لرد کارلایل عضو مجلس اعیان انگلستان،حقوقدان برجسته بریتانیا با رتبه مشاورت ملکه که به مدت ده سال بررسی کننده قوانین ضد تروریسم در این کشور بود، طی مقاله یی در گاردین در رابطه، برخی دعاوی ابراز شده ازسوی مقامات ناشناس در وزارت خارجه آمریکا به دنبال لغو برچسب تروریستی، که به منظور بالانس و استمالت از رژیم آخوندها ابرازشده بود، نوشت:
بعضیها هیچوقت از پخش اطلاعات دروغ دست برنمی دارند، و برایشان مهم نیست که چقدر آشکار است که دارند دروغ میگویند. تنها ساعاتی پس از اینکه وزارتخارجه آمریکا نام مجاهدین خلق ایران را (پس از 18 حکم دادگاههای آمریکا، اتحادیه اروپا و بریتانیا به نفع مجاهدین خلق) از لیست خود خارج کرد، برخی در آن وزارتخانه، تلاش کردند تا بگویند که این سازمان در واقع چندان مهم نیست و نفوذ کمی در ایران دارد.
میزان بی اطلاعی این افراد درباره اینکه در ایران چه می گذرد حیرت آورست. بگذارید نگاهی به حقایق بیاندازیم:
لیست گذاری مجاهدین خلق تنها به این دلیل بود که ملاها اصرار داشتند اگر واشینگتن خواهان گفتگو با تهران است باید چنین اقدامی را انجام دهد. این تماما جزیی از یک اقدام غلط برای نزدیک شدن به کسانی بود که خودشان را مدره نشان میدادند، اقدامی که هیچ دستاوردی نداشت اما به رژیم ایران زمان مورد نیازش را داد تا برنامه اتمیش را گسترش دهد.
پس چرا رژیم می خواهد این گروه اپوزیسیون لیست گذاری شود؟ چرا لغو لیست گذاری را محکوم کرد؟
آیا به خاطر اینکه مجاهدین خلق در داخل ایران ”بی تأثیر“ هستند؟ !
البته که اینطور نیست - بلکه به این خاطر است که از نفوذ مجاهدین خلق در داخل کشور وحشت دارد.
ویکی لیکس افشا کرد که موضوع مجاهدین خلق و ادامه نامگذاریش در لیستهای تروریستی یک خواسته دائمی رژیم تهران از کشورهای غربی بود.
چرا ملاها روی نزدیکان خود در حکومت بغداد فشار می آورند که اعضای مجاهدین خلق را در اشرف اذیت و آزار و سرکوب کنند و بقتل برسانند؟
ایا به خاطراین است که آنها یک ”فرقه“ هستند؟! البته نه - بلکه بخاطر این است که این رژیم از نفوذ مجاهدین خلق در ایران می ترسد.
اگر این سازمان بی اهمیت است، چرا رژیم دائما به مجاهدین خلق بعنوان نیروی هدایت کننده تظاهرات بیشمار در تهران و شهرهای دیگر ایران حمله می کند؟
وچرا این رژیم هر هوادار مجاهدین را زندانی و اعدام می کند؟
آیا فقط بخاطر این است که از توان مجاهدین خلق در فعالیتهایش درکشورهای دمکراتیک وحشت دارد؟!
واقعیت این است که ملاها 120 هزار هوادار مجاهدین خلق را درطی این سالها اعدام کرده اند.
این شمار شهیدان، خود گواه بزرگی بر محبوبیت مجاهدین خلق در میان مردم ایران است.
من در حیرتم از آنهاییکه در وزارتخارجه آمریکا می گویند مردم ایران از مجاهدین خلق حمایت نمی کنند!
اینرا از کجا می دانند؟
آیا آنها در خیابانهای تهران با مردم مصاحبه کردند؟
آیا آنها در سراسر کشور نظرسنجی کردند؟
آیا آنها از کسانیکه حتی می ترسند درباره کمبود مواد غذایی اعتراض کنند سئوال کردند که در باره مجاهدین خلق چه احساسی دارند؟ مجددا باید گفت که البته نه.
استدلال آنها یا خیالبافی است یا توسط رژیم تهران در مغز آنها فرو رفته است.
حتی استدلال نظرسنجی درمیان ایرانیان، نمی تواند علمی باشد زیرا، نظر به ماهیت مخوف و دیکتاتوری رژیم ملاها، به هیچ وجه امکان یک نظر سنجی مستقل، منصفانه و بیطرف وجود ندارد.
اگر مجاهدین خلق چنین نیروی، مبهم و گمنامی هستند، چرا ملاها آنقدر نگرانند که سالها موضوع محدود کردن نیروی اصلی مقاومت را یک بخش مهم از مذاکراتشان با جامعه بین المللی گذاشته اند؟
واقعیت اما- بر خلاف نظر منفی بافان و معاندان، منجمله در وزارتخارجه آمریکا- این است که جنبش مقاومت ایران، اکنون که از لیست خارج شده آماده است، دست به عمل بزند.
همانطور که خانم مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران در یک مصاحبه اخیر در بروکسل گفت، ”چیزی که ما می خواهیم شناسایی سیاسی و حمایت سیاسی است، ما این فرصت را داریم تا بگذاریم جهان و دولتها ما را از صدای خودمان بشناسند و نه از اندیشه و نظرات دشمنانمان. چیزی که تا کنون بخاطر برچسب تروریستی، از ما دریغ شده بود.“
لرد کارلایل خاطرنشان میکند: تظاهرات اخیر ضد دولتی در تهران و سایر شهرهای ایران، باردیگر اثبات کرد که ایران آماده یک تغییر است. شما فکرمی کنید که یک تغییر رژیم در تهران به چه معناست؟،
این تغییر به این معنی است که دیگر تلاش برای دستیابی به بمب اتم و تهدید کردن منطقه وجهان وجود نخواهد داشت.
به جای آن، ایران یک کشور دمکراتیک خواهد بود که با رژیم اسد در سوریه مخالفت می کند نه اینکه از آن حمایت کند، و به عراق شانس می دهد به دموکراسی دست پیدا کند.
این تغییری است که مقاومت ایران، رها شده از برچسب تروریستی، می تواند آن رامحقق کند.