قاتلی که از قربانی خود کسب اعتبار می کند، ای وای اگر از پس امروز بود فردایی

اخیرا یک رادیوفارسی زبان طرفدار مماشات (با نگهداشتن نام مجاهدین در لیست تروریستی آمریکا) در یک سریال خنده دار در صدد است که با آرایش وبزک کردن چهره خونخوار آخوند خامنه ای و پوشاندن طلسم شکستگی او ، وی را کماکان درمسند حکومت امداد رساند. اما نکته مهم اینست که در این کار چاره ای ندارد الا اینکه باز پای مجاهدین ( قربانیان اصلی  خمینی وخامنه ای) را بمیان بکشد. این رادیو با بخدمت گرفتن شاگرد جلاد ودیگر موجودات  ولایتمدار از اعتبار همین مجاهدین نیز با استفاده دوگانه( رذیلانه وضد انسانی) هم خامنه ای را تطهیر کند وهم در اوج بلاهت باز مجاهدین را به ننگ ولی فقیه آلوده کرده ودر راستای مجاهد هراسی نقش خدمت به نظام را تکمیل کند.
برای تطهیر آخوند ضد بشر آنجائی که خطابش رو به شنودگان در داخل است می خواهد اینطور وانمود کند که گویا خامنه ای در زمان شاه دستی در مبارزه و...داشته وبا بنیانگذار مجاهدین ودیگر مبارزان ضد دیکتاتوری ارتباط داشته است و عددی محسوب می شده !؟. در عین حال وقتی به مخاطبان خارجی و بیرون از ایران می رسد می خواهد اینرا القاء کند که گویا مجاهدین با داشتن ارتباط و...با آخوندها از جمله خامنه ای مسبب سر کار آمدن حکومت آخوندی شده اند وتفاوتی میان جلاد وقربانی نیست وسعی در آلوده کردن مجاهدین به جنایات حکومت آخوندی وشخص خامنه ای دارد..
هوشیاری  در این رابطه بما حکم می کند که بدانیم این ترفند کثیف وبغایت ضد اخلاقی جز برای امداد رسانی به جلادان ملت ایران ومجاهدین نیست.
لاکن، دوران شانتاژ ومجاهد هراسی آنهم بعد ازسی واندی سال سرکوب مطلق، رسوائی وشکست کامل خط مذاکره ومماشات با این رژیم، بر ملاشدن تروریسم آخوندی وجنایات تروریستی آنها در سوریه وعراق وکل جهان ومنطقه...بسر آمده است ونوشداروی بعد از مرگ سهراب است.رأی دادگاه آمریکا مبنی بر خروج نام مجاهدین از لیست وزارت خارجه، غلط کردم گوئی قاضی القضات رژیم آخوند موسوی اردبیلی، جنگ گرگها در مجلس ومیان باندهای بیت خامنه ای ، فاسد مالی وبحرانهای فراگیر ورو گسترش درونی وبیرونی رژیم همه گواهی از پایان دوران فاشیسم ملایان است واین خدمات دیگر نمی تواند آنها را از سقوط محتوم بدست ارتش آزادی وملت ایران نجات دهد. به گزیده ای از این سریال که رادیو موسوم به  فردا( ای وای اگر از پس امروز بود فردایی) آنرا پخش کرده توجه کنید که در آن یک مأمور سوخته وزارت اطلاعات هم چاشنی آنست:

رادیو فردا ۱۳۹۱/۰۳/۱۰
با وجود این عزت الله سحابی از اعضای نهضت آزادی ایران در دهه ۱۳۴۰ و رییس بعدی شورای عالی فعالان ملی – مذهبی که در سال ۱۳۹۰ درگذشت، در خاطرات خود معروف به «نیم قرن خاطره و تجربه» می نویسد: در اواخر دهه ۴۰ بانی دیدار آقای خامنه ای و محمد حنیف نژاد، از بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران در مشهد بوده و حتی بعدها که آقای خامنه ای به تهران آمده جلسات منظم هفتگی با محمدحنیف نژاد و سعید محسن، از رهبران اصلی سازمان مجاهدین خلق داشته است.
ملاقات تابستان ۴۹ آیت الله خامنه ای با نفر اول مجاهدین خلق
سعید شاهسوندی( انکه به اعتراف خودش  درمباحثه با جلاد  لاجوردی اوین به بد بودن مجاهدین پی برد) از کادرهای ارشد سازمان مجاهدین خلق در دهه ۵۰ ضمن تایید ارتباط آقای خامنه ای با مجاهدین خلق، به رادیو فردا می گوید: «تا آن جایی که من می دانم دو نوبت، این ملاقات انجام شد. یک بار در تابستان سال ۴۹ بود که عامل آشنایی اولیه این ارتباط هم زنده یاد مهندس عزت الله سحابی بود که روابط نزدیکی با سازمان داشت، و او بود که ترتیب ملاقات محمدحنیف نژاد و حجت الاسلام خامنه ای را در مشهد داد. این اولین تماس ادامه پیدا کرد و بعدها که آقای خامنه ای گاه و بیگاه برای مراسم و سخنرانی به تهران می آمده در تماس های بعدی با سازمان در ارتباط قرار می گیرد.»
البته سعید شاهسوندی معتقد است دلایلی که باعث نزدیکی مجاهدین خلق و حجت الاسلام علی خامنه ای در آن دوران به یکدیگر شد، هم تحلیل درون سازمانی مجاهدین خلق و هم نوع روحیات آقای خامنه ای بود.
سعید شاهسوندی: «در اوایل سال ۱۳۴۸در حالی که نزدیک به چهار سال از عمر سازمان مجاهدین که در آن زمان یک سازمان مخفی بود گذشته بود و بعد از عضوگیری های متعدد، سازمان در صدد تدوین استراتژی مبارزه مسلحانه برآمد. این کار بعد از هشت ماه توسط ۱۶ نفر از کادرهای منتخب سازمان مجاهدین صورت گرفت و از این زمان است که مرحله تدارک برای شروع عملیات مسلحانه آغاز می شود. از موادی در استراتژی سازمان در آن ایام تصویب می شود این است که این زمان سازمان تصمیم می گیرد با چهره ها و شخصیت ها و قطب های ملی، مذهبی  و روحانی تماس بگیرد و آنها را به طور نسبی در جریان وجود چنین سازمان مخفی قرار بدهد. این مسئله علت و عامل اصلی بسیاری از تماس های با روحانیون و از جمله با آقای خامنه ای که در آن زمان حجت الاسلام بود، هست. اما چرا آقای خامنه ای انتخاب می شود؟ به این دلیل که ایشان آن زمان از چهره هایی بود که در میان جوانان جاذبه هایی داشت و اولین کسی بود که آثار سید قطب را به زبان فارسی ترجمه کرده بود. در مسجد کرامت مشهد جلسات تفسیر قرآن داشت و جوان هایی آنجا جمع می شدند. ایشان همچنین از اعضاء و مدرسین حوزه علمیه مشهد نبود و این مسئله از چشم آن موقع سازمان یک امتیاز مثبت محسوب می شد.»

