پیام رئیس جمهور برگزیده مقاومت به کنفرانس لندن

خانمها و آقایان،
دوستان عزیز!
به همه شما درود می‌فرستم و برای این کنفرانس آرزوی موفقیت می‌کنم.
کنفرانس شما آکنده از یاد رابین کوربت است. به این انسان بزرگ درود می‌فرستم.
به خانواده محترم و دوستان و همرزمان او، به خصوص به همسر عزیزش ول که در لحظات سخت در کنار او بود، تسلیت می‌گویم. از دست دادن او برای همه ما سخت است. اما او با خلوص و شجاعت و تواضع خود، درسهای جاودانه برای ما باقی گذاشته است. خدمات او به جهان بشری از یاد نرفتنی است:
- مبارزه‌اش در دفاع از حقوق بشر و صلح برای مردم قبرس،
- تعهد و تلاش‌ او در برابر خشونت علیه زنان،
- خدماتش به عنوان رئیس کمیته داخلی مجلس عوام و به عنوان رئیس لردهای حزب کارگر،
- سه دهه نبرد بی‌وقفه‌اش در دفاع از آزادی و دمکراسی برای ایران،
- بنیانگذاری و رهبری قدرتمند کمیته پارلمانی بریتانیا برای ایران آزاد،
- نقش تعیین‌کننده او در شکایت 36 پارلمانتر و لرد بریتانیایی علیه نامگذاری ناعادلانه مجاهدین و رهبری پیروزمند او در این نبرد بی ‌نظیر،
- سرانجام عشق سخاوتمندانه او نسبت به اشرف و احترامش به ساکنین آن.
خلاصه کنم: رابین یک سنت درخشان را در جهان غرب بنیاد گذاشت. آن، دفاع از مبارزان آزادی است که قربانی سیاست مماشات دولت‌های غرب شده‌اند.
راستی که رابین کوربت وجدان والای مردم و نمایندگان مردم انگلستان بود.

به یاد می‌آوریم که با چه ایمانی از حتمیت آزادی مردم ایران سخن می‌گفت. زیرا بر این اعتقاد بود که « آزادی ایران، آزادی ماست؛ چرا که آزادی تجزیه‌ناپذیر است».
با درکی عمیق از ماهیت دیکتاتوری ملاها می‌گفت: «آن چیزی که ملایان از آن وحشت دارند، همان چیزی است که مقاومت ایران ارائه می‌دهد یعنی دموکراسی».
یک بار در روزنامه سان نوشت: لیست گذاری مجاهدین«بهایی بود که آیت‌الله‌ها از  تروئیکای اتحادیه اروپا، یعنی  انگلستان، فرانسه و آلمان، برای ادامه گفتگوهایشان گرفتند. این گفتگو آن‌گونه که اثبات شد، یک اتلاف وقت خطرناک بود. سه کشور فریب‌خورده، سه سال را در تلاش برای متقاعد ساختن رژیم ایران تلف کردند، در حالی‌که سران این رژیم، گامهای برگشت‌ناپذیری در مسیر اتمی شدن برمی‌داشتند».

 پس از رفع ممنوعیت از مجاهدین در انگلستان گفت: «این تنها پیروزی ما نیست، پیروزمندان واقعی آن هزاران نفری هستند که در شهر اشرف در تبعید در بیابانهای عراق به سر می‌برند و هیچ چیز نمی‌خواهند؛ جز این‌که به وطنشان برگردند. وطنی آزاد. پیروزی ما پیروزی آنهاست و پیروزی آنها پیروزی میلیونها ایرانی است که خواهان تغییر و به وجود آوردن یک کشور دموکراتیک و مبتنی بر جدایی دین از دولت هستند».

همه به یاد داریم که با چه احساسات عمیقی ، رابین قیامهای 2009 ایران را تحسین می‌کرد. او گفت: تظاهرکنندگان فریاد «مرگ بر دیکتاتور» و «مرگ بر استبداد مذهبی» سر دادند. و این نقطه اتصال به اشرف است؛ چرا که اینها شعارهای مقاومت ایران است که اکنون با عبور از بیابانهای عراق، در شهرهای ایران توسط آنهایی که خواهان آزادی، دموکراسی و حاکمیت قانون هستند، تکرار میشود.

هنگامی که بهار عرب آغاز شد، به دولت‌های غرب گفت: «اگر فراخوان به تغییر رژیم در لیبی، تونس و مصر، اقدام درستی است، در همینجا متوقف نشوید. ایران هم در همین اطراف است. اشتیاق برای آزادی و دموکراسی در ایران، بههماناندازه کشورهای سواحل آفریقا، قوی است».
و سئوال توأم با خشم و اعتراض او را به یاد داریم که گفت: «من فقط یک سؤال از آقای کامرون و آقای هیگ دارم: سکوت در مقابل ایران چرا؟».

