حسین پویا: رضا پهلوی در برنامه تپق

مجری- آقای پهلوی به برنامه تپق خوش آمدید. اجازه میدید که شما را رضا شاه دوم خطاب کنم؟
رضا پهلوی –  اصلا این پرسیدن ندارد. این تصمیمی است که خیلی وقته که گرفته شده. بنده سی سال است که شاه هستم. اما نه. صبر کنید. این تیکه رو حذف کنید. از اول میگم. اهه اهه اهه... (سینه را صاف می کند) ببینید خوب البته اگر مردم ایران بنده را انتخاب کنند این حرف دیگری است. اما بنده با اینکه طبق قانون اساسی قسم خوردم  که شاه باشم ولی خوب بازم مردم باید بخوان.
مجری – یعنی اگر مردم بخوان شما شاه میشید؟
ر. پ. – خوب بله. حرف مردم رو که نمیشه قبول نکرد. من بطور موروثی شاه هستم و اگه مردم بخوان شاهنشاه میشم. روی مردم رو که نمیشه زمین انداخت.
مجری –  مردم از چه طریقی باید حرف خودشون رو بزنن؟
ر.پ. – خوب معلومه. از طریق انتخابات. بعد از سرنگونی این رژیم، انتخاباتی برگزار میشه و مردم رای میدن که چه نوع حکومتی میخوان. خوب طبعا اگر حکومت سلطنتی بخواهند اونوقت بنده شاه میشم.
مجری – حالا اگه مردم حکومت سلطنتی نخواهند و خواهان جمهوری باشند چی؟
ر.پ. – بنده از طریق عواملی که در سپاه پاسداران دارم و همچنین با استفاده از فیس بوک فهمیده ام که بیش از نود در صد مردم حکومت سلطنتی میخوان.
مجری – خوب حالا اگر مردم حکومت سلطنتی خواستند و شما را نخواستند چی؟
ر.پ. – ببینید من الان پنجاه و خورده ای سن دارم. حالا بگیم شصت سال. از این شصت سال پنجاه سالشو مبارزه کردم. تازه اون دهسال رو هم یه مدتش که بچه بودم و بقیه ش رو هم مجبور بودم درس بخونم وگرنه اون ده سال رو هم صرف مبارزه میکردم. خوب مردم چه کسی رو برای سلطنت مناسب تر از من میتونن پیدا کنن؟ حتما که نباید آدم بهرام گور باشه و تاج سلطنت را از بین دوتا شیر برداره. چه فرقی میکند که تاج بین دوتا شیر باشه یا  همین نزدیکیا توی وزارت خارجه.
مجری – با اینحال اگه اعلام بشه که هرکس آزاده کاندیدای شاه شدن بشه و هرکس میخواد شاه بشه بیاد در انتخابات شرکت کنه اونوقت شاید خود بنده هم  یا حتی آقای کدیور یا امیراحمدی و یا خاتمی هم کاندید میشیم.
ر.پ. – مگه شهر هرته که هرکی از مامانش قهر کرد بخواد شاه بشه. سلطنت یک موهبت الاهیه و یه جورایی از.  ... نه این تیکه رو هم حذف کنید چون ممکنه بعضی ها خاطرات پدرم براشون تداعی بشه..... سوال چی بود؟
مجری – اینکه آیا هرکسی اجازه خواهد داشت که کاندیدای سلطنت بشه؟
ر.پ. – نه آقا الکیه مگه. شاه باید خون شاهی در رگش باشه. باید از خانواده سلطنتی باشه و قوم و خویشهاش همه شاهزاده باشند و مامانش هم شهبانو باشه. تازه از خانواده قاجار هم قبول نیست چونکه اونا طبق مصوبه مجلس سلطنت رو به ما واگذار کردند. البته اگر از خانواده نادر شاه و یا صفویه کسی باشه خوب اونوقت نگاه می کنیم به اینکه چندسال مبارزه کرده.
مجری- پس رای مردم چی میشه؟
ر.پ. – چه رایی؟
مجری – انتخاب شاه دیگه.
ر.پ. – حالا شما چرا بند کردی به شاه. خوب غیر از من که شاهی نیست. من سی ساله شاهم. دوتا شاه که نمیشه.
مجری – در مورد این شورای ملی که تازه تاسیس شده و ظاهرا شما کاندیدای رهبریش هستید توضیح بدید لطفا. آیا خواستار سرنگونی هستید یا اصلاح رژیم فعلی رو در نظر دارید؟
ر. پ. – خوب ما در واقع دنبال سرنگونی هستیم. اگرچه که برخی از اصلاح طلبان و مقامات سپاه پاسداران هم با بنده هستند که خوب باید رعایت حال اونها هم بشه.
مجری – ولی با حضور این افراد بالاخره شما میخواهید رژیم رو سرنگون کنید و یا اصلاح کنید.
ر. پ. – خوب باید دید مردم چی میخوان. اگه مردم بخوان بنده سرنگون می کنم اگر هم دوست نداشته باشن و اصلاح بخوان که بنده رژیم رو اصلاح می کنم.
مجری – آیا برای سرنگونی طرحی هم دارید؟
ر. پ. – معلومه که داریم. ولی انتظار نداشته باشید که ما طرحمون رو لو بدیم. اونوقت اول از همه همین جمهوری خواهان میرن با استفاده از طرح ما رژیم را سرنگون می کنند و ما توی هوا میمونیم.
