نعش تعزیه!؟

نعش تعزیه!؟

بعد از 21سپتامبر ۲۰۱۲ که خانم هیلاری رادام کلینتون وزیر خارجه آمریکا به کنگره و سنای این کشور تصمیم خود مبنی بر حذف نام مجاهدین از لیست "حسن نیت به آخوندها" موسوم به لیست تروریستی را اعلام نمود تا به امروز ما شاهد یک واکنش هیستریک، وحشت آلود، آشفته، کور، متناقض، بی پایه و اساس حقوقی، ضد قانونی و ضد انسانی (همراه با بازنشخوار اباطیل گذشته و تکرار اتهاماتی که اتفاقا در دادگاههای گوناگون اروپا وآمریکا رد شد و بی ربط تشخیص داده شد) علیه این تصمیم گیری هستیم. ابتدا نیز از درون رژیم شروع شد. خبر گزاری حکومتی مهر۱۳۹۱/۰۷/۰۱:"....آمریکا مجاهدین را از لیست گروه های تروریستی خارج می کند.." از هشدار و تهدید گرفته تا تطمیع و باج دهی، از عقب نشینی های مفتضحانه پاسدار احمدی نژاد در سفرش به نیویورک تا بگیر و ببندهای افسارگسیخته در داخل و عربده کشیهای جنگ طلبانه و تروریستی پاسداران ولایت مطلقه فقیه و...این داستان همچنان ادامه دارد.

روزی نیست که رسانه های آخوندی به این موضوع نپردازند و درون مایه فاشیستی خود را برملا تر نکنند. اما بخت برگشته ولی فقیه شکست خورده صرفا در داخل بسته نمی شود، امداد رسانی هم لازم است. زیرا خروج مجاهدین از لیست مذکور برای خامنه ای نه یک شکست تاکتیکی بلکه مطلقا استراتژیک بوده است، که  اثرات کوتاه مدت و دراز مدت در بقای رژیم دارد. در نتیجه ابتدا با ناامیدی تمام سعی نمود که در وقت اضافی هم که شده با هر باج و خراج متصور و ممکن در وقوع این شکست وقفه ایجاد نماید تا مهار اوضاع از دستش خارج نگردد و فرصت جمع وجور کردن راههای مقابله با تبعات بعد از این واقعه را "تدبیر" کند... لاکن هنوز تا این لحظه نتوانسته پاتکی در خور این خطر که دیگر "بالفعل" شده تدوین کند( او فقط در این حد توان داشته که در واکنش به این ضربه همان نقشه مسیر "مرگ = سرنگونی بدست ارتش آزادی" را دوباره تکرار کند.  رادیو رژیم آخوندی ۱۲ مهر ۱۳۹۱، صحبت دجالانه خامنه ای را اینطور اعلام کرد که: ”.. هدف اصلی از افزایش فشارها به ملت ایران را، وادار کردن ملت به تسلیم دانستند و افزودند: ملت ایران هیچگاه تسلیم فشارها نشده و نخواهد شد و علت عصبانیت دشمن نیز، همین موضوع است“

بخصوص که تشتت و جنگ گرگها و شقه درونی رژیم بعد از این شکست و تثبیت طلسم شکستگی مقام عظما  خود را در به غلیان در آمدن شرایط عینی درون جامعه و خیزش و اعتراضات مردمی برای سرنگونی کل نظام در کسوت بحران و فساد اقتصادی و...  بارزتر میدهد و خواهد داد.
اما بر خلاف میل خامنه ای، تصمیم اعلام شده دولت آمریکا طبق موعد مقرر روز 28 سپتامبر 2012، رسمیت قانونی و علنی یافت و دیگر بازگشت پذیر هم نبود.

نعش تعزیه!؟ - قسمت در حال اجرا

اصل داستان:  شاه سلطان ولایت مرگت فرا رسیده 
 نویسنده وسناریست: قلم سبز ولایت
کارگردان : آخوند مصلحی
دستیار کارگردان: تواب سازان
تهیه کننده و فیلمبردار: مماشاتگران آبرو باخته
 موزیک متن : گروه تسلیم
دکور صحنه : سبز بی هزینه
صدا بردار: شیپورچی جنگ
تولید وپخش: استودیو سانسور 
بازیگران: یاران شیطان
رده بندی : مستند وتاریخی
شماره وزمان ثبت: شماره ۸۰۵۰
ثبت فدرال روزنامه رسمی ایالات متحده - چهارم اکتبر ۲۰۱۲

مقدمه بالا نه با هدف طنز پردازی نمایش آخوندی، که برای پی بردن به تعزیه ای است که الان قریب به دو هفته است روی اکران رسانه های آخوندی در داخل و مماشاتگران شکست خورده در خارج می باشد. بالاخره هر اثر وکاری یک شناسنامه دارد که هر مخاطبی قبل از آنکه آنرا ببیند، بشنود و بخواند، به آن مراجعه میکند تا بداند که موضوع چیست و چه واقعه ای را دنبال می کند.

