برخلاف ادعای وکیل وزارت خارجه ، اشرف بارها توسط نیروهای آمریکا بازرسی شده و همواره نتیجه یکسان بوده است:« سلاحی در اشرف نیست» به استمالت از رژیم ایران خاتمه دهید، مجاهدین خلق ایران را ازلیست خارج کنید.
جلسه استماع پارلمان کانادا 15 می 2012
سرهنگ مارتین: (فرمانده نیروهای آمریکایی حفاظت اشرف 2005 ـ 2006)
آقای رئیس، اعضای پارلمان، من ازافتخار اینکه یک بار دیگر در مقابل شما در مورد وضعیت کمپ اشرف شهادت بدهم قدردانی می کنم.
به عنوان بخشی از راه حل و برای نشان دادن حسن نیت در تعیین روند پناهندگی سازمان ملل متحد، رهبری سازمان مجاهدین خلق با انتقال قرارگاه اشرف به کمپ حریه (یک بخش از کمپ سابق لیبرتی ارتش ایالات متحده) موافقت کرد. کمپ حریه درست شرق فرودگاه بین المللی بغداد واقع شده است. دلیل اعلام شده توسط دولت عراق برای انتقالف تسهیل فرآیند بررسی سازمان ملل متحد بود.
این جابجایی با مشکلات متعددی بوده است. به طور مداوم توسط سازمان ملل متحد و وزارت امور خارجه ایالات متحده فراخوان داده می شود که این جابجایی نیاز به همکاری تمام طرفهای ذیربط دارد. متاسفانه، تنها طرفی که انعطاف نشان داده سازمان مجاهدین خلق بوده است. دولت عراق یک مشکل پس از دیگری ایجاد کرده است. این نباید فراموش شود که این دولت عراق بود که سازمان ملل متحد را از انجام پروسه (کمیساریا) در قرارگاه اشرف منع کرد. علاوه بر آن، افسر مسئول ماموریت انتقال همان کسی است که فرماندهی حملات نظامی عراق علیه کمپ اشرف را در 2009 و 2011 داشت.
کمپ حریه، کمتر از نیم مایل مربع در اندازه، به درستی توسط رودی جولیانی به عنوان یک اردوگاه کار اجباری نامیده شد. قبل از ورود اولین اتوبوس از اشرف، کمپ حریه توسط ارتش عراق غارت شده بود. کابینتهایی که می توانست برای انبار استفاده شود به عمد آسیب دیدند. مخزن ذخیره فاضلاب روز اول به دلیل عدم نگهداری سوارخ شد. تصفیه آب که در سال 2006 توسط نیروهای آمریکایی ساخته شده بود توسط عراقی ها نابود شد. حالا سازمان مجاهدین خلق باید برای حمل آب پول بدهد. میزان آب هرگز نیازهای جمعیت رو به رشد را برآورده نکرده است.
سفیر سازمان ملل کوبلر اغلب بخشی از مشکل بوده است. او ثابت کرده که بسیار سریع در بیشتر موارد حرف مالکی را می پذیرد.
دولت عراق توافقنامه های رسمی که چه چیزی را می شود منتقل کرد محترم نشمرده است. این شامل ژنراتورهای برق، وسایل نقلیه برای حمل و نقل افراد ناتوان، تجهیزات پزشکی و لوازم و وسایل شخصی می شود. انکار لوازم و تجهیزات، زندگی را برای ساکنین بسیار مشکل تر می کند.
بازرسی های کاروان ها و ساکنان قبل از خروج تمریناتی در آزار و اذیت و خشونت بوده است. آنچه مورد جستجو قرار گرفته، دوباره و دوباره جستجو می شود. این روند برای یک روز و نیم بدون استراحت طول می کشد. در همین روند بود که مهندس بردیا امیر مستوفیان 48 ساله از سکته مغزی درگذشت. در حادثه دیگری ارتش عراق شروع به ضرب و شتم ساکنان اشرف، با باطوم کرد که در نتیجه 29 نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق زخمی شدند.
جلساتی بین ارتش عراق و سازمان مجاهدین خلق وجود داشته است. این ملاقاتها به تمام مشکلات ذکر شده در اینجا و بیشتر پرداخته است. در هر مورد، پاسخ ارتش عراق یا قول پیگیری موضوع و یا بی اعتنایی آشکار بوده است.
