در روز 23 ژوئن - 3 تیر 1391، گردهمایی بزرگی در سالن ویلپنت پاریس برگزار گردید. در این گردهمایی بزرگ صدها شخصیت از 40 کشور و 5 قاره جهان شرکت کردند قسمت دوم گزارش این میتنگ ذیلا آورده شده است.
سخنرانی فیلیپ دوست بلازی
کندی: حالا از کسی شروع میکنیم که میتواند درباره مشکلات کمپ اشرف و کمپ لیبرتی صحبت کند او از معاونان دبیرکل ملل متحد است و به ما خواهد گفت که چگونه سازمان ملل متحد باید به پناهندگان کمپ اشرف گوش بدهد، نه به دیکتاتوری و رژیم عراق ، فیلیپ دوست بلازی
دوست بلازی: خانم رئیس جمهوری، خانم رجوی گرامی، دوستان عزیز، در حمایت از ساکنان اشرف و لیبرتی و مردم شجاع ایران، مایلم سخنانم را خطاب به آنها بگویم. در حالیکه دیکتاتوری ملایان میخواهد صدای آنها را در خیابانهای شهرهای ایران، خفه کند، در حالیکه انواع فشارها به صورتهای مختلف به آنها وارد میشود، در حالیکه حقوق بشر در کشور شما لگدمال میشود، این اجتماع بزرگ نشان می دهد ملت ایران ایستاده است و شورای ملی مقاومت و خانم رجوی، سمبل این مقاومت است.
ابتدا مقاومت در اشرف و لیبرتی. میدانم که این دو اسم چطور قلب شما را به لرزه درمیآورد. تجسم مردان و زنانی با کرامت انسانی، شجاع و در عین حال تحت تهدید بنیادگرایی مذهبی. ما اینجا آمدهایم تا به شما اطمینان بدهیم که از تمامیت حفاظت جسمانی و روحی شما، حفاظت خواهیم کرد. شما قدرتی دارید که هیچ نیرویی در جهان نمیتواند آن را دور بزند و نادیده بگیرد.
یک معامله ناقص سبب شد که 2هزار تن از ساکنان اشرف به لیبرتی بروند، در شرایطی که دولت عراق هیچ یک از تعهداتش را محترم نشمرده است. من یک سؤال دارم: آیا این زیاده طلبی است که از دولت عراق بخواهیم افراد ناتوان و بیمار وسایل خاص حمل و نقل خودشان را همراهشان ببرند؟ من از این سرنوشتی که برای بیماران، بیماران سخت پیش آمده، واقعاً منزجرم. من به عنوان معاون دبیرکل ملل متحد با قدرت تأکید میکنم که سازمان ملل متحد و کارمندانش باید منتهای بیطرفی را بدون هیچ کم و کاستی، مراعات بکنند. غیرقابل قبول است که رژیم تهران بر سرنوشت این قربانیان تأثیرگذار باشد. این قابل قبول نیست که ساکنان اشرف و لیبرتی را که در شرایطی به این سختی و در نقض کامل حقوق بشر بسر می برند، در برابر این انتخاب قرار داد که یا باید کشتار شویدو به کشتار تن بدهید یا به لیبرتی بروید با شرایطی که هست.
من تأکید میکنم و مُصر هستم هنگامی که به نیویورک بازگشتم با شخص دبیرکل راجع به این وضعیت غیرقابل تحمل صحبت کنم.
آری دوستان عزیزم تا زمانی که خواستهای آنها برآورده نشده باشد، و شرایط کاملاً انسانی در لیبرتی برقرار نشده باشد، من از دوستم آنتونیو گوترز، کمیسر عالی پناهندگان میخواهم که لیبرتی راکمپ پناهندگان واقعی اعلام کند، و فرانسه را فرا میخوانم، دولت فرانسه را فرا میخوانم که نقش مؤثر و نیرومندی را در برقراری شرایط انسانی ایفا کند. در اینجا از دوستان آمریکایی مان، وزیر خارجه آمریکا میخواهم که هر چه سریعتر رأی دادگاه آمریکا را به اجرا بگذارد.
