کنفرانس درلندن ،محکومیت زندان سازی در لیبرتی-قسمت آخر

 

روزشنبه25فوریه( 6اسفند1390) کنفرانسی در لندن در بزرگداشت لرد کوربت, حفاظت و حقوق ساکنان اشرف و محکومیت زندان سازی در لیبرتی برگزارگردید.  

دراین کنفرانس والری کوربت همسر لرد کوربت فقید وشخصیت های برجسته انگلیسی, لرد کلارک عضو مجلس اعیان انگلستان,رئیس حزب کارگر 1992 -1993/لرد مگینس عضو  مجلس اعیان انگلستان/لرد کینگ عضو مجلس اعیان انگلستان/جفری رابرتسون وکیل برجستة انگلستان با رتبة مشاورت ملکه ,اولین قاضی دادگاه ملل متحد برای سیرالئون ,متخصص حقوق بین الملل و نظریه پرداز حقوق /پروفسور گای گودوین گیلمتخصص حقوق پناهندگی و حقوق بین الملل, نظریه‌پرداز حقوق,استاد دانشگاه آکسفورد و دانشگاه ژنو /دیوید ایمس نمایندة پارلمان انگلستان از رؤسای کمیته لوایح مجلس/ماتیو آفورد نماینده پارلمان انگلستان/پروفسور سارا چندلررئیس کمیتة حقوق بشر کانون وکلای انگلستان و ولز/مالکوم فاولرعضو کمیتة بین‌المللی حقوق‌بشر,درکانون وکلای  انگلستان و ولز/کریستینا ریس,نویسنده و خبرنگار/مارتا جین بیکر,نمایندة انجمن بین‌المللی ویلف (از انجمنهای بین المللی زنان) و دو مهمان برجسته ازآمریکا سرهنگ وسلی مارتینفرمانده جیاتیف و نیروهای حفاظتی اشرف  2005 ـ  2006 وژنرال دیوید فیلیپس فرمانده ارشد نیروهای حفاظت اشرف (2004ـ 2005)حضور داشتند.


 کریستینا ریس, نویسنده معروف، ناشر و سخنگوی عمومی , عضو سنای کل کلیسای انگلستان

آقای رئیس، آقایان، خانمها، بسیار از این که مرا برای سخنرانی امروز دعوت کردید سپاسگزارم.
این افتخار بزرگی است برای من که در چنین برنامه مهمی شرکت کنم. بسیار مفتخرم از اینکه به موضوعات مختلفی که صحبت شد گوش فرا دادم. میدانم که وقت کم است و به همین دلیل سخنان خود را کوتاه میکنم.
روز گذشته روزنامه گاردین نامه ای را که خواهان اقدام فوری جهت محترم شمردن حقوق بشر ساکنان کمپ اشرف میشد را منتشر کرد. درمیان امضاکنندگان آن نامه، چند اسقف از کلیسای انگلیس یعنی کلیسایی که خودم به آن تعلق دارم ازجمله «اسقف الن اسمیت» از سنت آلبانز، دیده میشود. من میدانم که امضای «اسقف الن» بیانگر خواست شدید او مبنی بر این که حقوق ساکنان اشرف محترم شمرده شود و به آنها حفاظت و شناسایی داده شود میباشد.
من هم چنین حامل بهترین آرزوهای اسقف آکسفورد که خیلی دلش میخواست امروز این جا حضور داشته باشد هستم. همچنین طی سالیان گذشته اسقف اعظم کانتربری بسیار در مورد حقوق بشر ساکنان اشرف صحبت کرده و اقدامات بسیار زیادی را برای کمک به وضعیت کمپ اشرف انجام داده است و من میتوانم به شما اطمینان بدهم که وضعیت آنجا و نفراتی که در آنجا هستند همیشه در ذهن ایشان هست.
یکی از موضوعاتی که میخواستم بگویم شرایطی است که حامیان زیادی در زمینه های سیاسی، مذهبی، ملی و قومی را گردهم آورده است. ما ممکن است با یک زبان واحد سخن نگوییم، ممکن است از یک حزب سیاسی واحد حمایت نکنیم و ممکن است برداشت یکسانی از پرستش نداشته و حتی به خدا نیز اعتقاد نداشته باشیم، اما همدیگر را به عنوان خواهر و برادر و عضوی از یک خانواده بزرگ بشری میشناسیم.
مانند سخنران قبلی بخش اعظم درگیری من در زمینه حقوق بشر به طور خاص حول عدالت در مورد زنان متمرکز بوده و باید بگویم که معتقدم آنچه که برای زنان خوب است برای مردان نیز خوب خواهد بود. اگر چه ممکن است ابتدا به ساکن آن را ندانند و یا ممکن است که نیاز باشد بعضی از برداشتهای خود را حول بعضی امتیازاتی که برای خود قائل هستند تغییر بدهند، اما آنچه که برای زنان خوب است در طولانی مدت برای مردان نیز خوب خواهد بود.
