پرویز خزائی
1 اردیبهشت 1390
• گزارش کوتاهی از محاکمه مخوف ترین قاتل تاریخ نروژ -بعد از ژنرال تربافن فرمانده اشغالگر هیتلر -و مقایسه این دادگاه با دادگاه های خامنه ای:
• از پنج روز پیش محاکمه این تک قاتل قتل عام گر- بنام آندرش بریویک- در دادگاه شهرستان اسلو جریان دارد. تمام جهان د راین شهر نظاره گر است:
1.این قاتل که 77 نفر -که اکثرشان جوانان زیر18 سال بوده اند -را قتل عام کرده است. در زندان از همه حقوق زندگی و رفاه برخوردار است.غیر از چند هفته اول به حکم قانون از همه وسایل زندگی از جمله کامپیوتر و میز و کتاب و منابع استفاده میکند و مشغول نوشتن خاطرات و نقطه نظرات و عقاید و پندارهای خود است.
2. یک گروه بزرگ وکلا مسولیت دفاع از حق او بعنوان یک متهم را عهده دار هستند
3.در اثر افشاگری یک روزنامه- یکی از قضات این دادگاه -بدلیل اینکه مدتها قبل در فیس خود طی چتی نسبت به او اظهار تنفر شخصی کرده و نوشته بوده است که خوب مشد اگر اعدام میشد- بدلیل عدم بی طرفی رد صلاحیت و از میان هییت قضات دادگاه طرد شد.
4. این قاتل مخوف- با بیانی بسیار دقیق و جز به جز- تمامی لحظه های کشتن را تشریح میکند وساعتها در این باره بدقت توضیح میدهد. در اغاز دادگاه نیز دفاعیه ای ازخود بمدت یکساعت قرایت کرد که پر بود از تنفر علیه خارجیان- بویژه مسلمانان- و سرشار بود از یک مانیفست مفصل در باره ایدیولوژی فاشیستی اش. تمامی قضات و بیشتر مردم و سازمانهای حقوقی و اجتماعی و حتی بیشتر خانواده ها و بازماندگان- قربانیان اعلام کردند که طبق قانون و عدالت او حق دارد در دفاع از خود هرچه میخواهد بگوید. حتی بجای نیمساعت او حدود یکساعت به قرایت این مانیفست اختصاص داد. قضات و وکلا و رسانه هاو خانواده قربانیان بدقت و با سکوت- و احترام به دادگاه- به او گوش میکنند. در جریان این گزارش صحنه های قتل از زبان دقیق و تفصیلی خودش- که قلب مردم این کشور و ناظران چهانی را- بابیش از 800 رسانه جهان- جریحه دار کرده است- خانواده قربانیان و بسیاری ناظران و وکلا- با سکوت اشک میریزند. بازماندگان همدیگر را در آغوش میکشند. اما کسی نظم دادگاه را بهم نمی زند.
5.او هر روز صبح -قبل از شروع دادگاه و بعداز ازبازشدن دستبندش- با بازو ومشتش علامت وسلام فاشیستی میدهد. وکلای بازماندگان و مردم از طریق وکلای او- خواستند که او برای جلوگیری از ایچاد جراحت بشتر بر قلب آنان ومردم از انچام این کار خوددرای کند. وکلا -بعد از صحبت با او -گفت که متهم موافقت نکرده است و کسی نمی تواند او را مجبور به قبول ای در خواست کند مگر اینکه خودش بخواهد.
حالا بشنوید از چند دادگاه رژیم فاشیستم مذهبی ایران در مقایسه یا این دادگاه نروژی:
1. متهم نه قاتل است و نه جنایکار . کسی است که یا در تظاهرات شرکت کرده-یا مطلبی علیه رژیم گفته یا نوشته- یا یک روزنامه نگار گرفتار است- یا پدر یا مادر یک عضو مقاومت مردم ایران در داخل کشور و یا در اشرف است.
