به گزارش سایت فعالین حقوق بشر و دمکراسی،3 اسفند1390- زندانی سیاسی ارژنگ داودی در بخشی از پیام خود نوشته است؛ که هرگونه مشارکت در اینگونه زمینهها از سوی افراد و گروههای سیاسی و یا شبه سیاسی را صرفاً جدی گرفتن طنز انتخابات رژیم تلقی نموده و هرگونه همراهی برای بازیچه قراردادن رأی مندان ایرانی در خیمه شب بازیهای نخ نما شده باند مافیایی حاکم را تلاشی مضحک برای نجات دستگاه رو به مرگ ولایت متحجر فقیه ارزیابی میکند. متن بیانیه به قرار زیر میباشد:
با یاد خدا، و با درود به تمامی جانباختگان راه آزادی بشر باری دل در این برهودیگرگونه چشماندازی میطلبد در دنیای امروز رأی دادن بهصورت یک حق طبیعی درآمده و برگذاری انتخابات امتیازی نیست که حکومتها به مردم خود ارزانی بدارند بلکه این مهم در نتیجه قرنها مبارزه و جانفشانی آزادیخواهان بهعنوان یک اصل نهفته شده بینالمللی در اقصی نقاط جهان بهصورت جزیی تفکیک ناپذیراز زندگی بشر مدرن درآمده اما متأسفانه در کشور ما همه جریان انتخابات صرفاً پوششی مضحک برای توجیه استبداد مطلقه فقیه بوده و بیکم و کاست یاداور نمایشهای انتخاباتی در دوران صدام و رژیمهای کمونیستی سابق است.
انتخابات یعنی که همه شهروندان در سطوح محلی تا ملی مخیر هستند برای اداره جامعه با رأی آزادانه خود رهبرانی را انتخاب و یا از انتخاب آنان جلوگیری بهعمل آورند. این در حالیست که رژیم ولایت فقیه حتی در انتخابات شورای شهر و روستا در دورافتادهترین مناطق کشور نیز به نفع خود دخل و تصرف مینماید تا هرگونه نیروی محرک برای ابراز مخالفت در سطوح پایین دستی را هم از بین ببرد.
حاکمیت مردم که تحت عنوان دولت منتخب جنبه عالمگیر پیدا کرده بهمعنای انتقال ادواری قدرت سیاسی بهطور منظم بوده و به مثابه صحنه ایست که در آن اختلافات موجود در برداشتهای نظری و عملی گروههای سیاسی بهطور مسالمتآمیز حلوفصل میگردد. در کشور ولایتزده ما همان افرادی که از اعتماد مذهبی مردم سوءاستفاده کرده و بلافاصله پس از انقلاب 57 تمام اهرمهای قدرت را در دستان بیکفایت خود گرفتهاند پس از گذشت 33سال و بهرغم کهولت سن و ضعف مفرد جسمانی هنوز مصادر حریصانه به امور چسبیدهاند و در طول این مدت یک دودمان مافیایی بهعنوان آقا و آقازاده پدید آوردهاند که اهالی آن از حقوق موروثی و مادام العمری بسیار فراتر از حقوق شاهان و شاهزادگان برخورداراند.
در رژیمی که بهطور طبیعی قاطبه مردم و اقشار گوناگون حق کاندیدا شدن ندارند و حتی در میان طرفداران سوری و نان به نرخ روزخوار باند نیم در صدی حاکم همان مهرههای سرسپرده. معدودی که از هفت خانه فیلترهای تنک و تاریگ اطلاعاتی، امنیتی، حفاظتی و حراستی عبور میکنند نیز چنانچه مقالا با صلاحدید شورای متحجر نگهبان رد صلاحیت نشوند به خوبی میدانند که در نهایت غلامهای حلقه به گوش تری که بیشتر از دیگران منظور نظر اربابان جن زده قدرت و ثروت قرار گرفتهاند و در کیسه رمالان مارگیر موسوم به صندوق انتخابات بیرون میآید احسنت، صحیح است، گویانی که در برابر اراده باند ولایت فقیه و حکم حکومتی نه تنها مرعوب و منفعل باشند بلکه در هر شرایطی بیچون و چرا، بله قربان گویانه گلو پاره کنند.