اجرای این تصمیم، اجرای رأی دادگاه تنها میتواند باعث بهبود وارتقای تصویر ایالات متحده نزد متحدانش در اروپا شود. در اینجا میخواهم به مقاومان سوری درود بفرستم و به آنها سلام کنم که با فداکاری هر چه تمامتر قصد دارند دیکتاتور سوریه را کنار بزنند.
ساکنان اشرف! ساکنان لیبرتی!
امیدخود را حفظ کنید ما در کنار شما هستیم. ما به کمک و حمایت شما متعهدیم . ما مصمم هستیم این نبرد را پیش ببریم، اینها ارزشهای ماست. ما اروپایی هستیم الیزابت، جرج، آلخو، ما اروپاییها به شما میگوییم سلام لیبرتی! سلام اشرف! سلام آزادی!
کندی: من مفتخرم که فرماندار رندل ، رئیس پیشین حزب دمکرات و یک حامی قوی که از اهداف شما حمایت میکند ر ابشما معرفی میکنم، وی را تشویق کنید، اد رندل.
سخنرانی اد رندل
متشکرم. از همه شما بسیار بسیار متشکرم.
میدانید که الان یک سال است من درگیر تلاشی برای تضمین آزادی، رهایی، عدالت و سلامتی ساکنان اشرف بوده ام. و در این مدت وزارت خارجه کشور من چیزهای زیادی به ما و جامعه بین المللی گفته است که صحت ندارد و قلب واقعیت است. ولی اولین چیزی که از یک دوستم شنیدم این بود که وزارت خارجه به من زنگ زد و گفت تو نباید خودت را درگیر موضوع مجاهدین بکنی چون آنها یک سازمان کوچک سکت هستند که تعدادشان از 2000 نفر بیشتر نیست.
2000 نفر فقط امشب در اینجا در ردیف اول هستند که برخاسته اند. و دیدن همه شما فوق العاده است. وقتی برای اولین بار از من خواسته شد که در این تلاش سهیم شوم و به سایر آمریکاییهای عالی مقامی که برای ساکنان اشرف مبارزه میکنند، بپیوندم، من تحقیقات خیلی زیادی انجام دادم و خیلی چیزها خواندم، از هر دو وجه قضیه، ولی بعد از آن که نوار کشتار 8آوریل 2011 را دیدم، دیگر نیاز به دیدن هیچ چیز یا خواندن هیچ چیز دیگر نداشتم برای آن که بدانم باید درگیر حفاظت از ساکنان اشرف بشوم، به خصوص وقتی فهمیدم که کشورم ایالات متحده قراردادی را با تک تک ساکنان اشرف امضا کرده است مبنی بر اینکه اگر سلاحهایشان را تحویل بدهند،که دادند، به آنها حفاظت می دهد و آن را تضمین میکند. من آن نوار کشتار آوریل2011 را نگاه کردم و هیچ سرباز آمریکایی را ندیدم که از کسی حفاظت بکند. در واقع پلیس عراق را دیدم که از سلاحهای آمریکایی، کامیونهای آمریکایی و خودروهای آمریکایی برای کشتن افراد بیگناه ازجمله 8 زن استفاده میکردند و این برای من کافی بود. حالا، من بارها و بارها گفته ام که عراقیها این مشکل را ایجاد کرده اند. هرگز دلیلی برای اینکه اشرفیها کمپ اشرف را ترک کنند، وجود نداشت. اگر آنها خواسته شان این بود که اشرفیها عراق را ترک کنند و به کشورهای دیگر مهاجرت بکنند، این کار را میشد در اشرف انجام داد و اگر این کار در اشرف انجام شده بود، تصور من این است که پروسه مهاجرت ماهها جلوتر از امروز بود. اما با این همه، به هر دلیلی، ارتش عراق اصرار کرد که آنها از اشرف خارج شوند. و ما قول دادیم، آمریکا و سازمان ملل متحد قول دادند این کار به صورتی منصفانه و با سرعت انجام شود. و ساکنان اشرف همکاری کردند. ستون بعد از ستون بعد از ستون رفتند، هرچند که دولت عراق به هیچ یک از قولهایش عمل نکرد. شما راجع به یادداشت تفاهم زیاد شنیده اید و من این یادداشت تفاهم را در دستم دارم.