کار من در رابطه با عدالت برای زنان تلاش برای این است که بطور جهانی به عنوان انسانهایی کامل برسمیت شناخته شوند و به عنوان یک انسان کامل با آنها رفتار شود و فرصتهای برابر و احترام متقابل مانند مردان برای آنها نیز قائل شوند.
اجازه بدهید که در اینجا بگویم من چقدر برای کاری که خانم رجوی در این زمینه و سایر زمینه ها انجام داده اند احترام قائل هستم.
روز دوشنبه پنجاه و ششمین اجلاس کمیسیون سازمان ملل متحد در مورد حقوق زنان در نیویورک آغاز بکار میکند. در این اجلاس دو هزار هیأت از زنان و مردان از سراسر جهان گردهم خواهند آمد و در مورد قوانین، معاهدات و توافقنامه هایی که برروی زندگی نیمی از جمعیت جهان که ضمناً اکثریت نیروی کار جهان را تشکیل میدهند صحبت میکنند. این زمان مناسبی نیز برای ارزیابی پیشرفت معاهدات مختلف نیز خواهد بود و از این هیأتها پرسیده خواهد شد که وضعیت در کشور شما چگونه است؟ چه قوانین و سیاستها و رفتاری با دختران و زنان در کشور شما از هنگام اجلاس قبلی تاکنون تغییر کرده است؟
 خیلی دوست دارم که بدانم شرکت کنندگان در مورد اخبار کمپ لیبرتی و تهدیداتی که متوجه سلامت و امنیت هزار زن و دختر و همچنین مردان در کمپ اشرف است چه خواهند گفت؟
همه ما از خطرات جدی که به دنبال جابه جایی اجباری ساکنان به کمپی که کاملاً به غلط کمپ لیبرتی (آزادی) نام گرفته آگاهیم.
نظرات من در مورد عدالت، حقوق و آزادیها بخش جدایی ناپذیری از اعتقادات مذهبی من هستند. ایام روزه داری میسیحیان روز چهارشنبه قبل شروع شده
امیدوارم که دعای من در ایام روزه داری برای آزادی واقعی، عدالت و صلح برای ساکنان اشرف مستجاب شود.
متشکرم.
 

لرد کینگ,عضومجلس اعیان از وست برومویچ
 آقای رئیس عصر به خیر خانمها و آقایان
ما به خاطر داریم که شنبه گذشته تقریبا 400 تن از ساکنان کمپ اشرف بطور واقعی به کمپ به اصطلاح «آزادی»! که من بسیار شک دارم که چقدر در آنجا آزادی خواهند داشت، منتقل شدند. و وقتی به آنجا رسیدند متوجه شدند که به آنها دروغ  گفته شده نه تنها توسط آقای کوبلر بلکه توسط یونامی و دیگران. این البته خیلی واضح بود چرا که وقتی بسیاری از همین کشور، و از مقامات آمریکایی و پارلمانترهای بریتانیایی، از مقامات عراقی  خواستند که با خرج خودشان به آنجا بروند و شرایط این کمپ جدید را از نزدیک ببینند، درخواستهای آنها نادیده گرفته شد. بنابراین این خیلی واضح بود که آنها با چه شرایطی مواجه خواهند شد و این دقیقاً همان چیزی است که اتفاق افتاد.
بنابراین شرایط این محل جدید همانطور که همه انتظار داشتیم فاقد حداقل های حقوق انسانی بود ولی ساکنان اشرف با این وجود با وساطت رئیس جمهور برگزیده مقاومت، خانم رجوی، انعطاف نشان دادند و پذیرفتند که به این کمپ بروند. آنها در تمام این مسیر با ارعاب و فریب مواجه بودند.
در حالیکه دولت عراق تا کنون در برآوردن تعهداتش در رابطه با ساکنان اشرف مردود بوده، همه ما حمله های وحشیانه در 24 ژوئیه علیه کمپ اشرف را که به از دست دادن جان عده ای از ساکنان اشرف منجر شد به خاطر داریم، آقای کوبلر و یونامی در کمک رسانی به این دولت شتاب کرده و در مقالاتشان و بیانیه های جانبدارانه شان قربانیان را، ساکنان کمپ اشرف را، شماتت کرده اند که در این پروسه تأخیر ایجاد میکنند! در حالیکه این در واقع بر خلاف اهداف آنهاست که در واقع باید از این افراد حمایت کنند، از شهروندان حمایت کنند و آنها در این امر مردود بوده اند.
