رحمان کریمی : سازمان مجاهدین خلق ایران و سیاست های استعماری


آخرین اطلاعیه شورای ملی مقاومت ایران حول حضور و گزارش خصمانه و یکسویه و جانبدارانه کوبلر درنشست شورای امنیت ، هرچند مایه حیرت و تأسف هرآزادیخواه ایرانی و غیرایرانی ست اما با توجه به سیاست های استعماری؛ امرغیرمترقبه یی نمی باشد. این گزارش مفتضح ازصراحتی برخورداراست که فقط می تواند اززبان و قلم نماینده دولت غاصب وآدمکش مالکی جاری شود و بس. جالب است که کوبلرکار و وظیفه خود را «حقوق بشری »!! عنوان و قلمداد می کند. این کارگزار حقوق بشری !! تمامی کاسه کوزه ها را بر سر اشرفیان خرد می کند که باید دست از لجاجت وخشونت بردارند !! چرا که دولت دست نشانده مالکی در قبال آنان با « سخاوت » !! و صبر و حوصله برخورد کرده و حالا صبر آن طفلی های مظلوم و بی گناه دارد « نازک » می شود . واقعاً دل تمامی جلادان تاریخ بشری از جمله خمینی و خامنه یی و اسد و... برای این « سنگ صبور » کباب می شود . کوبلر در این گزارش مطلقاً هیچ اشاره یی به حق و حقوق انسانی و پناهندگی ساکنان اشرف و زندان لیبرتی نمی کند ، حد اقل خواست های مشروع آن قهرمانان را برای زیست به نظر نمی آورد . ارسال تعدادی کولر به لیبرتی آنهم با تأخیر زیاد از کرامت وسخاوت مالکی قلمداد می کند و بقیه مفاد مورد توافق دولت مالکی با یونامی را زیر میز شورای امنیت پنهان می کند. این گزارش به صراحت دست مالکی را برای یک قتل عام دیگر، نه تنها باز گذاشته که درصورت وقوع هم ، جهانیان بدانند که جنایتکاران بی گناهند!! . باید گفت که  هیچ پدیده یی درعالم هستی ، ابتدا به ساکن و بی مقدمات قبلی ؛ به منصه ظهور و بروز نمی رسد . توقف و تأمل و تفحص ، بر یک تجلی مقطعی هرپدیده ، بی شک موجب گمراهی و وقت گذرانی خواهد شد . ظاهراً کوبلر نماینده دبیرکل سازمان ملل متحد است درعراق و در رابطه با مسئله اشرف و لیبرتی . هر ساده اندیش غیرمغرض سیاسی حق دارد که بپرسد چرا میان همهٌ پیغمبران ، انتخاب جرجیس ؟ چرا جرجیس ؟ چون این آقا از تبار حزب سبز آلمان است و سیاست سازشکارانه این حزب با رژیم ملا – پاسدار فاشیستی حاکم بر ایران برای اهل سیاست امری روشن و غیرقابل انکاراست . دیگر آنکه به گزارش ظاهراً معتدل و بی طرفانه یعنی  نه  سیخ بسوزد و نه کباب آقای بان کی مون درشورای امنیت باید اعتماد کرد یا کمتر از یک هفته بعد به فرمایشات خامنه یی – مالکی پسندانه نماینده ایشان ؟ به کله آدم می زند که اصلاً بان کی مون یا کوفی عنان و... ازخودشان رأی و اراده واختیاری دارند یا نه ؟ فرمان حرکت دست کیست ؟ آیا آمریکا و بعد ، دیگر ابرقدرت ها بر سازمانی که به غلط مللش می خوانند ، حاکم و مختارند ویا مقاماتی صرفاً اجرایی که برای هر دوره و متناسب با سیاست وقت ، انتخاب و مکلف به اجرای آن سیاست ودستورات ازبالا ؛ می شوند ؟
 به اعتقاد این نگارنده ، کوبلر وامثالهم جای هیچ تعجبی ندارند. مگرنیامدند درعراق و خاک آن را درغربال نکردند تا شاخه گل دموکراسی به سینه  ملت عراق بزنند ؟ پیش از آمدن مگر نمی دانستند که رژیم توسعه طلب وتروریست پرور ملایان چه قلمرو مذهبی وسازماندهی درآن کشورهمجوار خود دارد؟ وچه مرز گل وگشاد وطولانی برای هررخنه ونفوذی ؟ مگرنمی دانستند درشرایطی که اهل تسنن به خطا ، انتخابات را تحریم کرده است، برنده کی و چه جریانی خواهد بود ؟ مگرمی شود باورکرد که آمریکا و متحدین درعراق فاقد حداقل شناخت واطلاعات بودند تا جایی که مردکی سودجو وبی مسلک بنام « چلبی » بتواند با دادن اطلاعات غلط سر آنها کلاه بگذارد. جالب آنکه خودشان گفتند که اطلاعات گمراه کننده از رژیم ملایان بوده است . چنین خیانت عظیم مأمورسیا نه تنها بی جواب ومجازات ماند که چلبی همچنان درصحنه سیاست پرآشوب عراق ، فعال ماند . این عذرو بهانه های عوامفریبانه  را اگر درپستانک یک شیرخواره هم بکنیم آن را پس خواهد زد. آقای اوباما بدو ورود به کاخ سفید دست هایش را به سوی اسلام دراز کرد . نمی دانم کسی ازایشان پرسید که کدام اسلام ؟ چون مجاهدین خلق ایران هم مسلمانند. چون درهمین عراق آقای ایاد علاوی و دیگر مؤتلفین العراقیه که برنده آخرین انتخابات بودند به اضافه اکثریت ملت رشید عراق هم ، همه مسلمانند . البته مالکی و خامنه یی و اسد هم مسلمانند!! . نگارنده ناگزیراست بپرسد که تاکنون درعراق، دست آقای اوباما به کدامین سوی دراز است ؟
