به گزارش خبرگزاری فرانسه در روز 13 سپتامبر 2012 (23 شهریور1391 )، شورای حکّام آژانس بین المللی انرژی اتمی با تصویب قطعنامه یی، ضمن محکوم کردن رژیم ایران، از ادامه برنامه های هسته یی این رژیم، عمیقاٌ، ابراز نگرانی کرد. این قطعنامه با رأی موافق 31 کشور از 35 عضو شورای حکّام آژانس انرژی اتمی به تصویب رسید. در این قطعنامه که از سوی قدرتهای بزرگ (آمریکا، انگلستان، فرانسه، روسیه، چین و آلمان) ارائه شده بود، از گسترش فعالیتهای غنی سازی اورانیوم در تأسیسات زیرزمینی فُردو به شدّت ابراز نگرانی شده است. پیش از این نیز، خبرگزاری رویتر در روز 4شهریور91، از شکست مذاکرات اتمی بین نمایندگان ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی خبر داده و اعلام کرده بود هیچ چشم اندازی برای ادامه مذاکرات وجود ندارد.
از مرداد سال 1381، که مقاومت ایران سایتهای اتمی نظنر و اراک را افشاکرد تا امروز، مذاکرات نمایندگان آژانس با نمایندگان رژیم ایران، بی وقفه، ادامه داشت و در تمام این سالها رژیم ایران بی آن که هیچ امتیاز دندانگیری به آژانس بین المللی انرژی اتمی بدهد، کار غنی سازی انرژی اتمی، بالابردن هرچه بیشتر غلظت آن و نصب سانتریفوژها را، روز به روز، افزایش داد و به موازات آن، ساخت موشکهای دوربرد و کلاهکهای هسته یی را نیز به پیش برد، به طوری که امروزه مسأله نزدیک شدن رژیم به ساخت بمب اتمی به یک معضل پیش روی جهان تبدیل شده است.
با این که این معضل جهانی نگرانی گسترده یی را در جهان، به ویژه در میان کشورهای همجوار ایران برانگیخته است، حامیان داخلی و بین المللی رژیم، بی واهمه از عواقب ویرانگر و فاجعه بار دستیابی رژیم بحران زای ولایت فقیه به بمب اتمی، برای پیشبرد این سیاست مصیبت بار، بی درنگ و وقفه، می کوشند و زمینه را برای دستیابی رژیم ضدبشر به بمب اتمی آماده می کنند.
در زیر دو مصاحبه را خواهید خواند با اکبر اعتماد، اولین رئیس سازمان انرژی اتمی در دوره شاه؛ یکی در 15شهریور1391، در حمایت همه جانبه از سیاستهای فاجعه بار اتمی خامنه ای و دیگری در 25دیماه 1387 در حمایت قاطع از سیاست اتمی دوره شاه و رژیم آخوندی، همراه با مددرسانیهای «آیت الله بی. بی. سی»، که در تمام سی و چندسال حکومت فاجعه بار رژیم ولایت فقیه، همواره در تمام زمینه ها چوب زیربغل رژیم بوده و برای حفظ این نظام سراپا فاسد و جنایت پیشه گلوپاره کرده است.
«خبرگزاری مهر» در روز 15شهریور1391 (5سپتامبر2012) به نقل از روزنامه سوییسی «زوریخ زیتونگ» مصاحبه یی را پخش کرده است با «دکتر اکبر اعتماد، اولین رئیس سازمان انرژی اتمی در سالهای قبل از انقلاب». بخشهایی از جوابهای «اعتماد» را در زیر می خوانید:
ـ «درباره بازگشت به ایران در سال 2001»: ایرانیها بودند که مرا دعوت کردند تا به ایران بازگردم... من گفتم که به عنوان یک فرد آزاد و مستقل به ایران برمی گردم و آنها پذیرفتند... برای من ایران به عنوان کشورم مطرح است... تفاوتی برایم ندارد که چه کسی بر آن حکومت کند».
در جواب این پرسش که «آیا این که غرب می گوید ایران بهد نبال بمب اتمی است، درست است؟»، می گوید: «این موضوع درست نیست. غرب معاهده منع گسترش سلاح هسته یی را به وجود آورده ولی همین غرب خود به آن احترام نمی گذارد. روح این معاهده این است که تا زمانی که تو به تعهّداتت عمل کنی؛ تا زمانی که ایران بمب هسته یی نساخته، تا آن زمان، ایرانیها می توانند هر کار مملکتی را با فن آوری هسته یی انجام دهند. این قرارداد بین المللی حتی از این هم فراتر می رود و می گوید آنهایی که فن آوری هسته یی در اختیار دارند موظّفند آن در اختیار هم قراردهند ولی آنها این فن آوری را در اختیار ایران قرار نمی دهند و آن هم به این بهانه که اگر ما به تو این فن آوری را بدهیم می خواهی با آن بمب اتمی بسازی... این سوء ظن ها درخصوص ایران وجود دارد ولی فقط یک سوء ظن است...