با وجود اینکه سازمان ملل چشم خود را به ضایع شدن حقوق پناهندگان بسته است ساکنان اشرف اکنون قدم اول را برداشته اند و به کمپ لیبرتی رفتند. جایی که شرایطش کاملاً برخلاف تأییدهایی است که میگوید کمپ جدید دارای استانداردهای انساندوستانه ای که کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد برای پناهندگان در سراسر دنیا درنظر میگیرد، است. چرا که ابتدایی ترین حقوق و آزادیهای آنها نقش برآب شده اند. و بنابراین ما الان با دو تعریف جدید از «انتقال داوطلبانه» افراد و «استانداردهای انسانی» مواجه شده ایم. شرایطی که بسیار بدتر از زندانها هستند.
شما باید گزارشات شرایط کمپ لیبرتی را دیده باشید. وقتی ساکنان به آنجا رسیدند فهمیدند که حتی گزارش تکنیکی که این کمپ استانداردهای تکنیکی برای محل استقرار پناهندگان  را دارد غلط بودند، البته اگر که نخواهیم بگوییم که فریب عمدی بوده است.
الان که 400 تن از ساکنان اشرف در کمپ  لیبرتی هستد زمان برملا  شدن حقیقت برای آقای کوبلر و دولت عراق فرا رسیده است. رفتاری که با این اولین گروه ساکنان میشود یک معیار حسن نیت و یک آزمایش  نه تنها برای یونامی بلکه همچنین برای دولت عراق میباشد.
تا کنون هیچ علامتی که به ما اطمینان بدهد وجود نداشته، چون آقای کوبلر علناً امنیت پناهندگان را در دست قاتلان وکسانی که آنها را در ژوئیه 2009 و 8 آوریل 2011 به قتل رسانده اند، قرار داده است.
ما این وضعیت را از نزدیک و به دقت دنبال میکنیم و انتظار داریم که موارد زیرین در کمپ لیبرتی بدون کم و کاست اجرا شود. مسئولیت هر چیزی کمتر از این و هر خشونت و خونریزی دیگری علیه ساکنان برعهده یونامی و جامعه بین المللی خواهد بود.
ما در این جلسه انتظار داریم که این موارد توسط سازمان ملل متحد، آمریکا و اتحادیه اروپا تضمین شود چون دولت عراق به هیچ وجه نمیتواند مورد اعتماد باشد و اینکه مستمراً در بیانیه ها اعلام کنیم که مسؤلیت حفاظت و امنیت ساکنان با دولت عراق است، هیچ مساله ای را حل نمیکند. بنابراین بلند و واضح از این جایگاه سخنرانی میگویم به امید اینکه آقای کوبلر و یونامی در عراق آنرا بشوند.
این نکات باید محترم شمرده شوند:
1- پلیس و نیروهای نظامی عراقی، باید به خاطر امنیت ساکنان بخصوص زنان مسلمانی که آنجا زندگی میکنند خارج  کمپ جدید قرار بگیرند. این باید پرواضح باشد که حضور نمایندگان و مأموران رژیم ایران در داخل یا محدوده کمپ لیبرتی باید مطلقاً متوقف شود.
2- ساکنان باید که اجازه داشته باشند تا خودروها واموال منقولشان را بدون محدودیت به کمپ لیبرتی منتقل کنند. کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد باید بدون تأخیر کار خود را انجام دهد. من پیشنهاد میکنم که مابقی مصاحبه ها برای کسانیکه هنوز در اشرف هستند همانجا یا در جایی در آن نزدیکی صورت بگیرد. این کار قبلاً انجام شده و مشکلی نیست که دوباره همین کار انجام شود.
3- سلامت و امنیت همه ساکنان تا انتقال به مقصد نهایی در کشورهای ثالث باید  تضمین شود. ساکنان کمپ لیبرتی باید آزادی رفت و آمد و همچنین دسترسی بلامانع به خدمات پزشکی، وکلا و اعضای خانواده و خبرنگاران داشته باشند.
از این به بعد من صادقانه امیدوارم که دفتر یونامی کوتاهی از حقوق قانونی اشخاص حفاظت شده و پناهجویان به رسمیت شناخته شده توسط کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد را متوقف کرده، و به جای آن برای تأمین امنیت ساکنان و انتقال امن به کشورهای ثالث تلاش کنند.
حفاظت از ساکنان اشرف یک وظیفه انسانی در جهان متمدن و یک آزمایش برای حراست انسانی ماست. و همینطور، اگر ما به صلح و آرامش در خاورمیانه و کل جهان علاقمند باشیم، یک عمل سیاسی صحیح است. این کار همچنین برای مردم ایران که بارها نشان داده اند که شایسته آزادی و دموکراسی هستند خوب است.