در ماه آوریل سفیر بنجامین از وزارت امور خارجه در برابر کنگره اعلام کرد که تعیین تروریستی خارجی مشروط به بررسی این است که آیا سازمان مجاهدین خلق در اشرف هنوز سلاحی دارد. او خطاب به نماینده کنگره تد پو ادعا کرد که ایالات متحده فرصتی برای دیدن آنچه در اشرف بود نداشته است. برای این کار، ژنرال فیلیپس، سرهنگ دوم مک گلاسکی و من سرمقاله ای نوشتیم و که همه ما بازرسی های متعددی انجام داده ایم و توجه داشته باشید من تمام عکسهایی را از اماکنی دارم که سفیر بنیامین گفت ما هرگز دسترسی نداشته ایم. من خودم این عکسها را گرفته ام. در حالی که ممکن است فرصت مقتضی برای فرار کردن از سوال بیشتر توسط نماینده کنگره تد پو می داشت، چنین اظهاراتی در بهترین حالت اطلاعات غلط است.
در 8 ماه مه، در ارائه استدلال شفاهی خود به دادگاه استیناف ایالات متحده، نماینده وزارت امور خارجه رابرت لوب به طور مداوم این ادعا را تکرار کرد که اشرف جستجو نشده است. او حتی این ادعا را با ارائه شهادت سفیر بنجامین به کنگره به عنوان منبع اطلاعات دقیق، مورد تأیید قرار داد. نه تنها اشرف چندین بار توسط نیروهای ایالات متحده مورد جستجو واقع شد، بلکه همچنین توسط نیروهای عراقی با K-9 در سال 2009 مورد جستجو واقع شد. همه نتایج یکسان بیرون آمد: سلاحی در اشرف نیست. رابرت لوب در ارائه خود به دادگاه تجدید نظر، اعلام کرد که وزیر امور خارجه نیاز به دریافت نتایج جستجو بعد از اینکه همه ساکنان اشرف را ترک کردند دارد. آنچه بعد از اینکه همه ساکنان اشرف را ترک کردند اتفاق می افتد، این است که ما خواهیم دید سلاحهایی در قرارگاه اشرف جاسازی می شود.
در همین حال، وزارت امور خارجه همچنان به نادیده گرفتن استانداردهای کنگره در مورد آنچه به منزله یک سازمان تروریستی خارجی است ادامه می دهد. قوه مقننه در مورد بی اعتنایی قرار گرفتن تنها نیست. در جولای سال 2010، شاخه قضایی علیه وزارت امور خارجه حکم داد. نتیجه یک دستور است که در ظرف شش ماه بازبینی درلیست گذاری مجاهدین اجرا شود. حالا 22 ماه گذشته است. ایالات متحده زمان کمتری در جنگ جهانی اول صرف کرد ، درمقایسه با زمانی وزارت امور خارجه دارد صرف می کند تا یک تصمیم بگیرد.
با این حال، وزارت امور خارجه ما همچنان اکراه دارد، به خاطر مذاکره و استمالت (رژیم ایران) که به هیچ نتیجه یی نمی رسد. من قادر به درک این منطق نیستم. رژیم ایران در حال تولید یک قابلیت تولید سلاحهای هسته ای است، این رژیم برنامه ریزی کرده بود سفیر عربستان سعودی را در خاک آمریکا به قتل برساند، این رژیم از حامیان اصلی دولت بی رحم سوریه است. کوهنوردان آمریکایی را ما به ازای نیم میلیون دلار باج ربوده است، یک شهروند کانادایی را محکوم به مرگ به اتهام جاسوسی کرده، 12 مسیحی ایرانی را در یکشنبه عید پاک به مرگ محکوم کرده و این فهرست ادامه دارد.
زمان آن است که استمالت ازرژیم بنیادگرای حاکم ایران را متوقف کنیم ومدافع حقوق بشر باشیم. در رابطه با اشرف، در دستیابی به این هدف بهترین چیزهایی که کانادا و ایالات متحده می توانند انجام دهند این است که سازمان مجاهدین خلق را از لیست حذف کنند.
خانم ها و آقایان، از شما تشکر می کنم و آماده پاسخ دادن به شما هستم
اسکات رید رییس جلسه:
در پایان استماع امروز ، سرهنگ وسلی مارتین که برای دومین بار در این کمیته شرکت می کند به عنوان شاهد حضور دارد. او آخرین بار ، اواخر سال گذشته درباره موقعیت کمپ اشرف که بنظر می رسد از کنترل خارج شده در کمیته ما شرکت داشت ، مجددا از او خواستیم در این کمیته جهت شهادت مجدد به منظور به روز کردن ما، شرکت کند.
او امروز به همین منظور در اینجا حضور دارد.
سرهنگ مارتین خیلی خوشحال هستیم که شما را برای ادای شهادت دعوت کردیم و در ادامه سوالاتمان را خواهیم پرسید. متشکرم.