ایران امروز هیچ برنامه یی برای ساخت بمب اتمی ندارد، ولی اگر فشارها از سوی غرب ادامه پیداکند آن وقت آنها هستند که ایران را مجبور می سارند تا اقدام به ساخت بمب اتمی کند... اگر شما احساس کنید که نیاز به این بمب اتمی دارید و امنیت شما در خطر قرار دارد، آن وقت اقدام به ساخت سلاح اتمی می کنید... ایرانیها احساس می کنند که به بمب اتمی نیاز دارند تا قدرت در منطقه خاورمیانه باشند...
ایران اگر واقعاٌ از سوی غرب بیشتر تحت فشار قرار گیرد، آن وقت بمب اتمی را می سازد. من بر این عقیده هستم که [ایران] این حق را هم دارد. چرا اسرائیل، پاکستان و هند اجازه دارند بمب اتمی بسازند و غربیها نیز با آنها همکاری می کنند در حالی که آنها هرگونه ارتباطی را با ایران قطع کرده اند و آن هم به خاطر این سوء ظن که شاید ایران بخواهد بمب اتمی بسازد. این اصلاٌ منصفانه نیست. چرا یک کشوری در خاورمیانه مانند ایران نباید ابزار لازم را که با آن از خود دفاع کند در اختیار نداشته باشد.
اگر غرب حاضر نشود تا با ایران همکاری کند آن وقت ایرانیها مرتباٌ پیش تر خواهند رفت. زمانی آنها متوجّه خواهند شد که ما (= رژیم، که «اعتماد» نیز خودش را جزء آن به حساب می آورد) همه ابزار لازم را برای ساخت بمب در اختیار داریم (البته، برای مقاصد صلح آمیز!). کاری که غرب می کند (جلوگیری از دستیابی رژیم به بمب اتمی) غیرقانونی، مغایر با معاهده منع گسترش سلاح اتمی و ضمناٌ دارای نتیجه معکوس است (رژیم راو امی دارد که بمب اتمی بسازد. البتّه، برای دفاع از خود!)... آنها ایران را برآن می دارند تا بمب اتمی بسازد...
امروز مشکل در این است که ایران موضعی را اتّخاذکرده که غرب نمی تواند آن را حل کند. این یک مبارزه است و ادامه دارد... ملت ایران (=رژیم ایران) مصمّم است تا از کشور خود دفاع کند. آن گونه که در جنگ صدّام علیه ایران کرد، علیه هر کشور دیگری هم می کند... اگر اسرائیل و آمریکا ... به ایران حمله کنند... کل خاورمیان را دچار ناآرامی می کنند، که در نهایت علیه خود آنها به پاخیزند... اگر آنها تحریمها را لغو نکنند هیچ راه حلی وجود نخواهد داشت. [امّا] اگر تحریمها لغو شوند... ایران خود غنی سازی اورانیوم تا غلظت 20درصد را متوقّف می سازد».
«اعتماد» در پایان مصاحبه تأکید می کند: «گیرم که زمانی هم ایران بمب اتمی بسازد ولی این کار را نمی کند که از آن استفاده کند. بمب اتمی را می سازد تا از خود دفاع کند».
وقتی مصاحبه کننده می پرسد «مگر احمدی نژاد نگفت که اسرائیل را باید نابودساخت»، با همان وقاحت «ولی فقیه محبوب» می گوید: «هرگز چنین حرفی نزده است. او گفت که اسرائیل از روی نقشه محو می شود، ولی نه از سوی ایران بلکه به خاطر این که از دید تاریخی در جای اشتباهی وجود دارد و به همین خاطر روزی از روی نقشه جهان ازبین می رود. او نگفت که ایران این کار را می کند. گفته های احمدی نژاد از سوی غربیها اشتباه ترجمه شده است».
به گزارش نشریه اینترنتی «ایران گلوبال» در روز اول بهمن 1387، تلویزیون بی.بی. سی، در روز 25 دیماه 1387، که نخستین روز افتتاح این تلویزیون بود، با «دکتر اکبر اعتماد، اولین رئیس سازمان انرژی اتمی در دوره شاه»، مصاحبه مفصلی انجا م داد که اشاره کوتاهی به آن را در زیر خواهید خواند.