2. او نه تنها حق داشتن وکیل ندارد بلکه وکلیش هم باتهام دفاع از موکلش د رزندان بسر می برد!
3. او در اوین و کهریزک و جاهای دیگر مورد شکنجه و تجاوز و شناعت مهیب قرار گرفته است
4.پیش ترها او و هزاران نفر از همبندانش در مقابل یک سوال- به فتوای خمینی- قرار گرفتند . آیا هنوز مجاهدین را دوست داری؟ پاسخ قریب یه اتفاق مثبت است و فورا اعدام شدند.
5.محسنی اژه ای قاضی پرونده در حین محاکمه عصبانی شده و گوش متهم را میجود. این قاضی گوشخوار بعدا وزیر اطلاعات ودستگاه گشتاپوی رژیم میشود.
6.قاضی مرتضوی در حین محاکمه با پا بسر متهم - خانم زیبا کاظمی روزنامگار ایران کانادایی میزند و او ساعتی بعد در زندان فوت میکند.
همین الان که دارم این نوشته را تمام میکنم -و گوشم تمام روز با رپرتاژ مستقیم تلویزیون نروژ است- دارم میشنوم که الان همه در دادگاه دارند در هنگام شنیدن شرح کشتن این 77 نفر از زبان متهم -گریه میکنند. حتی وکلا دارند اشکهای خود را با سکوت و احترام به دادگاه آهسته خشک میکنند. و باخود میگویم که آیا ممکن است درجهان امروز در هزاره سوم و قرن بیست ویکم چنین تفاوت فاحشی در این جهان وجود داشته باشد. آیا آیا آیا! مقاومت تمام عیار و صدبرابر در مقابل فاشیسم مذهبی حاکم بر مردم متمدن و ملت کهنسال و یکی از بنیانگذاران تمدن بشری و اعلام کننده اولین اعلامیه جهانی حقوق بشر- یک وظیفه تمام عیار و مبرم و پایدار هر انسان با وجدانی نباید باشد؟به دادگاه های بشار اسد برادر استراتژیکی خامنه ای هم فکر کنیم و بیاد این شعر آن گرو و آن سیک رهبر هندی- که شعر فارسی میگفت- بیفتیم: چو کار از همه حیلتی در گذشت حلال است بردن به شمشیردست
LikeUnlike • •Unfollow postFollow post
• گزارش کوتاهی از محاکمه مخوف ترین قاتل تاریخ نروژ -بعد از ژنرال تربافن فرمانده اشغالگر هیتلر -و مقایسه این دادگاه با دادگاه های خامنه ای:
از پنج روز پیش محاکمه این تک قاتل قتل عام گر- بنام آندرش بریویک- در دادگاه شهرستان اسلو جریان دارد. تمام جهان د راین شهر نظاره گر است:
1.این قاتل که 77 نفر -که اکثرشان جوانان زیر18 سال بوده اند -را قتل عام کرده است. در زندان از همه حقوق زندگی و رفاه برخوردار است
2. یک گروه بزرگ وکلا مسولیت دفاع از حق او بعنوان یک متهم را عده دار هستند
3.در اثر افشاگری یک روزنامه یکی از قضات این دادگاه -بدلیل اینکه مدتها قبل در فیس خود طی چتی نسبت به او اظهار تنفر شخصی کرده و نوشته بوده است خوب شد اگر اعدام میشد- بدلیل عدم بی طرفی رد صلاحیت و از میان هییت قضات دادگاه طرد شد.