و بالاخره من با تکرار جمله ای که لرد کوربت همیشه میگفت تمام میکنم: «ایران آزاد خواهد شد.»
 من  اطمینان میدهم که همکاران پارلمانی اش به نبرد ادامه میدهند تا اینکه آرزوی رابین برای آزاد دیدن مردم ایران محقق شود. متشکرم


مالکوم فاولر,وکیل ازبیرمنگام, عضو کمیته حقوق بشر
متشکرم لرد کلارک، دیروز، هنگامی که دوست خوب ما حسین، خبر فوت لرد کوربت را بمن داد بسیار متأثر شدم. به سختی میتوانستم حرف بزنم با یادآوری انگیزه های او (لرد کوربت) ما باید تلاشمان را مضاعف کنیم. بانو وال کوربت در ابتدا بما گفت که رابین در اینجا و با ماست. یک دقیقه تعمق در سکوت سبب شد که همگی ما بخاطر بیاوریم که در این جهان فانی هیچ چیزی ابدی نخواهد بود.
این یک واقعیت محض است که او در اینجا با ماست و بعد از این نیز با ما خواهد بود. او فردی خستگی ناپذیر بود. برای او هر چه درست مینمود درست بود و هرچه غلط مینمود غلط بود. واقعاً چقدر اعمال او برای همه ما انگیزاننده بود.
در ارتباط با قانون من یک وکیل هستم و عضو کمیته حقوق بشر جامعه وکلا و از این بابت بسیارخرسندم. بیش از 45سال از موکلینم در دادگاههای جنایی دفاع کرده ام و این باعث افتخار من است. اما وقتی که به مسأله قانون میرسیم من خود را از شاگردان کسانی که قبل از من صحبت کردند، مانند جفری رابرتسون میدانم. او و پروفسور سارا چاندلر افراد خستگی ناپذیری هستند. میدانید که چرا باید سارا زودتر میرفت. او به ما گفت که باید در یک جلسه حقوق بشر دیگری شرکت کند، او برایم انگیزاننده است، همه شما در اینجا برای من انگیزاننده هستید. اما بیشترین انگیزه را از ساکنان اشرف میگیرم. من خودم را شاگردان وکلایی که قبل از من صحبت کرده ام می دانم. من شاگرد پروفسور گای گودوین گیل هستم که چقدر سلیس و روشن و با حرارت در مورد قانون برای ما صحبت کرد. بنابراین هیچ جای سوء تفاهم و شک و شبهه و تظاهر وجود نخواهد داشت که واقعیت امر چیست.
بله رابین کوربت با ماست و در آینده نیز با ما خواهد بود. در هر کجا که یک چنین اجتماعی داشته باشیم او با ما خواهد بود. او در پارلمان، در استکهلم، در ژنو، در پاریس، در اور سواز، در نیویورک و در روز خجسته آزادی در ایرانی دموکراتیک با ما خواهد بود.

 من تحت تأثیر صحبتهای سخنرانان قبلی قرار گرفته و از آنها آموختم. بله کریستینا (ریس) درست میگفت که در قرن هفدهم رابرتسون کروز گفت: «از تمامی لعن و نفرینهایی که نصیب بشر میشود بدترین آنها دیکتاتوریهای مذهبی هستند».
نبرد ادامه دارد. ما باید تلاشهایمان را مضاعف کنیم. من نیز همچون سارا چندلر از سوی حرفه ام متعهد میشوم.