«اعتماد» در این مصاحبه سعی بر این دارد که ثابت کند شاه سیاستهای اتمی اش را مستقل از سیاست آمریکا به پیش می برد و آمریکا از این نگران بود که شاه به قدرت برتر منطقه خاورمیانه تبدیل شود. در بخشی از این مصاحبه می گوید: «تردید دولتمردان آمریکا به نیّات ایران از دستیابی به تکنولوژی هسته یی بسیار قدیمی تر از بحران هسته یی با جمهوری اسلامی ایران است. جیمی کارتر و جرالد فورد، به طور مشخص، دو رئیس جمهوری بودند که درباره قصد احتمالی محمدرضا شاه پهلوی، شاه ایران، از دستیابی به تسلیحات هسته یی نگران بودند؛ نگرانی از این که پادشاه ایران به بهانه دستیابی به تکنولوژی هسته یی می خواهد به قدرت قطعی و اول خاورمیانه تبدیل شود... پاسخ پادشاه ایران این بود که براساس پیمان منع گسترش تسلیحات هسته یی، ایران حق دستیابی به تکنولوژی هسته یی را دارد و آمریکا نمی تواند سیاست هسته یی ایران را به این کشور دیکته کند... سناریو آشناست».
گوینده با گفتن عبارت «سناریو آشناست» سعی دارد آن زمان و این زمان را همانند سازی کند و بگوید: آن زمان هم مثل زمان ما، آمریکا در پی آن بود که نگذارد ایران به قدرت برتر منطقه تبدیل شود. درست به عکس، سیاست آمریکا در آن سالها درجهت هرچه قدرتمندترکردن رژیم شاه پیش می رفت. آمریکا بود که پس از سال 1353 و افزایش درآمد نفتی ایران قرارداد چندمیلیاردی فروش سلاحهای پیشرفته را برای تقویت قوای تهاجمی آن با رژیم شاه بست. مگر جنبش ظفار با تهاجم ارتش شاه سرکوب نشد. مگر جنبش آزادیخواهانه مردم ایران از دوره مصدق تا سرنگونی نظام شاهنشاهی توسط ارتش و ساواک شاه درجهت سیاست آمریکا سرکوب نشدند. مگر رژیم شاه و ارتش و ساواک آن تا لحظه سرنگونی تحت فرمان مستقیم آمریکا نبودند. مگر سیاست جدید آمریکا نبود که دم شاه مفلوک را گرفت و مثل موش آب کشیده به بیرون ایران پرتابش کرد و فرش قرمز زیر پای خمینی پهن کرد؟ قدرت پوشالی شاه را نه تنها ناهمسو، بلکه درحال رویارویی با آمریکا شمردن، تنها و تنها، از تلاش برای پرده پوشی همدستی با دیکتاتور آن زمان و سرساییدن بر آستان خونین جلادان این زمان نشأت می گیرد و لاغیر.
تلویزیون بی.بی.سی، در همان برنامه افتتاحیه اش در روز 25دیماه 1387، اعلام می کند که درمورد اتمی ایران با شماری از مردم ایران و پاکستان نظرسنجی کرده است. در این نظرسنجی، «94درصد مردم ایران از رسیدن به تکنولوژی هسته یی و بیش از 50 درصد از تولید بمب اتم حمایت کرده اند. مردم پاکستان نیز با اکثریت 83 درصدی خواستار دستیابی ایران به بمب اتمی شده اند».
در همین برنامه تلویزیونی «آیت الله» بی.بی.سی، فردی به نام مهدی خلجی می گوید: «برای مردم ایران مسأله برنامه هسته یی برمی گردد به هوّیت ملی شان و برای کشور اسلامی برمی گردد به هویّت اسلامی».
یکی از «ذوب شدگان ولایت» در تلویزیون بی. بی. سی، به نام صادق صبا هم این گونه دُرافشانی می کند: «این خبر خوبی برای جامعه جهانی، برای سازمان ملل و کشورهای غربی نیست که می خواهند فعالیتهای هسته یی ایران را محدودکنند».
تلویزیون بی. بی. سی، که پیشرفتهای مشعشع اتمی ایران و حمایتهای من درآوردی قاطبه مردم ایران و پاکستان از آن، این چنین آب از لب و لوچه اش روان کرده، حق دارد که چشمش را بر نقض وحشیانه حقوق بشر در ایران ببندد و با این روز پیش از افتتاحش (24دیماه 1387) اتّحادیه اروپا سنگسار سه مرد در ایران را محکوم کرد، حتی کلمه یی درباره آن نگوید.