افکار و احساسات رابین کوربت از اشرف جدا شدنی نبود. اشرف موضوع نگرانی همیشگی او و موضوع امید او بود. در 18 ژوئن سال گذشته در برابر اجتماع بزرگی در پاریس شروع به صحبت با اشرفی‌ها کرد:
«سلام اشرف. شما شجاعترین شجاعانهستید و با صدای قدرتمند خود به میلیونها ایرانی که برای آزادی فریاد میزنند، نشان میدهید که با آنها هستید وآنها تنها نیستند».
رابین تا روزهای آخر حیاتش برای اشرف ‌جنگید. به آخرین اطلاعیه کمیته پارلمانی  بریتانیا برای ایران آزاد که یک هفته پیش توسط خود او امضا شده نگاه کنید:
« نمایندگان مجلسین انگلستان نگرانی خود را نسبت به چگونگی انتقال 400 تن از ساکنان اشرف به کمپ لیبرتی، ابراز می دارند. … ما از دبیرکل، دولت آمریکا و اتحادیه اروپا می خواهیم، فورا نسبت به خارج شدن نیروی نظامی و پلیس عراق از کمپ لیبرتی، اطمینان حاصل کنند. هم چنین هرگونه محدودیت علیه ساکنان شامل محدودیت برای انتقال اموال منقول و خودروهایشان به لیبرتی و موانع دسترسی آزادانه به خدمات درمانی، باید لغو شود. هرگونه جابه‌جایی بعدی ساکنان، مشروط به عملی شدن این خواسته‌است».
رابین کوربت خواست همه کسانی را بیان کرده است که در برابر فاشیسم مذهبی ایستاده‌اند. بله، همه آنها و ما، به ملل متحد و آمریکا و اتحادیه اروپا می‌گوییم:
- حداقل اطمینان‌ها را در کمپ جدید تأمین کنید،
- قوای مسلح عراقی را از کمپ خارج سازید،
- دوربین‌ها و ابزار جاسوسی را برچینید،
- کاری کنید که ساکنان از حق انتقال خودروها و اموال منقول‌شان برخوردار باشند،
- به خدمات پزشکی آزادانه و به وکلا و خانواده‌هایشان دسترسی داشته باشند،
-  زیرساختها از جمله در مورد آب آشامیدنی و برق و فاضلاب در کمپ جدید فراهم شود،
- ساکنان از دستگیری و از انتقال اجباری به محل دیگر مصون باشند و از آزادی رفت و آمد برخوردار شوند.
ما از قبل، بارها هشدار داده بودیم که کمپ جدید فاقد استانداردهای حقوق بشری و انسان‌دوستانه است. هشدار داده بودیم که این کمپ شرائط حداقل امنیتی و  بهداشتی ندارد. همه آن هشدارها اثبات شد. متأسفم که به وعده‌های داده شده به ساکنان عمل نشد. متأسفم که راه حل صلح‌آمیز به چنین وضعیتی دچار شد و حالا هشدار می‌دهیم که ممنوعیتها و شرایط سرکوبگرانه در کمپ جدید، قدمهایی به سوی یک فاجعه انسانی دیگر است. نگذارید ملاها و نیروی تروریستی قدس طرح خود را در لیبرتی اجرا کنند.
حالا رابین در میان ما نیست. اما زندگی‌اش پیام قدرتمندی دارد که همه ما را به پایداری صدبار  بیشتر در برابر مستبدان و همدستان آنها فرا می‌خواند.
دوستان و همرزمانش یعنی شما را فرا می‌خواند که جای او را پر کنید.
بی‌شک او امروز ما و شما را می‌بیند و مثل همیشه نگران اشرف است و حتی حالا بیشتر نگران لیبرتی و ساکنین آن. و ما را به کارزار بیشتر برای  حقوق انسانی ساکنان بخصوص تضمین امنیت آنها در لیبرتی فرا می خواند.

اجازه بدهید سخنانم را با کلمات خود او تمام کنم:
«دوستان عزیز من! بدانید که از آخوندها جز یک لکه بر اوراق تاریخ طولانی و افتخار‌آفرین ایران باقی نخواهد ماند. یک کابوس طولانی به‌زودی  به طلوع یک ایران آزاد و دموکراتیک، راه‌خواهد برد. ایران آزاد خواهد شد».
از همه شما متشکرم و خدا شما را حفظ کند.