واما ادامه بحث.......
ضربه وارد شد و حالا خامنه ای مانده و تبعات زلزله سیاسی و آثار مهلک آن!؟
بزرگترین نقطه ضعف رژیم و شخص خامنه ای در مدیریت بحران است. نگاه کنید به کارنامه مدیریت بحرانهای فراگیر رژیم طی این سالیان از روز اول تا کنون، از اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و ... بگیرید تا ادعای "مدیریت جهان"! پس می توان براحتی دریافت که این کُمای سیاسی که بعد از این ضربه مهلک به تمامی سرمایه گذاریهای آخوندی و زدوبندهای ارتجاعی و استعماری برای ایجاد راهبند و سد ومانع و سرکوب مجاهدین بعنوان ... آنتی تز و بزرگترین و سازمانیافته ترین دشمن برانداز کل نظام، بر تمامی ارکان و عمود خیمه رژیم آخوندی حاکم شده نشان از ضعف کامل ولی فقیه در برابر این شکست دارد. در یک کلام از ماه به چاه و از چاه بدام افتاده است و قفل شده... از ورودش به این موضوع هم می توان فهمید ... نگاه کنید که تعزیه سوز وگداز از خروج نام مجاهدین از لیست را با تمام هزینه های سیاسی ، مالی و..  چگونه به یک شوی غلط کردم گوئی لابی ها وپاسداران سیاسی و... خود در خارجه تبدیل کرده است.

تا این لحظه اصلی ترین پاتک (که قاعدتا باید مهمترین و قوی ترین وسازمانیافته ترین...باشد) خامنه ای به این ضربه به صحنه آوردن تعدادی افراد لو رفته و کارتهای سوخته نظیر شاگرد جلاد اوین شاهسوندی، کشتگر بی سواد، امیر احمدی دلال، آن مستأجر بارگاه ولایت، نوری زاده ( بجیب زننده پولهای طیب و طاهر وزارت اطلاعات) آنهم درحجره آیت الله بی بی سی و رادیوی "فردا ستیز" و...  دیگر رسانه های معلوم الحال مماشاتگر است.

البته امیدواریم و در یک هماهنگی و توافق جهانی  تلاش می کنیم که رژیم آخوندی هر گز فرصت نیابد که  بیش از این بر اساس ماهیت و نیات شوم تروریستی و ضد بشری خود دست به هیچ کاری بزند و به خواسته اش برسد.  واقعیتی که شاید کمتر به آن پرداخته شده اینست که بخش اصلی کارزار سی و اندی ساله مقاومت ایران هم در واقع خصلت بازدارندگی فاشیسم آخوندی از اجرای برنامه ها و...جنگ افروزانه و ضد انسانی اش  داشته و دارد که در یک قلم تأخیر و وقفه انداختن در دستیابی به سلاح اتمی و یا بلعیدن کامل عراق، فلسطین، و ... صدور تروریسم و بنیادگرائی به کل منطقه و جهان می باشند.

اما در کلام پایانی بد نیست اشاره کنیم که افراد نامبرده که از موضعی بسیار ضعیف، هراسان و دستپاچه و با تناقض گوئی های مفرط مجبورند که همان دروغها و افتراعات آخوندی ساخته و تاریخ در رفته وزارت اطلاعات خامنه ای را باز نشخوار کرده و غیض و کین ملایان علیه این تصمیم حقوقی و مشروع را بباد ناسزا بگیرند همگی پس از تناول بی تنازل اراجیف خمینی دجال در پایان برای خود رل "نعش تعزیه" بیش قائل نیستند و با آبروریزی مفرط مجاهدین را به تسلیم در برابر آخوندها دعوت می کنند و در خیال باطل خویش همه را به کیش خود پندارند.. بگذریم که اینها که تا دیروز مجاهدین را متهم به تن ندادن به "قانون وحاکمیت دولت مالکی" می نمودند وقتی به حکم قانونی دادگاه و تن دادن وزارت خارجه آمریکا به آن در مورد حذف نام مجاهدین می رسند افسار پاره کرده و قولنج ولایت مداری ضد آمریکائی شان چنان عود می کند که اگر کسی آنها را نشناسد فکر میکند با خود جلادان اوین و عربده کش های بسیج و لباس شخصیهای بیت عظما روبرو است.

بعد از خروج مقاومت ایران از لیست آخوندی خواسته، محکی بدست آمده است، نه بخاطر مجاهدین ( که خاک خاوران را طوطیای چشم خود می کنند و افسار شتر حاکمیت و حضور در هرم  قدرت دولتی را سالهاست که رها کرده اند) بلکه بخاطر تضمین آزادی و حاکمیت ملی در آینده ایران بدون دیکتاتوری. هر مدعی با هر پیشینه و سابقه و... می تواند بار دیگر انتخاب کند که در کدام جبهه است، در کنار مردم و در میدان نبرد آزادیبخش و سرنگونی استبداد تروریستی مذهبی آخوندی و یا در جبهه ولایت فقیه!؟

اما حسن ختام را به توضیح "نعش تعزیه" به روایت ”امثال و حکم“ زنده یاد شادروان دهخدا اختصاص می دهیم.

گویند مردی مانده وگرسنه به دهی رسید و چون مردمان دیه از طعام او مضایقت داشتند دعوی کرد که تعزیه خوان است دهقانان ویرا طعام بردند و بنواختند چون سیر بخورد پرسیدند در تعزیه نوحه خوانی یا مخالف خوانی کنی؟ گفت هیچیک، کار من در تعزیه نعش شدن است.

ح. مهاجرانی
۱۶/ مهر/۱۳۹۱