محمد قرایی ـ مرگ برظالمان! چه اشرف، چه تهران!

 مرگ برظالمان! چه اشرف، چه تهران!
محمد قرایی(سوئد)


اولین کلنگ واولین خشتی که برای بنای دژ اشرف بکاررفت توطئه آخوندها را بدنبال داشت.
عملیات تروریستی، موشکباران وبمبارانهای هوایی ساکنان اشرف بلاانقطاع ادامه داشت.
پس ازسرنگونی رژیم سابق عراق و قبضه کردن قدرت دربخشهای قابل توجهی ازحکومت، حمله وهجوم شدت گرفت. باقرحکیم به عنوان ریئس نوبتی شورای انقلاب عراق، اولتیماتومی یک ماهه را برای برچیدن قرارگاه اشرف صادرنمود!
او هم، مثل خمینی، مرد و این آرزو را همراه خویش به گورسپرد.
 بدنبال وخیم شدن اوضاع حاکمان تهران، خامنه ای ازپرده برون آمد و به غلام حلقه بگوشش مالکی دستورقلع وقمع مجاهدین را صادرنمود.

محاصره اشرف تشدید گردید. مخزن آب شهرمنفجر گشت. آمد و شد نمایندگان، وکلا، وخانواده های مجاهدین به اشرف ممنوع شد. اشرف، اما ایستاد ومقاومت پیشه نمود. فاشیسم دینی حاکم برایران که توطئه های خبیثانه اش نتیجه نداد به کمک مزدوران عراقی اش  دست به کشتارزد.
 اشرف پایدارخونچکان شد.
6 و7 مرداد 88 جهان و جهانیان شاهد و ناظر فاجعه ای انسانی شدند. تیرزدند، تبرزدند ، برتن بی سپرزدند. حاصل این جنایت ضد بشری 11 شهید مجاهد خلق، 500 زخمی و36 گروگان ازساکنان اشرف بود. درجنگ اراده ها، مجاهدان پوزه حاکمان تهران ومزدوران عراقی اش را به خاک مذلت  نشانده وقهرمانان به اسارت گرفته شده پیروزمندانه به اشرف بازگشتند.
 اشرف ایستاد وجهانی را به ایستادگی فراخواند.
مالکی برای حفظ  قدرتش درحال وآینده در چادر ولایت خوش رقصید و سنگ تمام گذاشت.
می گویند چشمی که پیش از صاحب عزا گریه کند دنبال نان وحلواست! نوری مالکی یک بارگفته بود اگررژیم ایران هم دست ازسراشرفیان بردارد، من یکی ول کن معامله نیستم!
نوری مالکی درخلوت خویش خوب می داند که حق با علی است، اما چه کند که پلو معاویه چربتراست!
نوری مالکی می باید این را فهم می کرد که مجاهدین به دعای کسی نیامده بودند که به نفرین او واربابان تهران نشینش دست ازطلب بردارند و اشرف، رها سازند.
مالکی نمی فهمد ونمی تواند بفهمد، چراغی که ملت برفروزد  هرآنکس تف کند ته ریشش بسوزد!
مالکی وهمپالکی هایش بدانند شبهای تب دارایران وعراق آبستن است تا چه زاید سحر!
نمایش مبتذل وسرکوبگرانه علیه اشرف- درروزهای اخیر- تبهکاری جدید نوری مالکی در آستانه انتخابات عراق است.
اطلاعیه های افشاگرانه شورای ملی مقاومت ایران حاکی است فرمانده عملیات ایذایی علیه جان برکفان اشرف، مزدوری است بنام صادق محمد کاظم ازاعضای اصلی کمیته سرکوب اشرف.
این قاتل، همان کسی است که درروز 28 ژوییه دستور شلیک به اشرفیان درضلع شمالی را داده بود.
طی هفتادو دو روز اسارت مجاهدان اشرف، با وزارت اطلاعات همکاری داشت.هموست که میزبان وصحنه گردان مزدوران داخلی وبرون مرزی آخوندها تحت عنوان اعضاء خانواده های اشرفیان درکنار درب بزرگ اشرف است. همانها که نرد بان هربامی شده اند. همانها که همچون لنگ حمام آماده بسته شدن برتن هرکس وناکسی هستند.
با بستن بلند گوهای پرقدرت و طبل و سنج، معرکه گرفته اند و بر سر و سینه خویش می کوبند.
سیمای آزادی بخشهایی از این شبیه خوانی و تعزیه گردانی میمونهای دست آموزملاها را نشان می داد.
مزدور مصطفی محمدی در کنار زن و بچه خویش به فرموده وبی شرمانه عربده می کشید وخطاب به اشرفیان می گفت: درود برجمهوری اسلامی. مرگ بر... بیایید بیرون پول می دهند و زن می دهند!!
مزدوردیگری درحالی که زنجیر پاره کرده بود برای خروج مجاهدین، کرور کرور پول عرضه می کرد.
قبل ازاین نیز روز 15 دسامبر مزدوران عراقی با ماشینهای بلند گو دار همین راه را رفته بودند.
درجواب مصطفی محمدی وهمه مزدوران هم سخنش- و بلا نسبت سگ که موجودیست مهربان و باوفا-  مجبورم ازضرب المثلی استفاده کنم، آنجا که گفت به لف لف سگ دریا نجس نشود.
سخن کوتاه کنم. جنگ مردم ایران ومجاهدان جان برکفش علیه آخوندها وآخوند زاده ها درعراق همچنان ادامه دارد. هزاران تن از هموطنان ایرانی و آزادیخواهان جهان دوش به دوش هم در5 قاره جهان فریاد می زنند، مالکی، مالکی شرمت باد ، شرمت باد. بسیاری ازپارلمانترها، حقوقدانان، هنرمندان و... محاصره ظالمانه و ضد انسانی ساکنان اشرف را بشدت محکوم می کنند. آنها معتقدند محاصره یکساله اشرف نقض آشکار حقوق انساندوستانه بین المللی وکنوانسیون های ژنو، بخصوص آرتیکل سه مشترک آنست. همگی متفق القولند مسئولان این محاصره ظالمانه به خاطر نقض قوانین بین المللی قابل تعقیب هستند. هم اکنون دادگاه اسپانیا پاره ای  ازاینها را – ازجمله صادق محمد کاظم- تحت تعقیب قرارداده و پرونده تحقیقاتی برای آنها گشوده است.
دیرویا زود دارد اما سوخت وسوزندارد. همه آنهایی که سرنوشتشان را باآخوندهای درحال سرنگونی گره زده اند می باید آماده باشند.

 اسفند 88 برابربا فوریه 2010