جمشید پیمان : حرف حساب آقای وکیل و توقعات نا به جای ما


نکته یکم ــ همسایه ی ملّا نصرالدین آمد سراغ ملّا

همسایه : آملا، سلام علیکم، کمینه منزل امروز رخت ها را می شوید و به بند رخت محتاجیم. اگر شما بند رختتان را لازم ندارید آن را به ما قرض بدهید.
ملّا:جناب،شرمنده،البته همان طور که مسبوقید ما در امور همسایه داری تا امروز هیچ کم نگذاشته ایم و در این موارد هر امر همسایگان را اطاعت کرده ایم. امّا این بار و امروز متاسفانه معذوریم .
همسایه : آ ملّا ، دشمنتان شرمنده باشد . ولی شما که امروز با بند رختتان کاری ندارید.
ملّا: اتفاقا برعکس، امروز  کمینه زوجه خودش دارد رخت می شوید و بند رخت را لازم داریم.
ملّا: ولی زوجه محترمه ملا که پریروز برای زیارت مشهد مقدس عازم شدند.
ملّا: ببخشید ، پیری است و ضعف حافظه. در هر حال بنده خودم امروز به آن احتیاج دارم.
همسایه : ولی جناب ملّا شما که اهل رختشوئی نیستید. ممکن است بفرمائید با طنابتان
چه کار دارید؟
ملّا : جناب همسایه راستش این است که من تا قبل از آمدن شما مشغول شستن ارزن ها بوده ام و برای خشک کردنشان، آنها را روی طناب پهن کرده ام.
همسایه: جناب ملا ، خدا وکیلی تا حالا کی ارزن خیسش را روی طناب خشک کرده که شما دومی باشید؟
ملّا: جناب همسایه برای ندادن طناب همین بهانه هم زیادیست. افتاد؟؟؟
همسایه: چی افتاد؟
هیچ چی پدر جان، من امروز طناب بده نیستم.

نکته دوم ــ در جلسه استماع کنگره

رئیس جلسه : خانم وزیر چرا نام مجاهدین را بر خلاف توصیه و دستور دادگاه هنوز درلیست تروریستی نگه داشته اید؟
خانم وزیر: ما آن را درلیست نگه نداشته ایم. ازقبل در لیست بوده است.
رئیس جلسه: ولی دادگاه به شما دستور داده که در اینکار تجدید نظر کنید .
خانم وزیر: ما هم درحال تجدید نظر هستیم و هنوز دلیلی پیدا نکرده ایم که نظرمان را تغییر دهیم.
رئیس جلسه: ولی دادگاه در دستورش با تاکید بر این که دلائل شما برای نام گذاری قانع کننده نیستند ، از شما خواسته است تجدید نظر کنید. کی این کار را انجام می دهید؟
خانم وزیر: اولن این دلائلی که ما داریم باید برای ما قانع کننده باشند که هستند، نه برای دادگاه. ثانیا ما به خاطر جنبه های انساندوستانه ممکن است تجدید نظر کنیم.
رئیس جلسه : بسیار خوب ممکن است بگوئید کی این اتفاق می افتد؟
خانم وزیر: وقتی که مجاهدین کمپ اشرف تا نفر آخر داوطلبانه خانه و کاشانه و تمامی دارئی خودشان را به دولت عراق تحویل دهند و به کمپ لیبرتی منتقل شوند .
رئیس جلسه: ولی حضور مجاهدین در اشرف چه ربطی به مقوله لیست گذاری دارد؟
خانم وزیر: جواب این سوالتان را لطفن از ملّا نصرالدین بپرسید که هنوز طنابش را لازم دارد.

نکته سوم ــ جلسه دادگاه رسیدگی به شکایت مجاهدین

رئیس دادگاه: آقای وکیل وزارت امور خارجه لطفن توضیح دهید چرا به درخواست دادگاه مبنی بر تجدید نظر در نامگذاری مجاهدین خلق در لیست تروریستی، پس از این همه وقت هنوز پاسخ نداده اید؟
وکیل وزارت خارجه: اقای رئیس سرمان خیلی شلوغ بوده است و در این شلوغ بازار ، این مساله از اولویت برخوردار نیست.
رئیس دادگاه: ولی همین بی توجهی و تاخیر تا کنون باعث کشته شدن نزدیک به پنجاه نفر از ساکنان کمپ اشرف به دست نیروهای عراقی شده است. عده زیادی از آنها هم زخمی و ناقص شده اند.
وکیل وزارت خارجه: ما هم از این اتفاقات متاسفیم و برای جلو گیری از تکرارشان داریم به طور مرتب و شبانه روزی اوضاع را رصد می کنیم . ولی بعضی وقت ها هم بعضی اتفاقات اجتناب ناپذیرند مثل تلفات ناشی از سیل و توفان و سونامی و زلزله .
رئیس دادگاه: ولی شما دلیل تازه و قانع کننده ای برای عدم تجدید نظر در لیست ارائه نمی کنید و به قول معروف دارید به جاده خاکی می زنید .
وکیل وزارت خارجه : حقیقتش این است که ما منتظریم مجاهدین تا آخرین نفرشان از کمپ اشرف بروند و ما بتوانیم در کمپ خالی از مجاهدین  سر فرصت و با خیال راحت دنبال سرنخی بگردیم که بتوانیم به دلایلی دست پیدا کنیم که شاید بشود بر اساس آنها در لیست تجدید نظر کرد.
رئیس دادگاه: ممکن است بفرمائید آنجا مشخصن دنبال چه دلیلی می گردید؟
وکیل وزیر خارجه: می خواهیم مطمئن شویم که مجاهدین سلاح و مهمات آنجا پنهان نکرده باشند. زیرا ما مطمئن نیستم که آنها اسلحه هایشان مخفی نکرده باشند.
رئیس دادگاه: ولی به شهادت افسرانی که آنجا بوده اند و چندین بار کمپ اشرف را زیر و رو کرده اند، مجاهدین در آنجا فاقد هر گونه سلاحی هستند.
وکیل وزیر خارجه: جناب رئیس آن شهادت مربوط به چند سال قبل بوده است. از کجا معلوم که مجاهدین در همین دو سه سال اخیر آنجا را پر از توپ و تانک و خمپاره و مهمات نکرده باشند؟
رئیس دادگاه : ولی این دلیل، بنا بر شرائط حاکم بر آنجا پذیرفتنی و توجیه پذیر نیست.
وکیل وزیر خارجه: جناب رئیس چه فرمایش ها می فرمائید ازباب افاضات اوامر!یعنی شما معتقدید عذر جناب ملّا نصرالدین برای ندادن طناب به همسایه از دلیل ما قوی تر است؟ علیهذا ما هم تصمیم داریم تا زمانی که ملّا طناب را به همسایه قرض نداده است، تجدید نظر در لیست کذائی را متوقف نگه داریم.