این نکته را هم نگفته نگذارم که به نظر من، بی. بی. سی، برای نظرسنجی به پایگاههای بسیج یا جمعه بازارها می رود و گرنه در نظرسنجیهای رسمی ایادی رژیم نیز شمار سینه چاکان درگاه ولایت اینقدر زیاد نیست. نمونه می آورم:
ـ به گزارش سایت «روز نت» (سایت بقایای دوم خرداد) در روز 16 اسفند 1384 (سه سال پیش از نظرسنجی تلویزیون بی. بی. سی) گزارش داد: «یک مرکز نظرسنجی رسمی در گزارشی که برای مقامات عالی فرستاده نشان داده که شصت و نه درصد مردم پرونده هسته یی را پروژه ملی نمی شناسند... این نظرسنجی که در ماههای دی و بهمن 84 صورت گرفته 86 درصد مردم گفته اند که انرژی هسته یی ارزش جنگ را ندارد. همچنین طبق این نظرسنجی، 98درصد مردم ایران معتقد هستند پرونده هسته یی در نهایت به مواجهه نظامی ایران و آمریکا کشانده خواهد شد و در همین حدود از مردم، به سؤال "آیا درصورت حمله نظامی آمریکا، ایران به سرنوشت عراق دچار خواهدشد، پاسخ مثبت داده اند...»
ـ سایت حکومتی «عصر ایران»، 14تیر1391: سایت «شبکه خبر» در روز 12تیر1391 به یک نظرسنجی اقدام کرد با این سؤال: «آیا باید برای لغو تحریمها غنی سازی را تعلیق کرد؟» طی 28ساعت بعد از این اقدام، نزدیک به هفتاد درصد خواهان تعلیق غنی سازی و نوشیدن جام زهر شدند. به گزارش «عصر ایران»، تلویزیون رژیم برای جلوگیری از رسوایی بیشتر، بساط این نظرسنجی را برچید وطی اطلاعیه یی مدّعی شد که سایت شبکه خبر هدف حمله هکرها قرارگرفته به این علت میزان مخالفان با برنامه اتمی بالا رفته است. دست اندرکاران سایت شبکه خبر برای جلوگیری از هک و اختلال بیشتر در نظرسنجی اقدام به برداشتن اصل نظرسنجی از روی سایت کردند.
کمتر از دو هفته بعد از این نظرسنجی رسمی رژیم که به رسوایی کشیده شد، «آیت الله» بی. بی. سی، در روز 25تیرماه 1391 (15ژوییه 2012) درباب «منافع هسته یی شدن ایران برای غرب» خبرداد: «کنت والتز، استاد دانشگاه کلمبیا و یکی از سرشناس ترین کارشناسان روابط بین الملل در آمریکا، به تازگی در مقاله یی نوشت: «ایران مجهّز به بمب اتمی به ثبات خاورمیانه کمک می کند».
در جواب این حلواحلواکردنهای این «آیت الله» خوشنام باید گفت: همین ثباتی که ایران غیراتمی برای خاورمیانه به ارمغان آورده برای هفت جدّ مردم خاورمیانه کافی است. به ولی فقیه طلسم دریده «ثبات»کار بگویید: «مرا به خیر تو امّید نیست، شر مرسان».
امّا، یک نکته هم درباره عنوان مقاله بگویم و قضاوت را به خوانندگان واگذارکنم. «دکتر اکبر اعتماد، اولین رئیس سازمان انرژی اتمی در دوره شاه» و از «ذوب شدگان» در «ولایت» کنونی خامنه ای، با گشاده دستی تمام خود را مطیع و مُنقاد هر حکومتی می داند که در ایران بر سر کار باشد. می گوید: «برای من، ایران به عنوان کشورم، مطرح است... تفاوتی برایم ندارد که چه کسی بر آن حکومت کند». به بیان دیگر، اگر چنگیز مغول و تیمور گورکانی و شاه اسماعیل صفوی و شاه و خمینی و خامنه ای بر ایران حکومت کنند و دمار از روزگار و تسمه از گُرده مردم ستمدیده ایران بکشند و میلیون میلیون درد و رنج و بی خانمانی و تیره روزی را بر سر مردم ستمدیده ایران آوار کنند و خاک ایران زمین را به توبره بریزند و ایران را سراسر ویران کنند، بر »ساحت کبریا»ی ایشان گردی نمی نشیند و همچنان «با گرگ دنبه می خورد و با چوپان می گرید». با همین دیدگاه هم بود که با کمال «افتخار و سرافرازی»، مدیحه سُرای سیاستهای اتمی شاه و شیخ شدند. برای ایشان «ایران» مهم است و «عزیزم گفتن و جانم شنفتن» در در و درگاه ارباب تاجدار یا عمّامه دار. باکی نیست اگر سراسر ایران «ویران» و «کُنام پلنگان و شیران شود». از این رو، عنوان «"اعتماد" دو جانبه"» را انتخاب کردم. شاید بهتر بود به کلام فردوسی بزرگ می گفتم: «نشان از دو سو دارد این نیک پی ـ ز افراسیاب و ز کاووس کی». افراسیاب، بزرگترین دشمن ایران و ایرانی در دوره کیانیان و کیکاووس، شاه کیانی که دانسته و از روی کین، پسرش سیاوش، دلیرترین و پاکبازترین سیمای جاودانه ایران را به کام مرگ فرستاد.