کمک های مالی آیت الله خامنه ای به مجاهدین خلق

سعید شاهسوندی البته این نکته را یادآور می شود که روحانیونی چون آقای خامنه ای در کنار نظر مثبتی که نسبت به مبارزات مجاهدین خلق داشتند، به برخی از دیدگاه های مذهبی و تحلیلی این سازمان نیز انتقاد داشتند.
سعید شاهسوندی( شاگرد جلاد اوین): «بنده به عنوان یک شاهد عینی عرض می کنم که تماس هایی که با قطب های ملی، مذهبی و به خصوص روحانیت گرفته می شد بلااستثناء علیرغم انتقاداتی که نسبت به "جزوه شناخت" و یا "اقتصاد به زبان ساده" داشتند، سازمان دارای جذابیت فوق العاده ای برای آنها بود. آقای خامنه ای هم در این زمره بود که نسبت به سایر مطالب مثلا "جزوه تکامل"،  و"جزوه راه انبیا»، "راه بشر" هیچ مشکلی نداشتند و نسبت به مبارزه بسیار استقبال می کردند و تا آن جایی که من می دانم بسیار متمایل به سازمان بودند. آقای خامنه ای هم در این مورد ابراز همبستگی می کردند. البته نسبت به جزوه شناخت نقطه نظرات مثبتی نداشتند و نسبت به آن انتقاداتی داشتند ولی با همه اینها می دانم که آقای خامنه ای  در آن زمان حتی کمک مالی هم به سازمان می کردند.»
در همین ارتباط حسن یوسفی اشکوری نیز که در اوایل دهه ۵۰ از روحانیون جوان طرفدار نهضت آیت الله خمینی بود و حالا در آلمان اقامت دارد، معتقد است که در اوایل دهه پنجاه نه تنها آقای خامنه ای بلکه بسیاری از روحانیونی که با شاه مخالف بودند، نظر مثبتی به سازمان مجاهدین خلق ایران داشتند.
حسن یوسفی اشکوری: عموم روحانیون مبارز در دهه ۵۰ نسبت به سازمان مجاهدین خلق ایران دیدگاه بسیار مثبتی داشتند. سازمان مجاهدین یک نقطه امیدی برای آنها بود. به مثابه یک سازمان چریکی انقلابی تمام عیار در برابر رژیم شاه محسوب می شد. چون مذهبی هم بودند، طبیعی بود که برای آنها ایده آل محسوب می شد. من در قم یا در برخی جاهای دیگر که با روحانیون ارتباط داشتم، در میان روحانیون مبارز کسی را ندیدم که نه تنها دید مثبت نداشته باشد، بلکه حتی تبلیغ مجاهدین نکند.کسانی مانند آیت الله گرامی که الان از آیات قم است، مرحوم ربانی شیرازی، مرحوم لاهوتی، آقای هاشمی رفسنجانی، آقای مهدوی کنی، آیت الله طالقانی، آیت الله منتظری و دیگران. با این همه وقتی کتاب های مجاهدین منتشر شد برخی هم بودند که با دید انتقادی نگاه می کردند. اما اینها مانع از این نمی شد که مجاهدین را مورد حمایت قرار ندهند.»
اینکه چرا این رادیو هیچ استنادی به گفته های خود مجاهدین در این موارد نکرده امری رسوا ولو رفته است اما تنها نکته ای که در این خبر بر خلاف نیات پشت پرده تهیه کنندگان آن بارز می باشد وقابل اغماض هم نیست، اینستکه   خامنه ای وآخوندهای حکومتی چگونه برای بقدرت رسیدن وحفظ آن( براساس فرصت طلبی ذاتی، وتعادل قوا) حتی سر صاحبخانه، میزبان،و..مبارزان را بر سر سفره ای که جلویشان پهن کرده اند می برند وچه موجودات ضد بشری هستند.
بابک سر فراز 02.06.12