زمان آن رسیده است که از تمامی توش و توان خود استفاده کنیم و این کار را انجام خواهیم داد. عمیقاً از شما متشکرم

گای گودین گیل, وکیل برجسته که در حوزه پناهندگی
خیلی متشکرم و خیلی خشنودم که در پایان این روز طولانی صحبت میکنم، چون خیلی از موضوعاتی که من می خواستم بیان کنم توسط سایرین گفته شده است وقتی ما به سازمان ملل متحد و نقش خاص آن برمیگردیم، با یک مشکل بالقوه جدی مواجه هستیم که به میزان زیادی اعتبار سازمان ملل متحد در آن مطرح است و بنظر من این مسأله، به میزان زیادی بعلت مخفیکاری، فقدان باز بودن و فقدان شفافیت بوده است که نماینده ویژه کنونی دبیرکل تصمیم گرفته است مأموریتش را توصیف کند. من اولین کسی هستم که میتوانم اذعان کنم یونامی به هیچوجه یک ارگان کامل برای پیشبرد این کار نیست، زیرا به لحاظ کنترل و مانیتورینگ کارایی ندارد. این ارگان دارای یک نقش در بازسازی عراق است که این وظیفه را شورای امنیت بعهده آن گذارده است و بعنوان نماینده سازمان ملل متحد در عراق عمل میکند و نماینده اهداف سازمان ملل متحد در عراق است. یونامی بدلیل فقدان یک نقش مشخص مانیتورینگ و کنترلی، همانطور که به آن اشاره کردم، دارای قدرت کافی نیست، ولی با این وجود این ارگان، سازمان ملل متحد ما را نمایندگی میکند و در بین تمامی کارکردهایی که دارد مسأله حقوق بشر در قلب آن قرار گرفته است. ممکن است خیلی از شما به یاد داشته باشید که این ارگان در ژانویه 2011 گزارش خود را درمورد حقوق بشر در عراق در سال قبل از آن منتشر کرد و نظرات را به خیلی از مشکلات جلب کرد و به بسیاری از نیازهایی که باید برآورده میشدند، به مسأله شکنجه مستمر بازداشت شدگان، به دستگیریهای خودسرانه و به تبعیضها اشاره نمود و البته مسأله اتفاقات در کمپ اشرف را نیز برجسته کرد. ما هنوز منتظر آخرین گزارش یونامی در مورد حقوق بشر در عراق هستیم. ما منتظر این هستیم که یونامی آنچه را که در دسترس عموم نیست منتشر کند. نظرات را یک بار دیگر به وضعیت رقت بار حقوق بشر در عراق جلب کند و واقعیتها را در مورد اشرف بگوید و آن فاجعه انسانی که تحت نام کمپ لیبرتی در حال وقوع است را بیان کند.
 به ما گفته شد که آماده بودن لیبرتی مورد تأیید قرار گرفته است. ولی توسط چه کسی؟ و بر اساس چه استانداردهای بین المللی و تحت چه قوانین اجرایی؟ کشف این حقایق بسیار مشکل است. ما بعضی از گزارشها را مشاهده کرده ایم. ولی گزارش تأیید محل بلحاظ تکنیکی به گونه ای نوشته شده که خیلی غیرواضح و مبهم است. «بله ژنراتورهای برق در محل وجود دارند و در روزی که بازدید صورت گرفت کار میکرده اند ولی مطمئن نیستیم که فردا نیز کار کنند». این برای من بیانگر یک احتیاط جدی از سوی تأییدکنندگان گزارش در مورد معتبر بودن گزارش، حتی در این مورد خاص در کمپ باصطلاح لیبرتی است.
ولی شواهد در صحنه، مدارک و عکسها و آنچه که بطور واقع وجود دارد بیانگر داستان دیگری است. خوب است تأکید کنیم که این یک کمپ کمیساریای عالی پناهندگان نیست و تا آنجایی که من مطلع هستم با استانداردهای کمیساریای عالی پناهندگان مطابقت ندارد. منظور استانداردهایی است که یک کمپ پناهندگی یا حتی یک مرکز ترانزیت یا انتقال باید داشته باشد. آنچه که نماینده دبیرکل به ما میگوید این است که بر اساس یادداشت تفاهم، سازمان ملل متحد مانیتورینگ 24 ساعته فراهم خواهد کرد ولی هیچ شواهدی دال بر انجام این امر در حال حاضر وجود ندارد.
مسئولیت هماهنگی در این مقاطع سخت بین ارگانهای مختلف سازمان ملل متحد بعهده سفیر کوبلر، فرستاده ویژه دبیرکل ملل متحد است. ما باید از طریق او مسأله را دنبال کنیم و روی او فشار بگذاریم که پاسخ بدهد و ما خواهان پاسخ هستیم. بنابراین در مواجهه با این عدم شفافیتها و بی اعتنایی عمدی در رابطه با فاکتها، بسیار حیاتی است همانگونه که امروز بعدازظهر قبل از من گفته شده یک گروه از بازرسان باتجربه و با صلاحیت باید گمارده شوند تا اقدامات دولت عراق را از نزدیک زیر نظر داشته باشند و بتوانند به بررسی اطلاعاتی که بیرون آمده و امروز نیز به آنها اشاره شد و همچنین اطلاعات مربوط به روابط عراق و رژیم ایران و سیاست در مورد اشرف بپردازند. این گروه باید بتواند تضمین کند که واقعیتها بطور کامل آشکار شود، درست مانند آنچه که در حال حاضر در سوریه درحال رخ دادن است و صلاحیت و شجاعت آن را داشته باشد که دست اندرکاران را افشا کند. کسانی که در تعیین سیاستها و اجرای سیاستها نقش داشته اند، سیاستهایی که تأثیر منفی روی ساکنان اشرف داشته و منجر به نقض حقوق بشر آنها شده است و با در نظر داشتن این که عدالت در زمان مقتضی به اجرا درخواهد آمد.