4. این قاتل مخوف با بیانی بسیار دقیق و جز به جز تمامی لحظه های کشتن را تشریح میکند وساعتها در این باره بدقت توضیح میدهد. در اغاز دادگاه نیز دفاعیه ای ازخود بمدت یکساعت قرایت کرد که پر بود از تنفر علیه خارجیان بویژه مسلمانان و سرشار بود از یک مانیفست مفصل در باره ایدیولوژی فاشیستی اش. تمامی قضات و بیشتر مردم و سازمانهای حقوقی و اجتماعی و حتی بیشتر خانواده قربانیان اعلام کردند که طبق قانون و عدالت او حق دارد در دفاع از خود هرچه میخواهد بگوید. حتی بجای نیمساعت او حدود یکساعت به قرایت این مانیفست اختصاص داد. قضات و وکلا و رسانه هاو خانواده قربانیان بدقت و با سکوت- و احترام به دادگاه- به او گوش میکنند. در جریان این گزارش صحنه های قتل از زبان دقیق و تفصیلی خودش که قلب مردم این کشور و ناظران چهانی را- بابیش از 800 رسانه جهان- جریحه دار کرده است- خانواده قربانیان با سکوت اشک میریزند و همدیگر را در آغوش میکشند. اما کسی نظم دادگاه را بهم نمی زند.
5.او هر روز صبح قبل از شروع دادگاه و بعداز ازبازشدن دستبندش- با بازو ومشتش علامت وسلام فاشیستی میدهد. وکلای بازماندگان و مردم از طریق وکیل خواستند که او برای جلوگیری که جراحت بشتر بر قلب آنان ومردم اینکار رانکند. وکیل بعد از صحبت با او گفت که متهم موافقت نکرده است و کسی نمی تواند او را مجبور به اجرای اینکار کند مگر اینکه خودش بخواهد.
حالا بشنوید از چند دادگاه رژیم فاشیستم مذهبی ایران در مقایسه یا این دادگاه نروژی:
1. متهم نه قاتل است و نه جنایکار . کسی است که یا تظاهرات کرده-یا مطلبی علیه رژیم گفته یا نوشته- یا یک روزننامه نگار خارجی گرفتار است- یا پدر یا مادر یک عضو مقاومت مردم ایران در داخل کشور و یا در اشرف است.
2. او نه تنها حق داشتن وکیل ندارد بلکه وکلیش هم باتهام دفاع از موکلش د رزندان بسر می برد!
3. او در اوین و کهریزک و جاهای دیگر مورد شکنجه و تجاوز مهیب قرار گرفته است
4.پیش ترها او و هزاران نفر از همبندانش در مقابل یک سوال- به فتوای خمینی- قرار گرفتند . آیا هنوز مجاهدین را دوست داری؟ پاسخ قریب یه اتفاق مثبت است و فورا اعدام شدند.
5.یونسی قاضی پرونده در حین محاکمه عصبانی شده و گوش متهم را میجود. این قاضی گوشخوار بعدا وزیر اطلاعت ودستگاه گشتاپوی رژیم میشود.
6.قاضی مرتضوی در حین محاکمه با پا بسر متهم - شهید خانم زیبا کاظمی روزنامگار ایران کانادایی میزند و او ساعتی بعد در زندان فوت میکند.
همین الان که دارم این نوشته را تمام میکنم -و گوشم تمام روز با رپرتاژ مستقیم تلویزیون نروژ است- دارم میشنوم که الان همه در دادگاه دارند در هنگام شنیدن شرح کشتن این 77 نفر از زبان متهم گریه میکنند. حتی وکلا دارند اشکهای خود را با سکوت و احترام به دادگاه خشک میکنند. و باخود میگویم که آیا ممکن است درجهان امروز در هزاره سوم و قرن بیست ویکم چنین تفاوت فاحشی در این جهان وجود داشته باشد. آیا مقاومت تمام عیار و صدبرابر در مقابل فاشیسم مذهبی حاکم بر مردم متمدن و ملت کهنسال و یکی از بنیانگذاران تمدن بشری و اعلام کننده اولین اعلامیه جهانی حقوق بشر- یک وظیفه تمام عیار و مبرم و پایدار هر انسان با وجدانی نباید باشد؟به دادگاه های بشار اسد برادر استراتژیکی خامنه ای هم فکر کنیم و بیاد این شعر آن سیک رهبر هندی که شعر فارسی میگفت بیفتیم: چو کار از همه حیلتی در گذشت حلال است بردن به شمشیردست