قبل از اینکه وارد سوالات بشویم شما مجموعه ای عکس داشتید آیا می توانید آنها را اینجا بگذارید یک کپی آن را برای ما ارسال کنید؟
سرهنگ مارتین: (فرمانده نیروهای آمریکایی حفاظت اشرف 2005 ـ 2006)
من با مری آن یا هر کس دیگری از کارکنانتان تنظیم می کنم من فکر می کنم اینها تنها کپی من هستند ولی من سند الکترونیکی آن را دارم و به راحتی می توانم دیسکش را بفرستم.
اسکات رید:
بسیار ممنون می شویم. بگذارید به سوالات برسیم. ما زمان کافی داریم که دورهای 6 دقیقه ای داشته باشیم. ما با آقای سویت شروع می کنیم.
دیوید سویت:
بسیار متشکرم آقای رییس. و مجددا از شما آقای مارتین بخاطر به روز کردن ما متشکریم. سوال اول من مستقیما در رابطه با شهادت شماست. چون من در آن جلسه نبوده ام شما درباره شهادت سفیر بنجامین در کمیته ای که فکر می کنم شبیه به این کمیته باشد صحبت کردید. و او سعی می کرد نامگذاری دولت امریکا را توجیه کند که آنها نتوانسته اند کمپ اشرف را بازرسی کنند. این من را متحیر می کند. چطور ممکن است افرادی که در پنل بودند این پاسخ را قبول کنند با علم به اینکه اشرف همواره نه تنها برای نیروهای امریکایی بلکه برای نیروهای عراقی هم آماده بازرسی بوده است.
سرهنگ مارتین:
نماینده پو خیلی با او مهربان بود. و نماینده پو انسان بزرگی است نه فقط در کنگره بلکه یک قاضی بوده است. او گذاشت مباحث پیش برود ولی فکر نمی کنم نماینده پو آن را قبول کرد.
وقتی در دادگاه مطرح شد ژنرال فیلیپس و من کنار هم نشسته بودیم و نمی توانستیم باور کنیم که وکیل در برابر دادگاه استیناف این را می گوید که کمپ هرگز مورد جستجو قرار نگرفته است همانطور که گفتم در طول شش سال که امریکایی ها بودند، ژنرال فیلیپس نفراتی را در هر متر زمین قرار داد و همچنین او به ساختمانهای متعددی یورش برد و آنها را بازرسی کرد همانطور که من کردم همانطور که سرهنگ لیو مک کلاسکی کرد. این یک روند ادامه دار بود. متاسفانه آنچه ما در برخورد با وزارت خارجه در می یابیم آنها با حقیقت مثل این کش برخورد می کنند، آنها آن را می کشند، می پیچند، خم می کنند، پاره اش می کنند ولی هرگز به صورتی که باید ارائه شود ارائه نمی کنند.
راس هیبرت:
خوب است که دوباره شما را سرهنگ مارتین می بینیم. از شهادتی که دفعه قبلی که اینجا بودید در این رابطه دادید تشکر می کنم. دفعه قبل که اینجا بودید شما پیش بینی کردید و مطرح کردید که دولت عراق بلافاصله بعد از ملاقات با پرزیدنت دست به اقداماتی خواهد زد که اینطور بنظر بیاید که این از قبل ساخته شده یا توافقی صورت گرفته که خشونت را توجیه کند. این به این صورت اتفاق نیفتاد. آنچه اتفاق افتاد شاید با تعجب تمدید ضرب الاجل تا اندازه ای بود
شما فکر کنید الان چه اتفاقی می افتد؟ با توجه به این ضرب الاجلی که دارد می آید و اینکه هنوز 1200 نفر باید منتقل شوند و کمیساریای پناهندگان در خارج کردن نفرات از کشور زیاد موفق نبوده است. شما اوضاع را برای مدت کوتاه آینده چطور می بینید؟
سرهنگ مارتین:
اول در مورد دلیل آنکه ضرب الاجل تمدید شد فشار بین المللی بود. مالکی این کار را می کرد ولی همانطور که گفته شد کشورهای امریکای شمالی و اروپای غربی خیلی سخت گرفتند و او نتوانست. آنچه من می بینم الان اتفاق می افتد و این مساله ای است که دارد اتفاق می افتد چون امریکا اعلام کرده است ما باید جستجو کنیم و باید دریابیم جستجو چه چیزی را در کمپ فاش خواهد کرد.
بنابراین اینجا یک مساله ای وجود دارد که توسط وزارت خارجه خودمان ایجاد شده است. آنچه من می بینیم اتفاق می افتد، خوشبختانه سازمان ملل آمد و دخالت کرد، دخالت آنها ضعیف بوده است .