من بسیار امیدوار هستم که نماینده ویژه دبیرکل، آقای سفیر کوبلر، واقعیتها را ببیند و این برداشت خیلی قوی از سوء نیت را برطرف کند.

لرد مگینس
آقای رئیس، سخنرانان گرامی، میهمانان، خانمها و آقایان عزیز،
لطفاً به من اجازه دهید که مختصراً صحبتهای خودم را با ادای احترام به اقدامات تمام عیار لرد رابین کوربت برای پیشبرد اهداف و آرمان مقاومت ایران که همه ما امروز برای حمایت و اعلام همبستگی با آن اینجا گرد آمده ایم، ابراز کنم. من خیلی ساده ولی صمیمانه میگویم که اگر چه انسان نمیتواند انتظار داشته  باشد که جایگزینی آنطور که رابین بود و آنچه نمایندگی میکرد پیدا کند، ولی همگی ما تعهد داریم که سخت تلاش کنیم تا بتوانیم آرزوها و خواسته های وی را محقق کنیم.
اجازه دهید صحبتم را  با دلیل جمع شدن امروزمان در اینجا شروع کنم، چرا که کمپ اشرف و سلامت و امنیت ساکنان آن، به عنوان یک پیش شرط برای دستیابی به هدف نهایی رسیدن به یک ایران آزاد و یک ایران دموکراتیک است. ایرانی که در آن حقوق برابر مردان و زنان برسمیت شناخته شده، از حقوق بشر حمایت شده و تسلیحات اتمی و دیگر سلاحهای کشتار جمعی، ناخوشایند و مورد تنفر اعلام شود. من نیز با رابین کوربت هم عقیده هستم که ایران به جهان متمدن بازخواهد گشت. جایگاه این کشور زیبا معروف به گهواره تمدن به درستی سزاوارش است. به عقیده من آن روز بالاخره محقق خواهد شد.
بگذارید ابتدا در رابطه با سلامت و امنیت ساکنان اشرف در چه نقطه ای قرار داریم؟ خوب خانمها و آقایان، ما مدتهاست به این موضوع می اندیشیده ایم ما می دانیم که جامعه بین المللی، کلیه کشورهای عضو سازمان ملل متحد، موظفند، مسئولیت دارند که از ساکنان اشرف حفاظت کنند. ما میدانیم که دولت آمریکا و دولت خود ما یک مسئولیت مشخص و معین اخلاقی و قانونی دارد، چرا که آنها بودند که ابزار حفاظت از خود را، از ساکنان اشرف تحویل گرفتند و تعهد مکتوب دادند که از آنها تا تعیین تکلیف نهایی حفاظت میکنند. ما میدانیم که دولتهای اتحادیه اروپا مسئولیت مشخص و معین دارند، زیرا آنها از پول مالیات دهندگان، پول ما، استفاده میکنند تا باصطلاح عراق را با یک دموکراسی بازسازی کنند که به حکم قانون و نرمها و استانداردهای بین المللی احترام بگذارد. و سازمان ملل متحد بعنوان حافظ نهایی کنوانسیونهای بین المللی و بخصوص کنوانسیونهای مربوط به حقوق بشر و برای محقق شدن آنها مسئولیت مشخص و معین دارد.
ولی اکنون ما کجا هستیم. من بخوبی بخاطر دارم که سه سال پیش بسیاری از ما داشتیم به دولت خودمان هشدار میدادیم درباره آنچه که ما آن را محتوم میدانستیم، ولی وزرای ما میگفتند همه چیز خوب پیش خواهد رفت و آمریکا از دولت نوری مالکی برای احترام گذاشتن به تعهداتش تضمین گرفته تا از ساکنان کمپ اشرف حفاظت به عمل بیاورد. ما حتی بیانیه سفیر آمریکا که در وب سایت سفارت آمریکا در بغداد منتشر شده بود را دیدیم که میگفت عراق قول داده برطبق قانون انساندوستانه بین المللی و استانداردهای بین المللی رفتار کند. ولی وقتیکه نقضها صورت گرفت، وقتیکه افراد بیگناه تنها چند ماه پس از آن توسط سلاح گرم و چماق و تبر و خودروهای زرهی کشته شدند، سرکوبی که از طرف عراقیها صورت گرفت، سازمان ملل متحد، آمریکاییها، اتحادیه اروپا و در اینجا مشخصاً به انگلیس اشاره میکنم، ما، شاید نگرانی خودمان را ابراز کردیم، ولی هیچ کار عملی دیگری انجام ندادیم.