دعوای دورن خانوادگی اهالی مافیای فقیه در خرداد 88 بیش از هر چیز حقوق نامحدود مزدورانش را در برابر دستگاه ولایت و مزدورانش را در برابر حدود نامحدود مردم و مدافعان آنها به نمایش گذارد و باری دیگر ثابت شد که ساخت سیاست وقاحتی برآمده از نظریه منسوخ ولایت فقیه حتی برای اعوان و انصار خودش هم قابلتحمل نیست به عبارت دقیقتر اعتراضات و ناارامیهای اولیه بعد از 22خرداد این حقیقت را مثل آفتاب نیمروز برملا کرد که آش فقیه چنان شور از آب درآمده که سر و صدای آشپرها و کمک آشپزها و سرآشپزهای دربار ولایت را هم درآورده است زیرا همانهایی ک در پیروزی انقلاب 57 کمترین نقشی نداشتند ولی کمابیش به مدت 30سال به لطف راندهای انتخاباتی و به تبع آن بیشه خواریهای متعدد و انتصابهای باندی و خانوادگی به انبان قدرت و ثروت در بردهای کلان دست زدهاند بهوضوح نشان دادهاند که از تبعیض، دورویی و درغگویی ذاتی حاکمان تراز اول به ستوه آمدهاند و حاکمان نیز به روشنی نشان دادهاند هنگامی که در مقام دفاع از منافع اقتصادی و قدرت مطلقه فردی خود نه تنها برای اعوان و انصار خود تره خرد نمیکنند بلکه در کشتار مردم بپاخاسته نیز لحظهای درنگ نخواهند کرد
هم میهنان گرامی،
برخلاف ماجرای مشابه انتخاباتی در کره جنوبی مربوط به دسامبر سال 1987 که بهلحاظ بدیعی بودن آن مسکوت ماند. تقلب بیستو چند میلیونی رژیم ولایت فقیه در خرداد ماه 88 رساتر از همیشه بر همگان ایرانیان و جهانیان ثابت کرد که رژیم کمترین مشروعیت مردمی ندارند. بنابراین رأی مندان ایرانی توجه داشته باشند که هرگونه نقش پذیری در تئاتر خیابانی انتخابات ولو به قصد ارائه صفحه سفید و یا مخدوش، خطایی نابخشودنی و ضربهای نامستقیم به آرمانهای جنبش 200ساله آزادیخواهی ایرانیان است که نشان از خودطلبی افراد یا لاقیدی سیاسی رأیدهندگان داشته و میتوان آنرا دهان کجی مستقیم به مبارزان اجتماعی، کنشگران فرهنگی، فعالان مطبوعاتی، زندانیان سیاسی و بهویژه جانباختگان راه آزادی میهن بهشمار آورد.
واقعیت غمانگیزتر اینکه رژیم نامشروع و به ذاته بحران ساز ولایت فقیه کشور را به بحرانهای مزمن و لاینحل مبتلا نموده و مردم ما را تا حد انفجار تحت فشار و ستم قرار داده است. هر یک از انواع تنشهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، حقوقی، رسانهیی و...) در سطوح محلی تا ملی به نوبه خود بازتاب فعلی بحران بسیار عینی و عظیمی است که از سوی سرکردگان خود شیفته حکومت انکار میشود.
طرفه آن که در برابر تهدیدات سهمگین و تحریمهای کمرشکن خارجی که اوضاع نابسامان داخلی را روزبه روز تحت تأثیر مضاعف قرار میدهد بهرغم عجز مفرط برای حل بحرانهای گوناگون اهالی رژیم ولیفقیه که در برابر تغییرات محتوم ایستادگی میکنند نیز همانند عادیترین مردم کوچه و بازار دچار سردرگمی و استیصال محض شدهاند در این شرایط جنبش آزادیخواهی ایرانیان ضمن تحریم انتخابات نمایشی- فرمایشی به صراحت اعلام میدارد که تا هنگام برگزاری رفراندوم تعیین شده از سوی خود مردم در کشور، هرگونه مشارکت در اینگونه زمینهها از سوی افراد و گروههای سیاسی و یا شبه سیاسی را صرفاً جدی گرفتن طنز انتخابات رژیم تلقی نموده و هرگونه همراهی برای بازیچه قراردادن رأی مندان ایرانی در خیمه شب بازیهای نخ نما شده باند مافیایی حاکم را تلاشی مضحک برای نجات دستگاه رو به مرگ ولایت متحجر فقیه ارزیابی میکند.
ایران هرگز نمیمیرد،
ارژنگ داوودی
شاعر، معلم، نویسنده، زندانی سیاسی زندان رجایی شهر
بهمن 1390