نمیخواهم آن را برای شما بخوانم ولی میخواهم یک قسمت آن را بخوانم: « دولت جمهوری عراق تسهیل خواهد کرد و به ساکنان اجازه خواهد داد به خرج خودشان، وارد قراردادهای دو جانبه با پیمانکاران برای ارائه الزامات زندگی و الزامات، مانند آب، غذا، ارتباطات، نظافت، و تجهیزات حفظ و بازسازی بشوند. دولت عراق اجازه میدهد که ساکنان اموال منقول خود را از کمپ عراق جدید به کمپ لیبرتی منتقل کنند. دولت جمهوری عراق اجازه می دهد تعداد کافی خودرو برای تردد در داخل کمپ وارد شوند». این چیزی است که توسط سازمان ملل متحد و دولت عراق امضا شده. این یادداشت تفاهم است. آیا میدانید که این یادداشت تفاهم به چه درد میخورد؟ دولت عراق هیچ یک از مفاد این یادداشت تفاهم را اجرا نکرده است. ما میتوانیم آن را پاره پاره کنیم.
مرتباً و پی در پی دولت عراق ساکنان اشرف را که به لیبرتی میرفتند از بردن اقلام انسانی پایه منع کرده است. ساکنان کولرهای خودشان را داشتند، عراقیها اجازه نمیدهند که آنها را ببرند. ساکنان ژنراتورهای خودشان را داشتند، عراقیها اجازه نمیدهند که آنها را به لیبرتی ببرند. ساکنان پیشنهاد دادند که به هزینه خودشان، لیبرتی را به سیستم آب بغداد وصل کنند، عراقیها اجازه آن را نمیدهند. ساکنان خواهان درست کردن سایه بان هستند، یا برای ایجاد سایه، درخت وارد کنند، عراقیها اجازه نمیدهند. چرا؟ آیا چنین چیزهایی اهداف نظامی و استراتژیکی دولت عراق را تهدید میکند؟ خیر. دولت عراق قصد دارد که وحشی و پست فطرت باشد تا یک فضای پرفشاری ایجاد کند و ساکنان خوب اشرف را مجبور کند کاری کنند که شاید نخواهند انجام دهند. ما باید در کنار اشرف بایستیم. اشرفیها در لیبرتی و اشرف باید بدانند که ما با آنها هستیم. باید بدانند که حمایت شما را دارند و باید بدانند که حمایت ما را دارند. من از عملکرد دولت خودم شرمنده ام. دولت من حفاظت ساکنان اشرف را انجام نداده است. دولت من سازمان مجاهدین را از لیست خارج نکرده است، این در حالی است که اتحادیه اروپا و انگلستان این کار را کرده اند، اما ما نکرده ایم. و دولت من منصف نبوده است. شما اظهار نظرهایی از وزارت خارجه میشنوید که تقصیر هر گونه بن بستی را گردن ساکنان می اندازند و نه دولت عراق. وقت آن است که ایالات متحده برخیزد. وقت آن است که ما کار خودمان را بکنیم و به تعهدات خودمان احترام بگذاریم. وقت آن است که سازمان ملل متحد مانند ملل متحد عمل کند و کاری کند که این پروسه که برای انتقال ساکنان اشرف به کشورهای ثالث بوده به جریان بیفتد.
وقت آن است که هر کشور برخیزد و بگوید که از انجام کاری که باید بکنند، نمی ترسند تا این پروسه ادامه پیدا کند و با ساکنان اشرف عادلانه رفتار شود. از همه شما خیلی خیلی متشکرم.
کندی: من اکنون یک فرماندار عالی دیگری را داریم، بیل ریچاردسون، وی نماینده پیشین آمریکا در سازمان ملل متحد است، او با ما در رابطه با نقش سازمان ملل در حفاظت از کمپ لیبرتی صحبت میکند.
سخنرانی بیل ریچاردسون:
میخواستم به همه شما بگویم که جمعیت فوق العاده یی هستید.
و میخواستم از شما چند سؤال بکنم.