حالا متاسفانه سازمان ملل – یادم می آید یک روز در جلسه سازمان ملل در سال 2003 نشسته بودم و یک سرهنگ استرالیایی که آن را اداره می کرد برآورد درستی کرد که سازمان ملل با سرعت حلزون حرکت می کند. و این کاری است که آنها الان می کنند و هیچ تعهدی ندارند. وزارت خارجه اخیرا با بیانیه ای آمد و گفت آنها دارند به باز کردن در به روی برخی از پناهندگان نگاه می کنند و از بقیه می خواهند که همین کار را بکنند. این یک قدم اولیه خوبی است ولی آنها باید از لیست خارج شوند. بنابراین برای پاسخ به سوال شما حرف آخر اینکه من می بینم سازمان ملل بسیار آهسته عمل می کند. ما باید افراد را از آنجا خارج کنیم چون آنها همین حالا در شرایط بسیارسختی به سر می برند.
ایروین کاتلر:
از آن وقتی که شما اینجا بودید مدتی گذشته ولی همکارم الن درشویتز حالا یک گروه از امریکایی های برجسته از جمله برخی از افرادی که شما اشاره کردید را نمایندگی می کند، دادستان سابق کل، شهردار سابق نیویورک، وزیر سابق امنیت داخلی، یک گروه از ژنرالها شما ممکن است یکی از آنها باشید، در یک بریف دوستان دادگاه. سوال من این است با این همه زمانی که گذشته و حکم دادگاهی که الان وجود دارد و شهادتهای کنگره چرا دولت هنوز در این موضوع حرکت نمی کند.
سرهنگ مارتین:
احساس من این است که از همان اول لیست گذاری مجاهدین چیزی نبود که مرتبط با چیزی که 20 سال قبل در ایران اتفاق افتاده باشد. این مادلین آلبرایت بود که تصمیم گرفت اگر از دولت ایران استمالت کند دولت ظاهرا مدره ایران امتیاز خواهد داد و کار می کند و در نتیجه کار مادلین آلبرایت آنها در لیست تروریستی وزارت خارجه قرار گرفتند. و همانطور که همه ما می دانیم ایران کماکان به سلاحهای هسته ای ادامه داد، آنها کماکان به سوء استفاده از تمامی قدرت ادامه می دهند. آنها می دانند چطور مذاکره کنند. ایران در خاورمیانه نظریه ای در مورد مذاکرات دارد، اگر در موضع قدرت نباشم چطور می توانم مذاکره کنم اگر در موضع قدرت باشم چرا باید مذاکره کنم؟ دولتهای غربی همواره در مقابل رژیم ایران کوتاه آمده اند و در حال حاضر وزارت خارجه ما می ترسد که اگر ما مجاهدین را از لیست خارج کنیم در مذاکرات هسته ای دخالت می کنیم همیشه یک چیزی هست. به دلایل اشتباهی در لیست قرار گرفت.
دیوید سویت:
مجددا سرهنگ از شهادت شما متشکرم و فراموش کردم در اول بگویم دفعه قبل که اینجا بودید گفتم از خدمات شما به دوست خوب ما و متحدمان در جنوب متشکریم. من می خواهم در مورد شرکت رند و دیده بان حقوق بشر از شما بپرسم. می دانید آنها شهادتهایی در مورد نقض شدید حقوق بشر در اشرف داشتند. آیا می توانید در این مورد هم صحبت کنید؟
سرهنگ مارتین:
بله می توانم. این گزارش رند است که من جلوتر به آن اشاره کردم. و همه این برچسبهای زرد که می بینیم تناقضاتی هستند که من در گزارش رند پیدا کردم. رند وقتی این گزارش را تهیه می کرد با ژنرال جفری میلر صحبت نکردند، آنها با بیل برندنبورگ صحبت نکردند، با ژنرال جک گاردنر صحبت نکردند، یا سرتیپ دیوید فیلیپس، من، جولی نورمن، و لیست افرادی که با آنها صحبت نکردند ادامه دارد. آنها با تعداد بسیار محدودی صحبت کردند و همانطور که اشاره شد آنها از اطلاعات تکراری زیادی استفاده کردند. مثل این است که وقتی من آنجا بودم من گزارشی از وزارت خارجه دریافت کردم که آنها یک کمپ آموزشی مخفی فلان جا دارند و عراقیها را آموزش می دهند. من تفنگداران را سوار کردم و گفتم ما به این کمپ می رویم. و وقتی ستوان تفنگدار و من آنجا رفتیم و سایر تفنگداران با مسلسل آماده شلیک بودند و ستوان تفنگدار و من رفتیم و دریافتیم که جایی بود که کارگران عراقی می توانستند شب را بخوابند تا مورد یورش ارتش مهدی یا سپاه بدر قرار نگیرند و اعدام شوند. ولی همه این شایعات را تکذیب می کردم وزارت خارجه این شایعات را از پرونده شان برنمی داشتند، بلکه آنها را نگه می داشتند. حتی کشتن کردها، من به جی زیمرمن و تیم اپستین از وزارت خارجه در واشنگتن دی سی نامه وزیر خارجه را دادم. آنها آن را با او تایید کردند و او گفت بله من این نامه را نوشتم. بله آنها به کردها حمله نکردند با اینحال وزارت خارجه هنوز آن را می بیند و هنوز در این گزارش رند هست.
