شعر طنز تقدیم به استاد بهرام عالیوندی هنرمند عضو برجسته شورای ملی مقاومت. همرزم هنرمندی که تا پایان عمر پربار خودش همواره بر مبارزه برای سرنگونی رژیم آخوندی استوار ماند. یادش به خیر باد که همواره مرا در نوشتن شعر و مطلب طنز تشویق می کرد.
حسین پویا
دهم خرداد 1391
هذیانهای احمدی نژادی
دوش احمدی به رهبر خود گفت تا به کی
باشیم ما همیشه پی پول نفت و گاز
ما را خود احتیاج نباشد به این دو چیز
در بانک مرکزی بکنم چاپ اسکناز!
آن جن نابکار که دادی به من شما
رفته مرخصی و هنوزم نگشته باز
از بهر حل مشکل بیکاری و فساد
آورده ام به خانه سه تا جن "پینه داز" (پینه دوز)
گفتی به من که بمب اتم چاره می کند
شنگولم ای فقیه از آن حرف دلنواز
با آن اورانیوم که غنی کرده ایم و چاق
یک بمب خوشگل و چاق و غنی بساز
بمبی که با حضور سرکش و روحانی نظام
ما را ز علم و دانش و جن کرده بی نیاز
من خود اسیر خال لب بمب و هسته ام
قربان موشکی که نگاهش بود سه فاز
گفتم که این بساط به ما لطمه می زند
گفتی که "آورین"! به تو میمون حقه باز
من شاد از این تعارف رهبر نشان تو
گویی که خورده ام شب جمعه بسی پیاز
تحریم اقتصادی از آن حرف مفت هاست
چین دست التماس به ما می کند دراز
آماده گشته ایم برای مدیریت جهان
باشد که زیر و رو بکنیمش مث گراز
دنیا به علم و دانش ما غبطه می خورد
مائیم از اینهمه بسیجی جن گیر سرفراز
پنچر شده ست هاله نورم به سیخ دوست
من می کنم دعای سه قبضه سر نماز
هرگز فقیه من نشوم، داد از این ستم
یا رب تو چاره ای بکن این درد جانگداز