در نظام آخوندی، خشم طبیعت هم دیگر طبیعی نیست

در حکومت آخوندی، هیچ چیز طبیعی نیست، هیچ اتفاقی وحادثه ای عادی نیست، حتی طبیعت هم با تمام زیبایش وسازگاریش دیگر زیر بار ظلم رژیم آخوندی نمی رود...داستان چیست؟

خیلی ساده، طبیعت طی میلیاردها سال، هیچگاه از هم زیستی با انسان دریغ نکرده، با تمام کش وقوسها و...  در نهایت تسلیم اراده وخواست به حق انسان بوده و زمینه ساز پیشرفت، تعالی وآبادانی و امنیت بنی نوع بشر برای ادامه حیات تکاملی بوده است. اما گویی کاسه صبر ومتانت وتحمل طبیعت در حاکمیت آخوندی نیز همچون ملت ایران لبریز شده است..آنچه که سهم هر نظام برای پاسخگویی به الزامات زیست محیطی وبرگشت توان ویاری به طبیعت است در رژیم آخوندی بدلیل دزدیها وچپاول هست ونیست (از آدمهایش گرفته تا خود طبیعت) چنان از حد گذشته که خشم طبیعت هم دیگر طبیعی نیست.   
به یک نمونه اعتراف کارگزاران دشمن حرث ونسل بشر از جنایتی  که رژیم آخوندی در حق مردم وطبیعت در ایران می کند توجه نمائید.

خسارت 30میلیارد تومانی سیل؛ نتیجه بی‎تدبیری در اجرای طرح آبخیزداری

حوزه آبخیز بهشهر تنها با اعتباری معادل 5/1 میلیارد تومان تکمیل می شد اما استانداری مازندران با تأمین نکردن این اعتبار خسارتی 30 میلیارد تومانی به بار آورد.

به گزارش خبر گزاری حکومتی  مهر ۱۳۹۱/۰۷/۲۶:  باران شدید یا برف در یک منطقه جغرافیایی خاص که باعث تغییر بستر رودخانه ها و تخریب سدها و آب بندها می شود منجر به رخداد سیل می شود. ایران به لحاظ برخورداری از موقعیت کوهپایه ای و آب و هوای خشک و نیمه خشک، اگرچه در مقایسه با دیگر کشورها مقدار بارش کمتری دارد و طی سالهای نرمال، میزان بارشش حدود 250 میلی متر است اما در برخی نقاط کشور بارشها با شدت و دبی سریع بوده است که با در نظر گرفتن خشکی طبیعت، پس از یک بارش بلافاصله روان آب ها ایجاد شده و در صورت شدت بارش باعث می شود سیلاب پدید آمده و خسارات هنگفتی به منابع کشاورزی و اموال و حتی جان مردم برسد.

همچنین در مناطقی از کشور ممکن است درصد بالایی از بارندگی سالیانه در یک شبانه روز رخ دهد. همین عامل به همراه شیب های تند کوهستانی البرز و زاگرس – که شهر های ما را در دامنه خود جای داده اند  باعث شده است که بروز سیل یکی از نگرانیهای  اصلی – تقریبا در تمام فصول سال – باشد.

میزان خسارت ناشی ازگل و لای در سیل های ایران بسیار بالا ست

این در حالی است که سیل در ایران به دلایل ویژگی های زمین شناسی و تخریبهای زیست محیطی با گل و لای زیادی همراه است به این علت، اغلب سیل ها در ایران، خسارات زیادی وارد می کنند.

طبق گزارشهای طرح ملی آمادگی و کنترل سوانح طبیعی کشور ایران در 25 سال گذشته با 967 سیل روبرو بوده که ازاین میان 117 سیل بسیار مهم و یا خسارات و تلفات فراوان همراه بوده است. طی این سالها به طور متوسط با 39 سیل در سال، 916 میلیارد و 200 میلیون تومان به کشور خسارت وارد شده است که متوسط خسارت سالانه 36 میلیارد و 600 میلیون تومان بوده است.

اما متأسفانه هنوز هم موضوع سیل و مدیریت و کاهش خسارات آن در کشور مورد توجه جدی قرار نگرفته و فقط زمانی که سیلاب مخربی جاری می‌شود و فاجعه‌ای بوجود می‌آید، توجه مسئولین و متخصصین به آن جلب می شود.

آبخیزداری راهکاربسیار مؤثر در پیشگیری و کاهش خسارات سیل


اگر چه بررسی طرح های مهار سیلاب که به صورت محدود و پراکنده در سطح کشور مطالعه و اجرا شده‌اند، نشان می‌دهد یک راه حل مشخص و مطمئن برای تمام مناطق سیل گیر وجود ندارد اما بدیهی است پدیده سیل علی رغم همه ی پیچیدگی هایش قابل بررسی و مطالعه بوده و می‌توان در جهت مهار وکاهش خسارات آن و حتی بهره‌برداری اقتصادی از سیل راه‌حل‌های مناسبی جستجو کرد.

یکی از راهکارهای بسیار مؤثر در پیشگیری و کاهش خسارات سیل انجام پروژه ها و عملیات آبخیزداری است.