دیوید سویت:
آیا در مورد دیده بان حقوق بشر هم همینطور است؟
سرهنگ مارتین:
مطمئنم این را برای دیده بان حقوق بشر کرده اند. بله. 2009؟
دیوید سویت:
من تاریخی در یادداشتهایم ندارم.
دیوید سویت:
یکی از چیزهایی که در شهادت شما نگران کننده است رابطه فزاینده بین المالکی و رژیم ایران است. ما مطالعه عمیقی در مورد حقوق بشر در ایران کردیم و اعضا در اینجا در یک بحث دیشب در مورد آن بودند و از آن نقل قول کردند و شما بنظر می رسد در شهادتتان می گویید که وزارت خارجه یا کاخ سفید واقعا در مورد آن بی توجهند یا آگاهانه آن را نادیده می گیرند و در این رابطه هیچ اقدامی نکرده اند اگرچه رییس جمهور ایالات متحده قویا صحبت کرده که آماده است اقدام کند و همه گزینه هایش را در رابطه با رژیم ایران باز نگه می دارد. می دانم شما از نظر سیاسی هم مطلع هستید آیا می توانید نظرتان را بگویید که چرا اینطوری است؟
سرهنگ مارتین:
بله.
دیوید سویت:
قطعا باید بیش از ماجرای مادلین آلبرایت باشد.
سرهنگ مارتین:
بله هست و وقتی من به روشی که امریکا در حال حاضر به آن برخورد می کند نگاه می کنم بخصوص شاخه اجرایی، من را به یاد میکروفون باز می اندازد که پرزیدنت اوباما نمی دانست که روشن است وقتی شروع به صحبت با رییس جمهور روسیه کرد. و او به همان صورت با این مساله برخورد می کند که اگر ما به عراق و اینکه چطور در حال خراب شدن است توجه نکنیم بعد در نوامبر مساله ای نخواهد بود. عراق بطور جدی در حال سقوط است من دیروز از یک دوست نزدیکم در عراق یک گزارش اطلاعاتی دریافت کردم او عراقی است و او می نویسد:
حالا ایران، شاه سیاست عراق است. مقامات امریکایی باید این حقیقت تاسف آور را بدانند. همینطور باید به مردم امریکا حقیقت را بگویند که چه چیزی دارد اتفاق می افتد.
دولت مالکی شروع به ذوب شدن کرد ولی او هنوز وزیر دفاع است، وزیر کشور است، او شش تیپ نظامی دارد که بطور خاص به او اختصاص دارند. او از این برای بدست آوردن قدرت هرچه بیشتر استفاده می کند.
مالکی حالا افراد را در حزب خودش دستگیر می کند و همانطور که با طارق هاشمی و مطلک کرد دارد از تمام مخالفینش خلاص می شود. و او با تایید امریکا این کار را می کند. من دفعه قبل اشاره کردم وقتی شورشی صورت گرفت، شورش نه، وقتی ارتش آمد و افراد را وحشیانه در میدان تحریر ضرب و شتم کرد، هیلاری کلینتون خواستار تحقیقات شد من گفتم چقدر خوب، او تحقیق خواهد کرد که در میدان تحریر در بغداد چه اتفاقی افتاده است. نه! او در مورد مصر صحبت می کرد. هر دو میدان تحریر دارند. او روی میدان تحریر در مصر تمرکز کرد.
در حال حاضر تنها اپوزیسیون اصلی مالکی، بارزانی است تا آنجا که آن منطقه بر می گردد. بارزانی به کاخ سفید آمد تا با رییس جمهور صحبت کند و اوباما به او گفت شما باید روی این کار کنید و به آن فرصت بدهید. ما وقت نداریم. دو هفته پیش بارزانی با مقتدی صدر ملاقات کردکه سعی کند ببین چطور می توانیم با هم کار کنیم و این کشور را از مالکی نجات دهیم.