاع استرون (رئیس هیأت رابطه با عراق در پارلمان اروپا) برسانم. چطور است که آقای کوبلر قرار بود کاری در راستای صلح و احترام به حقوق در عراق انجام دهد اما از او هیچ عکس العمل یا اعتراضی در نمی آید. او هیچ کاری نمیکند. همین آقای کوبلر که در اینجا نیز حضور داشت سعی میکند ما را متقاعد کند که ما باید هرآنچه از طرف رژیم ایران ساطع میشود را بپذیریم. اما ما نمیتوانیم چنین چیزی را بپذیریم. من فکر میکنم که ما باید بسیار روشن در مورد آقای گوترز بگوییم که بیانیه او در اول فوریه عالی بود. او به وضوح و با صدای بلند و واضح گفت که حقیقت ندارد که کمیساریای عالی پناهندگان از اشرفیها میخواهد که به کمپ لیبرتی بروند و ما نیازی به انتقال آنها برای مصاحبه نداریم و ما نگفتیم که لیبرتی مورد قبول است و ما قطعاً هرگز انتقال اجباری اشرفیها را تأیید نمی کنیم. آقای گوترز بسیار واضح این را گفت و ما باید بطور روشن به این مورد اشاره کنیم.
بنابراین، همکاران عزیز سابق، میخواهم به شما بگویم که ما باید این راه را ادامه بدهیم و به افرادی مثل کوبلر که به اینجا می آیند بگوییم که او باید در مقابل رژیم ایران بایستد. او نمی تواند مسامحه کند. او نمی تواند با یک سیاست پشت پرده و هماهنگ شده از قبل، که ما از آن اطلاع نداریم به اینجا بیاید و طبق آن اشرفیها را مجبور به کاری کند که مطلقاً غیرقابل قبول است.
اشرفیها اکنون هدف رژیم ایران هستند و اگر این رژیم موفق شود مطمئن باشید که آنها در همین نقطه متوقف نخواهند شد. باید با قدرتی بیش از قبل کار کنیم. نقش شما در پارلمان اروپا تعیین کننده است. من بسیار دوست دارم که جمع ما که در اینجا گردهم آمده ایم همواره به تلاشمان ادامه دهیم تا نهایتاً پیروز شویم. بسیار متشکرم.