وقتی این عمل ننگین بدون کیفر گذاشته میشود، عاملان این جنایت علیه بشریت گستاختر میشوند. آنها برای این جنایت تنبیه نشدند. ساکنان اشرف مستمراً، 24 ساعته و هفت روز هفته، بوسیله بلندگوهای بزرگی که از آنها فحش و ناسزا پخش میشد شکنجه روانی میشدند، ولی با این وجود سران کشورها در جهان هیچ کاری نکردند، بخاطر اینکه شاید اربابان مالکی در تهران را ناراحت کند! چرا که ملاها هستند که مسبب اصلی هستند، یعنی همان کسانی که آنها میخواستند سر میز مذاکره بیاورند تا برای متوقف کردن برنامه بمب اتمی آنها مذاکره کرده و معامله کنند. الآن ملاها دارند چه کار میکنند؟ ملاها دارند به ما نیشخند میزنند و دارند غرب را مسخره کرده و دست می اندازند. و دارند آن کسانی که اعتقاد به دموکراسی دارند و برایشان حیاتی است را مورد نیشخند و استهزا قرار میدهند.
و آنوقت ما شاهد حمله بیرحمانه 8 آوریل 2011 بودیم. جهان بشدت تکان خود. آن وطن پرستان بریتانیایی که پسران و دختران یا همسران و برادرانشان در عراق کشته شدند تا دموکراسی و حکم قانون را بیاورند شوکه و منزجر شدند. و من رئیس کمیته مان، رابین کوربت فقید را بیاد می آورم که در مقابل سفارت آمریکا از پرزیدنت اوباما و نخست وزیر خودمان سؤال کرد: آیا این چیزیست که پسران و دختران ما در عراق بخاطرش کشته شدند تا راه را برای حکومت اوباش در عراق هموار کنند؟
و با این وجود ما بازهم هیچ عملی ندیدیم. محکومیتها فراوان بود، ولی این محکومیتها اگر با عمل محکم و قاطع حمایت نشوند کاری نمیکنند. هیچ عمل جدی برای قطع این بلندگوها انجام نشد. هیچ اقدامی برای تحقیق درباره این قتل عام انجام نشد. متعاقباً بجای اینکه عراق پاسخگوی این عمل جنایتکارانه و قتل عام علیه بشریت باشد، نوری مالکی یک ضرب الاجل برای بستن کمپ تعیین کرد! برای حق حاکمیت عراق!!! چه سوء استفاده ای از این کلمه. حق حاکمیت عراق!
همه میدانند که ساکنان اشرف هیچ کاری نکرده اند که حق حاکمیت عراق را مورد سؤال قرار دهند. در حقیقت کاملاً برعکس، آنها هرکاری کرده اند، هر فدای ممکن را کرده اند، از هر حقوق حقه خود چه بلحاظ قانونی و چه سایر حقوقشان دست برداشتند تا کاری کنند که یک برنامه جابجایی صلح آمیز انجام شود.
ولی بجای آن، مقامات رسمی سازمان ملل متحد و مقامات رسمی آمریکا بجای گذاشتن فشار کافی روی عراق برای انجام یک تحقیقات مستقل و عمیق درباره وقایع ژوئیه2009 و آوریل2011، ازسوی عراق تحت فشار قرار گرفتند تا از جابجایی اجباری ساکنان حمایت بعمل بیاورند. من این کلمه «اجباری» را عمداً بکار می برم. برای اینکه ما بخوبی میدانیم که ساکنان اشرف هرگز داوطلبانه خانه شان را، خانه ای که آنرا طی یکربع قرن با دستها و منابع و پول خود ساختند، ترک نکردند تا به کشور راحت تری بروند که خیلی از آنها آنرا رها کردند تا به بیابانهای عراق بروند تا برای آزادی هموطنان مرد و زنشان بجنگند. هیچگونه جابجایی از اشرف بصورت داوطلبانه انجام نشده است. و اولین گروه آنها عملاً تحت فشار گذاشته شده و مجبور به این کار شدند. و چنین بود که آقای کوبلر مجبورشان کرد با رفتن به کمپ لیبرتی موافقت کنند، وگرنه با خشونت مواجه میشوند. و این لغتی است که آنها به کار میبرند که «ساکنان اشرف داوطلبانه جابجا شدند»! او اینرا جابجایی داوطلبانه مینامد! کارکردن از نزدیک با مأموران رژیم ایران در بغداد آنقدر روی آقای کوبلر تأثیر گذاشته که عقاید ما با او خیلی اختلاف دارد. ظاهراً معنی دیگری از کلمات نسبت به آنچه که من می فهمم استنتاج میکند. داوطلبانه!
