اسناد منگوله دار ولی فقیه
شکست خط ولی فقیه (بانکدار مرکزی تروریسم) در تمامی جنبه های تاکتیکی و استراتژیکی موجب شده تا هم برگرداندن تعادل از دست رفته درون نظام و کنترل بحرانهای روزافزون و رو به گسترش داخلی در جنگ با مقاومت سازمانیافته ملت ایران و خیزشهای عمومی ناشی از بحرانهای اقتصادی و اجتماعی، هم اتمی و هم اقدامات (تا کنون) نیمه مخفی و حاشاشده تروریستی کل نظام از طریق بازوی نظامی حکومت آخوندی، اینک، کم کم، به طناب داری برای رژیم تبدیل گردد. اگر چه با غلط کردم گوییها یا فرار به جلو معمول آخوندی می توانند چند روزی سر ایادی روحیه باخته خود را شیره بمالند امّا همان نیز، یک پشتک وارو زدنی است که مقام عظما را با شتابی بی ترمز و دنده به سوی سرنگونی سوق می هد و یک قلم، عطای مدیریت جهان مورد ادّعایش را به لقای انزوا و رسوایی بخشیده است.
در سندی که گزیده یی از آن در زیر آمده، خامنه ای، صاحب بانک مرکزی تروریسم بین المللی، از زبان دست نشانده خود در رأس حزب الله، همین اعتراف را کرده بود، امّا، شرایط در یک سال گذشته آن قدر علیه نظامش چرخیده و بحرانهای داخلی و خارجی چنان در صفی طولانی و ترافیکی سنگین آن را محاصره نموده که گویا سند شماره یک برای ممانعت از پیشرفتگی طلسم شکستگی ولی فقیه افاقه نکرده و پس از کمتر از یک سال با مهر و منگوله فرمانده سپاه تروریستی اش آن را به سندی محکمه پسند (و مماشاتگر سوز) نیز تبدیل نموده است. سند یک و دو را در زیر می خوانید.
متن سند شماره یک
سایت حکومتی «بولتن»، 19 بهمن ۱۳۹۰ (8 فوریه ۲۰۱۲)، به نقل از خبرگزاری رویترز نوشت: سید حسن نصرالله، دبیر کل جنبش حزب الله لبنان، روز سه شنبه [امروز] برای نخستین بار اذعان کرد جنبش تحت رهبر وی، مورد حمایت مالی و تجهیزاتی ایران قرار دارد. امّا، دریافت دستورالعمل از جمهوری اسلامی را تکذیب کرد. نصرالله افزود: «جنبش حزب الله در گذشته تنها حمایت سیاسی و معنوی ایران را از این جنبش تأیید کرده بود زیرا نمی خواست برای برادران ما در ایران مشکلی به وجود آید. امّا، اکنون تغییر سیاست داده زیرا رهبری ایران به طور علنی حمایت جمهوری اسلامی را از این جنبش اعلام کرده است».
وی تصریح کرد: «ما از سال 1982 تا کنون، به اشکال مختلف، از ایران حمایت معنوی، سیاسی و تجهیزاتی دریافت کرده ایم». امّا، «ما در گذشته تنها نیمی از واقعیت را بیان می کردیم و درمورد نیم دیگرش ساکت بودیم. وقتی از ما درمورد حمایت مالی، نظامی و تجهیزاتی ایران از حزب الله سؤال می شد، سکوت اختیار می کردیم».
وی در ادامه سخنانش تأکیدکرد: «ایران از زمان تأسیس جنبش حزب الله در سی سال پیش تا کنون به این جنبش دستور نداده است و اگر اسرائیل به تأسیسات هسته یی ایران حمله کند، مقامات ایران هیچ درخواستی از حزب الله نخواهند کرد. امّا، اگر چنین اتّفاقی بیفتد و ایران هدف حمله اسرائیل قرار بگیرد، رهبری حزب الله می نشیند فکر می کند و تصمیم می گیرد که چه کاری انجام دهد».