تردید نباید کرد که بعد ازگردهمایی عظیم « ویلپنت »، پاسخ و پیام قاطع، روشن وغیرقابل تخطئه وانکار «چهاردهمین همیاری سیمای آزادی ایران » میز استعماری را بیش از پیش بهم ریخت و سیاستگزاران آن را آچمز و رسوا کرد. می گفتند که مجاهدین خلق پایگاه اجتماعی و مردمی درایران ندارند بنابراین به صرفه است که آن را درلیست  معطل و پا درهوا نگه داریم . شاهدان عینی چه کسانی دراین رهگذر بودند و هستند؟ از بریده مزدوران اطلاعاتی رژیم گرفته تا بنگاه معاملات سیاسی – تجاری « نایاک » . گستردگی درخشان و صریح یاران مقاومت درایران وعرصه جهان در استقبال از همیاری ، همه را مات و شوکه  و سرشکسته کرد. درشرایط اختناق وکنترل سخت پلیسی، هواداران مقاومت ازنقاط مختلف ایران برای همیاری روی خط آمدند که درنوع خود یک فداکاری جانبازانه می بود . وزارت خارجه آمریکا دریک تجاهل العارفین توقع دارد که هواداران مجاهدین خلق درایران راه بیافتند به فریاد درخیابان ها ومیادین که ای ایهالناس ما هوادار مریم ومسعود هستیم تا به اثبات رسد که مجاهدین خلق پایگاه مردمی دارند . دیگر جایی برای وزارت خارجه آمریکا نمانده تا متشبث به آن بتواند پایگاه عظیم مردمی سازمان مجاهدین خلق ایران را انکار کند . همگان می دانیم و آنان نیز می دانند که گرهگاه استوارو محکم مسئله برمی گردد به مقاومت جانانه ، بی سابقه و دورانساز اشرفیان قهرمان دراشرف تا زندان لیبرتی . پس باید بازی را روی همین گرهگاه متمرکز کرد ، بل به نتیجه یی برسد که زیانکار آن مجاهدین خلق شکست ناپذیر باشند. دعوا فقط برسر سیاست مماشات با خامنه یی ومالکی و امثالهم نیست . استعمار نه جنس مصدق را توان دیدن و تحمل داشت ونه مسعود و مریم را دارد . استعمار درهر تغییر درحوزه استعمارزدگان تحت استثمار وسرکوب مستبدان، یک محاسبه ساده دارد: انتخاب نرم تنانی که درزمینه به قدرت رسیدن و حفظ قدرت، کله شق نباشند ، روی حفظ منافع ملی نلرزند و شرایط استعمارگران را بپذیرند. اینجاست که به مجاهدین خلق اعتماد لازم را ندارند هرچند این سازمان به جد حامی صلح و همزیستی ورابطه عادلانه بین المللی با تمامی دولت ها و ملت های جهان است . استعمارگران مگر « ماندلا » را درآفریقای جنوبی می خواستند ؟ هرگز . او به عنوان رهبر تروریست ها بیست وهفت سال زندان کشید اما سرانجام پیروزی با او بود چرا که حکم تاریخ با او بود. چه با معنی به سال های پیش رهبر قهرمان مقاومت ایران مسعود گفت که : « اینان ما را نمی خواهند اما ما خود را تحمیل خواهیم کرد » . چگونه تحمیل ؟ با پایداری ومقاومت ، با اعتماد به نفس وبه احکام تاریخ ، به رسیدن به ناگزیری های قدرت ها برسر دوراهی ها .
اگرهمین فردا آقای کوبلر نه به عنوان نماینده دبیرکل سازمان دول که مستقیماً دولت دست نشانده مالکی درشورای امنیت جلوس بفرمایند ، این نگارنده تعجب نخواهد کرد .
آنچه برای ما ، برای ملت ایران ، برای ملل منطقه ، برای آزادیخواهان ومدافعان حقوق بشر جهان ، مهم و ارزشمند و موجب دلگرمی وامید است، ایستادگی خلل ناپذیر مجاهدین خلق است از اشرف تا لیبرتی وهر تنگه و تنگنا و تنگاب جهان سیاست امروز. آنچه ما دریافته ایم به تجربه سالیان اینکه این حریف محق و آزادیخواه وجان و هستی برکف ازپای درآمدنی نیست. این همان دریچه بزرگ ودرخشانی ست که بسوی فردای آزادی ایران وامنیت و آرامش منطقه و جهان گشوده است ودیگرهیچ قدرتی نمی تواند آن را بسته ومسدود کند .