اولین سؤال این است، آیا شما در ایران دموکراسی میخواهید؟
آیا شما تغییر رژیم را در ایران میخواهید؟
آیا شما اپوزیسیون دموکراتیکی هستید که این کار را خواهید کرد؟
آیا شما میخواهید از حقوق ساکنان اشرف و کمپ لیبرتی حفاظت شود؟
آیا شما میخواهید مجاهدین از لیست خارج شوند؟
پس کاری که اینجا میکنیم ایستادن برای تغییر دموکراتیک توسط مردم ایران و مقاومت سازمانیافتة آنهاست.
میخواهم صحبتی با شما داشته باشم ، در این باره که من در کارهایم همیشه بر این نظر بودم که مذاکره با مخالفان خود مهم است، اما در رابطه با رژیم ایران، چیزی که به آن در مذاکرات اخیر در مسکو، بین اتحادیه اروپا و آمریکا رسیدیم این است که رژیم ایران مجدداً در مقابل جامعه بینالمللی سرپیچی می کند ، چون میخواهد سلاح اتمی بسازد. پس زمان آن فرارسیده که همه ما این واقعیت را که مذاکره با رژیم ایران به نتیجه نمی رسید، به رسمیت بشناسیم.
رژیم ایران به غنی سازی سوخت اتمی ادامه خواهد داد. رژیم ایران در مذاکرات به طور مستمر تصریح میکند که غنی سازی اورانیوم را متوقف نخواهد کرد. و اینکه گفتند غنی سازی 20 درصدی است، فقط تاکتیکی برای به تأخیر انداختن بوده است. ملاقات بعدی این گروه مذاکره در ژوئیه است. اما نتیجه داشتن آن غیر محتمل است چون ما متوجه شدیم که این یک بن بست است.
بنابراین مذاکره با این رژیم به جایی نرسیده است. باید دنبال آلترناتیو باشیم. آلترناتیو ها بسیار گسترده هستند. یکی از آنها دخالت نظامی است که به نظرم (نتیجه آن) نامعلوم است. دیگری، ادامه تحریمهاست که ممکن است موثر باشد ولی این هم نامعلوم است. خبر خوب این است که از اول ژوئیه تحریمهای نفتی اتحادیه اروپا شروع میشود. اجازه بدهید از اتحادیه اروپا برای این تلاش شجاعانه تشکر کنیم.
و در اواخر ژوئن، آمریکا تحریم علیه بانکهای رژیم ایران را اعمال خواهد کرد، این تحریمها فقط به بانک مرکزی محدود نمیشود. این تحریمها موثر بود و تحریمها باعث شد رژیم ایران متوجه شود که جامعه بین المللی درمقابل آنهاست.
اما بهترین آلترناتیو، بهترین آلترناتیو برای تغییر در ایران، همان است که رئیس جمهور برگزیده مقاومت، خانم رجوی گفته است. الزام این راه حل یک اپوزیسیون دموکراتیک در ایران است و این اپوزیسیون ، شما هستید که در این سالن جمع شدهاید.
مردم ایران شایستة یک دولت دموکراتیک هستند. آنها سزاوار داشتن دموکراسی و آزادی هستند. حضور این جمعیت بزرگ در این سالن بهترین گواه خواست مردم ایران برای تغییر دموکراتیک است. تغییر دموکراتیک در ایران خواست کل جهان و جامعه بین المللی و به سود صلح و امینت جهانی است. کشور من، آمریکا، باید این موضوع رهبری کند. رهبران برجسته یی هستند که سخنرانی آنها را خواهید شنید. از حزب جمهوریخواه و دموکرات، سیاستمداران، وکلا، فرماندهان نظامی، دانشمندان، و حتی رهبران برجسته از اتحادیه اروپا، از آمریکای لاتین. و به زودی سخنرانی آنها را خواهید شنید.
اما کشور من باید پیام واضحی به تهران بفرستد.
اول و مهم تر از همه، تصمیم گیری در مورد لیست گذاری مجاهدین که در عرض 4 ماه باید اتخاذ شود و مجاهدین باید از لیست خارج شوند.