وقتی که ارعاب بیرحمانه عراق و استفاده از نیروی قهر برای ساکنان اشرف کارساز نبود و نتیجه ای نداد، برای ما که به دموکراسی و حقوق بشر اعتقاد داریم خیلی تحقیر کننده است، استفاده کلمه داوطلبانه بوسیله سفیر کوبلر و سفیر فرید، سفیر ویژه خانم کلینتون برای اشرف، این شرط آنهاست، پس آقای کوبلر و آقای فرید شما به ساکنان اشرف می گویید یا داوطلبانه به کمپ لیبرتی رفته یا با عواقب آن مواجه شوید. چرا حرف ته دلتان را نمیزنید؟ شما حرفتان این است که شما در غیراینصورت قتل عام میشوید و ما هیچ کاری در این رابطه نخواهیم کرد. و الآن همه افرادی که اینجا هستند آنچه کمپ لیبرتی نامیده شده را بطور طعنه آمیزی می فهمند، در قرن بیست و یکم، چه سوء استفاده ای از معنی کلمه، این همان مثل کمپ بلسون (از اردوگاههای کار اجباری در شمال غربی آلمان) است. یعنی یک بازداشتگاه اسرا که شما نمی توانید داراییها و وسایل خود را همراه داشته باشید و حق تردد ندارید، حق داشتن وکیل و دیدن خانواده تان را ندارید، از سیستم درمانی و بهداشتی برخوردار نخواهید بود و نمیتوانید از آب آشامیدنی برخوردار باشید و فاقد سیستم فاضلاب هستید.
پس آیا میتوانم به شما آقای اوباما، آقای کامرون و خانم کلینتون و آقای هیگ بگویم: من فکر میکنم شما به من که یک مدیر مدرسه خیلی سنتی هستم نیاز دارید تا به شما چند درس درباره نحوه درست استفاده از انگلیسی درست و اولیه بدهم.
پس خانمها و آقایان، اجازه دهید جمعنبدی کرده و حرفهای خود را به پایان ببرم. ما امروز به اینجا آمده ایم تا به آقای کوبلر و آقای فرید بگوییم که ما فشار روی هیچ یک از ساکنان دیگری را برای انتقال از اشرف به به اصطلاح کمپ لیبرتی بدون تضمینهای معین نخواهیم پذیرفت. و ما نیاز داریم که این تضمینها توسط جامعه بین المللی و تحت نظارت آنها داده شود نه دولت غیرقابل اعتماد عراق. پس سازمان ملل متحد، ایالات متحده و اتحادیه اروپا و من مجدداً تأکید میکنم، بخصوص دولت خود ما باید دست به اقدام بزنند. باید یک نیروی مانیتور کننده مستقل و بین المللی بر کل این پروسه بصورت فعالانه نظارت کرده و با حداقل تضمینهایی که اشاره کردم، هیچ نیروی پلیسی نباید در داخل محوطه اختصاص داده شده به ساکنان حضور داشته باشد. حاکمیت به این معنی نیست که ایستگاه پلیس در داخل خانه شما یا خانه من مستقر بشود.
پس بگذارید این پیام را از اینجا بدهیم. ما ساکنان اشرف را به عنوان افرادی برسمیت میشناسیم که حق دارند آزاد باشند.
آقای کامرون، پرزیدنت اوباما، خون فرزندان ما به زمین ریخته نشد و ثروت ما اینطور بی دریغ نثار نشد تا یک دولت مستبد را روی کار بیاوریم. چرا چشمان خود را به این حقیقت می بندید.
بگذارید صحبتهای خودم را با این فراز پایانی خاتمه دهم: اعمال امروز ما برای حفاظت از ساکنان اشرف تأثیرات بسیار گسترده ای خواهد داشت. ساکنان اشرف سمبل و امید و آرزوی خلق در اسارت ایران هستند که فریاد آزادی سر داده اند. حفاظت از اشرف یک نشان امید برای میلیونها ایرانی است که فریاد آزادی سر دادند.

این کار طوفان تغییر را در ایران روشن خواهد کرد و روز برگزاری جشن در تهران آزاد و دموکراتیک دور نخواهد بود. و آن روزی است که جهانی جدید بروی ما گشوده خواهد شد، جهانی که صلح و آرامش در خاورمیانه و در سراسر جهان انعکاس و طنین پیدا خواهد کرد. بیایید این را به یک حقیقت مسلم تبدیل کنیم نه فقط یک رؤیا. تا آنروز به همه شما درود می فرستم. خداوند در تلاشهای مشترکمان پشت و پناه شما باشد، زنده باد ایران و زنده باد اشرف.