منوچهر هزارخانی: فاضلاب تسهیل کنندگی

فکر نمیکنید آقای ”تسهیل کننده ” دیگر گندش را درآورده است؟ در همین آخرین اقدام تسهیل کنندگیش به ساکنان به جامانده در اشرف فرمان داده است که بدون تأخیر به کمپ حریه جابجا شوند! بی هیچ شرمی . شرم، البته ، از قراری که میگویند ، یک احساس انقلابی است و آقای تسهیل کننده بیزار از هر چه انقلاب است و انقلابی . قبلا یکی دو بار به اشرف رفته بود تا برای ساکنان آن جا که جانشان را کف دستشان گرفته اند تا با رژیم آخوندها مبارزه کنند، مزایای ”زندگی به هر قیمت” ـ یعنی بی تعارف زندگی ذلت بار ـ را یادآور شود، و پوزخند تحویل گرفته بود. لابد آن تجربه ها هم در شعله ور تر کردن این بیزاری بی نقش نبوده اند. پس توقع یک بند انگشت نه احساس همدردی بلکه فهم سادة روحیة مبارزه جویی از او داشتن، کاملا بی جاست. اما او، برخلاف همپالکیهای اولترا مدرن دیگرش، نقش شریک دزد و رفیق قافله را هم بازی نمیکند، چون طی مأموریتش، اگر هر بار در تجاوز، سرکوب، نقض عهد، دزدی، دروغگویی و زورگویی دزدها، به بهانة احترام به ”اعمال حاکمیت دولت عراق”، شراکت داشته، هیچ گاه، ولو برای تظاهر به همان ”بی طرفی” ادعائیش، از ساده ترین، مشروع ترین و بی خطرترین خواسته های قافله ـ مثل تأمین آب آشامیدنی علنا حمایت نکرده است. همیشه تسهیل کنندة قهر و زورگویی دولت عراق بوده و هیچ گاه به کرسی نشاندن یک حق مشروع و انسانی را تسهیل نکرده است. اگر در عصر برده داری زندگی می کرد، می توانست بی آن که هیچ تناقضی از درون احساس کند، مأمور کارآمدی برای برده داران و برده فروشان باشد.
در قرن بیست و یکم، اما، به کار بستن همان طرز فکر نیازمند انطباق یافتن با شرایط زمان است. پوستی به کلفتی پوست کرگدن پیدا کردن، توانایی انکار بدیهیات و دروغ گفتن بدون مژه زدن، از جمله لوازم اولیة کارند، و نمایندگی ویژه، سفارت سیار و در پوست شیر بی یال و دم و اشکمی به نام ”ملل متحد” رفتن هم  از طیف برگ انجیرها برای پوشاندن عورت سیاسی تسهیل کنندگان برده فروشی که حالا، بعد از موتاسیون، به صورت کلبی مسلکان پست مدرن در آمده اند.
آقای ”تسهیل کننده” ما فقط یک نمونه از آنهاست. یک نمونه دیگرش هم همان وکیل دروغگو و بی حیای وزارت خارجه در دادگاه استیناف آمریکا بود که ادعا کرد ساکنان اشرف به ارتش آمریکا اجازه ندادند آن محل را کاملا بازرسی و خالی بودنش از سلاح را گواهی کند. آن یکی مأمور دست به سرکردن دادگاه و خریدن وقت برای گروگانگیران بود، این یکی مأمور کوچ دادن اجباری ساکنان اشرف به زندان لیبرتی است، یعنی عضو افتخاری کمیتة سرکوب اشرف و شریک زورگوییها و جنایتهایشان. و جالب این جاست که این مظاهر بی گفتگوی خشونت علیه بشریت، مأموریتهای ننگینشان را به نام جلوگیری از خشونت به عهده میگیرند!
نه، گذشته از همه ملاحظات، آیا شما فکر نمی کنید که آقای ”تسهیل کننده” واقعا گندش را چنان درآورده  که بوی گند فاضلاب سرباز کرده در لیبرتی را به دست فراموشی سپرده است؟