دوم، رهبری آمریکا و سازمان ملل متحد باید خواهان حمایت از ساکنان اشرف و لیبرتی در هر حالت باشد.
الان آخرین سوالم را میکنم. آخرین سوالم این است، آیا دموکراسی در ایران را الان میخواهیم؟ آیا آمادهاید پیشتاز آن باشید؟
و الان بهترین قسمت سخنرانیام: پایان!
باتشکر
سخنرانی خانم اما بونینو
پاتریک کندی: آیا این یک امر فوق العاده نیست که این جنبش از رهبری خانم مریم رجوی برخور دار است که نه تنها بر اساس حقوق بشر بلکه به عنوان یک زن جنبش را هدایت می کند، وحالا من می خواهم کسی را معرفی کنم که یک رهبر عالی در ایتالیاست و مصداق همین ویژگی است و به دنیا نشان میدهد زنان میتوانند مسائل مهمی مثل موضوع امروز را رهبری کنند. لطفاً از خانم اما بانینو استقبال کنید.
اما بونینو: خیلی ممنون. خیلی خوشحال کننده است که این همه زن را اینجا می بینم. این در گردهماییهای سیاسی معمول نیست.
دوستان عزیر، خانمها و آقایان!
خانم رجوی عزیز یا اگر اجاز بدهید بگویم: مریم عزیز!
درحین شنیدن سخنان شما، برایم مسلم شد و در اشتیاق و اراده یی که در تک تک کلمات میدیدم و حس میکردم، هرچه بیشتر مطمئن شدم که اکنون زمان رهبری زنان بزرگ است.
درهمین هفته و در چند روز آینده، اینجا در پاریس یک زن بزرگ دیگر، آن سانگ سوچی که سالهاست یک مبارزه مسالمت آمیز می کند، در حال یک سفر اروپایی ست. فکر کنم که او برای شروع دموکراسی و آزادی در کشورش به این سفر آمده است. همچنین یک رهبر بزرگ دیگر، یک رهبر زن و دوست صمیمی من «ربیعه قادر» رهبری مردم ویگوری را که تحت سرکوب حکومت چین هستند، برعهده دارد. و اگر به اطرف بنگرید زنان بزرگ را در رهبری خواهید دید و یکی از آنها نزد شما است. پس به او افتخار کنید.
از سال 2009 اروپا نام مجاهدین را از لیست تروریستی حذف کرده و من به عنوان یک حزب ملی ضد خشونت و رادیکال خوشحالم که بخشی از همین نبرد برای رسیدن به همین هدف بودم و توانستم نام سازمان شما را در سال 2009 از لیست بردارم. الان خبرخوب این است که سرانجام دادگاه فدرال آمریکا به هیلاری کلینتون چهار ماه مهلت داده تا تصمیم بگیرد و این یعنی گفتگوی ضد خشونت در حال پیشروی است و طبیعی است که ما هم مثل بقیه خواستار آن هستیم که این روند تسریع شود و در هر حال دارد به جلو حرکت می کند ، پس جایی برای نومیدی نیست و فکر می کنم تنها ارادة شماست که تغییر را موثر میکند؛ به همانگونه که مریم گفت. لطفا فراموش نکنید که شما تنها نیستید. شما دوستانی در اروپا و کشورهای دیگر دارید ,
تا حل نهایی مسائل در لیبرتی ما باید دفاع از رفتار انسانی و همبستگی انسانی ازخود نشان دهیم. همچنین مفتخرم به شما بگویم در اینجا هیأتی از پارلمان ایتالیا از مجلس سنا و پارلمان حضور دارند. به نوبه خودم به شما می گویم که حزب ما حزب ملی ضد خشونت و رادیکال در کنار شما ایستاده است. همان طور که در کنار تبتیها، ویگوریها و دیگر خلقهای تحت سرکوب شده در جهان ایستاده است. چراکه آزادی، مکان و مرز نمی شناسد. آزادی و حقوق بشر حقیقتا جهانشمول هستند. پس دوستان عزیز، شما یک رهبر فوقالعاده دارید، از او مواظبت کنید و قطعا که او شما را در این مسیرهبری می