مجری – تکلیف کشورهای خارجی چی میشه؟ آیا اونا از شما حمایت می کنن؟
ر.پ. – ببینید من خودم با اکثر رهبران جهان ملاقات کرده ام. از همه شون هم کادو گرفتم. البته بعضی هاشون مرده اند اما توی زنده ها هم خیلیاشون بنده را بخوبی میشناسند. یادمه کارتر برام یه سه چرخه آورد. ملک حسین برام یه ماشین کوکی آورد. حتی مرحوم برژنف برام یه تانک کوچولو آورد که تیراندازی هم میکرد. البته گلوله هاش پلاستیکی بود. مرحوم سادات برام یه بچه شتر آورد که یونجه هم میخورد. خوب اینا بیانگر اینه که همه ی کشورهای غربی از من حمایت می کنند.
مجری- ولی بیشتر سیاستمداران اروپایی و امریکایی از مجاهدین حمایت می کنن و همین اخیرا اسمشون رو از لیست تروریستی امریکا در آوردن. تازه این مسئله علیرغم نامه ای بود که سی و هفت نفر از نخبگان اپوزیسیون در آن نامه از دولت امریکا خواستن که اسم اونا را در نیاره.
ر.پ. – ببینید اگه من می گفتم که اسمشون رو درنیارن مسلم بدونید که در نمی آوردن. من دلم نیومد بگم در نیارن. تازه اینا یک اشکال اساسی دارن و اون عدم شفافیته. بنده پنجاه ساله مبارزه می کنم و همه چیزم شفافه. پول و سرمایه پدرم به من ربطی نداره. دست مادرم بوده و ایشون حسابشو دارن. ولی این دلیل نمیشه که مردم ایران مجاهدین رو به عنوان شاه انتخاب کنن.
مجری – اونا اصلا سلطنت طلب نیستن. اونا سالها با پدر شما که شاه بود مبارزه کردن
ر. پ. – خوب همین کارا رو کردن که پدرم اونا رو کرد توی زندان. تازه از رو نرفتن و با آقای خمینی هم مبارزه کردن.
مجری –اونها خواهان نظام جمهوری هستن چون میگن که در ایران هر شاهی اولش دموکراته اما بعداز چند سال میشه دیکتاتور.
ر. پ. – ببینید من با نظام جمهوری مخالفم چون اولا مردم جمهوری نمیخوان و ثانیا این چه کاریه که چهار سال به چهار سال یک خرجی گردن دولت و مردم بیفته که یک انتخابات راه بندازن. همین امریکا را ملاحظه کنید که چه خرجی می کنن برا انتخابات. پول مردم باید صرف آبادانی کشور بشه. بنده ایده های زیادی برای ساختن کشور دارم. میخوام ایران را برگردانم به دوران طلایی پدرم. ما باید هرچه زودتر به دروازه های تمدن بزرگ برسیم. بنابراین پول و سرمایه کشور را نباید به هدر داد.
مجری – ولی شاید مجلس و دولت یه برنامه اقتصادی دیگری داشته باشن و نخوان به دروازه های جایی برسن. شاه که نمیتونه در کار حکومت دخالت بکند.
ر.پ. – ببینید اینا همه ش بستگی به نظر مردم داره. باید از مردم سوال کرد.
مجری- برگردیم به موضوع مجاهدین.
 ر.پ. - اگر رهبران مجاهدین بیان و اعلام کنند که از من حمایت می کنند اونوقت فرق می کنه. اونوقت می توانند بیان جزو شورای ملی.  تازه امریکا با در آوردن اسم مجاهدین از لیست به مبارزات مردم ایران هم لطمه زد. من از اولش هم مخالف درآمدن اسم اینها از لیست بودم. اصلا به امریکا چه مربوطه که اسم اینا را در بیاره. امریکا باید در کار ایران دخالت نکنه. ما خودمون میدونیم چطور باید ایران را اداره کرد. اینا باید از کارهای گذشته شون دست بردارن. اگه قرار باشه فردا بنده شاه باشم و اینا بخوان موش بدوانند که نمیشه. شاه یک وظایفی داره. شاید هم اونها رو به عنوان خرابکار  و مارکسیست اسلامی تحویل دادگاه نظامی بدم.
مجری – مگه شاه قراره چنین اختیار و قدرتی داشته باشه؟
ر.پ. – پس بفرمائید شاه یک تیکه چوب خشکه دیگه. گفتیم اختیارات نداشته باشه ولی نه دیگه اینقدر بی اختیار. ایران که سوئد و انگلیس نیست.
مجری – حالا این رژیم رو چگونه میخواهید سرنگون کنید؟
ر.پ. – واله نقشه که زیاده. ولی خوب مردم باید خودشون بیان جلو. یعنی در واقع بنده به عنوان شاه هیچ دخالتی نمی کنم. دموکراسی یعنی کار مردم به دست مردم. این نمیشه که همه بار مبارزه بر گردن شاه باشه. مردم باید حرف بنده را قبول کنن و بیان وسط. اگه الان نیان پس کی میخوان بیان؟ الان تهران ده دوازده میلیون جمعیت داره. خوب اگه پنج میلیونش به مدت یکماه هر روز بیان توی خیابان خوب اونوقت ممکنه رژیم سرنگون بشه. بنابراین توجه می کنید که مردم باید بیان توی صحنه. البته ما راه حل های دیگری هم برای سرنگون کردن داریم که فعلا داره بررسی میشه.
مجری – اعلیحضرت از حضورتون در این برنامه متشکریم.

حسین پویا
13 اکتبر 2012