به نظر می آید که علاوه بر دلائل متعدد داخلی و بین المللی، خامنه ای، پیشاپیش، برای سم زدایی و غربال کردن بازوی تروریستی اش و جلوگیری از ورود هر گونه شکاف ناشی از جنگ گرگهای درونی اهل بیت عظما (به خصوص در آستانه نمایش انتخابات ریاست جمهوری آخوندی و به قول خودشان، فعال شدن فتنه جدید)، با این وسیله هم سپاه را از ریزش و تشدّد بیشتر در سرکوب داخلی و جنگ طلبی بیرونی حفظ کند و هم خط و معیار رئیس جمهور بعدی را از قبل تعیین تکلیف کرده باشد تا هرکس که با او در درون نظام مخالف سیاست رژیم در قبال سوریه و لبنان و... است، حتی فکر کاندیداشدن را هم به ذهن خود راه ندهد. در واقع او با ایجاد فضای تنش و بالابردن هزینه، قصد دارد جرّاحی و حذف دور بعدی را در یک فضای جنگ افروزانه و انتخاب بین جنگ و تروریسم یا خودکشی ترسیم کند.
متن سند شماره دو
اطلاعیه دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران ـ 28شهریور۱۳۹(۱۸سپتامبر۲۰۱۲)
«اعزام پاسدار همدانی، فرمانده سپاه استان تهران، به دستور خامنه ای برای سرکوب مردم سوریه»
«اعتراف وقیحانه سرکرده سپاه پاسداران مبنی بر حضور نیروی قدس در لبنان و سوریه، از طرحهای شوم رژیم آخوندی برای تشدید کشتار مردم سوریه و گسترش مداخله و بحران سازی و جنگ افروزی در منطقه خبر میدهد و یک اقدام عاجل بینالمللی را هر چه ضروری تر میکند.
سرلشکر پاسدار محمدعلی جعفری، فرمانده جنایتکار سپاه پاسداران، روز ۲۶شهریور در یک اعتراف بی سابقه گفت: "از زمانی که نیروی قدس تشکیل شد در کشورهای لبنان و سوریه تعدادی از نیروی قدس سپاه حضور داشتند" اما "در مقایسه با میزان حمایت و حضور نظامی کشورهای عربی از گروههای معارض سوریه، ما اقدامی در آنجا انجام ندادیم. ما تنها کمک فکری و مستشاری و انتقال تجربه را دنبال کردهایم... از افتخارات جمهوری اسلامی ایران است که برای دفاع از سوریه، که در حلقه مقاومت است، انتقال تجربیات خود و هرگونه کمک فکری را به سوریه داشته باشد".
این پاسدار جنایتکار به شرکت فعال حزب الله در سرکوب مردم سوریه اشاره کرد و گفت "نیروهای مقاومت و حزبالله لبنان مستقل هستند... از گذشته نیروهای سوریه برای کمک به لبنان حضور داشتند و طبیعی است که اگر سوریه نیز به کمک نیاز داشته باشد مردم لبنان به آن کمک خواهند کرد".
اظهارات این پاسدار جنایتکار در مورد حضور پاسداران در لبنان با اعتراض شدید رئیس جمهور این کشور مواجه شد و روشن گردید حضور پاسداران در لبنان بدون توافق دولت رسمی این کشور و در عمل به معنای اشغال بخشی از خاک این کشور است.
در اواخر سال۹۰، خامنه ای پاسدار سرتیپ حسین همدانی، فرمانده سپاه استان تهران، را به عنوان یکی از فرماندهان عملیاتی سوریه منصوب کرد و پس از آن یکانهای مختلف نیروی زمینی سپاه به سوریه اعزام شدند تا تحت فرماندهی او به سرکوب مردم این کشور بپردازند. وی که در همکاری نزدیک با پاسدار سلیمانی، فرمانده نیروی قدس، است هر ۲۰روز یکبار برای هماهنگی به تهران میرود و مجدداً به دمشق باز میگردد. او در پست فرمانده سپاه تهران در سرکوب سَبُعانه قیام مردم تهران در سال ۸۸ نقش بسیار فعالی داشت.
مقاومت ایران تا کنون بارها ابعاد گسترده مداخلات تجاوزکارانه فاشیسم دینی حاکم بر ایران و سپاه پاسداران و نیروی قدس در لبنان و سوریه را فاش کرده و اسامی تیپها و واحدها و فرماندهان اعزامی پاسداران به سوریه، روشها و مسیرهای اعزام نیرو ازجمله از طریق شهرهای مختلف عراق مانند نجف و همچنین از بیروت به سوریه را پیش از این افشا کرده است».
مهیار برومند
18/09/2012