آبخیزداری به معنای اجرای عملیات بیولوژیک و مکانیکی به منظور تقویت پوشش گیاهی ، حفاظت خاک و افزایش نفوذپذیری و در نتیجه کاهش پتانسیل سیل خیزی منطقه است.


اجرای طرح های آبخیز داری شهری توسط سازمان جنگل ها

سال 1389 رئیس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری وقت با بیان اینکه شهرها در معرض وقوع سیل، تعرض و تغییر هستند، وعده داده بود: سازمان جنگلها طرح آبخیزداری شهری را به زودی اجرایی می‌کند.

وی با بیان اینکه شهرها معمولا دستخوش تغییرات و تعرضات مختلف قرار می‌گیرد و در حال حاضر 60 شهر از 255 شهر کشور در معرض سیل هستند گفته بود: که برای جلوگیری از این قبیل مسائل طبق برنامه باید آبخیزداری شهری در کل شهرها توسط این سازمان اجرایی شود.

اما معاون آبخیزداری سازمان جنگلها و مراتع به خبرنگار مهر می گوید: طرح آبخیز داری شهری ازسال 1375 در بسیاری از شهرها اجرا شده و به عنوان مثال در حال حاضر 80 درصد حوزه آبخیز شمال تهران تکمیل شده است.

سازمان جنگها در صورت تأمین اعتبار ظرف 3 سال طر حهای آبخیز داری شمال کشور را اجرا می کند

به گفته پرویز گرشاسبی، سازمان جنگلها ظرفیت اجرای طرح های آبخیزداری در شمال کشور را نیز در صورت تأمین اعتبار ظرف مدت 3 سال دارد اما به نظر می رسد استانداری های شمال کشور با وجود خسارت های مالی فراوانی که به دلیل اجرا نشدن این طرح ها به بار می آید حاضر به تأمین این اعتبارات نیستند. اعتبار 5/1 میلیارد تومانی برای اجرای طرح آبخیزداری حوزه بهشهر تأمین نشد  

او اضافه می کند: مطالعات حوزه آبریز 36 هزار هکتاری شهرستان بهشهر به طور کامل انجام شده و پیشنهاد اجرای آین طرح به فرمانداری بهشهر داده شده که نیازمند اعتباری حدود 5/1 میلیارد تومان است که متأسفانه تا کنون این اعتبار تأمین نشده و در سال جاری تنها 50 میلیون تومان از آن محقق شد.

گرشاسبی در ادامه می گوید: اعتبار طرح های آبخیز داری باید از محل اعتبارات استانی تأمین شود که استانداریها به آن توجه نمی کنند. او به خسارت ناشی از بروز سیل در این استانها که صدها برابر این اعتبارات است اشاره می کند: اما مسئولان همچنان از این تجارب درس نمی گیرند و در تأمین اعتبارات کوتاهی می کنند.

به گفته گرشاسبی، در حال حاضر حوزه آبخیز نکا که یکی دیگر از حوزه های سیل خیز کشور است با استفاده از تجارب کشور های پیشرفته یعنی سازه های مشبک که سر شاخه های درختان را جمع آوری می کند تکمیل شده است.

معاون آبخیزداری سازمان جنگل ها اجرا نشدن طرحهای آبخیز داری، تجاوز به حریم رود خانه ها و عدم پاکسازی مسیر پل های شهری را مهمترین عوامل ایجاد سیل می داند. او می گوید: در صورتی که اعتبار طرح آبخیزداری بهشهر تأمین شود به زودی می توان آن را اجرا و مانع بروز حوادث بعدی شد.

خسارت 30 میلیارد تومانی سیل بهشهر

تعلل مسئولان استانداری مازندران در تأمین اعتبارات لازم برای اجرای طرحهای آبخیزداری درحالی صورت می گیرد که به اعتقاد بسیاری ازکارشناسان اجرای این طرحها یکی از مهمترین راهکارهای پیشگیری از بروز سیلاب است و به گفته نماینده مردم شرق مازندران در مجلس خسارت اولیه سیل بهشهر حدود 30 میلیارد تومان براورد شده است. به هر حال به نظر می رسد تأمین اعتبار 5/1 میلیاردی برای اجرای طرح آبخیزداری در جایی مانند بهشهر بسیار مقرون به صرفه تر از خسارت 30 میلیاردی است که سیل اخیر در این شهر به بار آورده است...

گزارش بالا فقط گوشه کوچکی از آنچه  در جریان است می باشد توجه به نمونه های اخیر نظیر زلزله آذربایجان، دریاچه ارومیه، زلزله بم، ریزگردها درجنوب، پخش امواج سرطان زا توسط مراکز نظامی وامنیتی رژیم در بزرگ شهرها جهت مقابله با دریافت امواج ماهواره ای و... همگی نشان از آن دارد که در حاکمیت آخوندی آنچه بعنوان دشمن تلقی می گردد تمامیت حیات بشری است از انسانها تا طبیعت. آیا راهی جز سرنگونی این دشمن "جهان هستی" متصور است؟

شهین سلامی
۱۳۹۱/۰۷/۲۶